سه شنبه 25 مرداد 1390   صفحه اول | درباره ما | گویا


گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

بهترين دولت از مشروطه تاکنون! حسين عليزاده

حسين عليزاده
ادعای رهبر جمهوری اسلامی که دولت احمدی‌نژاد را در صدر بهترين دولت‌ها از مشروطه تاکنون نشانده است، عملاً ادعايی گزاف بيش نيست. چگونه قابل تصور است که دولت احمدی‌نژاد با اين همه تغييرات و بعضاً تغييرات پرحاشيه بهترين دولت از مشروطه تاکنون باشد؟ دولتی که آوازه‌ی فسادش صدای مجلسيان را نيز درآورده است و اگر نبود حمايت‌های بی‌دريغ رهبر، همين مجلس هم‌سو با دولت بسياری از اعضای کابينه را و حتی خود رئيس دولت را استيضاح می‌کرد

تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 


پيشگفتار
مجلس شوری اسلامی اخيراً به چهار وزير پيشنهادی محمود احمدی نژاد رأی اعتماد داد. پيش از اين نيز وزيران ديگری در کابينه او تغيير کرده بودند. برخی به خواسته خود استعفا، برخی به خواسته مجلس استيضاح و برخی به خواسته احمدی نژاد از مقام خود برکنار شده بودند. آنان که استعفا داده بودند، به جبهه منتقدان و مخالفان دولت کوچ کردند. آنان که استيضاح شدند از نظر مجلس بی کفايت تلقی گرديدند و آنان که به تشخيص شخص احمدی نژاد برکنار شدند، فاقد صلاحيت اداره امور تشخيص داده شدند.
نگاهی به تغييرات دو کابينه احمدی نژاد (استعفا، استيضاح و برکناری) اين پرسش را به ذهن متبادر می کند که آيا رييس دولت نهم و دهم آنگونه که قانون اساسی تصريح دارد، مدير و مدبر بوده است؟ آيا چنين دولتی با تعريف دانش مديريت، دولتی کارآمد به شمار می رود؟ اگر نه ابعاد خسارت وارده به کشور تا چه اندازه بوده است؟
به بهانه رای اعتماد مجلس به وزيران جديد، اين نوشته صرفا به بررسی گذرا از ميزان بی ثباتی در "وزيران کابينه نهم و دهم " بسنده کرده است و الا اگر موضوع تغييرات در روسای بانک ها ، استانداران، معاونان و ... موضوع پژوهش باشد، دامنه پژوهش چنان گسترده است که از حوصله اين مقاله خارج است. همچنين موضوع ارزيابی خسارت های کشور از مديريت بی ثبات، خود موضوع ديگری خارج از حوصله اين مقاله است.

دانش مديريت و بهترين کابينه از صدر مشروطه
علی خامنه ای رهبر جمهوری اسلامی در حمايت از دو دولت احمدی نژاد تا آنجا سنگ تمام گذاشته که يکبار آن را “بهترين دولت برآمده در کشور از صدر مشروطه تا کنون” دانسته بود. چنين دولتی ناگزير بايد از مديريت کارا ، پايدار و مثال زدنی برخوردار باشد. آيا دو دولت احمدی نژاد ( دولت نهم و دهم ) چنين دولتی بودند؟ بررسی صحت يا کذب اين ادعا اينک پس از کذشت ۶ سال از دولت احمدی نژاد به گواهی آمار کار ساده ای است.
مديريت، دانش به "کارگيری "مؤثرو کارآمد منابع مادی وانسانی در سازماندهی منابع وامکانات به منظور دستيابی به اهداف" تعريف شده است. اهداف نظام جمهوری اسلامی هرچه باشد آيا کارنامه مديريتی احمدی نژاد در به کارگيری موثر و کارآمد منابع مادی و انسانی، کارنامه ای موفق بوده است؟ برای بررسی موضوع، اين نوشته صرفاً فهرست تغييرات کابينه نهم و دهم را مرور می کند.

