گفتوگو نباشد، یا خشونت جای آن میآید یا فریبکاری، مصطفی ملکیانما فقط با گفتوگو میتوانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مسالهای از سه راه رفع میشود، یکی گفتوگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفتوگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را میگیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]
بخوانید!
9 بهمن » جزییات بیشتری از جلسه شورایعالی امنیت ملی برای بررسی دلایل درگذشت آیتالله هاشمی
9 بهمن » چه کسی دستور پلمپ دفاتر مشاوران آیتالله هاشمی رفسنجانی را صادر کرد؟
پرخواننده ترین ها
» دلیل کینه جویی های رهبری نسبت به خاتمی چیست؟
» 'دارندگان گرین کارت هم مشمول ممنوعیت سفر به آمریکا میشوند' » فرهادی بزودی تصمیماش را برای حضور در مراسم اسکار اعلام میکند » گیتار و آواز گلشیفته فراهانی همراه با رقص بهروز وثوقی » چگونگی انفجار ساختمان پلاسکو را بهتر بشناسیم » گزارشهایی از "دیپورت" مسافران ایرانی در فرودگاههای آمریکا پس از دستور ترامپ » مشاور رفسنجانی: عکس هاشمی را دستکاری کردهاند » تصویری: مانکن های پلاسکو! » تصویری: سرمای 35 درجه زیر صفر در مسکو! اصلاحطلبانی که در انتخابات شرکت میکنند، به خودشان تیر خلاص زدهاند، گفتگوی نیک آهنگ کوثر از «خودنویس» با مهرداد درویش پوردکتر مهرداد درویشپور، یکی از امضا کننده بیانیهای است که هرگونه حمله نظامی به ایران را محکوم کرده است. او در عین حال معتقد است که رفتار حکومت در چارچوب اصلاحطلبی، تغییر نخواهد کرد. او میگوید: «اصلاحطلبانی که حاضرند در انتخابات شرکت کنند، تیر خلاصی به خودشان زدهاند.» در حالیکه از اسرائیل خبرهایی در باره احتمال برخورد نظامی با ایران به بیرون درز کرده و گزارش آژانس بینالمللی انرژی اتمی برای ایران چندان امیدوار کننده نبوده، گروهی از فعالان سیاسی و روشنفکران در بیانیهای هرگونه حمله نظامی به ایران را محکوم کردهاند. به همین مناسبت با دکتر مهرداد درویشپور، استاد دانشگاه در سوئد و فعال سیاسی که یکی از امضا کنندگان این بیانیه است گفتگو کردم. بخش اول این گفتگو را می خوانید: - از دکتر مهرداد درویش پور به عنوان یکی از امضا کنندگان بیانیهای که حمله نظامی به ایران را محکوم میکند، پرسیدم که چه طریقی میتوان به حکومت ایران برای تغییر رفتار فشار وارد کرد که حتی منتهی به تغییرات بزرگتری هم شود. دکتر مهرداد درویش پور: من بر اساس «صدای سوم»، که معنای معینی داشته به تحول در چارچوب اصلاحطلبی و اینکه حکومت در چارچوب اصلاحات رفتارش را تغییر بدهد اعتقاد ندارم. تجربه این مدت و بهویژه آخرین کودتای انتخابتی علیه کاندیداهای اصلاحطلب و جنبش سبزی که به راه افتاد و بهشدت سرکوب شد، نشان داد که حکومت ظرفیت اصلاحات را ندارد و اصلاحطلبان را به عنوان یک نیروی درون حکومت هم حذف کرد و به اپوزیسیون راند. همچنین تلاش برای حذف «ریاست جمهوری» روندی که حکومت بعد از سرکوب جنبش در پیش گرفته، نوعی «طالبانیزه» کردن حکومت و نوعی «ولایی» کردن مطلق حکومت است که نشان دهنده این واقعیت است که اگر عناصری از جمهوریت به شکل «فرمال» در سطح جامعه عمل میکرد و فرصتی برای عقب راندن حکومت ایجاد میکرد، جمهوری اسلامی ایران حاضر به تحمل این وضعیت نیست و این فرصتها را نمی خواهد به مردم بدهد. آن زمان که اصلاحطلبان امکان مانور داشتند و امکان قدرتگیری داشتند، درجه اصلاحپذیری حکومت پایینتر از توقع جامعه بود. وقتی اصلاحطلبی به بنبست کشیده میشود بعضی از اصلاحطلبان رادیکال شدند. بعد از سرکوب جنبش سبز، جامعه قطبی و «پلاریزه» شده است. وقتی امید به اصلاحات از طریق قانون اساسی موجود و از طریق انتخابات کمرنگ شده، به عنوان یک واکنش طبیعی روندی قدرت میگیرد که خواستار تغییر