دوشنبه 8 آبان 1391   صفحه اول | درباره ما | گویا

گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

وکيل مشايی: گفتند مصلحت نيست پرونده قاليباف بررسی شود

خبرگزاری آريا- سيدعلی‌اصغر حسينی، وکيل اسفنديار رحيم مشايی می گويد: خيلی از اتهامات عليه موکل من ساختگی است و او را انحرافی می‌نامند.
به گزارش خبرگزاری آريا، وکيل اسفنديار رحيم مشايی با روزنامه آرمان مصاحبه ای انجام داده که در ادامه می آيد:

* اين روزها درگير شکايت‌های موکلتان هستيد. شکايت اخيرتان از منصور ارضی با چه عناوينی انجام شد؟
- عناوين اتهامی مشخص بود که مواد ۶۶۹ و ۶۰۸ قانون مجازات اسلامی بودند اما در کل بايد بگويم که قاضی پرونده درخواست کرده بودند به‌علت ايجاد نشدن فضای رسانه‌ای درخصوص اين پرونده صحبت نکنيم و من هم به خواسته ايشان احترام می‌گذارم و در اين پرونده ورود نمی‌کنم، حتی بعد از جلسه پايانی دادگاه روزنامه‌ها و رسانه‌های حامی دولت هم با بنده تماس گرفتند و خواستند در مورد پرونده صحبت کنم که باز هم تاکيد می‌کنم به احترام درخواست قاضی پرونده، نمی‌توانم جزئيات پرونده را بازگو کنم.

* به نظر می‌رسد در اين مدت آقای مشايی علاقه‌ای به ورود در بحث‌های رسانه‌ای نداشته باشند و ترجيح می‌دهند زياد در رسانه‌ها مطرح نباشند، آيا اين شکايت‌ها باعث حضور بيشترشان در رسانه‌ها نمی‌شود؟
- اين شکايت البته در سال گذشته مطرح شده و مربوط به شرايط الان نيست اما درنهايت اين مساله بايد بگويم اينکه شکايت طولانی شده و در حال حاضر در اين شرايط خاص قرار دارد، مربوط به الان نيست و کلا اينکه زمان رسيدگی به پرونده هم طولانی شده تقصير آقای مشايی نيست و اساسا ربطی به تصميماتشان برای حضور در رسانه‌ها و عدم حضورشان ندارد.

* اين مساله صحت داشت که ايشان علاقه‌ای به شکايت نداشتند و به اصرار اطرافيان شکايت کرده‌اند؟



تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 


- من چنين چيزی را نشنيدم و گمان نمی‌کنم اين مساله صحت داشته باشد. اگر هم چنين چيزی وجود داشته باشد و ايشان علاقه به شکايت نداشته‌اند، بنده در جريان آن نيستم. اتفاقا بنده چندين بار در صحبت‌هايی که با ايشان داشتم اين مساله را ذکر کرده‌ام که آيا می‌خواهند پرونده‌ها را ادامه بدهيم و رسيدگی همچنان جريان داشته باشد که ايشان صحبتی مبنی بر عدم پيگيری نداشته‌اند و از بنده به عنوان وکيلشان خواسته‌اند پرونده‌ها را پيگيری کنم و توقفی صورت نگيرد.

* اينکه پرونده به دادسرای فرهنگ و رسانه ارجاع شده دليل خاصی دارد؟
- خير، دليل خاصی ندارد. پرونده در دادسرا رسيدگی شد. دادسرای تهران البته مباحث جرايم را تخصصی کرده است اما اينکه دليل خاصی برای ارجاع به دادسرای فرهنگ و رسانه باشد، خير. دليل خاصی ندارد و ايراد قانونی خاصی هم وجود ندارد.

* در حال حاضر پرونده در چه مرحله‌ای است؟
- اجازه بدهيد اطلاعات خاصی را بنا به درخواست قاضی پرونده رسانه‌ای نکنيم.

* خود آقای مشايی در جريان رسيدگی به پرونده در جلسات دادگاه حضور داشته‌اند؟
- ايشان در هيچ‌کدام از جلسات حضور نداشته‌اند و از لحاظ قانونی هم نيازی به حضور موکل بنده در جلسات دادگاه نبوده چراکه برای رسيدگی نيازی به حضور شاکی نيست و از طريق وکيل می‌تواند مراحل قانونی طی بشود.

