شنبه 11 تیر 1390   صفحه اول | درباره ما | گویا


گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

آیا به گفته های فرخ نگهدار می توان باور داشت؟ ناصر مستشار

عذاب وجدانی از کردارهای ضد انسانی سال های تاریک و جنایت آمیز دهه شصت که علیه انسانهای بی گناه صورت گرفت اینک گریبان همه آن کسانی را که مسئول و مسبب مستقیم و غیر مستقیم اجرای کشتار دسته جمعی آن دوره بودند ، گرفته است!

«من و مسعود رجوی طی سال های ۵۸ و ۵۹ بارها رو در رو پیرامون پاسخ به این سوال با هم گفتگو کردیم. هردو پیش بینی می کردیم که قطع نظر از میزان دوری و نزدیکی سیاست های حکومت از مواضع و سیاست های ما، یک چیز مسلم است و آن این که این حکومت گروه های سیاسی را تحمل نخواهد کرد و حق فعالیت سازمان یافته از فدائیان و مجاهدین و دیگر احزاب و سازمان ها سلب و یا بشدت محدود خواهد شد. هر دو می دیدیم که دیرتر یا زودتر ما را هم خواهند زد.» فرخ نگهدار

اگر فرخ نگهدار بعنوان دبیر اول سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت) طی سالهای ۵۸ و ۵۹ واقعا ارزیابی کرده بود که رژیم اسلامی، عاقبت همه گروههای سیاسی را قلع و قمع خواهد کرد، پس چرا در سایه دنباله روی و پیوند ارگانیگ با حزب توده ایران به سیاست شکوفائی جمهوری اسلامی ورسیدن به آستانه سوسیالیسم و مبارزه ضد امپریالیستی خط اما روی آورد؟

اگر فرخ نگهدار طی سال های ۵۸ و ۵۹ اعتقاد وافر داشت که رژیم اسلامی دیرتر یا زودتر همه گروههای سیاسی را خواهد زد، پس چرا سازمان را برای روزهای ضربه و بحرانی آماده نکرد و بر خلاف آن چیزی که ابراز می دارد به حمایت از رژیم اسلامی برخاست؟

بدنه سازمان چریکهای فدائی خلق (اکثریت) در سال های ۵۸ و ۵۹ که هنوز از تجربه چریکی برخوردار بود برخلاف حزب توده به تقاضای دادستان انقلاب اسلامی ازدادن آدرس های اعضاء و کادر های سازمان سربا زد و همین باعث حفظ نیروهای آن سازمان گردید!

اما حزب توده آن چنان به جمهوری اسلامی ایمان آورد بود که هیچگاه نمی اندیشید که رژیم اسلامی آنها را نیز به بهانه کودتای کذائی ـ سلاخی خواهد!

فرخ نگهدار تا به امروز نیز بطور جدی ازسیاست حفظ نظام و ایجاد تحول در آن جانبداری می کند و قبل از محمد خاتمی به رهبر جمهوری اسلامی نامه ارسال می نماید تا شاید زمینه های آشتی جناح های درگیر حکومت فراهم گردد!

همگان بخوبی می دانند که حکومت اسلامی قبل از پایان سال ۱۳۵۹ در پوشش احساسات میهنی و جنگ ایران و عراق ،نقشه نابودی همه نیروهای سیاسی را طرح ریزی کرده بود.بیشتر نیروهای سیاسی که پیرامون آقای بنی صدر سنگر گرفته بود ،رژیم را برآن داشت تا ریاست جمهوری بنی صدر را با کودتای خونین پایان بخشد.



تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 


مبارزه مسلحانه سال شصت سازمان مجاهدین نه اینکه به رژیم هیچ آسیبی نرساند بلکه با کشته شدن چند روحانی بلند پایه مانند "بهشتی" باعث شد که رژیم بتواند بسیار وحشیانه تر همه جامعه سیاسی را سرکوب کند!

آیت الله بهشتی در سایه انزجار مردم از وی که در رقابت های اولین دوره انتخابات ریاست جمهوری شرکت کرده بود ـ در مقابل ۱۳ میلیون آرای آقای بنی صدر فقط به سیصد هزار از آراء نائل شد، اما پس از کشته شدن وی ،او یکباره به فرمان خمینی "یک ملت شد!

اینکه جریانات افراطی وقدرت طلب مانند سازمان مجاهدین خلق ایران با قیام مسلحانه همه خواست و بهانه ای که رژیم اسلامی بدنبالش بود را فراهم کردند ،مبحث بسیار گسترده ای است باید کنکاش کرد.درجریان سرکوب دهه شصت همه نیروهای سیاسی که حتی به نظام وفادار بودند نیز قربانی گردیدند که این خود جای سئوال کلیدی دارد که اگر مجاهدین خلق چون بدنبال مبارزه مسلحانه بودند ، ازجانب تبلیغات نظام طبیعی جلوه داده می شد که باید سرکوب گردند اما گناه نیروهای نهضت آزادی و جبهه ملی و غیره که اعتقادی به روش های مسلحانه نداشتند وبه قانون اساسی نیز التزام قانونی دارند ،چرا حکومت تا به امروز با آنها با خشونت رفتار کرده است؟ رژیم اسلامی که نیروهای اصلاح طلب حکومتی را که طرفدار حفظ نظام و برگشت به دوران طلائی خمینی هستند را تحمل نکرده است ،چگونه می توان در آن دریچه ای بسوی آزادی گشود؟رژیم عقرب صفت حاکم بر ایران بنا بر ذات خود می گزد و می کشد !آن نیروهائی که هنوز نظام اسلامی را نشناخته اند و دائما تلاش می نمایند آنرا دور بزنند تا به سیاست های خود دست یابند یا بسیار ساده لوحند یا ساست شومی را دنبال می کنند ،وگرنه جمهوری اسلامی بارها چهره واقعی و پراز قساوت خود را برای چندمین بار درهمه عرصه ها نشان داده است!

اگر به گفته های فرخ نگهدار به دقت بپردازیم هیچ صداقتی در آن یافت نمی شود. او در صحنه سیاست همواره تلاش نموده تا بر روی دو صندلی که نیاز زمان و مکان هست بنشیند تا خود را یک رجل سیاسی صاحب سبک و تعیین کننده جابزند که از شمه موقعیت سنجی ویژه ای برخوردار هست!


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 



















Copyright: gooya.com 2016