گفتوگو نباشد، یا خشونت جای آن میآید یا فریبکاری، مصطفی ملکیانما فقط با گفتوگو میتوانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مسالهای از سه راه رفع میشود، یکی گفتوگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفتوگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را میگیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]
خواندنی ها و دیدنی ها
در همين زمينه
17 آبان» باراک اوباما برای بار دوم رییس جمهور آمریکا شد 16 آبان» آمریکا برای رقابت تنگاتنگ نهایی آماده میشود 2 آبان» ايران در کانون مناظره اوباما و رامنی 26 مهر» اقتصاد و اشتغال محور دومين مناظره انتخاباتی اوباما و رامنی 18 مهر» میت رامنی اوباما را به کوتاهی در برابر ایران متهم کرد
بخوانید!
9 بهمن » جزییات بیشتری از جلسه شورایعالی امنیت ملی برای بررسی دلایل درگذشت آیتالله هاشمی
9 بهمن » چه کسی دستور پلمپ دفاتر مشاوران آیتالله هاشمی رفسنجانی را صادر کرد؟
پرخواننده ترین ها
» دلیل کینه جویی های رهبری نسبت به خاتمی چیست؟
» 'دارندگان گرین کارت هم مشمول ممنوعیت سفر به آمریکا میشوند' » فرهادی بزودی تصمیماش را برای حضور در مراسم اسکار اعلام میکند » گیتار و آواز گلشیفته فراهانی همراه با رقص بهروز وثوقی » چگونگی انفجار ساختمان پلاسکو را بهتر بشناسیم » گزارشهایی از "دیپورت" مسافران ایرانی در فرودگاههای آمریکا پس از دستور ترامپ » مشاور رفسنجانی: عکس هاشمی را دستکاری کردهاند » تصویری: مانکن های پلاسکو! » تصویری: سرمای 35 درجه زیر صفر در مسکو! اوباما را ترجيح می دهيد يا رامنی؟ پاسخ کرباسچی، عبدی، زيباکلام و...اعتماد - باراک اوباما، يا ميت رامنی، چه کسی پيروز انتخابات امريکاست؟ اين پرسشی است که بيش از هر کشور ديگری در منطقه، در ايران بر سر زبانهاست. سرمايی که بيش از سه دهه بر روابط تهران- واشنگتن همراه بوده و جنگ لفظی گاه و بیگاه دوجانبه نيز نتوانسته اهميت اين پرسش را در افکار عمومی ايرانيان تقليل دهد. اما تفاوت اين انتخابات با انتخابات چهار سال پيش، تحريمهايی است که در دوره رياستجمهوری باراک اوباما عليه ايران اعمال شده و بيش از همه مردم ايران را تحت فشار قرار داده است. از سوی ديگر طرح موضوع مذاکره مستقيم ايران و امريکا در هفتههای اخير و گمانهزنیها درباره لغو تحريمها از اين طريق نيز اهميت نتيجه انتخابات امريکا را برای طرف ايرانی دوچندان کرده است. اما آيا سياست اوبامای دموکرات با رامنی جمهوريخواه در قبال ايران تفاوتی آشکار دارد؟ آنچه در تحليل کارشناسان غربی به چشم میخورد تندتر شدن سياست امريکا در قبال ايران در صورت روی کار آمدن ميت رامنی است. اما آيا اوباما خواهد توانست در صورت ورود دوباره به کاخ سفيد و با توجه به فرصت کوتاه باقی مانده تا انتخابات رياستجمهوری ايران، راهی برای مساله هستهيی جمهوری اسلامی بيابد. برخی صاحبنظران خارجی میگويند اگر رامنی پيروز انتخابات باشد موضوع مذاکره با ايران برای چند ماه به حال تعليق در میآيد، چرا که دستگاه سياست خارجی وی ناچار به بازبينی برخی سياستهاست. اما اين لزوما به معنی بهتر بودن اوباما نيست. او فرصت ۴ ساله رياستجمهوریاش را برای توافق با تهران از دست داده و در مقابل تحريمهايی را عليه ايران اعمال کرده است که بنا بر اذعان مقامات امريکايی در زمره سختترين تحريمهايی قرار دارد که تاکنون از سوی امريکا عليه کشوری ديگر اعمال شده است. آنچه در زير میخوانيد اظهارنظر برخی فعالان سياسی ايرانی در تحليل پيامد و نتيجه پيروزی اوباما يا رامنی برای ايران است.
