جزئيات کامل جلسه دادگاه جاسوس آمريکايی بازداشت شده در ايران، فارس

خبرگزاری فارس: نخستين دادگاه رسيدگی به اتهامات امير ميرزايی حکمتی که چندی پيش به اتهام جاسوسی برای آمريکا بازداشت شده بود پيش از ظهر امروز سه شنبه در شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب و به رياست قاضی صلواتی برگزار شد.

به گزارش خبرنگار سياسی خبرگزاری فارس، در کيفرخواست صادره برای امير ميرزايی حکمتی که توسط نماينده دادستان قرائت شد با استناد به گزارشات مديرکل حقوقی قضايی معاونت جاسوسی وزارت اطلاعات آمده است که حکمتی با هدف نفوذ اطلاعاتی به سيستم اطلاعاتی کشور وارد ايران شده و با بررسی دقيق‌تر مشخص شد که هدف وی متهم سازی ايران به دست داشتن در تروريسم است.

در اين کيفرخواست همچنين آمده است که متهم از ماه می ۲۰۰۹ ميلادی توسط سازمان جاسوسی آمريکا CIA استخدام شده و مأموريت‌هايی را برای جاسوسی در ايران داشته است.

در اين کيفرخواست با اشاره به اعزام حکمتی به پادگان بگرام افغانستان و دسترسی وی به اسناد سری و سپس اخذ مأموريت برای حضور در ايران و سپس مراجعه به وزارت اطلاعات و برقراری رابطه با کارشناسان اين وزارت به عنوان مراحل انجمن مأموريت متهم ، آمده است. اقرار صريح و مقرون به واقع متهم، ارتباط با سازمان سيا و اقدام عليه امنيت کشور بوده و انگيزه‌های همکاری با سيا محرز است؛ از اين رو تقاضای کيفر برای متهم خواستار می‌شود.

* دفاعيات متهم

پس از قرائت کيفرخواست، متهم خود را امير ميرزايی حکمتی متولد ۱۹۸۳ ميلادی، مجرد، دارای ليسانس اقتصاد معرفی کرد و گفت: سال ۲۰۰۱ برای تأمين هزينه‌های دانشگاه وارد ارتش آمريکا شدم و قصدداشتم چندسال سربازی کنم تا هزينه‌های دانشگاهم فراهم شود چراکه پدرم نمی‌توانست هزينه‌های دانشگاهم را پرداخت کند.

حکمتی ادامه داد: من ۴سال سرباز بودم و ۹ ماه در عراق حضور داشتم. بعداز سربازی در يک سازمان پژوهشی برای وزارت دفاع آمريکا استخدام شدم که کارم ترجمه و پژوهش فرهنگ و زبان عربی بود.

حکمتی ادامه داد: بعداز آن برای يک شرکت به منظور آموزش زبان و فرهنگ عربی و اسلامی استخدام شدم. من به سربازان آمريکايی ياد می‌دادم که چطور با مردم عرب رفتار کنند ضمن اينکه يکسری تاکتيک‌های سربازی را نيز به آنها آموزش می‌دادم.

وی خاطرنشان کرد: سال ۲۰۰۹ مصاحبه‌ای با سازمان جاسوسی آمريکا CIA داشتم؛ بعداز اين مصاحبه به من زنگ زدند و گفتند که می‌خواهيم رزومه شما را ببينيم؛ بعد از ارائه رزومه و چند مصاحبه ديگر با من تماس گرفتند و من برای همکاری با DAE درنظر گرفته شدم که در اين شرکت ۵ماه آموزش اطلاعاتی داشتم و پس از آن به عراق رفتم و ۹ ماه آنجا بودم؛ در اين مدت کارم اين بود که نحوه رفتار با سربازان عراقی را به سربازان آمريکايی ياد می‌دادم.

اين متهم خاطرنشان کرد: بعداز عراق به مدت دو سه ماه در پادگان بادران افغانستان به عنوان تحليلگر اطلاعات مشغول شدم.