وزارت نفت با ۴ وزير
اهميت وزارت نفت به عنوانی وزارتی که محل تأمين ۸۰ درصد از درآمد کشور است بر کسی پوشيده نيست. مروری گذار به آنچه طی اين ۶ سال بر اين وزارت خانه رفته است عمق فاجعه را نمايان می کند. در آغاز کار دولت نهم، سه تن از وزيران پيشسنهادی احمدی نژاد (علی سعيدلو، صادق محصولی و محسن تحصلی) در حد و اندازه ای از کفايت نبودند که حتی بتوانند از مجلس همسو با دولت نيز رای اعتماد اخذ کنند.
جالب توجه است بدانيم کابينه اول احمدی نژاد تنها کابينه پس از انقلاب بود که وزيران پيشنهادی رييس جمهور نتواست يکباره از مجلس رای اعتماد بگيرد (اشعری، علی‌احمدی، هاشمی و سعيدلو که به ترتيب برای وزارتخانه‌های آموزش و پرورش، تعاون، رفاه و تأمين اجتماعی و نفت پيشنهاد داده شده بودند موفق به کسب رأی اعتماد از مجلس نشدند). در نتيجه تعلل در تعيين وزير برای وزارت نفت ، اين وزارت برای شش ماه متوالی بدون وزير بود که در اثر آن عقد بسياری از قراردادها متوقف ماند. سرانجام "محمد کاظم وزيری هامانه" سرپرست وزارت نفت و از مديران لايق وزارت نفت که از بدنه اين وزارت تا عالی ترين سطوح مديريتی بالا آمده بود، در حالی که گزينه مطلوب احمدی نژاد نبود، توانست به عنوان چهارمين نامزد احمدی نژاد از مجلس رأی اعتماد گرفته و کار خود را آغاز کند.
جالب اينکه عمر وزارت هامانه بيش از يکسال و نيم نپاييد چرا که وی با پافشاری بر مواضع خود در حفظ هويت صنعت نفت از نفوذ افراد غير مسئول طی حکمی در مرداد ۸۶ از سوی احمدی نژاد از سمت خود برکنار شد و جای خود را به "غلامحسين نوذری" سپرد که وعده داده بود ظرفيت توليد نفت خام ايران را از ۴ ميليون و ۲۰۰ هزار بشکه در روز در سال ۱۳۸۶ را به ۴ ميليون و ۵۰۰ هزار بشکه در روز در سال ۱۳۸۸ افزيش دهد. سال ۸۸ فرا رسيد و هيچ خبری از تحقق وعده های نوذری به گوش نرسيد که هيچ، اخبار نگران کننده از کاهش ظرفيت توليد ايران تدريجاً به خارج درج کرد.
اما با آغاز کار دولت دهم نوذری نيز در مقام خود ابقا نشد. مسعود ميرکاظمی ششمين نامزد پيشنهادی احمدی نژاد برای تصدی اين وزارت مهم بود که پس از رأی مجلس سومين وزير نفت در کابينه احمدی نژاد شد. متحير کننده است بدانيم اين وزير نيز در کمتر از دو سال از مقام خود برکنار شد تا سردار سپاهی "رستم قاسمی" اخيرا به عنوان وزير چهارم نفت در دولت احمدی نژاد برکزيده گردد. در صورت عدم تغييری ديگر در اين وزارت خانه ، متوسط سالهايی که هر وزير در وزارت نفت مشغول به کار بوده، دو سال بوده است.
بدين ترتيب در دوره شش ساله گذشته از دو دولت احمدی نژاد برای وزارت نفت ، ۷ نامزد به مجلس معرفی شده که از ميان آن ها ۴ نفر (هامانه، نوذری ، کاظمی، قاسمی ) برگزيده شده اند. بديهی است چنين تزلزلی در سطح عالی ترين مقام يک وزاتخانه درآمدساز چه آشفتگی را در سطوح پايين تر به همراه داشته است که خود شرح ديگری را می طلبد.
نکته قابل تامل اينکه از ۷ هفت نامزد پيشنهاديی احمدی نژاد برای تصدی وزارت نفت تنها دو تن از آنان (هامانه و نوذری) از مديران پرورش يافته در اين وزارت خانه و ۵ تن ديگر همگی از بيرون وزارت نفت برای تصدی اين وزارت معرفی شده اند. جالب تر اينکه بدانيم سه تن از اين هفت تن (محصولی، مير کاظمی و رستم قاسمی) رسماً از اعضای ارشد سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بوده و احمدی نژاد تمايل خود را برای واگذاری اين وزارت خانه به دست سپاهيان به هيچ روی پنهان نکرده است.