کل نظام حتی به روش قهری است. شکست روش اصلاحطلبی واکنشهایی افراطی را به دنبال دارد: یا سرنگون کردن حکومت از طریق مبارزه قهری و یا از طریق توسل به حمله نظامی از سوی قدرت بیگانه. از آن جا که نیروهای داخل کشور و اپوزیسیون طرفدار برخورد قهری خارج از کشور قدرت چندانی ندارند و تغییر قهری این حکومت هم کار سادهای نیست، معنی ضمنی این رفتار این است که بخشی از گروههای معتقد به روش قهری روی میکنند به قدرتهای خارجی برای کمک گرفتن که نشانه نوعی استیصال است که دست به دامن بیگانگان شدهاند. آنچه به نام راه سوم میشناسیم، یعنی آن که یک مبارزه مسالمتآمیز، تظاهرات، نافرمانی مدنی و تظاهراتی مثل آنچه در جنبش سبز بود یا آنچه درمصر دیدیم فقط برای اصلاح قانون اساسی موجود یا برگزاری انتخابات در چارچوب وضعیت موجود تلاش نکند، بلکه میتواند (و می بایست) با شعار «انتخابات آزاد»، تدوین قانون اساسی جدید و تغییر مسالمت آمیز این نظام فعالیت خود را آغاز کند. این راه سوم هرچند دشوارتر است، اما از مشروعیت بیشتری برخوردار است و برای دوام دموکراسی موثر است. - اما بسیاری از گروهها معتقدند که روش اصلاحطلبان که جایگاه ویژهای در ایران دارند وبخشی از آنها هم میخواهند در انتخابات شرکت کنند. عملکرد این گروه با تردیدهایی همراه بوده و بسیاری معتقدند با این روش نمیتوان امیدوار به تغییر ساختار حکومت بود. اصلاحطلبانی که حتی حاضرند در این انتخابات شرکت کنند، تیر خلاصی به خودشان زدهاند. وقتی رهبران اینها در حصر هستند و حکومت هیچ عقبنشینی برای سرکوب جنبش سبز نکرده، این گونه تلاش ها از سوی گروههای «راست» اصلاحطلب، به وجههشان لطمه میزند و آنها را کنار حکومت قرار میدهد. هر کدام که به حکومت نزدیکتر شوند، در جامعه نگاه منفیتری به آنها ایجاد میشود. آقای خاتمی با آن رای بالای ۲۲ میلیونی وقتی پرچمدار نزدیک شدن به اصولگرایان شدند و زمزمه شرکت در انتخابات را مطرح کردند، نه تنها با واکنش مخالفان روبرو شدند که حتی طرفداران موسوی و کروبی با ایشان برخورد انتقادی داشتند. اگر اصلاح طلبان درکنار اوپوزیسیون به تحریم انتخابات بپردازند، برای آینده خودشان بهتر است تا اینکه از سر استیصال و درماندگی خواستار کنار آمدن با حکومت شوند. از سویی دیگر، کسانی که به درستی بر روی تکیه اصلاحطلبان به قانون اساسی موجود و تکیه بر امکان تحول پذیری حکومت انگشت میگذارند، تا وقتی به نقد اصلاحطلبان میپردازند، بسیار دقیق عمل میکنند. اما اگر چنین بپنداریم که تحول در ایران را با دور زدن اصلاحطلبان باید انجام داد یا حتی با آنها ستیزهجویانه برخورد کرد، یا به روشهای تندتر و افراطیتری متوسل شد (مثل استقبال از حمله بیگانگان یا دعوت از آنها برای آنکه کار جمهوری اسلامی را یکسره بکند)، به نظرم من این روشها حتی پاسخ هم بدهد به دموکراسی منتهی نمیشود. راهی را که ما پیشنهاد میکنیم ممکن است دشوارتر باشد، اما از سلامت بیشتری برخوردار است. حمله نظامی دموکراسی به دنبال نخواهد داشت. به نظر من هر کسی که به اسم انحلالطلبی خواستار حمله نظامی به ایران شود، شیپور را از سر گشادش نواخته است. نفس سرنگونی جمهوری اسلامی ضامن دموکراسی نیست، اما پروژه دموکراتیک حتما به تغییر نظام از مسیری مسالمت آمیز نظر دارد. این به این معنا نیست که از جهان بخواهیم ناظر باشند. ما از کشورهای جهان میخواهیم حمایت فعال کنند، از مبارزات مردم ایران و حتی از اپوزیسیون مستقل که از مبارزه مسالمت آمیز دفاع می کند. اما اینکه بخواهیم قدرتهای بیگانه برای ما بدیل سازی کنند و با حمله نظامی ما را از شر حکومت نظامی خلاص کنند، حرف دیگری است که من زیر بار آن نمیروم. اصلاحطلبی مماشات گر و این دعوت از بیگانگان نوعی افراط و تفریط است. Copyright: gooya.com 2016
|