آيا کرشمه های سياسی محمد خاتمی پايان ناپذير است! ناصر مستشار

تکيه بر جای بزرگان نتوان زد به گزاف
مگر اسباب بزرگی همه آماده کنی

پس از دو دوره کسب مقام رياست جمهوری از جانب محمد خاتمی در حکومت اسلامی که در نهايت « تدارک چی » از آب در آمد معلوم شد قبائی که برای وی دوخته بودند ،اصلا برازنده او نبود!چرا که وی پس از هشت سال رياست جمهوری به هيچ يک از وعده های خويش جامه عمل نپوشاند و در نهايت مردم را مقصر دانسته و آنها را « بيمار» معرفی نمود! http://www.khatami.ir/fa/news/1107.html

آيا پيروزی محمد خاتمی در دوم خرداد ۷۶ يک حماسه بزرگ بود؟
اگر به گفته های محمد خاتمی که اين روزها در جرائد ديده شد ـ دقت شود ، او خود آن واقعه را يک پيروزی درخشان نمی داند ، چرا که وی بخش وسيعی از پيروزی اش را مد يون رقيب خود می داند واز اينکه پيروزی و بدست گيری مقام رياست جمهوری را باعلی اکبر ناطق نوری تقسيم نکرده است ـ بسيار پشيمان هست!
اظهارات اخير خاتمی ريخشند به آن دسته از مردم و روشنفکرانی هست که از پيروزی او در دوم خرداد در پوست خود نمی گنجيد ند و کار را در جمهوری اسلامی بقول معروف «تمام شده » تلقی می کردند!
مداحان ومفسران سياسی در رابطه با پيروزی محمد خاتمی در انتخابات دوم خرداد سال ۷۶ تاکنون اين چنين نگاشته اند : محمد خاتمی در انتخابات سال ۷۶، نامزد غير حاکميت بود؛ در حاليکه رقيب وی يعنی علی اکبر ناطق نوری، نامزد حاکميت يعنی شخص ولی فقيه به شمار می رفت. آن ۲۰ ميليون رای بيش از آنکه به شخص خاتمی باشد، اعتراضی بود به سياست های گذشته نظام که همه راه های انکشاف و توسعه سياسی را بسته بود . در حقيقت "نه" ای بزرگ مردم بود به عملکرد حاکميت و رهبر که تلاش می کرد تا ناطق نوری پست رياست جمهوری را کسب کند. از ۲۰ ميليون رای دهندگانی که به سيد محمد خاتمی رای دادند در حقيقت خواهان تغييرات سياسی، اجتماعی و اقتصادی بودند و باعث شدند تا انتخابات ظاهرا شگفت انگيز دوم خرداد ۷۶ اتفاق بيفتد تا شايد محمد خاتمی با وعده های پوشالی همه آرزوهای مردم را بر آورده سازد!
اما اين روزها محمد خاتمی به نماينده فکری وسياسی ولی فقيه يعنی علی اکبر ناطق نوری که مردم در انتخابات دوم "نه" ای بزرگ حواله کرده بودند کرنش کرد و با کرشمه های هميشگی او را نوازش کرد و از اشتباه خود ابراز پشيمانی نمود!
ضرب المثل معروفی می گويد: عروس نمی توانست برقصد، می گفت زمين کج است!
اما همگان از جمله آقای زيباکلام به بدرستی به کشف حقيقتی بزرگ دست يافته اند: وضع اصلاحات نتيجه بی‌لياقتی خاتمی بود!
چرا که وی در آخرين کرشمه سياسی خود چنين گفته اند:
«محمد خاتمی، رييس جمهوری پيشين ايران در تازه‌ترين اظهارنظرش خود را «ملامت» کرده و درباره پيروزی در انتخابات دوم خرداد گفته که «اگر واقعاً دموکراتيک فکر می‌کرديم می بايست بروم خدمت دوست عزيزم جناب آقای ناطق نوری که خيلی هم ايشان را دوست دارم و بگويم يک سوم رأی مردم ازآن شما است يک سوم دولت هم شما در تشکيلش نظر بدهيد.» از سايت خود نويس ـ
نام نيکو گر بماند زآدمی
به کزو ماند سرای زرنگار
اصطلاحاتی در جامعه ما هر روزه ورد زبان مردم است که مثلاً "فلانی آدم خوبی است" و يا اينکه "فلانی نيتش پاک است" و از اين قبيل جملات که همين نگرش های توام با نگرانی و وسواس خود مقدمه ساز رويکرد بخشی از جامعه که به اينگونه افراد مانند » محمد خاتمی ها « می شود تا زمينه واگذاری مسئوليتها و امانتها را فراهم آورد !
در پايان بايد نتيجه گرفت که خوش قبلی وبذل و بخشش درسياست هيچ مفهومی ندارد بلکه خوش قولی به مردم بيشتر بکار می آيد تا مسامحه و تساهل با مستبدين!
حرف های قشنگ قشنگ محمد خاتمی که همه آنها بدون پشتوانه عملی بود، هنوز بخش وسيعی از روشنفکران را مجذوب خود کرده است تا روزی همه آنها بر آورده گردد!مردم کشور من ديگر گرسنه نيستند، آنها روزی چند وعده گول می خورند... از گفته های شادروان فريدون فرخ زاد