حکمتی در ادامه و در توضيح مأموريتی که به وی در رابطه با ايران سپرده شده بود گفت:‌ به من گفتند يکسری اطلاعات را به ايران ببر و به وزارت اطلاعات بده و پول هم بگير. اين اطلاعات البته اطلاعات درستی بود. من هم فکر کردم که هيچ ضرری به ايران از اين ناحيه وارد نمی‌شود و من نيز قصد نداشتم که ضرر بزنم. من فريب خوردم و قصد خودم اين بود که در ايران زندگی کنم و به آمريکا برنگردم.

وی در پاسخ به اين سؤال قاضی صلواتی که ميزان حقوق دريافتی شما از ارتش آمريکا چقدر بود؟ مبلغ دوهزار دلار در ماه را به عنوان حقوق خود ذکر کرد و در پاسخ به اين سؤال که اولين افسر CIA که با شما ملاقات کرد چه کسی بود، از "مارک" به عنوان اولين افسر رابط خود با CIA نام برد و گفت: مارک يکسری سؤال از من کرد که بيشتر در رابطه با شخصيت من و علاقه‌ام به کار اطلاعاتی بود.

حکمتی در پاسخ به اين سؤال قاضی صلواتی که به شما چه آموزش‌هايی در رابطه با مأموريتت در ايران داده بودند، اظهار داشت:‌ در واشنگتن در مصاحبه‌ای که با مأمور CIA داشتم به بنده آموزش دادند که از کجا و چگونه وارد ايران شوم و چه اطلاعاتی بدهم و چگونه فعاليت کنم.

قاضی صلواتی به متهم گفت که به شما نقشه وزارت اطلاعات و خيابان‌های اطراف آن و همچنين نحوه برخورد با کارشناسان وزارت اطلاعات را نيز آموزش داده بودند که حکمتی پاسخ داد: به من نقشه ای که گفتيد را نشان داده بودند و گفته بودند که از دبی با هواپيما به ايران بيايم و اطلاعاتی که داده بودند را به مأموران وزارت اطلاعات ايران تحويل دهم.

حکمتی د رپاسخ به سؤال قاضی صلواتی مبنی بر مدت حضورش در بگرام افغانستان ، مدت زمان دو ماه حدواسط ژوئن ۲۰۰۱ تا آگوست ۲۰۰۱ را ميزان اقامتش در بگرام افغانستان ذکر کرد و در پاسخ به اين سؤال که در بگرام چه می‌کردی؟ گفت: من تحليلگر اطلاعات بودم و تخصصم طالبان بود. بيشتر گزارش می‌خواندم و می‌نوشتم و خودم نيز به گزارش‌های جاسوسی درباره ايران دسترسی داشتم.

متهم در پاسخ به اين سؤال که آيا شما به اطلاعات محرمانه درباره ايران دسترسی داشتيد، با تأييد اين موضوع گفت: از طريق سيستم محرمانه‌ای که وجود دارد می‌توانستم درباره تمام کشورهای دنيا گزارش‌های سری را بخوانم. يکی از منابع اين سيستم سازمان CIA‌ بود همچنين از طريق منبع NSA شماره تلفن‌هايی که شنود می‌شوند را می‌توانستم مکالماتشان را بخوانم؛ بيشتر از منبع NSA و CIA گزارشات را می‌خواندم و يادداشت می‌کردم و بخشی از آنها را به ايران آوردم.

حکمتی همچنين گفت: قبل از استخدام در سازمان CIA سه مصاحبه داشتم که اولين ‌آنها با آقای مارک بود که درباره شخصيتم و علاقه‌ام به کار اطلاعاتی پرسيد؛ مصاحبه دومم در واشنگتن بود که به دروغ سنج نيز متصل شدم و از نظر روانی من را آزمايش کردند؛ مصاحبه سومم نيز در واشنگتن بود که درباره کار در CIA و حقوق و بيمه و مزايای کارمندان آن با من صحبت شد.

