سه شنبه 21 شهریور 1391   صفحه اول | درباره ما | گویا


گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

علی مطهری: حکم استاد سکولار مختلف است، تفکيک جنسيتی اگر درست انجام شود امر مثبتی است

خبرآنلاين: وزير علوم به تازگی اعلام کرده است که اساتيد سکولار بايد از دانشگاه اخراج شوند و اين موضوع در جذب نيروهای هيات علمی دانشگاهها هم لحاظ می شود.

اما علی مطهری نماينده مجلس با اين موضوع مخالف است و می گويد: حکم يک استاد سکولار در دانشکده مهندسی با دانشکده علوم انسانی متفاوت است.

نماينده مردم تهران همچنين از طرفداران ازدواج موقت و چند همسری است و می گويد: البته در مواردی ازدواج مجدد موفق است که هر سه طرف يعنی مرد، همسر اول و همسر دوم از سطح خوبی از معارف اسلامی برخوردار باشند يعنی آن را راه‌حلی برای يک معضل اجتماعی بدانند و آماده فداکاری باشند.مطهری در کافه خبر به بررسی تفکيک جنسيتی در دانشگاهها و موضوع ازدواج مجدد پرداخت.

چندی پيش وزير علوم اعلام کرد که اساتيد سکولار برای دانشگاه‌های کشور ما مناسب نيستند و اخراج می‌شوند. شما با اخراج اين اساتيد موافق هستيد يا اينکه بايد اجازه داد ديدگاههای مخالف در دانشگاه به بيان نظرياتشان بپردازند و آزادی بيان در دانشگاهها داشته باشيم؟



تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 


بايد ديد مقصود ايشان چه بوده است. اگر مقصودشان اين بوده که اساتيد سکولار به طور مطلق بايد اخراج شوند، حرف درستی نيست اما اگر مقصود اساتيدی است که تبليغ سکولاريسم می‌کنند، دو حالت دارد، يک وقت بدون ارتباط با درس ،تبليغ سکولاريسم می‌کنند و از درس خود کم می‌گذارند و يک وقت در ارتباط با درس و در حالی که متن مصوب را تدريس می‌کنند نظر شخصی خود را هم بيان می‌کنند و جنبه تبليغی ندارد بلکه جنبه فکری دارد که ديگران بايد به او پاسخ بدهند. در حالت اول بايد با آن استاد برخورد شود، اما حالت دوم اين گونه نيست. به هرحال مسئله ظريف است و بايد توجه داشت که در حوزه‌های مختلف حکم استاد سکولار مختلف است. مثلا حکم يک استاد سکولار در دانشکده مهندسی با دانشکده علوم انسانی متفاوت است. آن طور که من فهميدم، نظر وزير هم به همان دسته اول است.

آيا در بخش علوم انسانی اين اساتيد بايد اخراج شوند؟
در بخش علوم انسانی به نظر من استاد بايد متن مصوب را تدريس کند و اگر در ضمن تدريس، نظريات خودش را هم بيان کند و نظر شخصی بدهد به طوری که بحث جنبه فکری داشته باشد نه سياسی، گناهی نيست. فضای علمی دانشگاه را نبايد بست. شهيد مطهری در آستانه پيروزی انقلاب اعلام کردند که حتی در دانشکده الهيات، استاد معتقد به مارکسيسم بايد داشته باشيم و به او اجازه تدريس چند واحد مارکسيسم بدهيم و در مقابل، پاسخ او را بدهيم.

شما اشاره کرديد که نبايد فضای دانشگاه را بست. در حال حاضر موضوع تفکيک جنسيتی در دانشگاهها مطرح می‌شود. شما اين موضوع را قبول داريد؟
منظور من بستن فضا از نظر آزادی بيان بود، اما تفکيک جنسيتی اگر درست و در جای خود انجام شود امر مثبتی است و در درجه اول به معنی تأسيس دانشگاههای دخترانه است. متأسفانه ما هنوز دانشگاه دخترانه به اندازه کافی نداريم و مهمترين دانشگاه ما همان دانشگاه الزهرا است که قبل از انقلاب تأسيس شد و به نام دانشگاه فرح بود. يعنی بعد از انقلاب تلاش جدی در اين راه نشد و کارنامه رژيم شاه در اين موضوع بهتر از ماست. امروز در آمريکا هم از دانشگاه‌های دخترانه استقبال شده است. بسياری از خانواده‌ها مايلند که دخترشان در دانشگاه دخترانه تحصيل کند. اما در دانشگاههای فعلی که از ابتدا به شکل مختلط تأسيس شده‌اند، دو حالت دارد. گاهی فضای دانشگاه اجازه اين تفکيک را می‌دهد و عسر و حرجی پديد نمی‌آيد. در اين صورت بهتر است که اين کار انجام شود و گاهی فضا اجازه نمی‌دهد، در اين صورت اگر دختر و پسر ساده به دانشگاه بيايند و پوشش اسلامی را رعايت کنند و موجبات تحريک جنسی را فراهم نکنند مشکلی نخواهد بود گرچه در بيشتر موارد عملا اين گونه نيست و معمولا اختلاط زن و مرد منجر به رقابت بين آنها می‌شود و مفاسدی در پی دارد.
يادم هست ۱۵ سال پيش با يک عده جوان دختر و پسر انگليسی که تازه مسلمان شده‌بودند در کتابخانه پدر، يک ساعتی درباره مسائل مختلف صحبت کرديم به طوری که از نزديک دور مرا گرفته بودند. بعد که رفتند با خودم فکر کردم که چطور اين نشست اين قدر برايم عادی بود و معذب نبودم، فهميدم علتش اين بود که خيلی ساده بودند و آرايش نداشتند.