* از آقای شجونی هم به خاطر اظهاراتشان شکايت کرده بوديد؟
- در جريان نيستم که ايشان حرفی زده‌اند يا خير. مواردی که به بنده ارجاع می‌شود را فقط پيگيری می‌کنم و اين را هم بايد بگويم که در کل من آدم سياسی نيستم که پيگيری کنم و رسانه‌ها را چک کنم تا ببينم چه کسی چه حرفی زده تا آن را به اطلاع موکلم برسانم. مساله ديگری هم که وجود دارد اين است که تنها آقای ارضی و يا شجونی نيستند که اظهاراتی می‌کنند، خيلی‌های ديگر هم هستند که اظهاراتی کرده‌اند و بعد نتوانسته‌اند آن را ثابت کنند. خيلی‌ها ايشان را به جريان انحرافی نسبت داده‌اند، اما نگفته‌اند منحرف از چه چيزی؟ اصلا چه دليلی دارد که منحرف شده باشند؟ خيلی از پرونده‌ها تشکيل شد و ديديم هيچ دليل و مدرکی وجود ندارد و تنها هجمه‌های رسانه‌ای هستند و پشت آن هيچ چيز نيست. ادعاهای زيادی عليه موکل من صورت گرفته که برخی از آنها را به صورت رسمی پيگيری کرده‌ايم و برخی را حتی ورود نکرده‌ايم.

* شکايت از آقای گلپور و سايت عماريون که جدی پيگيری شد. اين يکی را می‌توانيد توضيح بدهيد؟
- اتفاقا می‌خواستم اين را به‌عنوان نمونه به شما بگويم، يکی از پرونده‌ها همين پرونده اظهارات آقای گلپور بود، ايشان طی چندين مرحله در سايت عماريون اظهاراتی را عليه موکل من نوشته‌اند که مثلا ايشان عضو انجمن حجتيه هستند يا موسس آن هستند يا جزو منحرفين هستند و ۳ يا ۴ تا زن دارند. آنچه معلوم بود بازی رسانه‌ای را آغاز کرده بودند. عکس‌العمل ما طرح شکايت در مراجع رسمی بود اما در مراجع رسمی حتی يک مدرک هم ارائه نشد و نگفتند ايشان چطور دستور داده‌اند و اصلا آن زمان در چه مقام و مرجعی بودند که دستور بدهند. درنهايت چون دليل و مدرک نداشتند خودشان محکوم شدند. اعتقاد من بر اين است هرکدام از کسانی را که عليه موکل من اظهارنظر کرده‌اند و صحبت‌های بدون دليل را گفته‌اند، اگر بنا باشد در دادگاه صالحی رسيدگی بکنند به سرنوشتی عادلانه و مشابه دچار خواهند شد که آن هم محکوميت خودشان است چون واقعا هيچکدام از اظهارات برپايه سند و مدرک نيستند.

* سايت عماريون که گويا معذرت‌خواهی کرده بود.
- آقای رستمی اوايل معذرت‌خواهی کردند و در سايتشان نوشتند که آن نوشته هم البته به‌معنای معذرت‌خواهی نبود. چون بازپرس پرونده از ايشان خواستند که هر حرف آقای گلپور را در سايتشان ننويسند، ايشان قبول کردند و در سايتشان نوشتند با آقای گلپور قطع ارتباط کرده‌ايم که اين مساله به‌صورت يک بيانيه در سايت عماريون نوشته شد اما در نهايت باز هم همکاری سايت با ايشان ادامه يافت و زمانی هم بيانيه‌ای صادر شد به اين مضمون: «خدا را شاکريم که دادگاه را محلی قرار داد برای افشای جريان انحرافی»! يعنی باز هم کارشان را ادامه دادند. يعنی با اينکه هيچ سندی ارائه نشد و محکوم هم شدند؛ بازهم حرفشان را تکرار کردند و اين جای تعجب دارد که چرا بعد از رای دادگاه همچنان به حرفشان استوار هستند و عليه موکل من مطلب می‌نويسند و نسبت‌های ناروا می‌دهند و هيچ‌گاه هم قبول ندارند که اشتباه کرده‌اند.

