جمعه 4 آذر 1390   صفحه اول | درباره ما | گویا


گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

نیمه آسمان؟! چگونه می توان از آزادی سخن گفت و زن را در حال کتک خوردن دید و سکوت نمود؟! محترم مومنی روحی

نیمه ی آسمان عنوانی در فرهنگ چینی هاست که به " زن " داده شده است . چیزی شبیه گفتاری که مسلمانها ، در ارتباط با مقام زن از پیامبرشان نقل قول می کنند که او بهشت را زیر پای مادران دانسته است .

همه روزه در بسیاری از کشورهای جهان ، زنان زیادی هستند که قربانی زورمداری پدرها ، برادران ، و همسرانشان می شوند و خود را به هلاکت سپرده و خودکشی می کنند .

زنانی که تحت ستم و آزار چنین مردان خشونت پیشه و ددمنشی هستند ؛ متأسفانه به سبب فقر فرهنگی موجود در خانواده و فامیل و جامعه شان ، همه این ناملایمات را تحمل می کنند و از کتک خوردنهای مستمر به وسیله پدر یا شوهرهایشان نزد هیچکسی چیزی نمی گویند . دلیل این سکوت های غیرضروری هم این است ، که از قضاوت افراد دیگر درهراسند که در مورد ایشان چه خواهند گفت ؟

با آنکه این نوع طرز فکر به طور کلی مردود می باشد ؛ اما گهگاه عده ای از زنان و دوشیزگان ، به ویژه در کشورهای مسلمان نشین ، درد و صدمات ناشی از شکنجه هائی که از مردان خانواده شان نسبت به آنها روا می گردد را، به جان می خرند و از آن با هیچکس سخنی نمی گویند ؛ از بیم آبرویشان !! که نباید نزد دیگران ضایع بشود ؛ همه گونه رنج و المی را بر خویش هموار می کنند و سکوت می نمایند .

گفته می شود که حتی در بعضی از جوامع مترقی و پیشرفته دنیا ، بازهم زنانی هستند که از شوهرانشان کتک می خوردند و نزد کسی ابراز نمی کنند ! مردانی که با همسرانشان بدینگونه با خشونت رفتار نموده و آنها را کتک می زنند؛ یا بیماران روانی اند ، و یا مسلمان زاده هائی که از یک آیه قرآن ، به آن دلیل که مترجم و مفسر بی سوادش آنرا به غلط ترجمه و تفسیر کرده اند ؛ به خودش حق می دهد که زنش را کتک بزند !



تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 


در یکی از سوره های قرآن ، آیه ای هست که روش صحیح مماشات با زن " ناشزه " = " زنانی که از شوهر خود تمکین جنسی نمی کنند . " را به مردان آموزش می دهد . (در این دین و دستوراتش که به زبان عربی است ؛ اگر به ریشه مفاهیم مندرجات آن توجه بکنیم ؛ اکثر احکام آن حول محور مسائل جنسی دور می زنند ؛ و بیشترین بخش احکام آن از چنین مسائلی سخن می گویند .)

در آیه مورد نظر هم ، دستوراتی را که به مردان می دهد کاملا جنبه آموزشی و تربیتی دارد ؛ و موردی برای خشونت در آن وجود ندارد . اما مفسران و مترجمانی که یا تسلط کافی به زبان عربی نداشته اند ؛ و یا خود عرب زبان بوده اند اما جایگاه زن را پائین تر از خویش می دانستند و برای تحقیر کردن زنها ، و بها ندادن به استقلال فکری و آزادی ایشان، همین افراد بی سواد و یا خودپرست ، از یک کلمه آن آیه ، که در آنجا حالت ضرب المثل را به خود می گیرد ؛ سوء استفاده کرده و آنرا در معنائی غیر از مفهوم اصلی اش بکار گرفته اند !

