ولايتی در گفتوگو با مشرق: مذاکره بنده با آمريکايیها دروغ است، تحريمهای زمان جنگ شديدتر از امروز بود
بحث شروع فعاليتهای هستهای از زمان رياست جمهوری مقام معظم رهبری آغاز شده و تاکنون هم ادامه داشته، منتها در دولت نهم توسعه بيشتری يافت.
گروه سياسی مشرق- دکتر علیاکبر ولايتی را همه به عنوان پزشکی آرام، ديپلماتی محافظهکار و در عين حال سرسخت و سياستمداری معتدل میشناسند. پاسخ هايش کاملا ديپلماتيک بود و اين برای هر خبرنگاری خيلی خوشايند نيست.
مصاحبه با مشرق را پس از ماهها پيگيری، با روی خوش پذيرفت اما نيمساعت بيشتر وقت نداشت گويا میخواست به دعای عرفه برسد. در بدو ورود به دفتر رياستش در بيمارستان از ما پرسيد «با همين روپوش پزشکیام بنشينم يا کت بپوشم؟» گفتيم ترجيح میدهيم با شخصيت سياسیتان به گفتوگو بنشينيم.
هنوز فرصت نکرده بود پيام رهبر انقلاب به کنگره حج را بخواند. نسخه چاپی خبر پيام آقا در خروجی مشرق را که خواند، گفتوگو را اين گونه آغاز کرديم:
مشرق: شاهد مرحله جديدی در بيداری اسلامی هستيم که میتوان آن را انقلاب در انقلاب تعبير کرد؛ انقلابی که به دنبال اصلاح نقاط ضعف روند آغازين است، چرا که بيداری اسلامی در تونس و مصر و يمن به تعبير مقام معظم رهبری در پيام ايشان به کنگره عظيم حج، سبب برخی "سوءاستفادهها" و "غفلتها" شده که از آن جمله میتوان به حرکت اخير محمد مرسی، رئيسجمهور مصر در ارسال نامه به شيمون پرز، رئيس رژيم صهيونيستی اشاره کرد؛ شما مرحله دوم بيداری اسلامی را چگونه ارزيابی میکنيد؟
سقوط حکومتهای وابسته به غرب و روی کار آمدن حکومتهای مردمی در کشورهای اسلامی با ادعای اقدامات در چارچوب ارزشهای اسلامی، کاملاً قابل پيشبينی بود، پس از اين اقدام، دولتهای استعمارگر و سلطهجو همچون آمريکا و اسرائيل دو چيز را از دست دادند، نخست؛ آدمهای گوشبهفرمان حاکم بر برخی کشورهای عربی را از دست دادند و دوم اينکه گروه جديدی روی کار آمدند که بر خلاف ادعای غرب، به دنبال احيای ارزشهای اسلامی در کشورهای عربی هستند که اگر اين اتفاق بيفتد و حکومتها تابع اسلام و منافع مسلمين شوند ديگر جايی برای آمريکا و اسرائيل به عنوان عناصر سلطهجو و فرصتطلب در منطقه باقی نمیماند؛ البته ممکن است کشوری با آمريکا، انگليس و فرانسه رابطه داشته باشد اما رابطهای با حقوق برابر، احترام متقابل و عدم مداخله در امور داخلی يکديگر؛ در غير اين صورت، نهتنها به نفع مسلمانان بلکه به نفع هيچ ملتی نيست که تحت سلطه قرار گيرد. غرب بهخوبی میداند که اگر اجازه دهد که حکومتهای مردمی با احيای ارزشهای اسلامی به انقلاب خود ادامه دهند ضربههای اساسی و چندجانبهای را میخورند که زحمات استعمارگرايانهشان را به هدر میدهد.
مصر، تونس و ليبی در مقابل مسير انحرافی
مشرق: يعنی معتقديد اين "غفلتها" و "سوء استفادهها" برنامهريزیشده است؟
با توجه به مطالبی که عنوان کردم انتظار نداريم که غرب ساکت بنشيند و تحت فشار قرار دادن مرسی و اعلام وفاداری وی به کمپديويد و همچنين درخواست باراک اوباما، رئيسجمهور آمريکا در کنگره برای بخشيدهشدن يک ميليارد بدهی مصر نشانههايی از اين است که آنها ساکت نيستند؛ به عبارت ديگر، اين اقدامات به عنوان شمشير دموکلس بالای سر محمد مرسی است که يا اگر وی حرفهای ضدآمريکايی و ضدصهيونيستی بزند بخشيده نمیشود و فشارها بر روی مصر بيشتر میشود و يا اينکه کشورهای متحد با آمريکا کمکهای مالی را که به حسنی مبارک میکردند قطع میکنند؛ اينها نمونههايی از فشارها بر مرسی و حکومتهای بعد بنعلی و قذافی است و همه حکومتها نمیتوانند در برابر اين فشارها ايستادگی لازم را داشته باشند.