* پرونده آقای قاليباف چطور؟ آن يکی به جايی رسيد؟
- سال ۸۸ موکل من شکايتی درخصوص فايل صوتی کرد که منتسب به آقای قاليباف بود که البته پرونده در شعبه رسيدگی به جرائم کارکنان دولت مطرح شد و تا الان که در باره آن با شما صحبت می‌کنم ۳ سال از زمان شکايت ما می‌گذرد و بازپرس رسيدگی‌کننده هنوز هيچ قراری صادر نکرده‌اند. برای ما جای سوال است که چه نقطه مبهمی در جريان اين پرونده وجود دارد؟ چه تحقيق خاصی برای اين پرونده مورد نياز هست؟ يا اين پرونده چه نکته خيلی ويژه و عجيبی دارد که رسيدگی به آن ۳ سال طول بکشد؟ فايل صوتی به دادگاه ارائه شده که به شخص آقای دکتر قاليباف منتسب هست و بازپرس می‌توانست ايشان را بخواهد و بپرسد آيا اين فايل صوتی واقعا متعلق به ايشان هست يا خير؟ آقای قاليباف هم می‌توانست يا قبول کند يا آن را انکار کنند و اگر انکار شد، فايل می‌توانست به بخش کارشناسی ارجاع شود اما اين اتفاق در اين پرونده نيفتاد و زمان زيادی است که اين پرونده متوقف مانده و دليل آن را هم سياسی بودن پرونده ذکر کرده‌اند که البته زمان ۳ سال به‌نظرم، زمان عادی نيست. به‌نظر من اين شکايت و اين پرونده به هيچ عنوان سياسی نيست چراکه مطرح شدن آن در سال ۸۸ بود که آن زمان نه بحث کانديداتوری رياست‌جمهوری آقای مشايی در رسانه‌ها بود و نه بحث کانديداتوری آقای قاليباف مطرح بود. آنچه مهم است اينکه اگر شعبه رسيدگی‌کننده همان زمان پرونده را بررسی می‌کرد، الان اين شرايط‌رخ نمی‌داد که بگويند به خاطر سياسی شدن پرونده آن را متوقف کرده‌ايم. الان هم پرونده وارد مرحله‌ای شده که ظاهرا به مصلحت نيست که رسيدگی انجام بشود. اين نکته را هم بايد بگويم که ما هيچ اصراری نداريم که رای به نفع موکل من صادر بشود، ما فقط قصد داريم، تعيين تکليف بشود. سخنگوی محترم قوه قضائيه هم در نشست‌های خبری اعلام می‌کنند که پرونده دارد روال طبيعی خودش را طی می‌کند که فکر نمی‌کنم اين سخن قابل قبول باشد چراکه دستگاه قضايی که اختلاس بزرگی را در حد ۳ هزار ميليارد می‌تواند در عرض چند ماه رسيدگی کند، چطور اين موضوع طی سه سال رسيدگی نشد.

* آمار شکايت‌هايتان خيلی بالا نرفته؟ تعداد زيادی هستند که شما شاکی خصوصی‌شان شده‌ايد.
- خيلی از اتهامات عليه موکل من ساختگی است و او را انحرافی می‌نامند. به ايشان لقب انحرافی می‌دهند و خودشان هم قضاوت می‌کنند. به گمان من از آنها بايد پرسيد که قصد دارند اتهاماتشان را تمام کنند يا خير؟ تمام حرف‌هايشان در دادگاه صالح گفته شد و رسيدگی شد و هيچ کدامشان درست نبود و تمامشان اشتباه بود. شما بگوييد اگر ايشان شکايت نمی‌کرد، بايد چکار می‌کردند؟ اگر قرار نبود شکايت کنند، يعنی اين حرف‌ها را پذيرفته‌اند و قبول دارند! ايشان چون اين اتهامات را قبول ندارند، شکايت کرده‌اند. به گمان من بايد اين سوال را بپرسيد که اين افراد قصد ندارند به تخريب‌شان پايان بدهند.

*از کميسيون اصل ۹۰ مجلس هم گويا شکايت کرده و مخالفت‌تان را با اين کميسيون ابراز کرده بوديد.
- مجلس قصد داشت در کميسيون اصل ۹۰ به جرايم آقای مشايی رسيدگی کند و ما اعلام کرديم اين کميسيون صلاحيت چنين کاری ندارد. وظايف مجلس مشخص است و در هيچ کجای قانون چنين صلاحيتی برای مجلس تصريح نشده است. صلاحيت رسيدگی به پرونده‌های قضايی و هرگونه اتهام احتمالی با قوه قضائيه است. ما هم اعلام کرديم که مجلس چنين حقی ندارد. مجلس خيلی هنر بکند وظايف خودش را انجام بدهد و رسيدگی‌های قضايی را برای قوه قضائيه بگذارد.

* قبل از اينکه وکالت ايشان را بپذيريد، شناخت خاصی از ايشان داشتيد؟
- فکر نکنم قبل از رياست‌جمهوری آقای احمدی‌نژاد کسی شناخت چندانی نسبت به آقای مشايی داشت. شناخت من هم در حد بقيه بود و الان هم آشنايی خاصی با ايشان ندارم و اين شناخت در حد وکيل و موکل است.

* پس انتخاب شما به‌عنوان وکيل چگونه بود؟
- به‌صورت اتفاق خاصی نبوده است. اين انتخاب مربوط به آشنايی قبلی و شناخت پيشين نبود. بنده در مجموعه رياست‌جمهوری فعاليت می‌کردم و با معاونت حقوقی همکاری داشتم. همين همکاری دليل اين شد که پرونده‌های قضايی آقای مشايی به بنده ارجاع بشود تا از طرف آقای مشايی آنها را در مراجع قانونی رسيدگی کنم.

