پنجشنبه 18 خرداد 1391   صفحه اول | درباره ما | گویا


گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

چاه وين و چاله مسکو! حسين شريعتمداری

کيهان (تهران) ـ شايد در نگاه اول، باور کردنی نباشد و شايد هم برداشت مورد اشاره اين يادداشت، «ادعای خلاف» و يا «سخن گزاف» تلقی شود! ولی توضيح مستندی که در پی خواهد آمد از چاهی حکايت می کند که آژانس بين المللی انرژی اتمی به زعم خود و غافل از هوشمندی مثال زدنی تيم هسته ای ايران در مذاکرات روز جمعه وين -۱۹خرداد/ ۸ژوئن- پيش پای نمايندگان کشورمان حفر کرده و با پوشش نازکی از «قانون نمايی»! سعی در استتار دهانه آن دارد! آژانس به بهانه اطمينان از صلح آميز بودن برنامه هسته ای ايران و در ادامه چالش غيرقانونی و باج خواهانه نزديک به ۱۰ سال گذشته، اين بار پروژه جديدی را با عنوان من درآوردی -تأکيد می شود من درآوردی- «رهيافت سازمان يافته» -STRUCTURE APPROACH- و در قالب يک فرمول و چارچوب -MODALITY- برای ادامه مذاکرات طراحی کرده و به ميدان آورده است.
در اين به اصطلاح مداليته، يک دوره بررسی و بازرسی -INVESTIGATION- از تمامی تاسيسات هسته ای، مراکز نظامی، بخش های صنعتی و همه-دست اندرکاران فعاليت هسته ای کشورمان درخواست شده است که انجام آن در کمتر از ۲۰۰ سال امکان پذير نخواهد بود!! باور نمی کنيد؟! بخوانيد؛



تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 


۱- بعدازظهر روز دوشنبه -۱۵خرداد/۴ژوئن- يوکيا آمانو مديرکل آژانس بين المللی انرژی اتمی که در جمع ۳۵ عضو شورای حکام سخن می گفت، ابتدا به انجام دور جديد مذاکرات ايران و آژانس در وين- جمعه ۱۹خرداد/۸ژوئن- اشاره کرد و هدف از اين مذاکرات را رسيدن به توافقی برای انجام بازرسی از تاسيسات هسته ای ايران اعلام کرد و سپس گفت؛ من از ايران دعوت می کنم اين «توافقنامه را که گامی به جلوست هرچه سريعتر امضاء و اجرا کند و اجازه دسترسی به سايت پارچين را نيز صادر کند و به تمامی تعهدات بين المللی خود نيز عمل کند» منظور آمانو از تعهدات بين المللی، قطعنامه های شورای امنيت سازمان ملل عليه ايران است که در تمامی آنها بر توقف غنی سازی اورانيوم و فعاليت های هسته ای مربوط به آن تاکيد شده است. تا اينجا جناب آمانو، زيرآب مذاکرات ايران با ۱+۵ در مسکو را زده است، چرا که اگر آنگونه که آقای آمانو می گويد، قرار بر توقف غنی سازی اورانيوم - در همه سطوح و با هر درجه از غلظت- در ميان باشد، به آسانی می توان نتيجه گرفت که کف مذاکرات مسکو، سقف انتظارات باج خواهانه آمريکا و متحدانش است!
مذاکرات مسکو اگرچه موضوع يادداشت پيش روی نيست و به نوشته جداگانه ای نياز دارد ولی همين جا بايد از هوشمندی دکتر جليلی مسئول تيم مذاکره کننده کشورمان تقدير کرد که بعد از بی پاسخ ماندن درخواست ايران برای برگزاری جلسات کارشناسی معاونان- پيش از اجلاس مسکو- به ترفند احتمالی حريف پی برده و در اولين اقدام برای خنثی کردن اين ترفند احتمالی، ماجرای درخواست ياد شده و بی پاسخ ماندن آن را رسانه ای کرد و ديروز طی نامه ای خطاب به خانم کاترين اشتون نوشت «تعلل ۱+۵ در برگزاری جلسه معاونين، مذاکرات مسکو را دچار ابهام می کند».
دوباره به موضوع اين وجيزه بازمی گرديم و منظور مديرکل آژانس از «توافقنامه» مورد اشاره را پی می گيريم.
۲- آژانس با لغو مداليته ای که پيش از اين به امضا و تصويب هر دو طرف ايران و آژانس بين المللی انرژی اتمی رسيده بود، توافقنامه جديدی را با عنوان کش دار، بدون مرز و فاقد تعريف مشخص «رهيافت سازمان يافته» تهيه کرده و در پوشش فرمول و چارچوب -مداليته- جديد برای ادامه مذاکرات به ايران پيشنهاد کرده است.
براساس اين طرح؛
الف: ايران بايد پروتکل الحاقی را بپذيرد. برپايه اين پروتکل بازرسان آژانس می توانند از هر نقطه ايران، در هر زمانی که بخواهند به صورت «سرزده» و بدون اطلاع قبلی بازرسی کنند. البته پروتکل الحاقی اجازه بازرسی از مراکز غيرهسته ای را نمی دهد ولی بازرسان آژانس می توانند با اين ادعا که در فلان مرکز غيرهسته ای فعاليت هسته ای صورت می گيرد، خواستار بازرسی از آن مرکز شوند. ادعايی که تاکنون با تکيه بر آن، دو بار از مرکز نظامی پارچين بازديد و بازرسی کرده اند!
براساس مفاد پروتکل الحاقی، بازرسان آژانس برای کسب اجازه بازرسی از مراکز غيرهسته ای که در آن به زعم آژانس فعاليت هسته ای انجام می شود، بايستی «سند» ارائه دهند اما، آژانس با تکيه بر پذيرش منابع باز -OPEN SOURCE- اين بخش را نيز- در دورانی که ايران پروتکل الحاقی را داوطلبانه اجرا می کرد- زير پا گذاشته بود.
گفتنی است که آمريکا و بسياری از کشورهای اروپايی و برخی از کشورهای آسيايی، از پذيرش پروتکل الحاقی خودداری کرده اند و در حالی که پرونده اين کشورها در شورای حکام با عنوان «خاکستری» يعنی غيرشفاف مطرح است، آژانس هيچگونه اقدامی برای شفاف سازی فعاليت هسته ای کشورهای ياد شده انجام نداده است.
ب: آژانس بين المللی انرژی اتمی- بخوانيد نهاد تحت قيموميت آمريکا و متحدانش- برای عبور از موانع پروتکل الحاقی، بخش من درآوردی تازه ای- باز هم تاکيد می شود که من درآوردی و تعريف نشده در اسناد و قوانين آژانس- ابداع کرده و با عنوان «بازديدهای شفاف کننده»! -TRANSPARENT VISITS- در مداليته جديد جای داده اند.
اين بخش از مداليته جديد که آقای يوکيا آمانو بر پذيرش آن از سوی ايران اسلامی اصرار دارد به بازرسان آژانس اجازه می دهد از تمامی تاسيسات هسته ای، مراکز نظامی، بخش های صنعتی و هر نقطه ايران که مورد نظر آژانس باشد بازرسی کنند و به تمامی اسناد و مدارک عادی و سرّی و طبقه بندی شده کشورمان اعم از هسته ای، نظامی و يا هر سند ديگری دسترسی پيدا کنند و با هر يک از دست اندرکاران برنامه هسته ای يا نظامی ايران اعم از دانشمندان و ساير کارکنان اجازه ملاقات و گفت وگو - بخوانيد بازجويی- داشته باشند! و... آيا اين مداليته و اصرار آژانس و ۱+۵ بر پذيرش آن از سوی ايران اسلامی، شما را به ياد قرارداد ننگين «ترکمانچای» نمی اندازد؟! و آيا با توجه به هوشمندی بارها آزمون شده تيم هسته ای کشورمان و صلابت مثال زدنی جمهوری اسلامی ايران، ارائه مداليته مورد اشاره نشانه آن نيست که چالش هسته ای با ايران برای آمريکا و متحدانش فقط يک بهانه است و به قول حضرت آقا؛ آنچه دشمن از آن وحشت دارد، ايران اسلامی است، نه ايران هسته ای؟
ج: اکنون جای اين سؤال است که بر فرض محال- تاکيد می شود بر فرض محال- اگر جمهوری اسلامی ايران مداليته جديد را بپذيرد!! آيا چالش درباره پرونده هسته ای ايران پايان خواهد يافت؟ پاسخ آن است که هرگز!! چرا...؟! بخوانيد؛
