پنجشنبه 12 بهمن 1391   صفحه اول | درباره ما | گویا

گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

مرضيه، شهروندی شجاع و مادری از خود گذشته، مجيد محمدی

فاطمه ساغرچی
تصويری که از مرضيه (فاطمه) ساغرچی در ذهن من حک شده زنی است شجاع و مستقل که هميشه روی پای خودش ايستاده و هيچ چيز نتوانسته وی را به زانو در آورد. مرضيه در هر جای ديگر دنيا بود امروز در رأس سازمان و نهادی بود با ده‌ها همکار، سازمانی غيرانتفاعی و خدماتی، نهادی رسانه‌ای، مؤسسه‌ای فرهنگی يا نهادی مدنی. او نبايد الان در زندان می‌بود و هزاران مداح و قصاب در راس امور اجرايی و قضايی و قانون‌گزاری کشور

تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 


ويژه خبرنامه گويا

نام مرضيه‌ (فاطمه) ساغرچی نيز در ميان خيل روزنامه نگارانی است که اخيرا وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی با اتهامات واهی و خنده دار مثل "خدمت به دولت فرانسه" يا ارتباط با بی بی سی فارسی" بازداشت کرده است (با اين اتهام بايد همه‌ی شهروندان فرانسوی و ميليون‌ها رجوع کننده به سايت‌ها و شبکه‌های راديويی و تلويزيونی بی بی سی را بازداشت کرد). من بسياری از روزنامه نگاران بازداشت شده را شخصا نمی شناسم (چون از نسل جوان روزنامه نگاران هستند و برخی از آنها پس از خروج من از کشور در سال ۲۰۰۰ به اين حرفه روی آورده‌اند) اما با توجه به شناختی که از مرضيه دارم تلاش می کنم توضيح دهم که چرا اين روزنامه نگاران بازداشت می شوند.

زن ستيزی حکومت ولايی
خاطرات دو دهه از زندگی من مملو است از مرضيه (فاطمه‌ی ساغرچی) و دو دخترش که آنها را همانند دختر خودم دوست دارم. اولين بار در آسانسور مجموعه‌ی آپارتمانی مرضيه بود که با همسرم دوم‌ام پيش از ازدواج نرد عشق باختم. بسياری از اوقات وقتی می خواستم با کسی درد دل کنم به سراغ او می رفتم و سفره‌ی خانه‌ی وی هميشه برای مهمانان ناخوانده گشاده بود. من به مرضيه هميشه به صورت خواهر پنجم خود نگاه کرده و نگاه خواهم کرد خواهری از شهر ابوعلی سينا و باباطاهر، خواهری از جنس ميليون‌ها زن ايرانی که تحت حکومت تبعيض زندگی می کنند.

تصويری که از مرضيه در ذهن من حک شده زنی است شجاع و مستقل که هميشه روی پای خودش ايستاده و هيچ چيز نتوانسته وی را به زانو در آورد. او به خاطر حفظ زندگی زناشويی از ادامه‌ی تحصيل در دانشگاه منصرف شد اما يک دهه بعد پس از آن که همسرش وی را ترک کرد دوباره به دانشگاه بازگشت و تحصيلاتش را به اتمام رساند. چنين زنانی در ايران نه تنها قربانی قوانين زن ستيز حکومت و مرد سالاری جامعه هستند (در زمان جدايی از همسر، چگونگی تامين فرزندان و حمايت معنوی شوهر سابق از کودکان خود، تقسيم ميرات والدين، حضانت، کسب شغل و دسترسی به موقعيت‌های شغلی) بلکه مقطعی و جايی در زندگی خود شکار حکومت زن ستيز جمهوری اسلامی می شوند، چه در خيابان و چه در محل کار. اگر زنانی مثل مرضيه بازداشت نشوند بايد تعجب کرد.

دانشجوی کشاورزی
سابقه‌ی آشنايی من و مرضيه به سال‌های دانشگاه شيراز باز می گردد و فعاليت در سازمان دانشجويان مسلمان. مرضيه دانشجوی دانشکده ی کشاورزی بود (او زمانی اين رشته را انتخاب کرده بود که اين رشته ها همچنان مردانه بود) و من دانشجوی دانشکده‌ی مهندسی و تنها در جلسات عمومی امکان ديدار گذرا با يکديگر را داشتيم. وقتی او با يکی از دوستان ازدواج کرد طبعا ارتباط ما بيشتر شد. اما پس از تعطيلی دانشگاه مرضيه و شوهرش به تهران رفتند و من ابتدا به قم رفته و پس از بازگشايی دانشگاه به شيراز برگشتم. ارتباط ما وقتی بيشتر شد که من به تهران برگشتم. زندگی مطبوعاتی و علائق مشترک ما را دوباره به هم نزديک کرده بود. در ايام جشنواره‌ی سينمايی هر ساله حتما او را در سينماها می ديدم.

