شنبه 25 تیر 1390   صفحه اول | درباره ما | گویا


گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

حجتیه فرقه ای در تاریکی، علی مهربان

بالاخره دوستان، ملتفت اهمیت بررسی داستان کذائی و نقش رنگین فرقه همیشه در سایه و مولود لژ معروفه و در پس پرده سیاست ایران شده، بصورت اجمال به بیان تاریخچه تأسیس و اشخاص مؤثر در پیدایش و تداوم این شعبه در طول لژ اعظم جزیره و مستقر در قم نموده اند.

این فرصتی مغتنم و قابل تعمق است تا ما به نحوه اثر گذاری دیگران بر پروسه سیاسی کشورمان در طول حداقل پنجاه سال گذشته نظری افکنده، تشکیل دایره مرموز قدرت در سایه را بررسی کنیم. اما انچه بجز نحوه تأسیس و مؤثرین این فرقه از حیطه نظر و بررسی ما مغفول مانده و از بیان ان خودداری شده این نکته مهم است که، بررسی فرقه مورد بحث ما سوا از تاثیر و نقش بسزایش در سیاستگذاری سه دهه اخیر کشور، جدای از بحث و نقش ماسونی و تاثیرات مرموز و بحث برانگیز ان در جهان پیرامونی و دهکده جهانی بحثی علی السویه بوده ره به جائی نخواهد برد.

میدانیم که سالها پیش از این تعدادی از مجریان ساختمانی در لندن و دیگر نقاط ان جزیره به جهت احقاق حقوق و دفاع از منافع خود و برای تاثیر گذاری در روند تصمیم گیری مسئولان شهری و کشوری به تربیت نسل جوان انروز پرداخته با کمک به تحصیل و پشتیبانی از انان به جهت طی مدارج ترقی در پستهای دولتی، به کانونهای تصمیم گیری در کشور خود دست یافته در کنار کسب قدرت به جمع اوری ثروت و توسعه منابع مالی چشم دوخته، هسته های اولیه ماسونی را ایجاد نمودند. میدانیم دو اهرم ثروت و قدرت هم راستا و به موازات هم به سرانجام رسیده، مکمل و یاری بخش یکدیگر و مورد نظر قدرت طلبان در تمام جهانند. انان پس از تسلط بر سیستم اداری/ سیاسی کشور خود، حوزه نفوذشان را به تسلط بر شریانهای حیاتی جهان مثل نفت در مستعمرات قدیمی و کشورهای ژئوپلتیک و مؤثر بر روابط جهانی گسترش داده با ایجاد لابی های ذی نفوذ به تسلط بر کانونهای تصمیم ساز جهانی اندیشیده، با تشکیل یا نفوذ به کارتلها و غولهای بزرگ اقتصادی و لابی های سیاسی نقش برتری در جهان سیاست و در سایه برای خود و هفکرانشان ایجاد نمودند، لژهای اعظم کشوری/ منطقه ای انان بمانند دانه های متصل خوشه انگور با یکدیگر مرتبط و به یاری و همفکری با هم به بعد جهانی توّفق ماسونی بعنوان یک تفکر مینگرند.

اما در ایران ما، که روحانیون از گذشته نسبتاً دور در دوران زعامت خاندان پلید قاجار بر کشور نقشی در تصمیمات دایره قدرت بدست اورده، بواسطه سهم، اتصال و رابطه دو طرفه با مالکین بزرگ این نقش خود را تا زمان بروز انقلاب سفید شاه و ملت و اصلاحات اراضی تداوم بخشیده بودند، پس از ایجاد طبقه متوسط و شبه روشنفکر خارج از حوزه نفوذ ملایان توسط شاه و در پی کمرنگ شدن سطح نفوذ ایشان به خاطر نشناختن خواسته ها و عقب ماندن از نیازهای جامعه جدید و مخالفت علنی با الزاماتی چون، حق رأی زنان یا ایستادگی در برابر تقسیم اراضی بدلیل منافع خاص مالی و البته گسترش حوزه نفوذ سیاسی/ اقتصادی حکومت وقت ایران در منطقه بدلایل رشد سریع اقتصادی، علمی، نظامی با کسب علوم و فنون جدید از طریق ایجاد دانشگاه های ملی و خارج از حوزه نفوذ سنتی ملایان، بیگانگان ناظر را بر ان داشت تا با ایجاد یک نیروی بالقوه روحانی/ مذهبی متکی بر تعصبات دینی به مهار قدرت روزافزون و امر جهانی شدن حکومت سابق اقدام و در صورت تداوم ان اندیشه ها، حکومت را به مرز فروپاشی و ایجاد جایگزین با نامی مذهبی و فریبنده بنام خلافت فقیه(ولایت) رهنمون سازند.

