گفتوگو نباشد، یا خشونت جای آن میآید یا فریبکاری، مصطفی ملکیانما فقط با گفتوگو میتوانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مسالهای از سه راه رفع میشود، یکی گفتوگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفتوگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را میگیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]
بخوانید!
9 بهمن » جزییات بیشتری از جلسه شورایعالی امنیت ملی برای بررسی دلایل درگذشت آیتالله هاشمی
9 بهمن » چه کسی دستور پلمپ دفاتر مشاوران آیتالله هاشمی رفسنجانی را صادر کرد؟
پرخواننده ترین ها
» دلیل کینه جویی های رهبری نسبت به خاتمی چیست؟
» 'دارندگان گرین کارت هم مشمول ممنوعیت سفر به آمریکا میشوند' » فرهادی بزودی تصمیماش را برای حضور در مراسم اسکار اعلام میکند » گیتار و آواز گلشیفته فراهانی همراه با رقص بهروز وثوقی » چگونگی انفجار ساختمان پلاسکو را بهتر بشناسیم » گزارشهایی از "دیپورت" مسافران ایرانی در فرودگاههای آمریکا پس از دستور ترامپ » مشاور رفسنجانی: عکس هاشمی را دستکاری کردهاند » تصویری: مانکن های پلاسکو! » تصویری: سرمای 35 درجه زیر صفر در مسکو! حسین رونقی ملکی: جوانی که به گردن همه حق دارد، علیرضا فیروزیآزادی بیان یکی از اساسی ترین خواسته ها و نیازهای انسان است که یکی از ارکان آن دسترسی آزادانه به اطلاعات است. در چندین سال اخیر در ایران، به دلیل فیلترینگ اینترنت دسترسی آزاد به این شبکه جهانی با سختی هایی همراه بوده است، که به یمن انواع فیلترشکن و وی پی ان این سختی کمی کاهش یافته و دسترسی آزاد به اطلاعات عملا مسدود و ناممکن نشده است. اما گاهی خوب است بیاندیشیم چه کسی یا کسانی برای نخستین بار و چه کسی و کسانی بیشترین زحمت و رنج را برای این کار کشیده اند، افرادی که تا مدتی پیش هم بی نام و نشان بودند و کسی از فعالیت شبانه روزی آن ها اطلاعی نداشت. گروه ایران پراکسی در سال ۱۳۸۲ و با اولین موج فیلترینگ سایت ها در ایران تاسیس شد. این گروه که به همت چند دانشجو بنا شده بود، موفق ترین گروه در حمایت از دسترسی آزادانه به اینترنت در دوران اعتراضات پس از انتخابات ریاست جمهوری در سال ۸۸ بود و همین مساله باعث فشار مضاعف بر اعضای این گروه و سپس بازداشت دست جمعی اعضای ساکن در ایران توسط اطلاعات سپاه پاسداران و اطلاعات سایبری سپاه پاسداران شد. تا آن زمان تنها عده بسیار محدودی در داخل و خارج از ایران از ساختار درونی این گروه اطلاع داشتند، گروهی که تنها آرمان خود را آزادی بیان و دسترسی آزادانه به اینترنت بیان کرده بود که حاکمیت با وجود پیگیری های بسیار نتوانسته بود اطلاعی از وضعیت فعالیت این گروه به دست آورد. اما در تاریخ ۲۲ آذر ۱۳۸۸ ماموران اطلاعات سایبری سپاه با همکاری ماموران اطلاعات سپاه منطقه آذربایجان و شهر ملکان مغز متفکر و موسس این گروه، یعنی حسین رونقی ملکی را بازداشت کردند. حسین رونقی ملکی که تا آن زمان به عنوان وبلاگ نویس ساده ای شناخته می شد، به بند ۲ الف زندان اوین که زیر نظر مستقیم اطلاعات سپاه اداره می شود منتقل شد و مدتی طولانی را در انفرادی های این بند گذراند. مامورین اطلاعات سپاه با استفاده از حربه های گوناگونی مانند تطمیع و تهدید سعی در وادار کردن حسین رونقی ملکی به همکاری کردند. به نحوی که در پروسه بازداشت وی برادر وی حسن رونقی ملکی که هیچ ارتباطی با این مجموعه هم نداشت را بازداشت و با شکنجه وی سعی داشتند پاسخی از حسین دریافت کنند. اما با وجود تمامی فشارها بر حسین و خانواده وی، حسین روی خوش به بازجوها نشان نداد و سپس در شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب به ریاست قاضی پیرعباس که یکی از دادگاه های فرمایشی و زیر نظر وزارت اطلاعات و اطلاعات سپاه اداره می شود به ۱۵ سال زندان تعزیری محکوم شد و تا امروز بدون حتی یک ساعت مرخصی سه سال از دوران حبس خود را در بند ۲ الف و ۳۵۰ زندان اوین سپری می کند.