پس از جدايی
در دورانی که همسر مرضيه او و دو دخترش را رها کرد او علی رغم مشکلات مالی و عاطفی با استواری دو دخترش را با سربلندی و پشتکار بزرگ کرد و هر دو را به دانشگاه فرستاد. مرضيه در اين دوران هم در کتابخانه‌ی مرکز تحقيقات استراتژيک کار می کرد، هم کارهای خانه را انجام می داد و هم به درس و مشق دو دخترش در جامعه‌ای که برای زنان و دختران بسيار پر مخاطره است می پرداخت. او درعين حال تحولات سياسی را با اشتياق دنبال می کرد و ارتباط خود را با حلقات سياسی حفظ کرده بود. جدايی از همسری که در متن تحولات سياسی قرار داشت نتوانست مرضيه را از علائق سياسی‌اش جدا کند. او بر خلاف بسياری از زنانی که در ذيل همسرشان سياسی هستند (تا وقتی که همسران آنها پست و مقام دارند صدايی ازشان شنيده نمی شود و تا شوهرشان بازداشت می شود به فعال سياسی بدل می شوند) يا علائق سياسی همسرشان را دنبال می کنند فردی مستقل بود.

پس از سال ۱۳۶۸ که من ديگر فردی مذهبی نبودم و حتی در محدوده‌ی خصوصی نيز دينداری را تنها عادتی بدون معنا بخشی به "زندگی خودم" می ديدم- و اين را به همه‌ی دوستان و آشنايان نيز در همان زمان اعلام کرده بودم- ارتباط من و خانواده‌ام با مرضيه و دخترانش حفظ شد با آن که وی همچنان فردی مذهبی بود. ما اختلاف عقيده مان را داشتيم و نيز دوستی تحکيم شده‌ی پس از دانشگاه شيراز را. اتفاقا يکی از عواملی که باعث شد ارتباط من و مرضيه تداوم يابد احترامی بود که من برای وی پس از جدايی از همسرش قائل بودم.

عشق به سياست و فرهنگ
مرضيه در دوران رياست جمهوری رفسنجانی و خاتمی با توجه به ارتباطات سياسی‌ای که داشت می توانست در همان حوزه‌ی کشاورزی به سراغ زندگی عادی‌اش برود. اما علاقه‌ی وی به سياست و فرهنگ وی را با درآمدی ناچيز به گوشه‌ی کتابخانه‌ی مرکز تحقيقات استراتژيک پرتاب کرد. هر زمان که به مرکز سری می زدم تا دوستانی مثل سعيد حجاريان را ببينم حتما به کتابخانه نيز می رفتم تا مرضيه را ببينم. او اگر به دادن خدمات به مراجعان مشغول نبود با حرص و ولع تحولات سياسی را دنبال می کرد. بسياری از زنان ايرانی همانند مرضيه در سه دهه‌ی اخير به خوبی تحولات را دنبال کرده و می دانند در جامعه شان چه می گذرد اما متاسفانه نمی توانند صدايی داشته باشند و بايد در موسسات دولتی يا در ذيل اين جناح و آن جناح قرار گيرند تا گوشه‌ای از صدايشان شنيده شود.

سلب فرصت رشد
اگر نظام تبعيض آميز جمهوری اسلامی و رانت‌های دولتی نبود مرضيه بايد خود نشريه‌ی مستقل‌اش را می داشت ودر سايت جماران برای دفتر نشر آثار خمينی کار نمی کرد. مرضيه در هر جای ديگر دنيا بود امروز در راس سازمان و نهادی بود با دهها همکار، سازمانی غير انتفاعی و خدماتی، نهادی رسانه‌ای، موسسه‌ای فرهنگی يا نهادی مدنی. او نبايد الان در زندان می بود و هزاران مداح و قصاب در راس امور اجرايی و قضايی و قانونگزاری کشور.

گربه های چاق سپاه و اطلاعات نه تنها درآمد ملی کشور را به تاراج می برند فرصت رشد را از زنان و مردان مستقل و با پشتکار سلب می کنند و در نهايت هنگامی که حتی حضور فردی آنها را نمی توانند تحمل کنند آنها را به گوشه‌ی زندان می اندازند و خانواده و دوستانشان را در غم و محنت فرو می برند.

مجيد محمدی


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 
Copyright: gooya.com 2016