اما انچه به عمد از تیرس دید ما پنهان و مغفول مانده، ایجاد فرقه ای مذهبی با نام پر طمطراق انجمن ضد بهائیت در زمانیست که شخصی نزدیک و مأنوس با بهائیت در ایران نخست وزیر وقت میباشد( لازم به توضیح است که با نام بردن از بهائیت فقط سعی در موشکافی چرائی اتفاقات تاریخ اخیر میهن را داریم)، چگونه میتوان رشد سریع بدنه این فرقه و دسترسی به منابع مالی متنوع با گسترش حوزه نفوذ این شبکه ظاهراً ضد بهائی را در کشوری که هویدای مأنوس با بهائیت نخست وزیر ان است توجیه نمود!؟ ایا هنوز هم ما را ساده لوح و دیر باور میپندارند؟ هویدا بعنوان یک ماسونی وفادار به لژ اعظم جزیره و متعهدی سیاسی، مؤثر در ایجاد موانع ناملموس در برابر افکار توسعه طلبانه شخص شاه بنفع نیروهای در برابر و بر ضد منافع ایران بود، با حذف منصور(عضو دیگری از ماسونی) بدست عامل مؤتلفه(بخارائی) و لابی موفق ماسونها به جهت صدرات هویدا، او مقید و موظف شد تا با استفاده از حربه های مؤثر مانع سرعت گیر روند رو به رشد ایران به سود غرب و سد و مهاری در برابر اهداف و توسعه طلبی های ملی شخص شاه گردد، چنانچه در سالهای اخر حکومت شاه، حتی روزمرگیهای ایشان را نیز با دقت زیر نظر داشته با وسواس به اطلاع دوستان میرساند. عدم توجه شخص پادشاه ایران به سرنوشت هویدا در روزهای پایانی حکومت و رها کردن او بعنوان زندانی با اطلاع از اسارت و خطر جانی برای او بدست ملایان، یا اطمینان خاطر شخص هویدا از سرنوشت مطلوبش بعد از تغییر حکومت ایران به دلیل کمکهای بی شائبه اش به ماسونی در کشور ( از جمله کمک نا محسوس به رشد فرقه حجتیه- یا دستور چاپ ان مقاله مشکوک در روزنامه اطلاعات وقت و ایجاد محرک عمدی برای شروع حرکتهای اولیه منجر به وقوع انـــــــقــــــلاب 57)، یا درخواست ملاقات با اقای خمینی از طریق جناب غفاری در زمان اسارت بدلیل اگاهی از توافقات پشت پرده خارجی با ملایان و نقش ماسونی در سیاستگذاریهای اینده کشور و چشمداشت حمایت ایت الله از خودش بدلیل کمک مؤثر به شروع وقوع تغییرات برانداز و دانستن اسرار نهان همه مؤید این نکته است که بر خلاف تصور ظاهری، هویدا نه در کنار که بنوعی در برابر رژیم سابق ایستاده بود( نقش وی و بعضی دیگر از وابستگان دربار پادشاهی ایران در وقوع اتفاقات خاص در کشور بسیار مشکوک است)، کمک به ایجاد، توسعه و ترویج تفکر ماسونی/ حجتیه در ایران و اشاره ملاطفت یا حتی چشم پوشی عمدی به تشکیلات امنیتی وقت از تلاشهای پنهان او برای توفیق در انجام تعهدات خود به لژ اعظم جزیره بوده، علت العلل بخشی از وضعیت امروز میهن و تفوق حجتیه بر امور سیاسی کشور، بعضاً از اعمال و برنامه های دیروز ایشان منشأ می یابد.

اما بخش دیگری از فعالیت ماسونی در تدارک برای ایجاد موقعیت و تصرف مناصب و گلوگاه های حکومت در پی تغییر رژیم، ایجاد و گسترش شبکه پیچیده دیگری باز هم در سکوت و سایه با نام مؤتلفه و با استفاده از اشخاص غیر روحانی در ایران بود، شبکه ای که بخشی از فعالین سنتی بازار و تعدادی از تازه مسلمانها را در بر گرفته به موازات رشد حجتیه، نسبتاً در تاریکی توسعه و گسترش یافت تا به ایجاد توازن مورد نظر کمک نموده، نقش وزنه بالانس را در برابر تشکیلات حجتیه ایفاء نماید، البته نقطه اشتراک هر دوی انان اتصال به ملایان(مهدوی کنی از مؤثرین فکری بر مؤتلفه بوده و هست) و حوزه قم بعنوان مرکز تغذیه فکری بوده است.( تذکر لازم: روابط پیچیده و تقابل ظاهری فرقه ها و باندهای منبعث از ماسونی جزیره در ایران، یا حذف شخصی و روی کار اوردن دیگری همه در جهت رسیدن به اهداف اصلی انها در کشور ما معنا یافته، با توجه به مدیریت تمامی برنامه ها از یک کانون تصمیم ساز، عجیب و دور از ذهن نخواهد بود)