غلامحسين کرباسچی بيشتر بستگی به رفتار و سياستورزی ايران دارد. هيچ فرقی بين جمهوريخواهان و دموکراتها نيست. فکر میکنم که منافع ملی امريکا بيش از هر چيزی برای رامنی و اوباما ارزش دارد. اگر منافع ملی امريکا در کلام و رفتار رامنی و اوباما نباشد کسی به اينها رای نمیدهد ولی برای اينکه از بين رامنی و اوباما چه کسی برای ايران بهتر است فکر میکنم اين به خود ما در داخل برمیگردد که چه سياستورزیای بايد در ايران داشته باشيم. اگر اين مساله را بررسی کنيم، میبينيم که هم از ناحيه دموکراتها ضربه خوردهايم و هم از جمهوريخواهان. در عين حال دورههايی که هر کدام از اين دو جناح در امريکا دولت داشتهاند شرايطی بوده است که بتوانند به نفع منافع ملیشان استفاده بکنند. معتقدم به صورت مطلق نمیتوان گفت که رامنی بهتر است يا اوباما. البته سياست دموکراتها در دنيا اجتناب از روشهای نظامی برای حل مسائل و رسيدن به منافع ملی امريکا است. در حالی که جمهوريخواهان مشهور به وابسته بودن به جناحهای جنگطلب هستند. تحولات کلی بينالمللی دموکراتها تنشهای کمتری را در دنيا سبب میشود اما به لحاظ منافع ملی ايران بستگی به سياستورزی خودمان دارد که اگر بتوانيم منافع ملی ايران را دنبال کنيم میتوانيم هم از جمهوريخواهان و هم از دموکراتها در راستای منافع ملی ايران استفاده کنيم. صادق زيباکلام معتقدم که در اساس برای ايران خيلی فرقی نمیکند که اوباما پيروز شود يا ميت رامنی. اما دست کم و در کوتاهمدت به نفع ايران خواهد بود که اوباما پيروز شود. به اين دليل که در جريان رقابتهای انتخاباتی آقای ميت رامنی انتقادهای بسياری به اوباما وارد میکرد مبنی بر اينکه آن مقداری که بايد و شايد به ايران سخت نگرفته و با ايران مماشات کردهايد و برای شما خيلی مهم نيست که ايران در حال دستيابی به سلاح هستهيی و تکنولوژی توليد سلاح هستهيی نزديک میشود. يعنی مواضع ميت رامنی خيلی نزديک به مواضع فعلی دولت اسراييل است. اگر ميت رامنی برنده شود در کوتاهمدت تلاش خواهد کرد که مقداری از آن انتقادهايی که به آقای اوباما در ايام انتخابات وارد کرده بود را تا حدودی وارد فاز اجرايی کند تا خودش مصداق آن انتقادها نشود. اين حرف به اين معناست که يا دست کم به سمت گزينه نظامی عليه ايران خواهد رفت يا اگر هم به سمت گزينه نظامی نرود فشارها را روی ايران خيلی سنگينتر خواهد کرد. رامنی اگر بازی را ببرد نشان خواهد داد که کشتیبان را سياستی ديگر آمده است و سياستهای مماشات و مدارای اوباما در قبال ايران را کنار خواهد زد. بنابراين به خير و صلاح ايران است که اوباما مجددا انتخاب شود. البته اوباما در پاسخ به انتقادات رامنی گفت که شما مقداری برای تبليغات انتخاباتی است که از سياستهای من انتقاد میکنيد. بنابراين اوباما اين سياستها را ادامه خواهد داد و سعی خواهد کرد که تحريمهای فعلی را ادامه دهد و بر ابعادش هم بيفزايد. کار ايران با دولت اوباما خيلی راحتتر از دولت محتمل ميت رامنی خواهد بود. به اين جهت که ميت رامنی سطح خواستههای امريکا از ايران را بالاتر خواهد برد و بدون ترديد مذاکره با جمهوريخواهان بسيار سختتر از مذاکره با دولت دموکراتها خواهد بود. عباس عبدی اگر بخواهم از زاويه منتقدان به داستان رياستجمهوری امريکا نگاه کنم، اوباما را