دوشنبه 3 مهر 1391   صفحه اول | درباره ما | گویا


گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

ابراز تاسف زنان اصلاح طلب از ترفيع و تثبيت محکومان جنايت کهريزک و تشديد فشار بر منتقدان و معترضان

کلمه ـ جمعی از زنان اصلاح طلب در بيانيه ايی نسبت به بازداشت فائزه هاشمی اعتراض کرده اند. در اين بيانيه زنان اصلاح طلب کشورمان با ابراز تأسف از تثبيت جايگاه و يا ترفيع مقام محکومان دادگاه کهريزک و جانيان و متهمان اصلی آن نسبت به تشديد فشار بر زندانيان سياسی و منتقدين و معترضان قانونی پس از انتخابات اعتراض کرده اند.

در بخشی از اين بيانيه همچنين با اشاره به خدمات فائزه هاشمی به جامعه خصوصا جامعه زنان نوشته شده : ”بازداشت خواهر عزيزمان فائزه هاشمی که خدمات ارجمندش به ويژه در حوزه های اجتماعی و مدنی انکارناپذير است، به بهانه واهی تبليغ عليه نظام، يک بار ديگر موجب شد که ما جمعی از زنان اصلاح طلب، که تيغ خشونت طلبان اقتدارگرا بارها جامه هامان را دريده اما بر روح و فکر و انديشه مان اثری برجای نگذاشته است، انگشت حسرت به دندان بگزيم و افسوس بخوريم که مرکب

قدرت سواران اين دوران از تاريخ کشورمان نيز نابخردانه همان کج راه صاحبان قدرت در ديرينه های دور را می پيمايند.”

متن اين بيانه که در اختيار کلمه قرار گرفته به شرح زير است:



تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 


بسم الله الرحمن الرحيم

تاريخ اين سرزمين آکنده است از قدرناشناسی هايی که توسط هم عصران نابخرد عامدانه يا ناآگاهانه نسبت به خدمتگزاران مردم و ايران عزيز روا داشته شده است. از اين جهت ورق زدن کتاب تاريخ عبرت آموز است! اما آن چه موجب تأسف است اين که انگار قرار نيست مردمان، خاصّه آنان که چون طفلانی خُرد، گوی قدرت را به دست گرفته و شادمانی می کنند، در قرن بيست و يکم و در عصر ارتباطات و ماهواره و اينترنت و شبکه های جهانی از حوادث و وقايع تاريخی پندی بگيرند و عاقبت انديشی کنند!

بازداشت خواهر عزيزمان فائزه هاشمی که خدمات ارجمندش به ويژه در حوزه های اجتماعی و مدنی انکارناپذير است، به بهانه واهی تبليغ عليه نظام، يک بار ديگر موجب شد که ما جمعی از زنان اصلاح طلب، که تيغ خشونت طلبان اقتدارگرا بارها جامه هامان را دريده اما بر روح و فکر و انديشه مان اثری برجای نگذاشته است،

انگشت حسرت به دندان بگزيم و افسوس بخوريم که مرکب قدرت سواران اين دوران از تاريخ کشورمان نيز نابخردانه همان کج راه صاحبان قدرت در ديرينه های دور را ميپيمايند.

چرا جای تأسف نداشته باشد اين گونه اقدامات تنش زا در زمانه ای که کشورمان با انبوهی از مشکلات داخلی و خارجی روبروست که دولت ناهمراه با مجلس و مصوبه های پيشين و فعلی آن و مجموعه مراکز و نهادهای مسئول از عهده حل و فصل آن برنمی آيند.

چرا ما زنان اصلاح طلب و صلح دوست در ايامی که مردم دنيا روز صلح را به پاس داری نشسته اند، وقتی جنگ طلبان ايران را هم گام و هم زبان و هم راه با جنگ طلبان عالم می بينيم اندوه ناک نشويم و وقتی دلسوزان فکور و صاحب ايده را خانه نشين و منزوی و منتقدين قانون گرا را در بند و حبس و حصر می بينيم، دلتنگ نباشيم؟!

چرا ما زنان در کنار همه آنان که درد وطن دارند و درد دين دارند، سوگوار ارزش های ذبح شده در پای قدرت نباشيم؟! چه سان زبان به دهان گرفته بنشينيم و شاهد نامردمی هايی باشيم که با خدمتگزاران اين آب و خاک و فرزندان پاک نهاد اين ملک می شود؟!

هنوز ناله های مادران و پدران و فرزندان و همسران و همه خانواده های زندانيان سياسی که هر روز فشار و سختی بر آنان افزونی می گيرد، آرام نشده کينه توزانه با اجرای احکام ناروا بر شماره زندانيان سياسی می افزايند و با پرونده سازی های تازه و نو به نو زندانيانی را که دوره محکوميت غيرعادلانه شان سرآمده همچنان دربند نگاه می دارند و کاشانه ها را به هم می ريزند و خانه ها را خراب می کنند و حرمت و حريم نهاد خانواده را می شکنند.

هنوز از رهايی يک چند زندانی در پايان دوره محکوميتشان لبخند بر لب اين مردم ماتم زده از حجم انبوه دردهای متراکم، نيامده جوانان نازنين ديگری را جايگزينشان می کنند که مبادا روزی خبر رسد که زندان اوين و ديگر زندان های اين ديار از زندانی سياسی و معترضان و منتقدان قانونی خالی شده است!

هنوز ما در حيرت اقدامات غيرقانونی مانند تبعيد زندانيان سياسی و تبعات غيرشرعی آن از جمله عدم امکان ملاقات زوجين زندانی (ازجمله مهسا امرآبادی و مسعود باستانی و ژيلا بنی يعقوب و بهمن احمدی امويی) هستيم و سعی در رساندن فريادهايمان به گوش مسئولينی که هنوز معنای انسانيت و وجدان و شرف را می فهمند، داريم که اخبار ناخوشايند تصفيه حساب های سياسی و جناحی در آستانه انتخاباتی غيرآزاد، نمايشی و فرمايشی ناخوشی را به جان و روحمان ارمغان می دهد. وچه دردناک که در اين ميان «زنان» هستند که بيش از پيش وجه المصالحه و مورد ظلم مضاعف به عنوان زندانی و خانواده زندانی سياسی، قرار می گيرند.

ما جمعی از زنان اصلاح طب، ضمن ابراز تأسف شديد از تثبيت جايگاه و يا ترفيع مقام محکومان دادگاه کهريزک و جانيان و متهمان اصلی آن و در عوض، تشديد فشار و سختی بر زندانيان سياسی و منتقدين و معترضان قانونی پس از انتخابات، اقدامات اخير قوه قضائيه را که نصايح دلسوزان را نشنيده گرفته و مصالح مردمان را ناديده می گيرد و عدالت را قربانی مطامع سياسی نموده برای صاحبان قدرت که لابد نگران افشای اطلاعات و دانسته هايشان هستند، مصونيت آهنين قائل شده زندان ها را بر اساس احکام ناعادلانه پر کرده است و خانه ها را از مادران و پدران و فرزندان بی گناه خالی، محکوم می کنيم.

و سيعلم الذين ظلموا ای منقلب ينقلبون
جمعی از زنان اصلاح طلب
۳/۷/۱۳۹۱


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 



















Copyright: gooya.com 2016