پس از فروپاشی نظام سابق و بر قراری نظام بظاهر دینی در ایران، حجتیه( ماسونی اسلامی) با توجه به سابقه کار فکری/ تشکیلاتی و کادر سازی موفق و به هنگام، علی رغم مطرود شدن از طرف اقای خمینی و اعلام انحلال مصلحتی، در سکوت و سایه به فتح سنگرهای اصلی رژیم در تشکیلات قضائی، امنیتی، نظامی پرداخته منتظر فرصت مناسب باقی ماند، مؤتلفه نیز کانونهای اقتصادی مثل بازار و تجارت، اتاق بازگانی و بانکداری کشور را نشانه رفت تا در جوار فرقه حجتیه به توّفق روز افزون ماسونی و هم پوشانی هم در کشور جامه عمل پوشانند، نقش این هر دو، و روایات پیدا و پنهانشان بسیار به نقش و روایت هزار دستان حاتمی نزدیک بوده، بواقع ان تصویر شمه ای از بروز و اعمال پلید اینهاست( اتش سوزی عمدی سینما رکس ابادان برای تحریک مردم علیه رژیم و بنام ساواک- انفجار حزب جمهوری در تهران برای توجیه دلیل اعمال خشونت حکومتی و نیز برای حذف روحانیون دگراندیش).

بهر حال در طی سالیان گذشته این فرقه برامده از تاریکی و ضد ایران با انتظاری زیرکانه، فرهنگ سازی توهمی و عامدانه و با تولید کادرهای امنیتی ، قضائی، نظامی به نفوذ روز افزون در ساختار حکومت و اشغال مناصب تاثیر گذار حکومتی از جمله مقام خلافت فقیه با ترفندی زیرکانه اقدام و در گام اول پس از ان، مشکل اصلی یعنی احمد را حذف و هاشمی را با القابی مثل مهندس و معمار سازندگی در توهم شراکت به خود سرگرم ساخته، تا در زمان مناسب به شیوه برخورد با فقیه اگاه به حساب او نیز برسند، همانطور که به حساب ایت الله ملکوتی، طالقانی، بهشتی و هر مانع بر سر راهی رسیدند، البته انان مدتهاست که بجای حذف فیزیکی به حذف و ترور شخصیتی اشخاص مانع(که بسیار کثیف تر از ترور فیزیکی است) روی اورده (شگرد اصلی و قهارانه خلیفه وقت)، با تحقیر اجتماعی اشخاص از طریق تولید شایعه، توان و میزان تاثیر گذاری بر جامعه را از انان سلب مینمایند، هاشمی نمونه بارز این مدعاست، هر چند که هنوز هم در انتهای بن بست فعلی توان بالقوه ای در او برای بازگشت از راه رفته، ایستادگی و کمک به مردم باقی مانده است.



تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 


این جماعت سالوس هر چند که بظاهر در ایده ها با تشکیل حکومت اسلامی قبل از ظهور موافقتی نداشته، معتقد به فراگیری فساد/ تباهی در جامعه تا ظهور موعود هستند، اما چون واقفند که این حکومت تحمیلی بواقع نه اسلامی و نه ایرانی، بلکه قلابی است و ماندگاری ان را در جهت گسترش و ترویج فقر و فحشا، ظلم و ستم، خیانت و جنایت مناسب و لازم دانسته، از طرفی به اهداف ماسونی در منطقه خاورمیانه و حوزه نفتی خلیج فارس پای بند بوده در پی ان بدلیل نفوذ و تعهد دوستانشان در کانونهای جهانی قدرت، بعضاً منافع قدرتهای برتر اقتصادی، سیاسی، نظامی را بر طبق ان تعهد مد نظر داشته، به این دلیل با ماندگاری و ادامه حیات پلید این رژیم سفاک نه تنها مشکلی ندارند بلکه تداوم انرا موجد بسط فساد و تباهی مورد نیاز ظهور دانسته، بخوبی میدانند که پروژه مضحک خلافت فقیه در جلسه پنهانی قم(در دهه سی شمسی) بین نماینده حقوق بشر رئیس جمهور امریکا با روحانی کمتر اشنای ان روز( اولین) کلید خورده، مفاهیم حکومتی منبعث از ان ایده در پی ان جلسه طرح و برنامه ریزی گردید تا بعنوان پتانسیل مؤثر در کنار رگ حیات رژیم سابق ضربان داشته، برای مسئولین وقت نمادی از هشدار به فروپاشی ان حکومت در صورت ایستادگی در برابر امیال غرب معنا یابد. بهر حال با اینکه این فرقه مذهبی هیچ توافق و تقیدی به وجود این نوع از حکومت را در ساختار ایدئولوژیک خود لازم نمی دید با اینهمه به دلیل در دست گرفتن مقام خلافت بوسیله عضو قدیمی خود به رنسانس فکری گردن نهاده، به جهت حفظ منافع تغییر باورها و رسیدن به الگوی جدید را پذیرفته، استفاده از ابزار قدرت و ثروت نفتی در به فعل رساندن اهداف ماسونی اسلامی را با استفاده از این سیستم حکومتی بعنوان وسیله نیل به هدف در منطقه را پذیرا گردید.

