جمعه 16 دی 1390   صفحه اول | درباره ما | گویا


گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

نامهٴ سرگشاده به نوری‌زاد؛ روغن ریخته نذر امام‌زاده می‌کنی؟ پویا ارجمند

نامه بنویس، پشت‌سر هم بنویس، با خطاب و عتاب بنویس، با ناله و فغان بنویس، با همان نثری بنویس که از آن در مقالات‌ات در عمر گذشته و موی سپید کرده در آن راه می‌نوشتی، بنویس تا آخر عمرت بنویس. اگر تمام سرمایهٴ زندگی‌ات را کاغذ و قلم بگیری و اگر آنچه از مال دنیا در راه رفته‌ات بفروشی و خرج تبلیغات برای سایت‌ات کنی، یک نفر از آنهایی که به واسطهٴ انحراف و وضعیت فسادآلودی که جمهوری اسلامی تحت رهبری مولایت برپا کرده و به جهنم فرستاده شده را بر نمی‌گرداند. یکی از آن همه افرادی که سرنوشت مقدر خداوندی برای هدایت‌اش توسط نظام و سیاست‌های مورد حمایت تو از آن، به دام اعتیاد، فساد و فحشا کشیده شده را بر نمی‌گرداند.

تو را به سهو عده‌ای توبه‌کرده از گذشته‌ات خوانده‌اند، حال آنکه هنوز در چارچوب نظام جمهوری اسلامی از ”لاین‌های مقرر“ آن برای خطاب به رهبری‌ات استفاده می‌کنی. تو را خیلی‌ها نمی‌شناسند و همان‌ها نیز بیشتر این گریهٴ دروغینی که برای شلاق حکم کرده و نخورده بر تن فربه شده از حقوق ولایت‌فقیه‌ات به راه انداختی فریب‌شان داده، اما آنها که می‌دانند هیچ ذات نادرستی اصلاح‌پذیر نیست، خوب دریافته‌اند که در این فتنه‌ای که رژیم برپا کرده تو هم گوشه‌ای از آن را گرفتی.

«حرّ» خواندندت‌ات، ای مقاله‌نویسی که در مقالات‌ات «سیدی و مولایی» خطاب به همان که امروز نیز «رهبر عزیز»، «پدر عزیز» خطاب می‌کنی، از قلم نیافتاد.



تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 


متحول شده‌ای؟، از کی و در چه سالی و با چه حادثه‌ای؟ دو سال پیش پس از حوادث انتخابات؟ آن چه چیزی داشت که در کوی دانشگاه که آن را در سخنرانی قرّای خود در مراسم شب هفت لاجوردی (از عوامل جمهوری اسلامی که در جنایات بسیاری علیه نیروهای مبارز و افراد مخالف رژیم نقش کلیدی داشت و دورانی بعنوان رئیس زندان‌های رژیم، ظلم‌های دهشتناکی انجام داد) «فتنهٴ دانشجویان» خواندی؟ چه چیزی در این دو سال بی‌سابقه بود که تو را متحول کرد؟ آیا هزاران نفر که پس از انقلاب و یا در تابستان 67 و طی این سالها بعنوان قتل‌های محفلی کشته شدند، در نظرت شایسته نوشتن نامه‌ای سرگشاده و تذکری از ”سر دلسوزی برای نظام” (که آن را دلیل نامه‌هایت عنوان کردی و نه حق و حقوق مردم که توسط یک فردی که آن بالا نشسته و برای همه تصمیم می‌گیرد پایمال می‌شود) ندانستی؟

به مانند مولا و سیّدت که وقتی دانشجویانی که تو فتنه‌گرشان خواندی که پس از جنایات عوامل جمهوری اسلامی در کوی دانشگاه، شعار دادند ”ابالفضل علمدار! خامنه‌ای را بردار“ – که تو آن روز علیه‌شان داد می‌زدی – آبروی نداشته‌اش را به امام دوازدهم عرضه کرد، [تو هم] روغن ریخته وقف امام‌زاده می‌کنی. امروز که قرار است ماسک عوض کنی آن ادعاهایت را کنار گذاشتی و به دروغ می‌گویی ”مقالات من موجود هستند و من بر همان اعتقادات هستم“ اگر دروغ نمی‌گویی آنچنان که از رادیو فردا و بی‌بی‌سی و دویچه‌وله لینک در وبلاگت قرار دادی، چیزی از آن مطالب سالهای گذشته‌ات حتی با نظر ویرایش‌گر مکّارانه و حیله‌گرانه‌ای که موجب برگشتن افراد نشود چیزی می‌گذاشتی تا بشناسندات. در سایت‌ات چیزی جز مواضع برگشته از دو سال پیش‌ات نیست، ای دارندهٴ گرین‌کارت انتقادِ از رژیم.

fahm.wordpress.com

[email protected]


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 



















Copyright: gooya.com 2016