تغييرات در ديگر وزارت ها
موج تغييرات در دولت نهم و دهم در وزارت نفت متوقف نمی شود. نگاهی گذرا به تعداد تغييرات در اين کابينه گواهی است بر پريشانی احوال مديری نامتعادل که مقدرات هفتاد ميليون ايرانی به دست او سپرده شده است. شرح اين ماجرا به اين شرح است:
وزارت کشور: برکناری مصطفی پورمحمدی در ارديبهشت ۸۷ و انتصاب علی کردان (دولت نهم). گفتنی است مجلس شورای اسلامی در آبان ۸۷ تنها پس از ۶ ماه از انتصاب کردان به عنوان وزير کشور، وی را به دليل ادعای دروغ داشتن مدرک دکترا از دانشگاه آکسفورد استيضاح و از کار برکنار نمود. جالب اينکه در جريان استيضاح، محمود احمدی‌نژاد به دليل غيرقانونی خواندن استيضاح در مجلس حضور نيافت. به دنبال استيضاح کردان، صادق محصولی به عنوان وزير کشور برگزيده شد.(دولت نهم). برکناری محصولی و انتصاب محمد نجار (دولت دهم) ديگر تغيير در اين وزارت بوده است.
وزارت آموزش و پرورش: برکناری محمود فرشيدی در آذر ۸۶ و انتصاب علی احمدی به جای او(دولت نهم). برکناری علی احمدی و انتصاب حاجی بابائی (دولت دهم) .
وزارت رفاه: برکناری پرويز کاظمی و انتصاب عبدالرضا مصری (دولت نهم) و برکناری مصری و انتصاب صادق محصولی (دولت دهم).
وزارت ارتباطات: برکناری محمد سليمانی (دولت نهم) و انتصاب رضا تقی پور ( دولت دهم).
وزارت اطلاعات: برکناری غلامحسين محسنی اژه ای در واپسين روزهای دولت نهم و انتصاب حيدر مصلحی ( دولت دهم). جالب اينکه مصلحی نيز در ۲۸ فروردين ۱۳۹۰ مجبور به تقديم استعفای خود شد که مورد پذيرش احمدی‌نژاد قرار گرفت. اما به دليل مخالفت رهبر جمهوری اسلامی با اين استعفا او در سمت خود ابقا شد. اين حادثه پرده ها از اخلافات احمدی نژاد و خامنه ای برداشت.
وزارت امور اقتصاد و دارايی: استعفای داوود دانش جعفری از مقام خود در آغاز سال ۸۷ و انتصاب شمس الدين حسينی ( دولت نهم و ادامه در دهم).
وزارت خارجه: برکناری منوچهر متکی ( دولت نهم و دهم) و انتصاب علی اکبر صالحی ( دولت دهم). منوچهر متکی با ۵ سال و ۴ ماه طولانی ترين سابقه وزارت را در دو دولت احمدی نژاد در دست داشته است. او در بيست و دوم اذر ماه ۱۳۸۹ در حالی که به منظور ابلاغ پيام محمود احمدی نژاد در سنگال به سر می‌برد، از سمت خود برکنار شد. متکی حين مذاکره و توسط رييس جمهور سنگال از عزل خود باخبر شد و بلافاصله پس از آن سنگالی‌ها او را با يک ماشين غير تشريفات و بدون محافظ به هتل محل اقامت خود باز گرداندند.
وزارت بازرگانی: برکناری مسعود ميرکاظمی (دولت نهم) و انتصاب مهدی غضنفری (دولت دهم).
وزارت بهداشت: برکناری باقری لنکرانی (دولت نهم) و انتصاب خانم مرضيه وحيد دستجردی (دولت دهم). وی تنها وزير زن در طول دوران پس از انقلاب اسلامی می باشد.
وزارت تعاون: برکناری محمد اردکانی در سال ۸۵ (دولت نهم) و انتصاب محمد عباسی (دولت نهم و دهم).
وزارت جهاد کشاورزی: برکناری محمدرضا اسکندری (دولت نهم) و انتصاب صادق خليليان (دولت دهم).
وزارت دادگستری: برکناری غلامحسين الهام (دولت نهم). وی جانشين کريمی راد شده بود که طی حادثه رانندگی جان باخته بود. انتصاب مرتضی بختياری به جای الهام(دولت دهم).
وزارت مسکن: برکناری محمد سعيدی کيا (دولت نهم) و انتصاب علی نيکزاد (دولت دهم).
وزارت دفاع: برکناری محمد نجار (دولت نهم) و انتصاب احمد وحيدی (دولت دهم)
وزارت راه و ترابری: برکناری محمد رحمتی (دولت نهم) و انتصاب حميد بهبهانی (دولت نهم و دهم). گفتنی است که بهبهانی در بهمن ۸۹ با استيضاح مجلس از مقام خود برکنار گرديد. استيضاح او در حالی انجام شد که وی اولين وزير بود که حاضر نشد در جلسه استيضاح خود حاضر شود. احمد توکلی نمايند مجلس فاش ساخت که عدم حضور او به دستور احمدی نژاد بوده است.
وزارت صنايع و معادن: استعفای عليرضا طهماسبی (دولت نهم) و انتصاب علی اکبر محرابيان (دولت نهم و ادامه کار در دولت دهم).
وزارت علوم: برکناری محمد مهدی زاهدی (دولت نهم) و انتصاب کامران دانشجو(دولت دهم).
وزارت ارشاد: برکناری محمدحسين صفار هرندی (در واپسين روز های دولت نهم) و انتصاب محمد حسينی(دولت دهم). گفتنی است که در ۴ مرداد ۱۳۸۸ خبر برکناری صفار از وزارت ارشاد در رسانه‌ها منتشر شد ولی چند ساعت بعد باتوجه به اينکه در صورت برکناری صفار دولت از رسميت می‌افتاد، خبر برکناری تکذيب شد. صفار پيشتر در اعتراض به خودداری احمدی‌نژاد از اجرای دستور رهبر به احمدی نژاد که از او خواسته بود، مشايی را از معاون اولی کنار بگذارد، جلسه هيئت دولت را به حالت اعتراض ترک کرده بود. صفار در پاسخ به اين عزل و ابقای عجيب که به قول او باعث وهن دولت شده‌ بود، در نامه‌ای به رئيس‌جمهور اعلام کرد شايعه ابقای خود را جدی نمی‌گيرد و باتوجه به ابلاغ اوليه برکناری خود را وزير نمی‌داند. گفتنی است که احمدی نژاد پس از اطلاع ازاينکه اگر صفار هرندی را برکنار کند بايد در واپسين روزهای دولت نهم بنا بر براساس اصل ۱۳۶ قانون اساسی برای کل کابينه خود، رأی اعتماد مجدد از مجلس بگيرد، برکناری صفار هرندی را تکذيب کرد که با واکنش نامبره رو به رو شد.
وزارت کار و امور اجتماعی: برکناری محمد جهرمی (دولت نهم) و انتصاب عبدالرضا شيخ الاسلامی (دولت دهم).
وزير نيرو: برکناری پرويز فتاح (دولت نهم) و انتصاب مجيد نامجو (دولت دهم).
معاون اول رييس جمهور: برکناری پرويز داوودی (دولت نهم) و انتصاب اسفنديار رحيم مشايی به عنوان معاون اول در دولت دهم که با مخالفت رهبر ايران مواجه شد. اين مخالفت طی نامه ای به احمدی نژاد ابلاغ شد ولی وی بی اعتنا به آن، هفت روز از قبول توصيه رهبر خودداری ورزيد تا زمانی که نامه در رسانه ها منتشر گرديد. اين موضوع موجب تنش در کابينه و عزل صفار هرندی و محسنی اژه ای در کابينه نهم شد که مخالف بی اعتنايی احمدی نژاد به نامه رهبری بودند. اين تحولات در حالی رخ داد که از عمر دولت نهم کمتر از يک ماه باقی مانده بود. سرانجام زير فشار بسيار، مشايی خود از اين مقام کناره گيری کرد و محمدرضا رحيمی به عنوان معاون اول (دولت دهم) از سوی احمدی نژاد برگزيده شد.