متهم همچنين در پاسخ به سؤال قاضی صلواتی مبنی بر اينکه طبق گزارشات و اسناد شما با شرکت پژوهشی اطلاعاتی کوبيک CUBIC از سال ۲۰۰۸ تا ۲۰۱۰ همکاری داشته و سالانه ۸۵هزار دلار دريافت کرده‌ای، گفت: شرکت کوبيک يک شرکت خصوصی دفاعی است. من کارم در اين شرکت معلمی آموزشی برای سربازان آمريکايی بود که خود اين سربازان مربی سربازان عراقی و افغانی می‌شدند. مسئوليت من اين بود که از نظر فرهنگی و زبانی به آنها آموزش دهم که چطور با سربازان عراقی و افغانی ارتباط برقرار کنم.

قاضی صلواتی به متهم گفت که شما در شرکت بای سيستم(BAESYSTEMS) انگليسی نيز دوره ۵ماهه آموزشی طی کردی؛ حکمتی جواب داد: من ۵ ماه دوره آموزشی در شعبه آمريکايی اين شرکت داشتم. کسی که تجربه‌ای در تحليلگری اطلاعات ندارد اين دره را می گذراند و من نيز در اين دوره ياد گرفتام که چگونه با سيستم‌های محرمانه کار کنم و چگونه گزارش بنويسم و تخليه اطلاعاتی کنم.

حکمتی در پاسخ به اين سؤال که در اين شرکت چه آموزش هايی در رابطه با ايران به شما داده شد گفت: درباره ايران هيچ آموزشی در اين شرکت نداشتم و فقط يک دوره تحليلگری گذراندم؛ بعد از اتمام اين دوره آموزشی ۹ ماه به عراق رفتم و در آنجا کارم تحليلگری و مصاحبه با سربازان عراقی بود.

متهم همچنين در پاسخ به اين گفته قاضی صلواتی که شما به دستور CIA در شرکت X۳ که در ساخت تجهيزات نظامی فعاليت دارد استخدام شدی، گفت: اين شرکت يک شرکت خصوصی دفاعی است که با نيروهای آمريکايی در افغانستان قرارداد دارد و خدمات اطلاعاتی به آنها ارائه می‌دهد و من نيز به عنوان تحليلگر در اين شرکت استخدام شدم.

حکمتی در پاسخ به اين سؤال که از چه زمان مأموريت ايران به شما داده شد گفت: وقتی از عراق برگشتم از CIA با من تماس گرفتند و گفتند که به هتلی در واشنگتن می‌رود تا با آنها ملاقاتی داشته باشم؛ در اين هتل بامأموران CIA سه روز جلسه داشتم و هر جلسه چندين ساعت طول کشيد. آنها به من گفتند که می‌خواهيم شما بروی در بگرام اطلاعات جمع کنی و سپس به ايران رفته و آنها را به وزارت اطلاعات بدهی و پول هم بگيری و وقتی برگشتی بيشتر توضيح می‌دهيم و مأموريت ديگری می‌سپاريم.

وقتی قاضی صلواتی پرسيد انگيزه شما از اين مأموريت و اقدام عليه مملکت خودت چه بود؟ حکمتی پاسخ داد: من نمی‌دانستم کاری عليه ايران انجام می‌دهم؛ من نياز به کار داشتم؛ آنها به من گفتند برو اطلاعات بده و من هم ديدم اين چيزی نيست که به ايران ضرر بزند ضمن اينکه پول هم می‌گيرم. البته قصدم اين بود که در ايران ادامه زندگی بدهم و به آمريکا برنگردم چرا که من ايران را دوست دارم. اگر به من می‌گفتند مثلا برو و يک نفر را در ايران ترور کن هيچ وقت اين کار را نمی‌کردم.

حکمتی در پاسخ به اين سؤال که در قبال اين مأموريت چقدر پول به شما پيشنهاد شد گفت: ۵۰۰ هزار دلار به من پيشنهاد کردند اما گفتند اين پول را موقع برگشتن به من می‌دهند.

وی ادامه داد: در جلسه‌ای که در واشنگتن داشتم نحوه برخورد با کارشناسان وزارت اطلاعات ايران را به من آموزش داده و گفته بودند برو به مأموران اطلاعاتی ايران بگو که سرباز بودی و عملکرد دولت آمريکا را قبول نداری به همين خاطر آمدی اطلاعات بدهی و پول بگيری.