البته اقدامات مرسی هم درست نبود و برخی از متفکران مصر و بزرگان اخوانالمسلمين نسبت به تسامح در برابر اسرائيل واکنش نشان دادند. اميدواريم مقاومت ملت مصر، مانع از آن شود که انقلابها در مصر، تونس و ليبی به مسير انحرافی کشيده شود.
مشرق: شما به برخی اقدامات اوباما اشاره کرديد، پيشبينی شما از فضای پس از انتخابات آمريکا چيست؟
به نظر میرسد که تا کنون، آرای اوباما جلوتر از رقيب انتخاباتیاش است چرا که رقيب او در مناظرهها و مصاحبهها رفتارهای ناشيانهای داشته و اين نشان میدهد که از حداقل ظرفيت لازم برای رقابت با اوباما برخوردار نيست. آمارها هم حاکی از اين است که اگر وضع به همين شکل ادامه يابد احتمال پيروزی اوباما بيشتر از رقيبش خواهد بود مگر اينکه حادثه مهمی در حوزه سياسی و تبليغاتی به ضرر اوباما پديد آيد.
مشرق: آيا میتوان گفت که اگر هر يک از اين دو گفتمانی که در آمريکا مطرح است روی کار بيايد در سياست خارجی ما نتيجهای متفاوت حاصل خواهد شد يا خير؟
آمريکا، آمريکاست و ما در طی ۳۴ سالی که از انقلاب میگذرد انواع رؤسای جمهور آمريکا چه دموکرات و چه جمهوریخواه را آزمودهايم. ما احتياجی به محبت آنها نداريم و اگر امروز ايران جلوی آمريکا ايستاده به خاطر اقتدار جمهوری اسلامی است و همين اقتدار آنها را مجبور به عقبنشينی کرده است.
منطق ما در برابر آمريکا روشن است، آنها میگويند ما کار هستهای صلحآميز نکنيم اما اين حق ايران است و ما به هيچ وجه زير بار نمیرويم چرا که اگر به فرض هم ما به طور موقت از حق خود صرفنظر کنيم آنها بهانه ديگری را مطرح میکنند.
آيا موضوع تعليق يا عقبنشينی ممکن است پذيرفته شود؟
اين، ذهنيت ما نيست چرا که در يک دوره، ايران داوطلبانه و بنا به پيشنهاد غرب، غنیسازی را متوقف کرد اما آنها به هيچ يک از وعدههای خود عمل نکردند و روز به روز جلوتر آمدند، به همين جهت و با همين اتمام حجت، غنیسازی باز گشت. تجربه تلخی بود اما يک خاصيت بزرگ داشت و آن اين بود که برای چندمين بار به خودمان ثابت شد که اگر عقبنشينی کنيم آنها دست از ادعاهای خود برنمیدارند، ضمن اينکه همه آنهايی که در داخل کشور با حسن نيت خواستار تسامح طرف ايرانی بودند فهميدند که برخورد آمريکا با ما تغييری نکرد.
مشرق: برخی پيشنهاد سازش در مذاکرات و نرمش در برابر سياستهای آمريکا را مطرح میکنند. آيا میتوان با اين سياست از اين پيچ تاريخی که مقام معظم رهبری از آن ياد کردند عبور کرد؟
آنهايی که اين پيشنهاد را میدهند راهحلی را ارائه نکردهاند. سؤال من اينجاست که جمهوری اسلامی تا کجا و تا کی بايد با ملايمت برخورد کند؟ چه تضمينی وجود دارد که اگر به عنوان مثال، ايران به بخشی از خواستههای غرب پاسخ مثبت دهد آنها به به ادعاها و قولهای خود وفادار بمانند؟ آيا آنها اين اقدام را تفسير به ضعف و ترس جمهوری اسلامی نمیکنند؟
مشرق: با اين اوصاف، سرنوشت مذاکرات هيئت مذاکرهکننده هستهای کشورمان با گروه ۱+۵ به کجا میانجامد؟
سرنوشت مذاکرات، به رفتار و راه و روش طرف مقابل بستگی دارد. ما در مذاکرات تجربه زيادی داريم، ما در مذاکره برابر صدام ايستاديم و اعلام کرديم که حتی يک وجب از مرز خود عقبنشينی نمیکنيم، ضمن اينکه نيمی از اروندرود هم برای ماست. در واقع، آنها میخواستند تمام اروندرود را بگيرند و موضوع اختلاف هم همين بود اما ما بر خواسته خود پای فشرديم و در نهايت، روزی صدام با ارسال آخرين نامه، همه چيز را پذيرفت.
