چهارشنبه 14 مرداد 1394   صفحه اول | درباره ما | گویا

گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


پرخواننده ترین ها

برای حفظ نظام در تسليم‌نامه، ايران را تحت قيمومت در آورده‌اند (بخش اول)، ژاله وفا

ژاله وفا
اين توافق‌نامه به صراحت ناقض صريح استقلال ايران است. ممنوعيت سخن گفتن و نقد نوشتن درباره تسليم‌نامه وين خود بزرگترين دليل بر اين نقض است. اين تسليم‌نامه حکم يک قرارداد استعماری منتهی در قرن ۲۱ را دارد! نظام ولايت فقيه با فراهم آوردن زمينه محتوای اين مذاکره و در انتها پذيرش آن، ايران را تحت قيمومت آمريکا و ساير قدرت‌های جهانی در آورده است

تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 


بدنبال نشر مقاله اينجانب چند روز قبل از امضای توافق نامه وين ؛ تحت عنوان "نقش آقای ظريف کجا و نقش ظريف ما مردم کجا؟! " و بعد از توافق وين ،چند تنی از دانشجويان درون کشور با ارسال نامه ای ، ۱۴ سوال در رابطه با مساله هسته ای و متن توافق نامه و مضرات اين توافق نامه و خطرات و عواقب آن برای نگارنده ارسال کرده اند. که پاسخ درخورو دقيق به همه آنها نيازمند نگارش چند مقاله است. متن نامه اين دانشجويان عزيز(با حذف نام و نام دانشگاه ) بدين شرح است .

خانم وفای گرامی - با درود فراوان به شما بانوی ايرانی و گرامی. من م. ش دانشجوی رشته اقتصاد انرژی دانشگاه...هستم و مقالات و تحليلهای اقتصادی شما راهميشه مطالعه می نمايم .همواره در نگارش و ديدگاه شما نوعی صداقت آميخته با مسئوليت ديده ام که بسيار اعتماد من را جلب نمود ه است .اخيرا مقاله شما تحت عنوان" نقش اقای شريف کجا و نقش ظريف ما مردم کجا ؟"توجه من را جلب کرد .خصوصا که جنبه سياسی داشت .ديدم که در نگاه سياسی همچون زمينه اقتصادی بسيار متبحريد و وجدان من را برانگيخت. بعد از مطالعه آن به گروهی از دوستان دانشجوی خود نيز توصيه کردم انرا مطالعه نمايند. البته بعد از آن و در اين فاصله انجام توافق وين و صدور قطعنامه شورای امنيت بين ما بحثی نيز در گرفت وهمگی روی اين تذکر شما که نسل جوان بايد خاصيت چون و چرايی را از دست ندهد و نمی تواند با بی تفاوتی و چشم بسته نسبت به امروز و آينده خود و آتچه در وطنش می گذرد نگاه کند ، توافق داشتيم . اين حس که ما نسبت به خود و سرنوشت نسل خود و نسل بعد از خود نيز مسئوليم ما را برآن داشت که با نگاه منتقد به صحبتهای آقايان روحانی و ظريف و متن برجام و قطعنامه شورای امنيت نگاه کنيم. البته دانش زبان انگليسی ما برای درک متن حقوقی برجام کفايت نميکرد وبه متن ترجمه وزارت امور خارجه رجوع کرده ايم که بعد نيزخوانديم که در مجلس نيز به ترجمه غلط واشتباهات و ابهامات متعدد ان اعتراض شده است . حاصل آن مطالعه بحث بين جمع ما طرح چندين و چند سوال شد که قرار شد آن را با شما که دسترسی به اطلاعات بيشتری داريد و دارای بينش سياسی هستيد قرار دهيم.تا باصداقت نه تنها به ما پاسخ گوييد بلکه ساير جوانان را نيز روشن سازيد.بسياری در اين نسل تشنه دانستن حقيقتند و بهت از ميزان خسارت مساله هسته ای در ميان دانشجويان بسيار زياد است .
در ضمن يک تن از دوستانم سخت طرفدارآقای ظريف است و بعلت اصرار خود وی ۲سوال او را نيز عينا در اختيار شما قرار ميدهيم و از لحن تند آن از قبل از شما پوزش ميطلبم . البته شما مختاريد پاسخ دهيد با خير.
سپاسگزار می شويم که به سوالات ما که پيوست است پاسخ گوييد.ارداتمند م.ش