حکمتی افزود: به من گفتند اطلاعات را از طريق اينترنت در ايران تحويل بگير چون اگر لپ تاپت باشد ممکن است آن را ببينند و بگيرند. ضمنا اطلاعات را جدا کن، يکسری از اطلاعات را به مأموران وزارت اطلاعات بده و بگو بررسی کنند اگر استقبال کردند قسمت بعدی را به آنها بده.

متهم خاطرنشان کرد: من به مأموران وزارت اطلاعات ايران گفتم که از سياست‌های آمريکا و فشارهای اين کشور عليه ايران ناراضی هستم و از کارم هم رضايت ندارم و می‌خواهم با شما همکاری کنم. البته واقعا اين چيزها که گفتم (نارضايتی از سياست‌های آمريکا و کار) حقيقت دارد.

حکمتی خاطرنشان کرد: هم من و هم سربازان ديگر سياست‌های آمريکا را قبول ندارند؛ البته قرار بود از اين داستان به عنوان پوشش نيز استفاده کنم ضمن اينکه به من گفته بودند اين حرفها را بزنم و پس از آن هيچ مشکلی نخواهم داشت و نبايد نگران باشيم.

وی افزود: به من گفتند پس از اين که از اين مأموريت برگشتی در هر شرکتی که خواستی می‌توانی استخدام شوی.

متهم در پاسخ به سوال قاضی صلواتی مبنی بر اينکه در قبال اطلاعات چقدر از مأموران وزارت اطلاعات پول درخواست کرده بودی؟ گفت: من اول نصف مدارک را دادم و گفتم پول نمی‌خواهم. اگر راضی بوديد بقيه را هم می‌دهم و ۵۰۰هزار دلار می‌گيرم اما اگر هم پولی به من نمی‌دادند مشکلی نبود چرا که هدفم نبود.

حکمتی با بيان اينکه به من گفته بودند اين پول بايد در ايران بماند و به آمريکا آورده نشود اظهار داشت: خودم قصدم اين بود که پول در ايران بماند و خودم هم در ايران بمانم و برنگردم.

وی در پاسخ به اين سؤال قاضی صلواتی مبنی بر اينکه آيا قرار بود در ازای پولی که از وزارت اطلاعات دريافت می‌کنی مدرکی هم بگيری تا پس از آن هيئت حاکمه آمريکا از اين مدارک عليه ايران استفاده و جو سنگينی عليه کشورمان راه بيندازند و ايران را به ارتباط با تروريسم متهم کنند گفت: قرار بود در ازای اين کارم صورتحسابی از وزارت اطلاعات دريافت کنم.

متهم در پاسخ به اين سؤال که چطور ريسک اين مأموريت را پذيرفتی گفت: من فريب خوردم و به آنها اعتماد کردم چراکه به من گفتند هيچ مشکلی وجود ندارد و من هم پيش خودم می‌گفتم آنها کارشان همين است و نمی‌گذارند يک مأمور سازمان سيا دستگير شود. آنها اصلا به من نگفتند که احتمال دستگيری وجود دارد.

حکمتی در پاسخ به اين سؤال که چند جلسه با مأموران وزارت اطلاعات داشتی گفت: سه جلسه با مأموران وزات اطلاعات برقرار کردم در اولين جلسه يکسری اطلاعات دادم؛ در جلسه دوم از من يکسری سؤال پرسيدند که از کجا ‌آمده‌ام و چه کسی هستم و من گفتم که رزومه ارائه کنم. در جلسه سوم به من گفتند رزومه خود را بنويس و امضا بده و پس از اينکه امضا دادم از آنجا که متوجه مأموريت من شده بودند گفتند يا صادقانه با ما همکاری کن يا می فرستيمت زندان.

وی در پاسخ به سؤال قاضی صلواتی مبنی بر اينکه شما که می گويی قصد نداشتی به ايران ضربه بزنی چطور می‌خواستی صورتحسابی تهيه کنی تا از آن برای شانتاژ تبليغاتی عليه جمهوری اسلامی ايران استفاده شود گفت: در اين سه جلسه اصلا نگفتم که صورتجلسه می‌خواهم فقط خواستم اطلاعات به آنها بدهم و اگر دوست داشتند پول بدهند و اگر نداشتند ندهند. قصد خودم ضربه زدن نبود اما مأموريتم اين بود.

