پنجشنبه 17 شهریور 1390   صفحه اول | درباره ما | گویا


گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


خواندنی ها و دیدنی ها
بخوانید!
پرخواننده ترین ها

راهزنان اينترنتی! محترم مومنی روحی

"از کوزه برون همان تراود که در اوست" به درستی که همه ضرب المثلهای زبان شيرين پارسی گويای بهترين معانی در زمينه ای که درآن مصداق می يابند می باشند. در قاموس کارگزاران رژيم پليدی همچون جمهوری اسلامی، هر چه بگرديد اثری از آثار يک کنش مثبت و مردمی نخواهيد يافت.

آدم فروشی می کنند؛ برده داری می نمايند؛ پول مردم را با هزاران حيله به جيب می زنند؛ از تجارت انواع قاچاق مثل اسلحه و مواد مخدر، و به حراج گذاشتن بانوان و دوشيزگان ايرانی در کشورهای ديگر رويگردان نيستند؛ ثروت ملی ايرانيان را به يغما می برند؛ جنگ افروزی می کنند؛ در شکنجه های انسانهای بی گناه، چشم در می آورند، دست و پای آنها را قطع نموده و به زندانيان تجاوز می کنند.

حرام را حلال و حلال را حرام می گردانند؛ از زنان پاکدامن کشور، با عدم مديريت خوب و صحيح در کشورداری، خودفروشان اجباری در جامعه را می سازند؛ با بی خردی و شايد هم با سوء نيت و به عمد، از جوانان بی کار و سرخورده اجتماع، قاچاقچی و مصرف کننده مواد مخدر درست می کنند.



تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 


دروغگوئی را از حد می گذرانند؛ ذلت در جامعه را اپيدمی می کنند؛ بدون داشتن لياقت لازم رياست طلبی می باشند و جهت سيطره و ديکتاوتری بر مردم، به مبارزه با همديگر برمی خيزند؛ جلوه دادن زيبائی ها را که حق مسلم همه انسانها و بخصوص زنان و دختران جامعه است را منع می نمايند؛ ژست های مکش مرگ مای سياسی فرهنگی و اجتماعی می گيرند و شعارهای غيرواقعی می دهند؛ چندی بعد هم با ندانم کاريهای دائمی، خودشان را لو می دهند؛ سواد ندارند و مدرک جعل می کنند؛ از آخوندهايی مانند خمينی و خامنه ای، شاعرتراشی می کنند؛ انجام امور خيريه، که يکی از بهترين صفات انسانهاست جعل معنا نموده و آن کارهای نيک را،ا با نهادن نام صدقه بر آنها بی اعتبار می نمايند؛ ضعيف پروری و زبون سازی می نمايند؛ طلبه های معمولی دينی را، آيت الله جا می زنند، به مقام رياست قوای قضائيه و مجريه و قانونگزاری کشور می رسانند.

ظاهر فريب بودنشان همتا ندارد؛ بی عدالتی نمودن و ظلم کردن ايشان زبانزد خاص و عام است؛ غريب پرست هستند و با آنکه مردم ايران، نيازمندی های فراوانی دارند، امکانات مادی کشور، و هم ميهنان ما که در بدترين شرايط ممکن روزگار خويش را می گذرانند، به همان حال وا می گذارند و سرمايه مملکت را، بلا عوض در اختيار بيگانگان قرار می دهند.

مخالفان خود را فتنه گران می نامند؛ نان را که قوت لايموت مردم است به بهای نرخ خون پدرهای آخوندشان به ملت می فروشند؛ نه از جمال بهره مندند و نه از کمال سود جسته اند؛ همه مردمان گيتی را، به حل نمودن جدول سياهی به نام حاکميت ولايتی فقاهتی جمهوری اسلامی سرگردان و مشغول نموده اند؛

قلبشان از عواطف انسانی تهی و مغزشان پوک و منفعل است؛ با همه وعده هائی که برای رساندن مستعضفان به اوج توانائی داده بودند، حتی توانمندان را که مستکبران می ناميدند مستضعف و گدا کردند؛ در پنهان به انواع خلافهائی که خودشان آنها را " لعب و لهو " می نامند می پردازند، و در آشکارا انسانهای جوان و پِژوهندگان شادی و شعف را، به خاطر دلائلی پوچ به باد توبيخ و تنبيه می گيرند.

از پرداختن حقوق مادی و مزد کارگران و کارمندان خودداری نموده و مخارج زائد را بی محابا انجام می دهند؛ ناشنوای دادخواهی مردمند، ولی در عوض برای کنکاش در زندگی ايشان به گماردن جاسوس و استفاده از شنودهای تکنيکی می پردازند؛ در دادن وعده و عمل ننمودن به آن استادند؛ هيچ هدفی برای بهبودی بخشيدن به زندگی مردم طراحی نمی کنند، و همه هدفهايشان را بر اساس منفعت طلبی شخصی و سودجوئی های اختصاصی برنامه ريزی می نمايند. از شقاوت و سفاکی، ياد آور اقوامی وحشی مانند آتيلا و تيمورلنگ و چنگيزخان مغول و هيتلرند.