منشأ فشار داخلی بر مذاکرهکنندگان هستهای
مشرق: با توجه به سابقه طولانی شما در بحث مذاکره، آن زمان فشارهای زيادی از داخل بر شما بود که مذاکرات هرچه زودتر به نتيجه برسد؛ آيا در حال حاضر هم فشاری از داخل بر تيم مذاکرهکننده هستهای هست؟
من وسيله اندازهگيری ندارم که ميزان فشارهای گذشته را با حال مقايسه کنم اما آن زمان، از داخل، من را به سرسختی متهم میکردند و حتی بعضی با زبان بیزبانی خواستار تسامح در برابر صدام بودند. اکنون هم اين فشارها وجود دارد، همان طور که برخی خواستار انعطاف در مذاکرات هستند. ما نمیتوانيم از بحث هستهای بهراحتی بگذريم چرا که جزء منافع مهم ملی ماست و با دانش و هزينههای فراوان به دست آمده است. چهبسا کشورهايی همين هزينهها را میکنند اما به فناوری هستهای نمیرسند. ما نبايد اين دستاورد هستهای را دستکم بگيريم.
ايران يکی از ۲۰ کشوری است که در دنيا از اين فناوری عظيم برخوردار است. میدانيم کشوری که فناوری هستهای دارد ناگزير در نزديک به ۵۰۰ رشته علمی که به اين فناوری متصل است از پيشرفتهای علمی و فناوریهای پيچيده برخوردار خواهد بود. انرژی هستهای فقط به اين معنا نيست که از اورانيوم ۳.۵ درصد غنیشده، برق توليد کنيم. به هر حال، نفت و گاز روزی به پايان میرسد و آن روز، تنها منبع هستهای برای ما میماند و غرب با علم به اين موضوع، میخواهد اين امکانات را در اختيار داشته باشد تا در زمان مقرر به شرط اطاعت از دستورات، به صورت قطرهچکانی ما را از اين انرژی بهرهمند کند.
مشرق: برخی بر اين باورند که اگر نرمشی از سوی ايران صورت گيرد تحريمها پايان میپذيرد و بسياری از مشکلات اقتصادی مردم برطرف میشود، اين القائات تا چه ميزان اثرگذار است؟
کسانی که اين ادعا را دارند شناختی ازفضای بينالمللی ندارند چرا که اگر اين فضا را میشناختند اينگونه سخن نمیگفتند. حرص و طمع غرب تمامی ندارد؛ غرب، سيریناپذير است و من کشوری را در دنيا نمیشناسم که بابت خواستههای ناحق قدرتهای غربی عقب نشسته باشد و آنها به وعدهشان در دادن امتيازات وعدهدادهشده عمل کرده باشند.
مشرق: بنابر ادعای آمريکا، تحريم های فعلی در مقايسه با تحريمهای زمان جنگ، بسيار سنگينتر است و اينگونه تحريم تاکنون سابقه نداشته؛ ارزيابی شما به عنوان شخصی که از ابتدای انقلاب اسلامی و دوران دفاع مقدس تا امروز مسؤوليتهای مهمی داشتهايد، چيست؟
اين ادعا به هيچ عنوان درست نيست؛ ما در زمان جنگ، گاهی نفت خود را به صورت تکمحموله روی آب میفروختيم و با ما قرارداد خريد نفت نمیبستند و هر وسيلهای را که احتمال میدادند کاربرد دوگانه داشته باشد به ما نمیفروختند و صنعت خودروسازی ما در زمان جنگ، کيفيت و کميت امروز را نداشت.
تفاوت تحريمهای دوره جنگ و تحريمهای امروز
مشرق: نمونه خاصی از اين قبيل تحريمها به خاطر داريد؟
بله؛ مثلاً زمانی که ما درخواست خريد وانت را از ژاپن کرديم گفتند که ممکن است وانت را برای حمل و نقل افراد و ابزارها در جنگ مورد استفاده قرار دهيد و به ما نمیفروختند. تحريمهای مربوط به قطعات يدکی هواپيما پابرجا بود و حتی مواد صنعتی و شيميايی را با اين بهانه که ممکن است ما با آن سلاح شيميايی درست کنيم به ما نمیفروختند. پيش از انقلاب، آلمانیها تعهد کرده بودند کارخانهای در قزوين بسازند که در حال حاضر هم با نام "شيمیکشاورز" وجود دارد که مربوط به توليد مواد شيميايی دفع آفات نباتی بود و باز به بهانه امکان توليد سلاح شيميايی آن کارخانه را نيمهکاره رها کردند اما پس از مدتی، همين آلمانیها سلاح شيميايی ساختهشده، گاز سارين و مشتقات گاز خردل را به صدام فروختند؛ بنابراين مشخص است که تحريمها چقدر سنگين بود.