متهم در پاسخ به اين گفته قاضی صلواتی مبنی بر اينکه اگر دستگير نمی‌شدی همه مراحل مأموريتت را انجام می‌دادی؛ گفت: اگر دستگير نميشدم يک پولی می‌گرفتم و در ايران زندگی می‌کردم.

قاضی صلواتی خطاب به حکمتی گفت: اين تيزهوشی کارشناسان وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی ايران را نشان می‌دهد که شما را دستگير کردند اما شما آموزش‌های لازم را ديده بوديد که مأموريتت را انجام بدهی و از ايران از طريق دبی با آمريکا برگردی و آنجا قرار بود با شما تماس بگيرند که آيا مأموريتت را درست انجام دادی يا خير.

حکمتی در پاسخ به خواسته قاضی صلواتی برای توضيح دادن درباره در اختيار گرفتن نقشه وزارت اطلاعات ايران از مأموران سيا گفت: يک نقشه به من نشان دادند که در آن وزارت اطلاعات و خيابان‌های اطراف و همچنين پارک شريعتی مشخص بود؛ سپس سناريويی که نوشته بودند را به من نشان دادند تا بدانم چه بايد بگويم و بقيه را نيز شفاهی به من گفتند. روز آخر نيز به من مراجعه کردند تا مطمئن شوند همه چيز را خوب فراگرفته‌ام.

وی در پاسخ به اين سؤال قاضی که آيا در برنامه توجيهی افسران CIA شما را با عظمت و رده تشکيلاتی وزارت اطلاعات ايران آشنا نکرده بودند اظهار داشت:‌خودم اصلا انتظار نداشتم که دستگير شوم.

* دفاعيات وکيل مدافع

پس از اظهارات متهم، صمدی وکيل وی با بيان اينکه دو بار با متهم ملاقات کرده است، به دفاع از متهم پرداخت و گفت: شنيده دارم که شيطان دشمن قسم خورده‌ای است برای اغوای انسان و در محضر رب العالمين قسم خورده به عزت و جلالش که همه را فريب می‌دهد مگر عده‌ای خاص که مخلص هستند و الا هيچ انسانی از وسوسه‌های شيطان نمی‌تواند دوری کند.

صمدی با بيان اينکه امام خمينی (ره) در يک کلام زيبا ، ظريف و بی‌بديل گفتند که آمريکا شيطان بزرگ است خاطرنشان کرد: آمريکا ، اين روباه مکار و اين عقرب جرار، فريب می‌دهد و موکل من هم می‌گويد که فريب خورده‌ام. الان هم جايی نيست که بخواهد حقايق را کتمان کند؛ اينجا محضر دادگاه عدل اسلامی است و همه چيز بر مبنای موازين قانونی و اصول است.

وکيل مدافع حکمتی ادامه داد: امثال موکل من را آمريکايی ها به دام می اندازند اما وقتی پرنده تيزپرواز هزارچشم هزار گوش مستور و پوشيده از انظار را مأموران ما ، جوانان ما و چشم و گوش های ما صيد می‌کنند آمريکا در تلاش برای چه چيزی است؟ جايی که عقاب پر بريزد، از پشه لاغری چه خيزد؟ موکل من چطور می‌توانسته در سيستمی نفوذ کند که هيچ احدی راه به آنجا ندارد. ميکده حمام نيست، سرزده وارد نشو.

صمدی با بيان اينکه در کيفرخواست صادره اتهام موکل من را همکاری با دولت متخاصم آمريکا به وسيله سازمان جاسوسی CIA عليه نظام مقدس جمهوری اسلامی قيد کرده‌اند تصريح کرد: دلايل انتصاب اين اتهام چيست؟ گزارش وزارت اطلاعات و اقارير متهم و اعمال و افعالی که وی انجام داد آمده است. چون شالوده و پايه و اساس پرونده از باب انتصاب اتهام گزارش وزارت اطاعات است اتخاذ سند می‌کند به گزارش نامه مديرکل حقوق قضايی معاونت ضدجاسوسی وزارت اطلاعات که مأمور به رسيدگی به پرونده بوده.