بررسی آماری تغييرات در کابينه نهم و دهم
الف ) تعداد وزيران در هر وزرات:
وزارت نفت: ۴ وزير
وزارت کشور: ۴ وزير
وزارت آموزش و پرورش: ۳ وزير
وزارت رفاه: ۳ وزير
وزارت ارتباطات: ۲ وزير
وزارت اطلاعات: ۲ وزير
وزارت امور اقتصاد و ودارايی: ۲ وزير
وزارت خارجه: ۲ وزير
وزارت بازرگانی: ۲ وزير
وزارت بهداشت: ۲ وزير
وزارت تعاون: ۲ وزير
وزارت جهاد کشاورزی: ۲ وزير
وزارت دادگستری: ۲ وزير
وزارت مسکن: ۲ وزير
وزارت دفاع: ۲ وزير
وزارت راه و ترابری: ۲ وزير
وزارت صنايع: ۲ وزير
وزارت علوم: ۲ وزير
وزارت ارشاد: ۲ وزير
وزارت کار: ۲ وزير
وزارت نيرو: ۲ وزير
معاون اول رييس جمهور: ۳ نفر
ب) تعداد تغييرات ( وزيران و معاون اول ) در ۶ سال از دو دولت احمدی نژاد عبارتند از۳۱ نفر به شرح زير:
- تعداد افراد برکنار شده توسط احمدی نژاد: ۲۷ نفر
- تعداد استعفا: ۲ نفر(دانش جعفری وزارت اقتصاد و عليرضا طهماسبی وزارت صنايع هر دو در دولت نهم)
- تعداد: استيضاح توسط مجلس : ۲ نفر (علی کردان و حميد بهبهانی)