مسئولان هسته ای کشورمان در مذاکرات خود با مديرکل و ساير مقامات آژانس از آنها پرسيده اند؛ بر فرض صدور اجازه بازرسی از مراکز مورد نظر، مثلا بعد از صدور اجازه بازرسی از پارچين و اثبات آن که در اين مرکز هيچگونه فعاليت هسته ای صورت نمی پذيرد آيا آژانس ادعای خود را پس می گيرد و فقدان فعاليت هسته ای در مرکز بازرسی شده را به عنوان نتيجه نهايی بازرسی ها- CONCLUSION- اعلام می کند؟ پاسخ آقای آمانو به اين پرسش منفی بوده است و رسماً اعلام داشته است؛ از کجا معلوم که فعاليت هسته ای غيرصلح آميز در مراکز نظامی يا مراکز هسته ای اظهار نشده و يا مراکز و تاسيسات غيرنظامی ديگر در حال انجام نباشد؟! اين نگاه باج خواهانه و غيرحقوقی مانند آن است که مثلا راننده ای به تصادف منجر به مرگ يا جراحت يک عابر متهم شود و بعد از تحقيقات و بررسی ها کمترين ترديدی باقی نماند که اين اتهام بی اساس بوده است ولی قاضی- منظور قاضی بلخ است- اعلام کند که اين راننده بايد همچنان تحت نظر بوده و از برخی حقوق اجتماعی محروم باشد! و در پاسخ به اين سؤال که چرا؟! گفته شود از کجا معلوم بعداً مرتکب تصادف منجر به مرگ يا جراحت يک عابر فرضی نشود؟!
د: گفتنی است که مجلس شورای اسلامی در ماده ۴ از مصوبه ۲۹/۴/۸۹ خود آورده است: دولت مکلف است صرفاً در چارچوب «توافقنامه پادمان» معاهده منع گسترش سلاح های هسته ای با آژانس بين المللی انرژی اتمی همکاری نمايد و اجابت درخواست های فراتر از توافقنامه پادمان توسط دولت ممنوع است.
بنابراين آژانس و ۱+۵ بايد آرزوی پذيرش مداليته جديد از سوی ايران را برای هميشه برباد رفته تلقی کنند.
۳- اکنون به نقطه آغازين اين نوشته بازمی گرديم. آنجا که زمان لازم برای اجرای خواسته پيشنهادی آژانس را چندصد سال! دانسته بوديم ابتدا اين پرسش را پيش می کشيم که آيا آمريکا و متحدانش در پی پايان دادن به چالش هسته ای با ايران هستند؟ پاسخ اين سؤال به استناد دلايل و شواهد ذکر شده، منفی است و نشانه های غيرقابل انکار از تلاش حريف برای کش دادن چالش ياد شده حکايت می کند. حالا فرض کنيد- فرض محال که محال نيست!- جمهوری اسلامی ايران با مداليته پيشنهادی آژانس موافقت کند و اجازه بازرسی ها و دسترسی به تمامی مراکز و اشخاص و اسناد مورد درخواست آژانس را صادر کند. خب! مگر نه اين که در مداليته پيشنهادی تصريح شده است که آژانس بعد از هيچيک از بازرسی ها و دسترسی ها و با وجود اطمينان از فقدان فعاليت هسته ای غيرصلح آميز در مراکز مورد بازرسی، حاضر به تائيد نهايی صلح آميز بودن برنامه هسته ای کشورمان نيست و بازرسی و دسترسی به نقاط ديگر را نيز ضروری می داند؟! بنابراين می تواند و اجازه خواهد داشت که برای تائيد نهايی- CONCLUSION- تمامی يک ميليون و ششصد هزار کيلومتر خاک ايران اسلامی را وجب به وجب در پی فعاليت هسته ای غيرصلح آميز جستجو کند! و اين جستجو به تنهايی حداقل ۲۰۰ سال به طول خواهد انجاميد و تازه آژانس می تواند ادعا کند که ايران در فاصله اين ۲۰۰ سال در فلان مرکز که قبلا تحت بازرسی قرار گرفته بود، دست به فعاليت هسته ای نظامی زده است! و... اين قافله تا به حشر، لنگ خواهد بود!
۴- آمريکا و متحدانش به خوبی دريافته اند که ايران اسلامی نه فقط اهل باج دادن نيست، بلکه به حريف اجازه باج خواهی از ديگران را نيز نمی دهد که دخالت ما در جنگ ۳۳ روزه و ۲۲ روزه لبنان و غزه و الگو شدنمان برای انقلاب های اسلامی منطقه، تسخير عقبه های استراتژيک آمريکا و متحدانش در بسياری از نقاط دنيا و... فقط بخشی از اين نمونه هاست و به قول دکتر جليلی در اجلاس بغداد، ايران اسلامی در آن سال های اوليه علی رغم هجوم تمامی کشورها و قدرت های شرق و غرب و در اوج تنهايی در برابر دشمن سر تسليم فرود نياورد چه رسد به امروز که به قول حضرت آقا در اوج قدرت و درخشان ترين دوران خود هستيم و آمريکا و اسرائيل و متحدان اروپايی و منطقه ای آنها به اعتراف خود روی قوس نزولی قدرت با شتاب در حرکتند. بنابراين به آسانی می توان نتيجه گرفت که فرصت سوزی حريف فقط به فقط با هدف درگير کردن بخشی از ظرفيت جمهوری اسلامی به چالش هسته ای و پيشگيری از به کارگيری اين ظرفيت در مديريت و الگودهی به تحولات منطقه و ممانعت از پی گيری پيشرفت های پرشتاب علمی و فنی و تکنولوژيک ايران اسلامی است و حال آن که جمهوری اسلامی ايران بی اعتناء به تهديدها، تحريم ها و قطعنامه های بی خاصيت شورای حکام آژانس و يا شورای امنيت سازمان ملل به فعاليت همه جانبه خود مشغول است و از سوی ديگر به هوشمندی و توان مثال زدنی تيم مذاکره کننده هسته ای خود اعتماد و اطمينان کامل دارد. بنابراين هرجا که ادامه اين بازی را به مصلحت ندانيم در توقف آن کمترين ترديدی روا نخواهيم داشت و از هم اکنون به ضعف و دست خالی ۱+۵ در مذاکرات پيش روی پی برده ايم و می دانيم که «چاه وين» برای عبور حريف از «چاله مسکو» حفر شده است و... در اين باره باز هم گفتنی هايی هست که مجال ديگری می طلبد.

حسين شريعتمداری


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 



















Copyright: gooya.com 2016