وکيل مدافع حکمتی خاطرنشان کرد: در اين گزارش می‌گويد حکمتی جاسوسی آمريکاست که با قصد نفوذ در سيستم اطلاعاتی کشور و با هدايت مستقيم CIA وارد ايران شده است. در بحث اقرار قابليت تجزيه وجود ندارد نمی‌شود آنچه به نفع متهم است را رها کنيم و ‌آنجا که عليهش است را بچسبيم. متهم می‌گويد اصل مأموريتش نفوذ در سيستم اطلاعاتی ايران و تبديل شدن به منبع اطلاعاتی CIA بوده و انگيزه‌اش اين بوده که پول بگيرد تا بتواند زندگی کند.

صمدی با طرح اين پرسش که آيا قصد جرم ، جرم است؟ گفت: اگر تهيه مقدماتی انجام داد برای اينکه موصله متصله به ارکان جرم باشد، آيا می‌تواند جرم تلقی شود؟ خيليها خيلی قصد می‌کنند اما در اينجا قصد ايشان برای نفوذ در وزارت اطلاعات، جرم محال است؛ مگر می‌شود در وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی ايران که مأموران زبده و کارشناسان ورزيده دارد نفوذ کرد؟ وزارت اطلاعات ايران هزاران فيلتر دارد وگرنه با اين سيستم‌های متخاصم در جهان اساس کشور بر باد می‌رفت.

وکيل مدافع حکمتی افزود: در هرکجا جنبده‌ای عليه نظام جمهوری اسلامی وجود دارد و توطئه می‌کند توسط سربازان و جان برکفان خوشنام پوشيده مرام بسيار خوش مرام کشف می‌شود. لذا آيا می‌توان در چنين سيستمی نفوذ کرد؟ لذا اينجا فقط صرف قصد جرم مطرح است و ارتکاب اين جرم به نظر من جرم محال است.

صمدی ادامه داد: آموزش هايی که موکلم ديده نيز جرم نيست؛ آيا می‌توان آموزش ديدن برای جرم را جرم تلقی کرد؟

وی همچنين با بيان اينکه با آموزش‌های بچه‌گانه‌ای که به موکل من داده بودند نمی‌شد در چنين سيستمی نفوذ کرد گفت: موکل من غافل از اين بوده که از بدو ورود تحت نظر بوده و شناسايی شده بود.

صمدی با تأکيد مجدد بر اينکه عمل موکلش جرم محال بوده گفت: طبق تبصره يک ماده ۲۴۱ مجرد قصد ارتکاب جرم و عمليات اقدام که فقط مقدمه جرم است و ارتباط مستيم با وقوع جرم نداشته جرم نيست. وقتی هنوز نفوذ نشده و قط با کارشناسان حرف زده شده اين شروع جرم نيست.

وی با بيان اينکه آمريکايی ها موکل من را فريب داده‌اند و خود او را قربانی و نابود کرده‌اند اظهار داشت: موکلم ده ها بار گفته فريب خورده‌ام و اظهار ندامت و توبه کرده و ماده قانونی ۵۰۸ هيچگونه تطابق و تناسبی با اعمال موکلم ندارد.

حکمتی در پايان اين بخش از دفاعياتش از محضر دادگاه استدعای صدور حکم با رحمت و عطوفت اسلامی کرد.

* توضيحات نماينده دادستان

در ادامه اين دادگاه نماينده دادستان در پاسخ به دفاعيات وکيل گفت:‌ آقای وکيل می گويد که متهم فقط قصد جرم داشته اما متهم در واشنگتن سه مرحله آموزش ديده و سوء نيت و انگيزه تخريبی او عليه نظام محرز است و وی قصد داشته پس ازبازگشت به آمريکا از مستندات خود عليه نظام استفاده کند و بگويد ايران در فعاليت‌های تروريستی خارج از کشور دست دارد.

نماينده دادستان افزود: اقدامات خصمانه آمريکا عليه جمهوری اسلامی ايران بسيار واضح است و از آن جمله می‌توان به اعزام هواپيمای جاسوسی به ايران و اعزام جاسوسان انسانی متعدد اشاره کرد و لذا من تقاضای اشد مجازات برای اين متهم دارم.