سوال ۱/ توافق وين انجام شد وقطعنامه شورای امنيت را نيز همراه با برجام ايران پذيرفت ولی در حال حاضر جو سانسوری در ايران حاکم است تا کسی نسبت به محتوای اين دو متن خبر دار نشود که در سوالات بعدی اين وضع را شرح ميدهيم. قبل ازاينکه از شما درخواست کنيم به محتوای متن برجام بپردازيد ؛ از ديد شما توافق نامه وين و متن برجام و قطعنامه اخير شورای امنيت چه ويژه گی ها ی سياسی دارد و حاکميت ايران از آن چه بهره ای می برد؟ ايا تعهدات مندرج در برجام برای ما مردم تعهد آور است؟

پاسخ سوال ۱: از ديد اينجانب

۱/ اين توافق نامه بصراحت ناقض صريح استقلال ايران است .ممنوعيت سخن گفتن و نقد نوشتن درباره تسليم نامه وين خود بزرگترين دليل بر اين نقض است.

۲/اين تسليم نامه حکم يک قرارداد استعماری منتهی در قرن ۲۱ را دارد !

۳/نظام ولايت فقيه با فراهم آوردن زمينه محتوای اين مذاکره و در انتها پذيرش آن ،ايران را تحت قيمومت امريکا و ساير قدرتهای جهانی در آورده است !
۴/اين تسليم نامه از هر دو سوی مذاکره کنندگان به قصد و نيت متعين کردن آينده ايران وشکستن مقاومت مردم ايران در همه ابعاد اقتصادی ، سباسی و نظامی نگاشته شده است. اين امر را در پاسخ به سوالات بعدی با مراجعه به متن برجام معلوم می گردانم.

۵/ اين توافق نامه سند تسليم کردن ايران در برابر خريد تضمين بقای نظام ولايت فقيه است.

۶/ متن اين توافق نامه سند تسليم کردن ايران وخيانت به حقوق ملی در قبال دريافت ما به ازايی چون چشم پوشی از طرح براندازی رژيم جمهوری اسلامی توسط قدرتهای خارجی طرف مذاکره می باشد واز اين لحاظ نيز هم جنس و هم سنخ قرار داد ترکمن چای است واز آنجا که قدرت فی نفسه مذبذب و عهد ناشناس است ؛ سرنوشت قذافی نمونه ای روشن بر کوتاه مدت بودن عمر چنين تضميهايی توسط قدرتهای خارجی است.

۷/نفس اين قرارداد ،هم امنيت سياسی و نظامی وهم برخلاف تبليغات دولت روحانی امنيت اقتصادی ايران را شديدا بخطر می اندازد .چرا که قدرتهای خارجی طرف توافق با مکانيسم ماشه و نگاه داشتن شمشير داموکلس خطر هر روزه بازگشت تحريمها ، زمينه و امکان توليد محور شدن اقتصاد ايران و قوت گرفتن بنيه توليد ايران را سلب می کنند و حتی به گفته اوباما در کنفرانس تلفنی ۳۰جولای ۲۰۱۵: "ايران تحت شديدترين بازرسی‌ها در تاريخ خواهد بود.وحتی با رفع تحريم‌ها، انها برای رسيدن به جايی که اگر تحريم‌ها اصلا نبود می‌رسيدند، ۲۰ تا ۲۲ سال زمان می‌خواهند."