آن واژه نیز کلمه "فضربهّن" است که دراصطلاح به معنای کم محلی نمودن به کسی، یا نواختن تلنگر به فردی برای یادآوری مطلبی و بی اعتنائی کردن به کسی که هیچ اندرزی را نمی پذیرد می باشد . اما مردانی که می خواسته اند زنان خویش را کتک بزنند و مانند کنیزشان با آنها رفتار نموده و تحقیرش بکنند ؛ شکل ظاهری این کلمه را ملاک قرار داده و می گویند که : " خدا گفته زن را بزنید . "

حال آنکه در ابتدای آیه به مرد می گوید اگر زنت ناشزه بود؟ اول به او تذکر بده ، سپس چند روزی با او قهر کن ، در صورتی که نتیجه نگرفتی ، جای خوابت را از او جدا کن ، اگر باز هم رفتار او به روال سابق ماند ؟ به او اخطار کن ، در انتها اگر هیچ نتیجه ای به دست نیامد ؟ " فضربهّن = به او محل نگذار ، به او بی اعتنا باش ، تا خدا خودش تکلیفی برای وی روشن نماید."

شاید به همین خاطر است که بسیاری از پیروان ادیان دیگر به مسلمانها طعنه زده و می گویند ؛ دینی که خالقشان به آنها دستور کتک زدن زنها را داده باشد هیچ اعتباری در هیچ زمینه ای ندارد . بیان این سخن جایز است ، به شرط آنکه این مورد حقیقت داشته باشد ؛ ولی همانگونه که عرض کردم ؛ ایجاد چنین پندار اشتباهی در میان مردم ، فقط به دلیل کمبود سواد عربی مترجمان قرآن به زبانهای خودشان ، و عدم تسلط کافی بر آن بوده ، و یا سوء استفاده و دروغپردازی مردانی که همیشه ضدیت با زن ، سرلوحه کردار و گفتار آنها بوده است.

در کشور چین که اکثر جمعیت جهان در آن ساکن می باشند ، همانهائی که زن را " نیمه ی آسمان " می دانند ؛ بیشترین سختیها و رنجهای ناشی از فقر مستولی بر جامعه شان ، بر روی شانه های زنان آنجا سنگینی می کند . به دلیل فقر و کثرت در جمعیت ، هیچ خانواده چینی اجازه ندارد که بیش از یک فرزند داشته باشد . به همین دلیل زنان چینی به طور قانونی موظفند که اگر باردار شدند ، حتما جنین خودشان را سقط بکنند . همه ماهه سی و پنج هزار زن چینی طفلی را که در وجود خویش دارد را باید به دست خویش نابود بکند!

بیماریهای جسمی و روانی ناشی از سقط جنین های مکرر در زنان ، به صورتی به آنها صدمه می زند که از شدت افسردگی و نارضایتی از زندگی ، خودشان را می کشند . در کشورهای مسلمان نشین ، و یا غیر مسلمان اما فقیر و بی فرهنگ ، و حتی گاهی از اوقات در کشورهای ثروتمند و دارای دموکراسی و رعایت کننده حقوق بشر، روزانه تعداد زیادی از زنان آن ممالک هم با شدیدترین روشها از سوی مردانشان مورد شکنجه قرار می گیرند و سلامتی و جانشان به خطر می افتد .

در برخی از کشورهای اروپائی ، رایج است که وقتی کودکان به مدرسه می روند ؛ مسؤلان مدرسه به آنها یک شماره تلفن می دهند ، که هروقت توسط کسی حتی پدرها و مادرهایشان مورد اذیت واقع بشوند با آن به مرکز حمایت از کودکان تلفن کرده و شکایت بکنند .

چرا در هیچ کجای دنیا برای رهائی زنان مورد ستم کشورهائی که زنها در ان کتک می خوردند و اسیب های جسمی و روحی سختی به آنها وارد می شود ؛ چنین شیوه هائی وجود ندارند ؟

آیا سازمانهای مدافع حقوق زنان ، و جمعیت های مدافع حقوق بشر ، تا به کی باید فقط به اشاره نمودن به این شرایط غیر انسانی که برای زنان در دنیا وجود دارد بپردازند و راه چاره ای را تدارک نبینند ؟

نیمه ی آسمان همه روزه شکنجه می گردد و خودسوزی می کند و با او همانند یک حیوان رفتار می شود ؛ اما نیمه ی زمین که سهل است ، حتی در صد کوچکی از زمینیان ، در این اندیشه نیستند که به این مصیبت بزرگ جهانی خاتمه بدهند . چگونه می توان از آزادی سخن گفت و زن را در حال کتک خوردن دید و سکوت نمود؟!


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 



















Copyright: gooya.com 2016