* توضيحات قاضی صلواتی

در ادامه جلسه دادگاه قاضی صلواتی اظهار داشت: باتوجه به اقدامات هيئت حاکمه آمريکا و CIA عليه نظام جمهوری اسلامی ايران در ۳۰ سال گذشته از جمله تحريمها ، جنگ تحميلی، واقعه طبس، حمايت از فتنه ۸۸ و تخصيص بودجه برای آن، اعزام جاسوسان مختلف به ايران و اقدام برای برگزاری خصومت آمريکا با ايران واضح است.

صلواتی در ادامه با طرح اين پرسش که آيا اتهامات متهم همکاری با دولت متخاصم نيست که مطابق با ماده ۵۰۸ باشد گفت: اگر اينگونه نيست اين فرد چه ارزشی برای آمريکا داشته که چندين سال وی را آموزش بدهند و کارشناسان CIA با او جلسات متعدد آموزشی و کاری بگذارند و او را به ايران اعزام کنند.

* دفاعيه نهايی وکيل

در ادامه اين جلسه دادگاه صمدی وکيل مدافع متهم با بيان اينکه بنده نيز قبول دارم که سوءنيت محرز است اظهار داشت: بحث درباره عنصر مادی جرم است. وگرنه در متخاصم بودن آمريکاهيچ شکی نيست. کجا از نيش آمريکا در امان است؟ افعانستان، عراق، پاکستان يا ...؟

وی با بيان اينکه ظلم و ستم آمريکا در جهان اظهر من الشمس بوده و تنها کشوری که جلوی اين رژيم قد برافراشته ايران اسلامی است اظهار داشت: سوء نيست محرز است اما آيا مقدمات آموزشی که موکل دريافت کرده خود جرم است؟ من اگر آموزش ببينم که ترور کنم ولی ترور نکنم آيا باز هم بايد به اتهام ترور من را بگيرند؟‌

وکيل مدافع حکمتی ادامه داد: در کيفرخواست يکی از اتهامات موکلم "اتهام سازی و مرتبط نمودن ايران با فعاليت‌های تروريستی خارج از کشور" قيد شده است اما آيا متهم اين کار را کرده و توانسته در وزارت اطلاعات نفوذ کند؟‌بنابراين به نظر من عنصر مادی جرم در اينجا مفقود و فشل و ابتر است.

وکيل مدافع حکمتی در پاسخ به اين سؤال نماينده دادستان که آيا قبول داريد متهم با آمريکا همکاری کرده گفت: موکلم می‌گويد من فريب خورده ام و به اين هدف امده‌ام اما هدفم را انجام نداده‌ام.

وکيل مدافع حکمتی در پايان تأکيد کرد که طی روزهای آتی لايحه دفاعی خودرا تقديم دادگاه خواهد کرد.

پس از سخنان وکيل مدافع، نماينده دادستان گفت متهم به همکاری با آمريکا اقرار کرده و در پرونده نيز درج شده است و عنصر مادی هم همان دوره آموزشی است چرا که با اين دوره‌ها، متهم همکاری خود را ثابت کرده و سه جلسه نيز در وزارت اطلاعات حضور يافته و در راستای مأموريتش پيش رفته است اما غافل از اينکه از قبل شناسايی شده بوده است.

نماينده دادستان تأکيد کرد: انگيزه وی نفوذ بوده و آموزش های لازم را هم ديده بود لذا انيگزه وی کاملا محرز است.

قاضی صلوتی در انتهای اين دادگاه گفت: برخود لازم می‌دانم که از زحمات و تيزهوشی‌های سربازان گمنام امام زمان بويژه معاونت ضدجاسوسی وزارت اطلاعات تشکر کنم.

گفتنی است، در پايان اين دادگاه، وکيل مدافع متهم از قاضی صلواتی به دليل آزادی کامل در دادگاه برای ايراد دفاعيات تشکر و همچنين امير ميرزايی حکمتی نيز از دفاعايت وکيل ابراز رضايت کرد.