ديويد ايگنيشس، روزنامه نگار جنجالی آمريکا: چرا آمریکایی ها درخواست ملاقات مشایی را رد کردند؟

معاون سابق سردبير روزنامه واشنگتن پست،، دريافت جايزه اسکار برای اصغرفرهادی را سياسی نمی داند و مجدداً بر طرح سابق خود اصرار می ورزد: کاخ سفيد بايد از اصغر فرهادی دعوت کند!

پايگاه خبری تحليلی انتخاب (Entekhab.ir): ديويد ايگنيشس، يکی از چهره های سرشناس مطبوعات امريکا و روزنامه نگاری متخصص در امور خاورميانه، در گفت و گويی مکتوب با پايگاه خبری تحليلی"انتخاب"، با اشاره به ماجرای "درخواست ملاقات مشايی با مقامات آمريکايی" که توسط خود او افشا شد، می گويد: عدم تمايل امريکايی ها به ديدار با مشايی به اين دليل بود که آنها نمی خواستند درگير دعوای سياسی در تهران بين احمدی نژاد و اصولگرايان شوند.

به گزارش سرويس سياسی "انتخاب"؛ اين روزنامه نگار جنجالی در بخش ديگری از گفت و گو، دريافت جايزه اسکار برای اصغرفرهادی را سياسی نمی داند و مجدداً بر طرح سابق خود اصرار می ورزد: کاخ سفيد بايد از اصغر فرهادی دعوت کند!

ايگنيشس، در ۱۹۷۵ تحصيلات اش را در دانشگاه کمبريچ و سپس هاروارد به پايان رساند. از ۱۹۷۶ در ابتدا بعنوان گزارشگر و سپس فرستاده ويژه وال استريت ژورنال در خاورميانه به کار روزنامه نگاری پرداخت. در سال ۱۹۸۹ سردبيری بخش انديشه و سپس در ۱۹۹۰-۱۹۹۲ سردبير سرويس خارجی اين روزنامه و از ۱۹۹۲ تا ۲۰۰۰ معاونت سردبيری روزنامه واشنگيتن پست را بعهده داشت. از سال ۲۰۰۰ مدير تحريريه روزنامه ی اينترناشنال هرالدتر تريون شد. وی هم اکنون در روزنامه واشنگتن پست مشغول به کار است.

ايگنيشس، چندی پيش برای نخستين بار از نامه اوباما به رهبر معظم انقلاب پرده برداشت. وی تاکنون چندين رمان و کتاب تحقيقی را منتشر کرده است. "مجموع تمام دروغ ها" عنوان يکی از کتاب های وی است که "ريدلی اسکات" آن را به فيلم تبديل کرده است.

متن کامل گفت و گوی کوتاه پايگاه خبری تحليلی"انتخاب" با او در پی می آيد:

انتخاب: اخيرا اوباما در سخنرانی بی سابقه ای اعلام کرد که در مورد حمله به ايران بلوف نمی زند! نظر شما در مورد اين اظهارات چيست؟

ايگنيشس: معتقدم، اوباما از زمانی که رئيس جمهور شد، روشن کرده است که به دنبال مذاکره و حل مسالمت اميز مسئله ی هسته ای ايران است. به همين دليل هم بود که او در سال ۲۰۰۹ دو نامه ی محرمانه به آيت الله خامنه ای رهبر عالی ايران ارسال نمود.البته، اين تلاش ها موفق نبوده و دلايل مختلفی هم داشته است. اما اوباما هنوز هم در تلاش است. او مشخصا راه حلی صلح اميز را ترجيح می دهد. فکر می کنم زمانی که اوباما می گويد که او برای استفاده از نيروی نظامی اماده است، بايد جدی گرفته شود. رئيس جمهور معمولا از اين سخنان به زبان نمی اورد.

انتخاب: يکسال پيش، شما ادعا کرديد که مشايی و قاليباف سعی در پی برقراری ارتباط و ديدار با مقامات آمريکا داشتند اما انها حاضر به ديدار نشدند، دلايل شما بر اين ادعا چه بود و چرا اين ديدار ميسر نشد؟

ايگنيشس: عدم تمايل امريکايی ها به ديدار با مشايی به اين دليل بود که آنها نمی خواستند درگير دعوای سياسی در تهران بين احمدی نژاد و اصولگرايان شوند.

در واقع آن موضوع به دليل تجريه سال ۲۰۰۹ در مذاکرات راکتور تحقيقاتی تهران در وين بود که پس از آنکه نماينده احمدی نژاد به نظر با معامله موافقت کرده بود، شکست خورد.

امريکا احساس می کند که مهم است با نماينده ای صحبت نند که مستقيم از طرف آيت الله خامنه ای باشد. به همين دليل هم بود که اوباما ديدار اردوغان و رهبری ايران را فرصت مهمی برای ارتباط می دانست.

در مورد قاليباف بايد بگويم که در خصوص تلاش های او در جهت ديدار با مقامات امريکايی مطلع نيستم. گزارش من در خصوص قاليباف تنها براساس حدس و گمان بود.

انتخاب: برخی معتقدند که که اعطای جايزه اسکار به فرهادی سياسی بود شما چه فکر می کنيد؟

فکر می کنم که اعطای اسکار به فرهادی به رسميت شناختن صادقانه ی اين موضوع بود که در واقع "جدايی" بهترين فيلم خارجی زبان بود.

اعطای جايزه تصميمی هنری بود نه سياسی. قبل از موفقيت در اسکار هم فکر می کردم که بهترين فيلم خارجی زبان بشود و در حقيقت يکی از بهترين فيلم هايی که سال گذشته ديدم، فيلم "جدايی" بود.

چرا پيشنهاد کرديد که فرهادی به کاخ سفيد دعوت شود؟

من پيشنهاد کردم که اوباما، فرهادی را به کاخ سفيد دعوت کند چراکه معتقد بودم که اين می تواند راهی برای اوباما باشد تا از طرف مردم امريکا بگويد که ما به فرهنگ و خلاقيت شما احترام می گذاريم. البته متاسفم که اين ديدار اتفاق نيافتاد. اما هنوز هم فکر می کنم که ايده ی خوبی است.

انتخاب: آينده سياسی ايران و رييس جمهورش را چگونه پيش بينی می کنيد؟

ايگنيشس: سردرآوردن و دريافت انچه در فضای سياسی ايران می گذرد برای يک "بيگانه" خيلی مشکل است. اما حدس من آن است که پس از اختلاف احمدی نژاد و روحانيون، گروه رئيس جمهور کنونی ايران ديگر نمی تواند حمايت رهبران دينی را داشته باشد.

قوی ترين کانديدا می تواند کسی باشد که از حمايت رهبری برخوردار باشد و هم در افکار عمومی به عنوان اصلاح طلبی ديده شود که می تواند چهره ی ايران را در جهان اصلاح و به انزوای سياسی و اقتصادی اش پايان دهد.

انتخاب: به نظرتان چه کسی کانديدای انتخابات رياست جمهوری ايران می شود؟

من تلاش کرده ام که حدس بزنم چه کسی کانديدا خواهد بود. لاريجانی؟ قاليباف؟ فردی ديگر. نمی دانم.