گفتوگو نباشد، یا خشونت جای آن میآید یا فریبکاری، مصطفی ملکیانما فقط با گفتوگو میتوانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مسالهای از سه راه رفع میشود، یکی گفتوگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفتوگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را میگیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]
پرخواننده ترین ها
» دلیل کینه جویی های رهبری نسبت به خاتمی چیست؟
» 'دارندگان گرین کارت هم مشمول ممنوعیت سفر به آمریکا میشوند' » فرهادی بزودی تصمیماش را برای حضور در مراسم اسکار اعلام میکند » گیتار و آواز گلشیفته فراهانی همراه با رقص بهروز وثوقی » چگونگی انفجار ساختمان پلاسکو را بهتر بشناسیم » گزارشهایی از "دیپورت" مسافران ایرانی در فرودگاههای آمریکا پس از دستور ترامپ » مشاور رفسنجانی: عکس هاشمی را دستکاری کردهاند » تصویری: مانکن های پلاسکو! » تصویری: سرمای 35 درجه زیر صفر در مسکو! ادارات اطلاعات: ایرانیان! با بهائیان معاشرت نکنید! حامد صبوریدر ١۲/١١/١٣٩٣ در رسانه ها آمده است در شهر رشت «وزارت اطلاعات افراد مسلمانی که به نوعی با شهروندان بهایی ارتباط دارند را به تناوب احضار کرده و مورد بازجویی قرار میدهند. این بازجوییها ۵ تا ۷ ساعت به طول میانجامد و تا امروز ۳۵ جلسه بازجویی در مورد ۲۰ نفر برگزار شده. این روند از ۲۶ آبان شروع شده و آخرین مورد آن امروز [شنبه] بوده است و باز همین امروز دو نفر دیگر را برای هفته آینده احضار کردهاند... افراد احضار شده مورد توهین و تحقیر و تهدید قرار میگیرند و به ایشان گفته میشود حق ندارند با بهاییان معاشرت و معاملهای داشته باشند. افرادی که بازجویی شدهاند بین ۲۰ تا ۶۴ سال سن داشته و تنها به دلیل داشتن ارتباط با یکی، دو خانواده بهایی تحت این فشارها قرار گرفتهاند.» (١) در حقیقت این قبیل اقدامات از طرف ادارات اطلاعات جمهوری اسلامی ایران تازگی ندارد و سال هاست که در شهرهای مختلف بعضی هم میهنان مسلمان که دوست یا فامیل یا همکار یا همسایه یا همکلاسی یا شاگرد یا معلم خصوصی یا کارگر و کارمند یا کارفرمای بهائی دارند احضار شده و می شوند. به این هم میهنان مسلمان گفته می شود با بهائیان قطع رابطه کنند و اگر نکنند ایشان را تهدید می کنند که مشکلاتی برای خود ایشان از نظر کاری و استخدامی و یا برای فرزندانشان مشکلاتی از قبیل محرومیّت از تحصیل و کار ایجاد خواهند کرد. علت اصلی این قبیل اقدامات اطلاعات که به موازات ستم های گوناگون بر بهائیان ایران صورت می گیرد، یکی ایجاد محدودیت های مضاعف اجتماعی- علمی- اقتصادی برای بهائیان است، و یکی هم به زعم ایشان جلوگیری از گمراه شدن مسلمانان ایران در اثر تماس با بهائیان! اطلاعات برای توجیه مسلمانان احضار شده فهرستی از شبهات و اکاذیب و تهمت ها و افترائات ناروایی را که دهه هاست در کتب و نشریات و سایت های ضد بهائی علیه دیانت بهائی و بهائیان تکرار مکررات شده، ارائه می کند و می گوید ایشان ضد اسلام و مسلمین و از عوامل صهیونیسم و غرب و دارای فساد اخلاقی هستند و باعث گمراهی و تباهی و فساد جوانان و خانواده های مسلمان و ویرانی ایران خواهند شد! امّا واقعیت های جامعۀ ستمدیدۀ ایران نشان می دهد به علت ازدیاد مشکلات متنوع سیاسی- اجتماعی- اقتصادی- بهداشتی و سلامت، مردم ایران چنان نسبت به مدیران بزرگ و کوچک مملکت، که متأسفانه در فضائی از فساد و دروغ و ریا که خود ساخته اند گرفتار شده اند، روز به روز بیشتر احساس یأس و بی اعتمادی می کنند که دیگر گوششان زیاد به این اکاذیب علیه بهائیان