۸/متن تسليم نامه وين زمينه ادامه خسارات مالی بحران هسته ای را بدنبال دارد. آنهم بعلت هزينه دار بودن نگاهداری اسکلتی بی مصرف و فرسوده ازتاسيسات هسته ای همچون هزينه هايی که بابت نگاه داری ۵۶۰۰سانتريفور نا کارآمد نسل اول ايجاد ميشوند ونيز هزينه اقدامات محو و اسقاط تأسيسات هسته ای از قبيل قلب راکتور اراک و حذف دو سوم سانتريفيوژها و زيرساختهای مربوطه ... و به اقرار آقای صالحی عضو هيات مذاکره کننده منصوب خامنه ای و دولت روحانی در گزارش به مجلس نظام :"هنگام خاموش کردن سانتريفيوژها با ۵۰ درصد خرابی مواجه می شويم و ۳۰ درصد آنها هنگام جابجايی از بين خواهند رفت. " يعنی در مجموع ۸۰ در صد سانتريفيوژ ها از بين می روند و همه خسارتها ی دو جانبه (يک بار بابت ابتياع انها انهم چند برابر گرانتر از قيمت خريد و يک بار بابت اسقاط آنها طبق تعهد برجام ) نيز بپای ملت ايران نوشته می شوند.

۹/ متن تسليم نامه بخوبی روشن می سازد که رابطه قوای بر قرار شده بين قدرتهای خارجی و جمهوری اسلامی رابطه ای يک طرفه بوده که در آن قدرتهای خارجی آمر و جمهوری اسلامی مامور بوده اند.وحتی بر اساس مفاد توافق نامه ،طرف ايران حق اعتراض به گزارشهای بازرسان اين قدرتها و نيز آژانس را نداشته و مکانيزم بازگشت تحريمها هم در صورت اعتراض و ادعاهای قدرتهای طر ف مذاکره وهم در صورت اعتراض ازطرف ايران صورت می گيرد! يعنی در هردو حالت ايران بازنده است!

۱۰/ تحريم تسليحاتی ايران با توجه به وضعيت منطقه و اتحاد اسرائيل و عربستان و ترکيه و... امنيت وطن و مردم را به خطر مياندازد. و در بندهايی از برجام و قطعنامه شورای امنيت ملی امکان بهانه برای برگزيدن گزينه نظامی عليه ايران را فراهم آورده اند. در واقع قدرتهای خارجی با اين تسليم نامه برای مردم ايران مدار بسته بد و بدتری درست کرده اند تا افق هر نوع گشاايش سياسی و اقتصادی و ... را بر روی مردم ايران ببندد.
د رواقع بد که همان تهديد نظامی( توسط خود امريکاو اسرائيل و رژيم سعودی ) بعلاوه تحريم تسليحاتی و بی دفاع بودن کشور در مقابل تهاجم و حمله نظامی است ،بر جا می مانند.
و بدتر نيز که نظام ولايت فقيه است ،بر جا ميماند.

۱۱/ هم متن برجام و هم قطعنامه ۲۲۳۱ مصوب شورای امنيت ملی سازمان ملل ،در بند بند خود ايران را درحلقه مهار امريکا و ساير قدرتهای جهانی در اوده اند و وطن ما را به کشوری کنترل شده انهم برای مدتهای طولانی و فراتر از ۲۵ سال بدل کرده اند.


سوال ۲/ از ديد شما متن برجام چه ساختاری دارد و چه تعهداتی برای ايران ببار می آورد؟

پاسخ سوال ۲: برجام (برنامه جامع اقدام مشترک ) شامل يک مقدمه و متن اصلی و ۵ ضميمه است.متن انگليسی آن شامل ۱۵۹ صفحه است. جمهوری اسلامی در متن مقدمه تکاليف ۱۸ گانه ای را پذيرفته است.
ودر ضميمه ها نيز تعهدات ديگری را بعهده گرفته است که در مجموع برجام شامل بيش از۱۰۵ محدوديت و تعهد از طرف ايران است. موضوع ضميمه ها بشرح ذيلند:
ضميمه ۱ تعهدات ۸۵ گانه را در بر ميگيرد.
ضميمه۲به حال تعليق در آمدن تحريمها تا ۸ سال و امکان لغو انها بعد از ۸ سال را گزارش ميدهد که تا ۱۰ سال قابل تمديد هستند و به زعم خانم وندی شرمن تا ۱۵ سال قابل تمديد می باشند.
ضميمه ۳-همکارها و نظارتهای اتمی
ضميمه ۴/کميسيون ويژه
ضميمه ۵ زمان بندی اجرای توافق نامه