وی با وجودی که از ناراحتی کلیه رنج می برد و با وجودی که دادستان و قاضی نمایشی پرونده، پیرعباس با مرخصی استعلاجی وی موافقت کرده بودند، اما بازجویان اطلاعات سپاه با جلوگیری از این عمل، از حق مسلم حسین رونقی ملکی جلوگیری کردند و همین عمل باعث شد حسین یکی از کلیه های خود را به طور کامل از دست بدهد و هم اکنون نیز در وضعیت بسیار بدی قرار بگیرد. اما دلیل فشارهای مضاعف بازجویان و مسوولین اطلاعات سپاه این بود که حسین رونقی ملکی تنها فردی بود که به هیچ شکل نتوانسته بودند جلوی فعالیتش را بگیرند و آنتی فیلترهای تولیدی وی و مجموعه همکارانش، مهم ترین راه دسترسی به اطلاعات آزاد در روزهای پس از انتخابات بود، پس از این رو برای حاکمیت اقتدارگرا بحرانی عظیم ایجاد کرده بود و به گردن تمامی فعالین اینترنتی و افرادی که دوست دارند و در ایران از اینترنت استفاده می کنند حقی گذاشت که متاسفانه به دلیل گمنامی این فرد، به درستی ادا نشده است. شاید بی راه نباشد که حسین رونقی ملکی را پدر آنتی فیلترینگ در ایران بنامیم و از این رو کسی را به خاطر نمی آورم که برای دسترسی آزاد افراد به اطلاعات به اندازه او تلاش کرده باشد و به اندازه حسین بها پرداخته باشد. اما مساله به همین جا هم ختم نشد و بازجویان اطلاعات سپاه بار دیگر در چند هفته اخیر با فشار مضاعف بر حسین رونقی سعی داشتند با گرفتن مصاحبه تلویزیونی کمی به مقاصد خود برسند. اتفاقی که با توجه به مقاومت حسین رخ نداد. بازجویان با وعده ها و وعید های متعدد بار دیگر از حسین رونقی خواستند با اعتراف جلوی دوربین به اعمال کرده و ناکرده، اعتباری برای خود در فضای سایبری کسب کنند و جو رعب و وحشت را بر فعالین این فضا غالب سازند و در ازای این مصاحبه حکم حسین را با تخفیف زیاد کاهش داده و وی را به مرخصی بفرستند که با پاسخ قاطع حسین رونقی به این خواسته خود هم نرسیدند. اما نرسیدن حاکمیت به این خواسته بی هزینه نبوده است و حسین هم اکنون سه سال است که در زندان روز را و شب را سپری می کند و خارج از انصاف است که کمترین توجه ها نیز به زندانی این چنینی شده است. وی پیش از بازداشت عموما با نام مستعار بابک خرمدین شناخته می شد و اولین نفری بود که برای بازداشت شدگان کمپین های آزادی به راه می انداخت و سعی می کرد اخبار همه زندانیان و افرادی که تحت فشارهستند را بدون هیچ گونه موضع گیری در دسترس همه قرار دهد. ولی متاسفانه پس از بازداشتش بسیاری از ما فراموش کردیم که دسترسی مان به اینترنت و بسیاری از سایت های خبری را مدیون اوییم. Copyright: gooya.com 2016
|