ترجيح میدهم. به اين دليل که اوباما خيلی اوضاع را گلآلود و مانند جرج بوش برخورد نمیکند. اما منتقدان عادی و راديکال حکومتی رامنی را ترجيح میدهند. اينها در مجموع فکر میکنند که جمهوريخواهان بيشتر اهل مصالحه هستند و احتمالا در سياستهای منطقهيی هم متفاوتتر از دموکراتها برخورد میکنند. اما تحليل من اين است که تفاوت جمهوريخواهان و دموکراتها مربوط به مسائل داخلی امريکا و نه مسائل خارجی اين کشور است. معتقدم که ما نبايد خيلی به اين مسائل توجه کنيم و بيشتر بايد متوجه مسائل داخلی خودمان باشيم که چه کاری میتوانيم انجام بدهيم. اين هم از بدبختی ما است که بيش از نگاه به درون، توجهمان به خارج از ايران است که چه اتفاقی در حال رخ دادن است. محمد خوشچهره فضای داخلی ايران مسالهيی است که امريکايیها را ترغيب به برخورد با ايران يا مولفه بازدارنده از اين رفتار میکند. ما بيش از آنکه به انتخابات امريکا نگاه کنيم بايد به مسائل داخلی خودمان توجه داشته باشيم. آنهايی که به اوباما خوشبين هستند از اين مساله غافلند که اوباما پس از پيروزی بر ضريب تحريمها و فشارهای عليه ايران خواهد افزود. اما اگر ايران در موضع قدرت باشد ماجرا شکل ديگری خواهد داشت. عقلانيت هم مولفه اصلی قدرت است. اگر تصميمات داخلی ايران رنگ و بوی عقلانيت داشته باشد فرقی نمیکند که اوباما در کاخ سفيد بماند يا رامنی رييسجمهور شود چرا که تصميمات عقلانی عامل بازدارنده بسياری از رفتارهای خشن خواهد بود. ساختار قدرت در امريکا نشان میدهد که اهداف کلی امريکا، واحد است و اختلاف دموکراتها و جمهوريخواهان در تاکتيک است. دموکراتها سعی میکنند با پنبه سر ببرند و جمهوريخواهان با هياهو به دنبال تامين منافع ملی امريکا هستند. ما بيش از آنکه اميد داشته باشيم که اهداف امريکا با تغيير رييسجمهوری اين کشور تغيير کند بايد به ظرفيتهای داخلی و محيط ملی ايران توجه کنيم چرا که اقدامات امريکا متاثر از اين ظرفيتهای ايران است. ابوالقاسم رئوفيان فکر میکنم که سياستهای خصمانه امريکا چه با آمدن رامنی و چه با آمدن اوباما در مواجهه با ايران تغييری نمی کند و همچنان امريکا بر طبل سلطهگری خواهد کوبيد. اما به نظر میآيد که رامنی از اوباما در قبال ايران تندتر است. بر همين اساس اينکه کدام کانديدای امريکايی در اين کشور صاحب دولت شود برای ما فرقی نمیکند. با توجه به اينکه توليد سلاحهای کشتار جمعی در اختيار جمهوريخواهان است و آنها به دنبال توسعه سياست جنگطلبانه برای فروش تسليحات نظامی هستند در حالی که دموکراتها از روشهای ديگری به دنبال توسعه اقتصادی امريکا هستند. البته تحديد کردن ايران در دنيا از مهمترين اصول سياست خارجی امريکايیها است که به واقع فرقی هم نمیکند اوباما در کاخ سفيد بماند يا اينکه رامنی رييسجمهور شود. فکر میکنم دولت اوباما نسبت به دولت رامنی کمتر به سياستهای جنگطلبانه رويکرد دارد و سعی میکند به طريق ديگری اهدافش را در قبال ايران دنبال کند که همين میتواند يک امتياز ويژه برای دولت اوباما باشد. مصطفی کواکبيان اگرچه به تبع تغيير رييسجمهوری امريکا، سياست برخی کشورها دستخوش تغيير و تحولاتی میشود اما معتقدم که جمهوريخواهان بازی انتخابات را به دموکراتها خواهند باخت. برای ما هم خيلی فرق نمیکند که اوباما رای بياورد يا