ملاحظه
به شرحی که گفته شد تنها در ۶ سال از دو دولت احمدی نژاد، هيچ وزارت خانه نبود که وزير آن دستخوش تغيير نشده باشد. به عبارت ديگر تنها کسی که در دو کابينه تغيير نکرده است، شخص احمدی نژاد می باشد. اگر چه تغيير اعضای کابينه ( اعم از استعفا، استيضاح و يا برکناری) امری رايج در همه جای دنياست اما تعداد ۳۱ تغيير اعضای کابينه آن هم در ۶ سال مسلما حکايت از سوء مديريت دارد.
جالب است که در ميان اين همه تعداد تغيير اعضای کابينه تعداد ۲۷ نفر توسط شخص احمدی نژاد برکنار گرديده اند که برخی برکناری ها از نوع برکناری منوچهر متکی در هنگام سفر خارجی، يا برکناری محسنی اژه ای وزير اطلاعات حاشيه های فراوانی را به همراه داشته است.
حال برای درک آنچه در دو دولت احمدی نژاد شاهد بوديم کافی است مقايسه ای داشته باشيم ميان تغييرات در کابينه او با تعداد تغييرات در کابينه های پيش از او که هر يک برای ۸ سال مديريت دولت را در دست داشتند:
- تعداد کل تغييرات در ۸ سال از دو دولت محمد خاتمی: ۱۴ نفر
- تعداد کل تغييرات در ۸ سال از دو دولت هاشمی رفسنجانی: ۱۱ نفر
- تعداد کل تغييرات در ۸ سال از دو دولت ميرحسين موسوی: ۱۶ نفر
اگر با موشکافی به اين آمار بنگريم، معنای هرج و مرج مديريتی در ۶ سال رياست جمهوری احمدی نژاد تا بدانجاست که در مجموع ۱۶ سال رياست جمهوری رفسنجانی و خاتمی سهم تعداد تغيير وزيران کابينه ( با ۲۵ تغيير) کمتر از ۶ سال رياست جمهوری احمدی نژاد (با ۳۱ تغيير) بوده است. اين در حالی است که با حمايت ها بی شائبه آيت الله خامنه ای از احمدی نژاد تعداد زيادی از وزيران و خود او بارها از تيغ استيضاح مجلس رهيده اند وگرنه آمار تغييرات در کابينه احمدی نژاد مسلماً به بيش از اين افزايش می يافت که خود گويای ضعف مفرط مديريتی وی است.از ياد نبريم سخن تاريخی محمدرضا باهنر را که در هنگام رأی اعتماد گرفتن کابينه دوم احمدی نژاد گفته بود "اگر نبود توصيه های مقام رهبری بيش ار ۹ وزير پيشنهادی احمدی نژاد رأی اعتماد نمی گرفتند".

