گفتوگو نباشد، یا خشونت جای آن میآید یا فریبکاری، مصطفی ملکیانما فقط با گفتوگو میتوانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مسالهای از سه راه رفع میشود، یکی گفتوگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفتوگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را میگیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]
خواندنی ها و دیدنی ها
در همين زمينه
17 مرداد» منصوره بهکیش، عضو گروه مادران عزادار: توسط بازجویم از حکم زندان مطلع شدم12 مرداد» دورتموند (آلمان) ـ تجمع حامیان مادران پارک لاله در اعتراض به حکم زندان منصوره بهکیش، چهارم اوت 5 تیر» گزارش انور ستاری از نشست کمیسیون پارلمان اروپا در امور ایران 26 فروردین» منصوره بهکيش: برای اينکه سر قبر مرده ها می رفتم به چهار سال و نيم زندان محکوم شدم 23 فروردین» دو تن از مادران عزادار و پدر رامین رمضانی محاکمه میشوند
بخوانید!
9 بهمن » جزییات بیشتری از جلسه شورایعالی امنیت ملی برای بررسی دلایل درگذشت آیتالله هاشمی
9 بهمن » چه کسی دستور پلمپ دفاتر مشاوران آیتالله هاشمی رفسنجانی را صادر کرد؟
پرخواننده ترین ها
» دلیل کینه جویی های رهبری نسبت به خاتمی چیست؟
» 'دارندگان گرین کارت هم مشمول ممنوعیت سفر به آمریکا میشوند' » فرهادی بزودی تصمیماش را برای حضور در مراسم اسکار اعلام میکند » گیتار و آواز گلشیفته فراهانی همراه با رقص بهروز وثوقی » چگونگی انفجار ساختمان پلاسکو را بهتر بشناسیم » گزارشهایی از "دیپورت" مسافران ایرانی در فرودگاههای آمریکا پس از دستور ترامپ » مشاور رفسنجانی: عکس هاشمی را دستکاری کردهاند » تصویری: مانکن های پلاسکو! » تصویری: سرمای 35 درجه زیر صفر در مسکو! گزارشی ديگر از ملاقات با مادر بزرگ آرژانتينی، منيره برادرانرزا خانم از مادر بزرگهای ميدان مايو آرژانتينی در نمايشگاه "اميد نام من است" مادران پارک لاله ـ من هم مثل بسياری از شما در باره مادران ميدان مايو آرژانتين مطالبی خوانده و بشدت تحت تاثير آنها قرار گرفته بودم. فکر می کنم علت اين همه علاقه و کنجکاوی ما به خاطر نکته مشترکمان، کشتههامان و حضور مادران خاوران باشد. سالها پيش- فکر کنم سال ٩٧ بود که در کتابی به نوشته نسبتا جامعی در معرفی آنها برخوردم و آن را برای مجله آرش ترجمه کردم با اين آرزو که روزی مادران ما هم به خواستشان، دادخواهی، برسند.
"وقتی نظاميان در سال ١٩٧٦ کودتا کردند، هر صدای مخالفی را خفه کردند و مخالفان را ناپديد کردند حتی کودکان آنها را. ما ابتدا فکر می کرديم فرزندان مان دستگير شده و در زندان هستند و خواستار آن بوديم که خبری از بچههان به ما بدهند. هر هفته جلوی ساختمان دولتی در ميدان مايو جمع می شديم و از حکومتیها می خواستيم که ما را بپذيرند و پاسخی بدهند. آنها هيچ وقت ما را نپذيرفتند. در بين ما مادرانی بودند که دختران ناپديدشدهشان باردار بودند. دختر من هم هشت ماهه حامله بود. (از نقل سرگذشت شخصی خودم صرف نظر می کنم.) ما می خواستيم نوه هامان را به ما پس بدهند. حالا ٣٤ سال است که کارمان را ادامه می دهيم. ١٦١ مورد از کودکان ربوده شده را پيدا کردهايم. (کودکان ربوده شده را حدود ٣٠٠ تا ٤٠٠ تخمين می زنيم) بعضی ها از بچه ها از دادن آزمايش خودداری کرده و می کنند. ما کسی را مجبور نمی کنيم ولی در ضمن اين را حق خود می دانيم که بدانيم چه بر سر بچه های فرزندان ناپديد شده ما آمده است و حق اين بچه ها هم هست که بدانند پدر و مادر واقعی شان چه کسی بوده است.
منيره برادران مادران پارک لاله ايران Copyright: gooya.com 2016
|