یکشنبه 13 شهریور 1390   صفحه اول | درباره ما | گویا


گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

شرکت مدافعین حقوق بشر در بازی سیاسی بر سر جان انسان ها، حبیب لواسانی

بیانیه ای که از طرف جمعی از اندیشمندان وفعالین سیاسی و حقوق بشر، خطاب به دولت آمریکا جهت عدم حذف نام مجاهدین خلق از لیست تروریستی آن کشورمنتشر شد، باعث شوک و حیرت و نگرانی شدید نگارنده این سطور از فردای ایران شده است. نه از آنرو که رویه سازمان مجاهدین خلق و رهبران آن را بپذیرم ، یا بخواهم منکر بزرگنمایی سازمان مجاهدین در مورد پایگاه مردمی اش بشوم و یا هیچ قضاوتی در مورد تروریست یا عدم تروریست بودن این سازمان در حال حاضر انجام دهم، بیشتر بدلیل آنکه برخی از عزیزانی که عمر خود را صرف برقراری حقوق بشر و دموکراسی در ایران کرده اند، بر خلاف اصول اولیه حقوق بشر، تلویحا خواهان مرگ و نابودی ۳۴۰۰ نفر شده اند. نگرانی از اینکه در فردای آزادی ایران، این عزیزان از معتمدین مردم ایران خواهند بود و چه بسا مردم ایران برای رسیدن به حقوق بشر و دمکراسی سکان امور را به دست آنان بسپارند. واقعیت این است که متاسفانه بازی زشتی از طرف دولتهای ایران، عراق، امریکا و سازمان مجاهدین بر سر جان ۳۴۰۰ نفر انسان در جریان است و متاسفانه عده ای از شناخته ترین فعالین حقوق بشر به جای دفاع از جان انسان ها، خواسته یا نا خواسته در این بازی شرکت کرده اند. برای اثبات این مدعا کافی است به چگونگی قرار گرفتن نام سازمان مجاهدین خلق در لیست گرو های تروریستی توجه کنیم. آنگاه روشن خواهد شد که چگونه آمریکا تنها به دلیل سیاسی و برای نشان دادن چراغ سبز و جلب رضایت جمهوری اسلامی در دوران آقای خاتمی، سازمان مجاهدین را به لیست گروه های تروریستی اضافه کرده است، و امروز گروهی از فعالین مدنی و حقوق بشری از آمریکا می خواهند تا سازمان مجاهدین را در لیست تروریستی خود نگه دارد و این چیزی جز ادامه همان بازی آمریکا با جان انسانها در عرصه سیاست نیست.



تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 


جای بسی تعجب است که عده ای از سر شناسترین فعالین مدنی و حقوق بشر دست به دامان دولتی خارجی می شوند تا برای برقراری دموکراسی در ایران و بدون در نظر گرفتن اینکه سازمان مجاهدین در حال حاضر گروهی تروریستی است یا نه، آنان را به دلیل مصالح سیاسی در لیست نگه دارند. مطمئنا دوستان بهتر از من می دانند که حکم تروریست در قوانین آمریکا چیست و آن کشور خود را مجاز به چه کار هایی بر علیه تروریست ها یا هر عضو گروه تروریستی می داند؟ در واقع چنین درخواستی از لحاظ حقوقی به معنی درخواست مرگ و نابودی تمامی اعضای این سازمان می باشد که خواسته یا نا خواسته سالهاست سلاح بر زمین نهاده اند و به گواه دوست ودشمن در این سالها هیچگونه فعالیت مسلحانه ای نداشته اند؟ آیا می توان کسی را به گمان اینکه در آینده می تواند جرمی را مرتکب شود، مجازات کرد؟ اگر صحبت بر سر پیشینه فعالیت مسلحانه باشد، چه بسیار گروه هایی که چنین پیشینه ای دارند و هم اینک مدعی مبارزات مسلالمت آمیز می باشند؟ آیا این دوستان به این نکته نیاندیشیده اند که در شرایط حاضر و با توجه به نفوذ دولت ایران در عراق و دشمنی دیرینه آن با اعضای سازمان مجاهدین، در خواست نگه داشتن مجاهدین در لیست تروریستی در بهترین حالت آن، چراغ سبزی از طرف آمریکا به جمهوری اسلامی برای کشتار ساکنان اشرف است؟

دوستان با چه استدلالی پیروزی یا عدم پیروزی جنبش دموکراسی خواهی ایران را (که اینک به صورت جنبش سبز نمود پیدا کرده است) منوط به ماندن یا خارج شدن اسم یک سازمان در لیست تروریستی کرده اند؟ آن هم سازمانی که به گفته همین دوستان هیچ پایگاه مردمی ای ندارد. مگر حذف نام مجاهدین از لیست تروریستی اروپا چه تاثیری بر جنبش دموکراسی خواهی ایران داشت که اکنون حذف نام آنان از لیست تروریستی آمریکا بر آن تاثیر گزار باشد؟ آیا با این درخواست تلویحا سازمان مجاهدین را سازمانی تاثیر گزار معرفی نمی کنید؟ اگر همین امروز اسم سازمان مجاهدین از صفحه روزگار محو شود، آیا فکر نمی کنید فردا سران جمهوری اسلامی دشمنی دیگر را علم خواهند کرد؟ خدا می داند بعد از سازمان مجاهدین نوبت کدام گروه اپوزیسیون است تا نقش دشمن اصلی را برای ولی فقیه بازی کنند. بی شک شما بهتر از هر کسی از ماهیت جمهوری اسلامی با خبرید و ترفند های آن را می شناسید.

آخرین و مهمترین سؤال اینکه چرا باید برای رسیدن به دموکراسی و حقوق بشر، اصول زیر بنایی آن را که چیزی جز انصاف، عدالت و برابری نیست، تنها به دلیل مصلحت اندیشی سیاسی زیر پا گذاشت؟ آیا درخواست برای نگه داشتن یک سازمان در لیست تروریستی بدون توجه به اینکه مستحق آن باشند یا نه، خلاف عدل و انصاف و برابری نیست؟ اگر اینگونه نبود، حد اقل در نامه ی شما بجای درخواست کور، مدارک و دلائلی دال بر تروریست بودن این گروه ارائه می شد. هیچ می دانید با این نامه ی خود، موجبات ناراحتی، اضطراب و نگرانی چند مادر و فرزند وخواهر و برار و پدر را فراهم آورده اید؟ اینان جزیی از همان مردم ایران هستند که شما مدعی حقوق آنان هستید.

پایبندی هر فرد مدعی حقوق بشر، در احترام او به حقوق مخالفینش مشخص می شود و گرنه هر ناقض حقوق بشری به خوبی از حقوق خود و موافقان خود دفاع می کند. متاسفانه آن دسته از دوستانی که امضای خویش را پای این نامه گذاشته اند، در این امتحان حساس مردود شده اند. از دوستان انتظار می رود هر چه زودتر، صادقانه به اشتباه خود اعتراف کرده و در این بازی سیاسی که از طرف ایران، امریکا، عراق و سازمان مجاهدین برسر جان ۳۴۰۰ نفر انسان در جریان است، شرکت نکنند و همچنان حامی جان انسان ها باقی بمانند نه نافی آن.


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 



















Copyright: gooya.com 2016