شمارش بخشی از فجايعی که اينها نسبت به مردم ايران اعمال می کنند، تا به اوج کيوان رسيده است؛ بديهی است که همه آن در اين نوشتار مختصر مجال اشاره نمودن به همه آنها نيست. در يک جمله خباثت و دنائت ذاتی ايشان، از عادات ثانويه آنها به شمار می آيند و در انجام دادن همه اعمال منفی استادانی بی همتا هستند.

به مرور زمان، اهريمنان جمهوری اسلامی هم رشد و ترقی فرموده اند، و بر همه معايب بالا، راهزنی اينترنتی را نيز افزوده اند!

همانطوری که می دانيد، دولت هلند اعلام نموده که کارشناسان و محققان آنها، احتمال می دهند که دست کم سيصد هزار کاربر اينترنتی در ايران، مورد هجوم هکرهای جمهوری اسلامی قرار گرفته اند.

در ظاهر امر می توان پذيرفت که چند نفر علاقمند و کنجکاو به کارهای اينترنتی، برای سرگرمی و يا شهرت طلبی، دست به اين کار زده باشند؛ اما راه يافتن به مراکزی که " پرووايدرهای " فعال در اينترنت به مشتريان خودشان خدمات می دهند؛ بدون دسترسی و يا دستور و خواست مرجعی دولتی، که اين مؤسسات زير پوشش آنهاست امکان پذير نيست!

بنابراين هيچگونه شکی باقی نمی ماند، که برخی از دولتمردان اين رژيم، به دستور اربابان خودشان به چنين اعمالی دست می زنند.

به احتمال زياد، قضيه فقط مربوط به مردم عادی که از اينترنت استفاده می کنند نمی شود؛ بلکه در اين رابطه، جنگ قدرت و تسويه حسابهای سياسی، ميان کارگزاران جمهوری اسلامی هم مطرح می باشد.

از آنجائی که اطلاع رسانی های کامپيوتری، از هر رسانه ديگری سريع تر عمل می کنند، حاکميت و دولت اين رژيم که حتی از خودشان هم وحشت دارند؛ جهت خنثی نمودن عملکردهای جناح مخالف خويش، به هر کاری دست می زنند.

ايشان در صدد می باشند که قبل از مخابره هر خبری که بر ضد آنها است، سيستم تدافعی خودشان را تقويت نموده و به انواع تجهيزت مجهز بکنند. و چون در ارتباط با اينترنت و سرعت انتقال خبر کاری از دستشان بر نمی آيد؛ به گونه ای ديگر عمل می کنند. با آنکه انتشار خيلی از خبرها و مطالب به زيان آنها می باشند؛ صبر می کنند تا انتشار يافتن موضوعات مورد نظر به پايان برسند؛ سپس به وسيله هکرهايشان وارد حافظه کامپيوترها شده، آنگاه همه محتويات آنها را سرقت نمايند. و بعد هم با هجوم هکری، به تخريب کامپيوترها می پردازند.

شرکت هلندی " ديجينوتار" که از زير مجموعه های شرکت " فاکس آی تی " می باشد؛ از مدتها پيش مورد نفوذ اين هکرها که با نام " سرباز گمنام " و " جانم فدای رهبر" هستند قرار گرفته بود. در ابتدا اين شرکت سهل انگاری نموده و اين مشکل را اطلاع نداده است؛ بعد از آنکه شرکت ديجينوتا موضوع را به فاکس آی تی گزارش می دهد؛ آنها با تحقيقاتی که به عمل آوردند، و نيز با امضای هکرها با نامهای فوق، دانستند که اين خرابکاری اينترنتی در ايران صورت گرفته است.

هکرهای مهاجم با استفاده از گواهينامه های جعلی، که با هک نمودن سيستم ديجينوتار به دست آورده اند؛ توانسته اند به حافظه های گوگل و جی ميل دسترسی بيابند و از اين طريق سيصد هزار کاربر اينترنتی در داخل ايران را، مورد تهاجم خويش قرار داده و اطلاعات موجود در کاميپوترهای آنها را به سرقت ببرند.

راهزنان اينترنتی جمهوری اسلامی، با استفاده از امضای اينترنتی " سرباز گمنام " و " جانم فدای رهبر" ، محتوای فکری و ايده های برگرفته از خواست و دستور اربابان خودشان در اين باره را برملا نموده؛ و تا حدودی اين احتمال را تقويت کرده و لو داده اند؛ که اولی ( سرباز گمنام " بايد از نوکران محمود احمدی نژاد، و دومی ( جانم فدای رهبر) نيز از مزدوران سيد علی خامنه ای، دو قدرت اول کنونی در رژيم اسلامی بوده اند.

آتشی که اين دو برای سوزاندن يکديگر مشتعل می نمايند، فقط خود و هوادارانشان را نمی سوزاند؛ بلکه ملت شريف ايران را هم از شعله ها و دود آزار دهنده آن بی نصيب نمی گذارد.

تابستان ۱۳۹۰ هلند
محترم مومنی روحی


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 



















Copyright: gooya.com 2016