تکاليف۱۹ گانه ايران از قرار زيرند:

۱/ جمهوری اسلامی هرگز بمب اتمی نمی سازد و بدست نميآورد.
۲/به مدت ۸ سال جمهوری اسلامی حق توسعه تجهيزات غنی سازی را ندارد.
۳/ تا ۱۰ سال جمهوری اسلامی حق نداردبر سانتريفيوژهای نسل اول بی افزايد.
۴/به مدت ۱۰ سال ايران حق ندارد اورانيوم راغنی کند و انبار کند . بعد از ۸.۵ سال ميتواند برخی سانتريفيوژ های جديد را بی افزايد.
۵/به مدت ۸ سال حق ندارد سانتريفيوژ بسازد .بعد از ان ميتواند سانتريفيوژ های نوع جديد را به ترتيبی که در ضميمه ۱ امده است بسازد.
۶/به مدت ۱۵ سال ايران حق ندارد اورانيوم را بيشتر از ۳.۶۷ درصد غنی کند.
۷/فردو را بايد به يک مرکز تحقيقاتی بدل کند.
۸/به مدت ۱۵ سال نميتواند بيشتر از ۳۰۰ کيلوگرم اورانيوم ۳,۶۷ درجه داشته باشد.
۹/کارخانه اب سنگين اراک را بايد به نحوی تغيير دهد که ديگر پلوتونيوم توليد نکند.
۱۰/در آينده نيز ايران تنها می تواند تاسيسات توليد آب سبک بسازد.
۱۱/تا ۱۵ سال ايران حق ندارد کارخانه آب سنگين ديگری بسازد.
۱۲/اورانيوم غنی شده موجود را بايستی به يک کشور ثالث انتقال دهد.
۱۳/به مدت ۱۵ سال ايران حق ندارد تاسيسات جديد توليد سوخت اتمی بسازد.
۱۴/مجلس ايران بايد پروتکل الحاقی را تصويب کند .( در اين بند برای مجلس نظام تعيين تکليف شده است و اقای ظريف و تيم مذاکره کننده با امضای برجام در واقع برپيوستن به پرو تکل الحاقی مهر تاييد زده اند !)
۱۵/ ايران بايستی فعاليتهای اتمی گذشته و حال خود را شفاف سازی کند و آژانس مامور اين کار است.
۱۶/ آژانس در مورد غنی سازی اورانيوم بمدت ۲۵ سال و در باب سانتريفيوژ ها به مدت ۲۰ سال و خريد تجهيزات و قطعات بمدت ۱۵ سال ، بر ايران نظارت خواهد داشت.
۱۷/ برابرضميمه ۱ ايران حق ندارد اورانيوم غنی کند. حتی در حدود ۳.۶۷ درجه يعنی در حدی که بتواند بکار توليد ماده منفجره اتمی بيايد.
۱۸/ ايران موظف به همکاری با شورای امنيت در اجرای توافق است
۱۹ و بالاخره تحريم اسلحه های متعارف بمدت ۵ سال و موشک بمدت ۸ سال

مجازات هايی که در ضمائم آمده اند بشرح ذيلند:

۱/ لغو قطعنامه ها بترتيبی که در ضميمه ۱ مقرر است
۲/اتحاديه اروپا به تحريمهای نفتی و مالی و اقتصادی پايان می بخشد . بعد از تصديق آژانس. بنا بر ضميمه ۲ تحريمها شمرده شده اند.
۳/اتحاديه اروپا ۸ سال بعد از آغاز مرجله اجرا و يا بعد از گزارش آژانس مبنی بر اجرای کامل توافق توسط ايران تحريمها را لغو ميکند.
۴/ امريکا نيز بر همين اساس تحريمها را ابتدا تعليق و بعد از ۸ سال لغو مينمايد.در جدولهای متعدد فهرست تحريم اشخاص و شرکتها قيد شده اند
۵/با در نظر گرفتن ضميمه ۲ و در انطباق با ضميمه ۵/به ايران هواپيمای مسافربری ميفروشند.
۶/ ۸ سال بعد از آغاز به اجرای توافق؛ هر گاه در برنامه اتمی ايران امری جز صلح آميز نماند ، امريکا اقدام به اقدام قانونی برای پايان دادن به تحر يمها می کند.
۷/اتحاديه اروپا و سه دولت اروپايی و امريکا در ضميمه ۲ تمامی تحريمها ی وضع شده در رابطه با برنامه اتمی ايران پايان ميدهد و هرگاه ايران بگويد تحريم ها و يا تحديدها بر جا هستند، کشورهای ۵ بعلاوه ۱ آن را بررسی و در صورت وجود ،لغو می کنند( توجه شود که سه دولت فرانسه و المان و انگلستان يک بار بعنوان سه کشور و يک بار به عنوان عضو اتحاديه حق رای دارند و اين مکانيزم را برای ايجاد اکثريت برای طرف غربی ( امريکا ۱ رای، اتحاديه اروپا يک رای؛ المان ۱ رای ،فرانسه ۱ رای و انگلستان ۱ رای که مساوی ميشود با ۵رای در مقابل ۳ رای ايران و روسيه و چين . آنهم در صورت هم نظری و همکاری چين و روسيه با ايرا !)
۸/هر گاه درقانون و در سطح محلی يعنی ايالتها ی آمريکا ،مانعی برای رفع تحريمها وجود داشته باشد ،دولت امريکا سعی ميکند انها را تشويق به اجرای برجام کند.ولی امريکا تعهدی نميپذيرد !
۹/ هرگاه شورای امنيت تحريمهای جديدی وضع نکند ؛ اتحاديه اروپا تحريم جديدی وضع نميکند.
۱۰/ اروپا و امريکا فهرست کامل و روشن تحريمها يی را که لغو می شوند تهيه و در دسترس ميگذارد.( جالب اينکه در اينجا نيز اين قدرتها هستند که ان فهرست را تهيه ميکنند و حق تشخيص را برای خود قائلند و نه ايران که تحت تحريم بوده است !)
۱۱/ دو طرف تعهد می کنند خلاف اين توافق عمل ننمايند.(متذکر شدم که تعهد امريکا در حد تشويق مقامات دولت مرکزی و ايالات امريکا برای اجرای توافق می باشد و نه بيشتر ولی ايران تعهد اجرايی داده است. به اين مساله در بخش پاسخ به چگونگی تعهد امريکا و اتحاديه اروپا به تعليق ويا لغو تحريمهای ايران ميپردازم!!)
۱۲/اتحاديه اروپا به تحريمهای اشخاص بانک مرکزی پايان می دهد
۱۳/همکاری با ايران در مورد تکنولوژی های صلح آميز اتمی
۱۴/بازرگانی با ايران و سر مايه گذاری در ايران

به ساير سوالات در شماره های بعدی اين نوشته ميپردازم.

زنهار که مردم ايران مادامی که خود حق حاکميت خود را بدست نگيرند و وطن خود را ازعاملان خشونت روز افزون در ابعاد سياسی ، اقتصادی ، اجتماعی و فرهنگی در زندگی خود آزاد نسازند و از لحاظ مالی و معيشت روزانه خود وابسته به دولت بمانند تا ثروتهای ملی آنها را بفروش رساند و سهم شير رابه مافيا و سهم ناچيزی را به ملت دهد ؛

به مصداق شعر مولانا
آنچه شيران را کند روبه مزا
احتياج است ،احتياج است؛ احتياج

روبه مزاجانی چون عمله استبداد نظام که خود عاملان ايجاد فقر و برباد دادن ثروتهای اين ملت و وضع تحريمها بوده اند و احتياج به گرفتن تضمين بقای نظام آنها را به آستان بوسی بيگانگان کشانده است؛ ملت با غرور و وجدان بيدار ايرانيان و جوانان آن ؛اين شيران توانمند را مردمانی محتاج و در مانده در افکار عمومی جهان معرفی می کنند که حاضرند قيمومت قدرتهای خارجی را صرفا "بخاطر يک مشت دلار " بپذيرند و ذهن و زبان خود را نيز بر هر نقد و اعتراضی فرو بندند!

jalehwafa@yahoo.de


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 
Copyright: gooya.com 2016