برخی میگويند تحريمهای امروز از آن زمان سنگينتر است اما آن زمان، ما علاوه بر تحريم ها جنگ را هم تجربه می کرديم و هر لحظه در هر نقطهای که کسی زندگی میکرد بهويژه در نيمه غربی کشور، نگران انفجار يک موشک بوديم، هر لحظه دهها شهيد و مجروح داشتيم و بخش قابل توجهی از بودجه را صرف جنگ میکرديم.
مشرق: عدهای معتقدند که بحث غنیسازی هستهای، جزء دستاوردهای دولت نهم و دهم است؛ آيا شما اين حرف را قبول داريد؟
بحث شروع فعاليتهای هستهای از زمان رياست جمهوری مقام معظم رهبری آغاز شده و تاکنون هم ادامه داشته، منتها در دولت نهم، توسعه بيشتری يافت. البته اگر بخواهيم از يک شخصيت محوری در جريانات هستهای صحبت کنيم بايد از شخص مقام معظم رهبری نام ببريم چرا که اگر تدابير ايشان نبود فعاليتهای هستهای جمهوری اسلامی، خيلی وقت پيش متوقف میشد.
رفع مشکلات موجود اولويت دولت باشد
مشرق: برخی رسانهها به نقل از شما مطالبی را عنوان کردند مبنی بر اينکه شما در بحث ورود به رياست جمهوری يازدهم، روزی سه ساعت فکر میکنيد و به بررسی اوضاع اجتماعی مشغول هستيد که آيا ورود پيدا کنيد يا خير. آيا اين موضوع صحت دارد؟
من، نه چنين مصاحبهای کردهام و نه گفتهام که روزی سه ساعت فکر میکنم. اصلاً چنين چيزی صحت ندارد و لذا اعتنايی نمیکنم و اگر همه به توصيه رهبر انقلاب مبنی بر عدم ورود زودهنگام به بحث انتخابات اهتمام کنند حتماً به نفع کشور خواهد بود، چرا که اگر اين فضا داغ شود و هر کسی يک حرف موافق يا مخالف بزند، امور جاری کشور، تحتالشعاع اين امور قرار میگيرد و تبديل به موضوع اول میشود در حالی که رفع مشکلات موجود بايد اولويت دولتمردان باشد. تا زمان انتخابات خيلی زمان باقی است و نبايد با ورود نابهنگام و زودرس، به بحثهای انتخاباتی بپردازيم.
نامزدی در انتخابات از سوی گفتمان وحدت ملی
مشرق: برخی شما را کانديدای مقبول دولت وحدت ملی معرفی کردهاند. آيا تأييد میکنيد؟
من هم راجع به اين موضوع مطالبی را در برخی سايتها خواندم اما نه کسی با من در اين رابطه صحبتی داشته و نه من با کسی حرفی زدهام. اگر در آينده بخواهم راجع به اين موضوع تصميمی بگيرم در همان آينده هم اظهارنظر خواهم کرد.
مشرق: با توجه به سخنان رهبر انقلاب مبنی بر اينکه برخی از کشتی نظام پياده شدهاند، نظر شما درباره حضور اصلاحطلبان در انتخابات رياست جمهوری چيست؟
کسی که میخواهد در مجلس و يا جايگاهی مهمتر همچون رياست جمهوری قرار گيرد بايد به اسلام، نظام جمهوری اسلامی و قانون اساسی اعتقاد داشته باشد و مهمتر از همه به اصل ولايت فقيه معتقد باشد، چرا که ولايت فقيه، ستون فقرات نظام است و نمیشود کسی برای رياست جمهوری اعلام آمادگی کند که ولايت فقيه را قبول نداشته باشد. بنابراين هرکسی تا زمانی که رو در روی نظام قرار نگرفته و مبانی و اصول حکومت جمهوری اسلامی را قبول کرده از هر جناح و گروهی که هست میتواند در انتخابات شرکت کند.
صحت و سقم خبر مذاکره مستقيم با آمريکا
مشرق: آيا جمهوری اسلامی ايران، تصميمی بر مذاکره مستقيم با آمريکا دارد؟
تا آنجا که من از تصميمات نظام اطلاع دارم چنين چيزی صحت ندارد.
مشرق: در برخی خبرهای منتشرشده از سوی رسانههای غربی ادعا شده است که شما مذاکرات مستقيمی با طرف آمريکايی داشتهايد.
از پايه و اساس دروغ است.
مشرق: خبرگزاری رويترز، عکسی از شما در اجلاس سران جنبش عدم تعهد منتشر کرد که شما را در حال صحبت درگوشی با محمد مرسی نشان میداد؛ آنجا به مرسی چه میگفتيد؟
اگر قرار بود علنی شود که درگوشی حرف نمیزديم! چيز خاصی نبود. احوالپرسی میکرديم.