سال گذشته وقتی در لايحه حمايت از خانواده بحث چند همسری و ازدواج مجدد مطرح شد شما از موافقان طرح بوديد، اما مخالفتها سبب شد که اين ماده از لايحه حذف شود. چرا شما موافق چندهمسری و ازدواج موقت هستيد؟
من در اين لايحه از ضابطه‌مند شدن تعدد زوجات که حکم اسلام است دفاع کردم. معمولا در اکثر جوامع، تعداد زنان آماده ازدواج از مردان آماده ازدواج بيشتر است به خاطر مرگ و مير بيشتر مردان و مقاوم بودن زن در برابر بيماری‌ها، و در نتيجه تعدادی از زنان بدون شوهر باقی می‌مانند و طبيعی است که مشکلاتی برای جامعه به وجود می‌آورند. راهی که اسلام برای حل اين معضل اجتماعی پيش‌بينی کرده تعدد زوجات است تا برخی مردان با داشتن شرايطی يعنی توان جسمی، روحی و مالی و نيز بيم نداشتن از عدم رعايت عدالت، بتوانند همسر ديگر اختيار کنند. در اين زمينه راه‌حل غرب روابط آزاد است و يا اين که افرادی مثل راسل گفته‌اند دولت تأمين مالی اين زنان را به عهده بگيرد. اما اسلام همه نيازهای روحی و جسمی و مادی را در نظر دارد و چون زن علاوه بر نياز مادی نياز به يک همدم و حامی دارد راه حل چندهمسری را ارائه کرده است که اگر اين حکم را رد کنيم به معنی رضايت به رواج فحشا خواهد بود.
مهم اين است که مرد شرايطش را يعنی توانايی مالی، جسمی و روحی و توانايی رعايت عدالت را داشته باشد. مرد کم حوصله يا ضعيف از نظر اجرای عدالت نبايد اين کار را انجام دهد. البته عدالت به اين معنا نيست که هردو همسر را يکسان دوست داشته باشد چون به اختيار او نيست، بلکه در رفتار بايد عادل باشد که اين در عمل کمتر اتفاق می‌افتد و مردانی که ازدواج دوم می‌کنند معمولا همسر اول را فراموش می‌کنند و قانون درست اجرا نمی‌شود. مردان هوسران دنبال ازدواج مجدد نمی‌روند چون تعهد می‌آورد. از آنجا که گاهی اين حکم توسط مردانی اجرا شده که شرايط آن را نداشته‌اند و اين امر مشکلاتی به وجود آورده، تا اين موضوع مطرح می‌شود سريع می‌گويند حقوق زن ضايع می‌شود در حالی که شهيد مطهری در کتاب نظام حقوق زن در اسلام می‌گويند تعدد زوجات از حقوق زن است نه مرد. اسلام با اين شيوه از حقوق زنان بی‌شوهر دفاع کرده است.
معمولا زنان بيوه موافق اين حکم هستند و زنان شوهردار مخالف، و اين درست نيست. ما بايد قانونی برای اداره جهان داشته باشيم و حکمی بدهيم که بتوانيم دنيا را اداره کنيم، نه اين که بگوييم من خوشم می‌آيد يا نه. البته در مواردی ازدواج مجدد موفق است که هر سه طرف يعنی مرد، همسر اول و همسر دوم از سطح خوبی از معارف اسلامی برخوردار باشند يعنی آن را راه‌حلی برای يک معضل اجتماعی بدانند و آماده فداکاری باشند. در غرب راسل گفته دولت سرپرستی اين زنان را به عهده بگيرد اما مشکل روحی و روانی آنها با اين شيوه حل نمی‌شود.

بنابراين طبق حکم اسلام، ازدواج دائم اولويت دارد اما آنجا که امکان ازدواج دائم نيست می‌توان ازدواج موقت کرد؟
بله، در شرايط اضطراری. يعنی کسی در شرايطی باشد که به گناه می‌افتد و دچار فشار روحی و روانی می‌شود. اگر امکان ازدواج دائم نيست، موقت. مثلا کسی که در اروپا مدتها بدون همسر زندگی می‌کند و امکان ازدواج دائم هم برای او نيست، اسلام نگفته به خودت فشار بياور، بلکه راه حل ازدواج موقت را پيش پای او گذاشته است. راسل هم با نام ازدواج آزمايشی در غرب شبيه اين را مطرح کرد و مورد تمجيد روشنفکران قرار گرفت اما وقتی اسلام همان را می‌گويد، مخالفت می‌شود. در واقع اسلام با اين احکام خواسته ذهن انسان از مسائل جنسی خارج شود يعنی غريزه ارضاء شود و شخص در کارهای علمی و غيره متمرکز شود.
به نظر من اگر بين برخی دختر و پسرها دوستی‌هايی هست و پدر و مادر آنها هم اطلاع دارند، ضروری است آن را در قالب ازدواج موقت قرار دهند و اگر لازم است، ثبت کنند تا ارتباطات به صورت گناه نباشد. متأسفانه برخی خانواده‌ها ارتباط نامشروع را بر ازدواج موقت ترجيح می‌دهند. يعنی اگر يک مردی معشوقه‌هايی داشته باشد اشکالی ندارد اما اگر چند همسر داشته يا ازدواج موقت کرده باشد همه او را نکوهش می‌کنند. اين نگاه که تحت تأثير فرهنگ غربی است بايد تغيير يابد چون اين مواردی که من مطرح کردم حکم اسلام است. البته روشن است که طبيعی‌ترين شکل ازدواج تک‌همسری است و تعدد زوجات و ازدواج موقت برای شرايط خاص، افراد خاص و برای حل يک معضل اجتماعی و حفظ نهاد خانواده تشريع شده است.


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 



















Copyright: gooya.com 2016