فارس: خيز قطری‌ها برای جذب نخبگان پتروشيمی ايران با حقوق ۱۲ هزار دلاری

خبرگزاری فارس: قطری‌ها به متخصصان ايرانی صنعت پتروشيمی که با سابقه ۱۰ تا ۱۵ سال کار حداکثر بين ۲ تا ۲.۵ ميليون تومان در ماه حقوق دريافت می‌کنند، پيشنهاد حقوق ماهانه ۱۲ هزار دلاری می‌دهند تا با توجه به نرخ برابری دلار و ريال، چشم صنعتگران ايرانی پتروشيمی به حقوقی ۷ تا ۱۰ برابری دوخته شود.

به گزارش خبرنگار اقتصادی خبرگزاری فارس، واحدهای جديد پتروشيمی قطر در حالی در آستانه ورود به مرحله بهره‌برداری قرار گرفته‌اند که اين واحدها از جمله بزرگترين پروژه GTL جهان (فرِآيند توليد فرآورده از گاز در اين واحدها به دليل تغييرات شيميايی يک فرايند پتروشيمی محسوب می‌شود) يعنی GTL مرواريد که توسط شرکت‌های چند مليتی اجرايی شده‌اند با کمبود شديد نيروی انسانی متخصص برای اداره واحدهای خود مواجه شده‌اند.

به همين دليل قطری‌ها که بايد سال‌های زيادی برای تربيت نيروی انسانی متخصص صرف کنند به جای چنين کار پر زحمتی به سراغ ساده‌ترين روش برای تامين نيروی انسانی خود روی آورده‌اند چنانکه بر اين اساس قطری‌ها تلاش می‌کنند نيروی انسانی توانا و با تجربه صنعت پتروشيمی ايران را با پيشنهاد حقوق‌ و مزايای نجومی به فعاليت در واحدهای پتروشيمی قطر ترغيب کنند.
بر اساس اين گزارش قطری‌ها به متخصصان ايرانی صنعت پتروشيمی که با سابقه ۱۰ تا ۱۵ سال کار حداکثر بين ۲ تا ۲.۵ ميليون تومان در ماه حقوق دريافت می‌کنند، پيشنهاد حقوق ماهانه ۱۲ هزار دلاری می‌دهند تا با توجه به نرخ برابری دلار و ريال، چشم صنعتگران ايرانی پتروشيمی به حقوقی ۷ تا ۱۰ برابری دوخته شود.
بر اساس اين گزارش قطری‌ها حتی زحمت خروج از ايران را نيز بر عهده کارکنان کارآزموده و متخصص ايرانی نمی‌گذارند و پس از مکاتبات الکترونيک اوليه خود به تهران می‌آيند و در يکی هتل‌های پايتخت ايران از جمله هتل (ه) مقدمات قرارداد، اقامت و ويزای صنعت‌مردان ايرانی پتروشيمی را فراهم می‌کنند تا در چشم بر هم زدنی، همه هزينه‌ای که قالبا از جيب ملت و به صورت تجربه انباشته برای نيروی انسانی ايرانی انجام شده است دود شده و نه به هوا که به جيب رقبای ايران برود.
جالب اينجا است که در کنار انفعال دستگاه‌های نظارتی و تصميم‌گير، شرکت‌های قطری در پايگاه‌های اينترنتی ايرانی به راحتی برای جذب نيرو تبليغ می‌کنند.
اين همه در حالی است که بسياری از واحدهای پتروشيمی‌ ايران يا واگذار شده و يا در آستانه واگذاری قرار دارند و به راحتی امکان پرداخت منابع مالی بيشتر به کارکنان با تجربه و متخصص خود را فارغ از تنگناهای دولتی در اختيار دارند. در عين حال پتروشيمی‌های قطر با توجه به منابع اين کشور بيشتر بر پايه خوراک گاز بنا شده‌اند و پتروشيمی‌های گازی ايران نيز به دليل تخفيف شديد در قيمت گاز خوراک با سودهای کلانی در سال‌های اخير مواجه بوده‌اند که گاه تا نيمی از کل فروش آنها را شامل شده است و به دليل اين سود کلان آنها در زمينه در اختيار داشتن منابع مالی کافی حتی از ميزان مورد نيازشان هم چندين برابر بيشتر است و توجيهی برای عدم رسيدگی کافی به نيروی انسانی متخصص خود ندارند.
چنين اتفاقی پيش از اين نيز برای کارکنان متخصص نفتی کشور رخ داده است بگونه‌ای که به عنوان مثال متخصصان حفاری در پارس جنوبی پس از ۴ يا ۵ سال تجربه کار که هزينه آن از جيب ملت ايران پرداخت شده به راحتی تنها چند کيلومتر نقل مکان کرده و با حقوق‌های چند برابری حفاری قطری‌ها در پارس جنوبی را هدايت می‌کنند.
حال بايد صبر کرد و ديد که آيا بخش خصوصی ثروتمند ايران در صنعت پتروشيمی با همان روش دولتی‌ها نيروی انسانی توانمند و با تجربه خود را از دست می‌دهد يا برای حل اين مشکل جدی به سرعت وارد عمل خواهد شد. به هر حال شکی نيست که اگر اين روند بدون مشکل توسط قطری‌ها ادامه يابد (که نيت آنها هم همين است) مدت کوتاهی نخواهد گذشت که شاهد خالی شدن پتروشيمی‌های نوار ساحلی خليج هميشه ايرانی فارس از نيروی متخصص ايرانی خواهيم بود.