رامنی چرا که سياست خارجی امريکا در قبال ايران کاملا مشخص است. رامنی اگر با ادبيات راديکالی درباره ايران سخن گفت تلاش داشت تا حمايت صهيونيستها را بيش از پيش جلب کند که البته بخشی از آن تبليغاتی است. سياست خارجی امريکا دو نسخه دارد که در نهايت يک هدف کلی را دنبال میکند. اگر دموکراتها رای بياورند سياست تحريم و فشار اقتصادی ايران در صدر رفتارهای اين دولت قرار میگيرد و اگر جمهوريخواهان رای بياورند که هميشه سخن از جنگ و گزينه نظامی در ميان است. آنچه که مهم است اين نکته است که ما بايد هرچه سريعتر مشکلات درونی را حل کنيم که اگر اين اتفاق رخ ندهد فرقی نمیکند که دولت امريکا در اختيار چه کسی قرار خواهد گرفت. اما باز معتقدم که اگر اوباما رييسجمهور امريکا باقی بماند برای ما بهتر است. دولتدار شدن جمهوريخواهان، معادلات و مرزهای جهانی را تغيير میدهد که با توجه به شرايط ايران اين مساله خيلی به نفع ما نيست. سيدرضا اکرمی من بر اساس تجربه و برداشتی که از ۳۴ سال انقلاب دارم هيچ تغييری در انتخاب رييسجمهوری امريکا در قبال ايران نمیبينم. هيچ فرقی نمیکند که اوباما رييسجمهور باقی بماند يا اينکه رامنی رييسجمهور شود. به دليل اينکه امريکايیها بر اساس استراتژی واحد عمل میکنند و ماهيت اين استراتژی چيزی جز سلطه بر جهان و حذف رقبای جهانی امريکاست. امريکايیها بر اساس منافع ملی حرکت میکنند و جمهوريخواهان و دموکراتها تنها در اتخاذ تاکتيکها برای اجرای اين استراتژی واحد با يکديگر تفاوت دارند. بر همين اساس برای ايران فرقی نمیکند که چه دولتی در امريکا روی کار بيايد. مساله مهم اين است که رابطه ايران و امريکا در چه چارچوبی میتواند اتفاق بيفتد. اين اتفاق هم تنها با تغيير رفتار امريکايیها شدنی خواهد بود. امريکايیها هرگاه منافع و احترام ايران را به رسميت بشناسند يقينا قطع رابطه با امريکا توسط ايران پايان خواهد يافت. امريکايیها اگر منافع ايران را به رسميت بشناسند ما هم منافع امريکايیها را به رسميت خواهيم شناخت. مشکل ما در حال حاضر آقای احمدینژاد است که در تريبونهای داخلی میگويد فصل زورگويی قدرتهای جهانی مانند امريکا تمام شده است و در عمل به دنبال رابطه با امريکا میرود. حميدرضا ترقی اين نکته را بايد مورد توجه قرار دادکه هيات حاکمه امريکا مشخصکننده سياستهای دولت و رييسجمهور امريکا است. وضعيت اقتصادی و درگيریهای نظامی امريکا در کل دنيا اجازه توسعه فعاليتهای جنگطلبانه بيش از اين به امريکا نمیدهد لذا بهطور طبيعی خواست هيات حاکمه امريکا بر اين است که باز هم سياستهای دموکراتها در امريکا حاکم باشد و اين سياستها دنبال شود. بر همين اساس احتمال اينکه رامنی در انتخابات پيروز شود، بسيار کم است. سياستی هم که دولت اوباما در قبال ايران پيش گرفته است در هيات حاکمه امريکا موافقان بسياری دارد و ترجيح آنان تداوم همين سياستهاست تا سياست فشار اقتصادی و جنگ نرم برای مقابله با ايران دنبال شود. با اين شرايط بعيد است که استراتژی امريکا در قبال ايران تغييری پيدا کند. ما هم نمیتوانيم از ميان کانديدای جمهوريخواهان و دموکراتها يکی را انتخاب کنيم و بگوييم که کدام يک برای ايران بهتر است که رييسجمهور شود. از نگاه ما اوباما، بد است و رامنی، بدتر. Copyright: gooya.com 2016
|