بدهکار نیست. جوّ بی اخلاقی و نامسلمانی و ضد انسانی موجود چنان است که هم میهنان عزیز دیگر بسیاری حرف ها و ادعاهای مسؤولین را باور ندارند. این واقعیت یکی از علل تشدید این قبیل اقدامات اطلاعات در احضار و فشار بر دوستان مسلمان بهائیان است. علت دیگر این تشدید آن است که بهائیان علیرغم ستم های ٣٦ ساله ای که مداوماً بر ایشان وارد شده و می شود، نه تنها از بین نرفته اند بلکه استقامت ورزیده اند و از اصول و وظایف اساسی ایمانی خود همچون تمسک به صداقت و امانت و دوستی و خدمت و همیاری و همزیستی محبت آمیز در ارتباطشان با ملت شریف ایران و نیز حتی در ارتباط با خود حکومتی که ایشان را از اکثر حقوق انسانی شان محروم کرده، دست برنداشته و نخواهند داشت. حقیقتاً چگونه می توان از «تعالیمی از قبیل حرمت کرامت انسانی، یگانگی و برابری نوع بشر از هر قوم و قبیله و نژاد و عقیده، تساوی زن و مرد، رهایی از تعصّبات، پایبندی به یادگیری و کسب علم و دانش، مهار آتش حرص و طمع، ترویج اقتصادی عاری از ثروت مفرط و فقر فاحش، و تعامل بین خرد و ایمان.» دست برداشت؟! (۲) ای کاش مسؤولین محترم جمهوری اسلامی ایران و از جمله وزارت اطلاعات در این تعالیم منصفانه و بدون تعصّبات مذهبی می اندیشیدند تا دریابند بهائیان به عنوان شهروندان و هم میهنانشان نه تنها فاسد و مضرّ به حال ایران و ایرانی و اسلام و مسلمان نیستند، بلکه می توانند در کنار سایر هموطنان عزیز، برای رسیدن ایران به رفاه حقیقی بکوشند. برای اطمینان خاطر مسؤولین محترم باید عرض نماید بهائیان برای نهاد حکومت احترام خاصّ قائلند. مرکز جهانی بهائی، بیت العدل اعظم، در این خصوص در پیامی مورّخ ۲٨ فوریه ۲٠۰٥ چنین فرموده اند: «حکومت، به عنوان سیستمی برای تداوم رفاه و ترقی منظم جامعه بشری، به مهر تأیید الهی مزیّن است. تأکید بر ضرورت همیشگی حکومت از جمله ویژگی های بارز آئین بهائی است. حضرت بهاءالله اهمیّت حکومت را در کتاب مستطاب اقدس و تعدادی از الواح معروف خود، صریحاً تأکید فرموده اند. آن حضرت با بیان "فی الحقیقه زمام حفظ و راحت و اطمینان در ظاهر در قبضۀ اقتدار حکومت است" شکی به جا نمی گذارند که "حق چنین خواسته و چنین مقدّر فرموده...". در مقام دیگر می فرمایند: "... آنچه امروز لازم است اطاعت حکومت..." است.» حکومت جمهوری اسلامی ایران نیز از این تعریف و توصیف خارج نیست. امّا امری که مهم است آن که هر حکومتی در این جهان پرانقلاب، چقدر به مقام و قدر والای خود واقف و عامل است. در ادامۀ همان بیان فوق در این خصوص چنین آمده است: «ولی ضامن موفقیّت یک دولت، از یک سو عدالتی است که در خدمت به مردم اعمال می کند و از سوی دیگر، وفاداری و تبعیتی است که مردم به آن حکومت نشان می دهند. حضرت عبدالبهاء در توضیح دوجانبه بودن حقوقی که در این جا به آن اشاره شده است، می فرمایند "حکومت رعیتْ پرور، واجبُ الاطاعتست و اطاعتش موجب قربت عدل الهی".» (٣) به این ترتیب آیا شایسته نیست حکومت محترم برای دستیابی به این حقوق «دوجانبه»، بجای منع معاشرت و ارتباط مسلمانان و بهائیان و بطور کلی بجای جدائی انداختن میان آحاد ملت شریف ایران از هر دین و آئین و رنگ و قوم و نژاد و زبان، به فکر ایجاد اتحاد و وحدت میان همۀ ایرانیان عزیز باشد؟ و به تبع آن در مقیاسی وسیع تر، آیا آمیخته شدن چون شهد و شیر کلّ ملت و حکومت با هم، موجب رفاه و سربلندی ایران و ایرانی است، یا جدائی و اختلاف و تعصّبات خانمان برانداز؟! قضاوت با اهل انصاف و تدبیر از اجزاء حکومت محترم و آحاد ملت شریف ایران است. حامد صبوری Copyright: gooya.com 2016
|