* آقای مشايی را چگونه شخصيتی ديديد؟
- خيلی از اين صحبت‌ها که در چند سال اخير عليه موکل من صورت می‌پذيرد، دروغ بوده و با اغراض خاص سياسی همراه بوده، تا زمزمه‌هايی از احتمال کانديداتوری رياست‌جمهوری ايشان شکل گرفت، اين تخريب‌ها شروع شد. من فکر می‌کنم ايشان مظلوم واقع شده‌اند. من کاری به اعتقادات ايشان ندارم و اعتقادات ايشان هم ربطی به بنده ندارد کمااينکه اعتقادات ديگران هم ربطی به سايرين ندارد اما با توجه به اينکه اصل آزادی بيان در قانون اساسی پذيرفته شده است، ايشان هم مثل سايرين اظهاراتی داشته‌اند. بحث ايشان در اين است که اگر اين اظهارات مشتمل بر عناوين مجرمانه‌ای است، به‌صورت قانونی و رسمی جواب بدهند و بگويند مثلا فلان مطلب را از طريق قانونی پيگيری می‌کنيم. به نحوی که احترام افراد حفظ بشود نه‌اينکه هر کسی هر اتهامی در هرجايی که دوست داشت به ديگران وارد کند. زمانی اتهام‌های زيادی به آقای مشايی وارد کرده‌اند و ايشان عکس‌العمل خاصی نشان نداده‌اند. به‌نحوی که هر حرفی با اين نيت بود که هر جرمی که صورت می‌پذيرد به ايشان منتسب می‌شد. به‌نظرم ايشان در حوزه رسيدگی به شکايت‌هايشان هم مظلوم واقع شده‌اند.

* جايی صحبتی کرده بوديد که اتهام تهديد آقای ارضی بازتاب امنيتی جهانی و داخلی دارد. واقعا اين حرف چنين بازتابی داشته است؟
- منظور اين بود که به هر حال کسی مثل حاج منصور ارضی که مداحی اهل بيت(ع) را انجام می‌دهند با جايگاه معنوی خاصی که بين مردم و دوستداران دارند، نبايد در بحث‌های اينچنينی ورود بکنند اما درکل مقصود و نيت من از بازتاب امنيتی اين بود که اين حرف‌ها نبايد به ذهن ديگران متبادر بشود و هرکس در جايگاه ايشان به خودش اجازه بدهد افراد را تهديد به قتل بکند. منظورم اين بود و نه‌اينکه حرف ايشان را به‌عنوان فتوا بخواهند عمل کنند. به‌نظرم همين بحث‌ها بازتاب امنيتی است و اجازه داده نشود که هر اتهامی به مسئولان زده شود.

* از نظر شخصی آقای مشايی را چطور شخصيتی توصيف می‌کنيد؟
- به نظر من مشايی از شخصيت‌هايی است که اگر کشف و درک نشود؛ يکی از فرصت‌ها از دست می‌رود و من فکر می‌کنم کسانی که آقای مشايی را برای تخريب انتخاب کردند، خوب می‌دانستند چه کسی را بکوبند. کسانی که ايشان را انتخاب کرده‌اند، فهم و هوش بالايی داشته‌اند و خوب فهميده‌اند چه کسی را بکوبند. مشايی از شخصيت‌هايی است که ما به آنها نياز داريم و چه از نظر اقتصادی و چه از نظر سياسی ايشان از شخصيت‌های بزرگ هستند.

* اگر واقعا ايشان در اين حد بزرگ و تاثيرگذار هستند، فکر می‌کنيد چرا اوضاع دولت به اين نقطه رسيده است؟
- خب ايشان واقعا تصميم‌گيرنده نيستند. خيلی‌ها اينجور القا می‌کنند که ايشان تمام تصميم‌های دولت را می‌گيرد اما من فکر می‌کنم بزرگ‌ترين دليل برای بروز اين شرايط، وجود نهادهای موازی در عرصه‌های مختلف با نهادهای ديگر دولت است که قدرت هم در آنها وجود دارد. رئيس‌جمهور می‌گويد صد درصد تصميمات را من نمی‌توانم بگيرم ولی تمام پاسخگويی با من است و گاهی پاسخ‌هايی از او می‌خواهيم که مربوط به عملکرد او نبوده است درحالی ‌که پاسخگويی با نهادهايی است که در برخی موارد تصميم گرفته‌اند ولی چندان به رسميت شناخته نشده‌اند و جوابگو هم نيستند. اين نهادها دخالت و تاثير و نفوذ بالايی دارند ولی زمانی که بحث پاسخگويی است، مسئوليتی ندارند که جوابگو باشند.


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 
Copyright: gooya.com 2016