نتيجه گيری
اگرچه اين گزارش صرفاً نگاه آماری به تغييرات وسيع اعضای طراز اول کابينه داشته و ديگر تغييرات مديران ارشد کشور اعم از بانک ها و استانداران و .. و همچنين ارزيابی خسارت های حاصله از چنين سوء مديريتی از حوصله مقاله خارج بوده، تنها نتيجه گيری مقاله آن است که ادعای رهبر جمهوری اسلامی که دولت احمدی نژاد را در صدر بهترين دولت ها از مشروطه تا کنون نشانده است، عملاً ادعايی گزاف بيش نيست. چگونه قابل تصور است که دولت احمدی نژاد با اين همه تغييرات و بعضاً تغييرات پرحاشيه (مثل برکناری متکی، محسنی اژه ای، مصلحی و..)، بهترين دولت از مشروطه تاکنون باشد؟دولتی که آوازه فسادش صدای مجلسيان را نيز درآورده است و اگر نبود حمايت های بيدريغ رهبر همين مجلس همسو با دولت بسياری از اعضای کابينه را و حتی خود رييس دولت را استيضاح می کرد. گو اينکه تاکنون آمارهايی از افت شديد رشد اقتصادی کشور، افزايش بيکاری، تورم، فساد اداری، اعتياد، بزهکاری و ... اعلام شده است اما، بی درنگ آمار های بسياری ديگر لازم است تا ميزان خسارت های مادی و معنوی که در اين دوران بر کشور وارد آمده مورد ارزيابی قرار گيرد.اين سخن بدان معنا نيست که پيش از اين چنين نبوده بلکه اين سخن ناظر بر آن است که رهبر فرزانه ! جمهوری اسلامی فاسدترين دولت از صدر مشروطه تاکنون را در جای بهترين دولت نشانده است که در جای خود بايد به واکاوی اين گزافه گويی پرداخت.

حسين عليزاده، ديپلمات مستعفی
۲۳ مرداد ۹۰
alizadeh44@yahoo.com


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 



















Copyright: gooya.com 2016