انچه مسلم است تولید فرقه ها در کشور ما از ابزار کارامد بیگانگان برای ایجاد تفرقه در بین مردم، نفوذ به درون سیستم حکومتی و تاثیر گذاری بر اخذ تصمیمات ملی است که سابقه طولانی استفاده از این روش به زمان امیر کبیر و ظهور بهائیت در ان دوران بازگشته، سالها ملت ما را بدین صورت از فهم و کسب حقوق حقه خود دور نگاه داشته اند.

اغلب سیاستمدارن سه دهه یا حداقل دو دهه اخیر به قدرت رسیده در ایران تحت نفوذ و خواست این فرقه مشکوک مذهبی به صحنه امده، اجازه تداوم حضور یافته اند و انانیکه در این دایره قرار نگرفته یا از حضور در ان جمع خودداری نموده اند، حذف یا بی اثر شده در گذر زمان از گردونه اصلی خارج گشته اند. مصباح با اتصال به کانون بیرونی مداخله در امور کشور، جایگاهی فراتر از هسته تصمیم گیر فرقه داخلی برای خود قائل بوده خود را در جایگاه مرشد، تئوری پرداز و استاد مسلم ان جمع میبیند، سرمایه گذاری او پس از پذیرش روضه خوانی فاقد صلاحیت خلافت( ولایت ) در منصب اول کشور، به جهت امید به اینده پیش رو و هدفش در کسب و قبضه کامل قدرت اما با حضور در سایه است، توجه و عنایت او به مجتبی بی دلیل نبوده وی را در جهت به فعل رساندن مطالب پیش گفته استادی نموده است، مجتبی بیش از انکه عامل پدر باشد مهره وزیر استاد است.

به دلایل پیش گفته و صدها دلیل دیگر که ناشی از حضور فرهنگ غیر بومی دینی در اجتماع ماست تنها راه رهائی ایران زمین از چنگال اوباش، مزدوران بیگانه و فرقه های منبعث از انان خلاصی از توهمات و چهارچوبهای بظاهر دینی و غیر ملی است، ما ایرانیان باید با رجوع بتاریخ گذشته و جستجوی داشته های فرهنگ بومی و بازگشت به هویت ملی و با کمک به گسترش اگاهی های عمومی راه نفوذ و دخالت دیگران در روند سیاست گذاری کشور را مسدود ساخته به هر گروه و ایده ای به فراخور وزنش در تاثیر گذاری مثبت بر جامعه و حصول به نتایج ملی مورد خواست مردم بها دهیم، انجا که اولویت اول و اخر نظام حکومتی منافع ملی کشور تعریف گشته، اراده اگاهانه مردم فصل الخطاب تصمیم سازی قرار گیرد راه بر غیر ایرانیان و دشمنان میهن مسدود شده فرقه سازیها و بازی با افکار مردم به هر نام از جمله دین رنگ باخته بی اثر خواهد گردید. باید روحانیون را به سر جای خود باز گرداند و اقتصاد کشور را از چمبره نفوذ اوباش متعهد به بیگانگان خارج نمود، نفت را ملی و متعلق به مردم ایران دانست و بهای انرا در جهت توسعه کشور و اهداف وطنی هزینه کرد، باید به حکومتی ملی و متوجه به حقوق ایرانیان نظر داشته با ایجاد مجلس متعهد به مردم مانع از زیاده خواهی دولتیان گردید، داشتن مطبوعات ازاد و عامل به نقد سیاستها و مواضع حکومت مخل نفوذ دشمنان ملت در کانونهای تصمیم سازی میهن است، باید به نگارش قانون اساسی مترقی و متمایل به منافع و حقوق مردم پرداخت و با نگارش قوانینی ساده، همه فهم، ماندگار و بی نیاز از تفسیر مانع از تفسیر به رأی حاکمین و ذی نفوذان بنفع خود و بر علیه ملت گردید. رسیدن به مقصد علیرغم هزینه های فراوان و ماجراهای صد ساله برای ما ایرانیان دور نیست، فقط کمی صبوری میخواهد، ما به لطف خدا به هدف خواهیم رسید.


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 



















Copyright: gooya.com 2016