یکشنبه 5 مهر 1394   صفحه اول | درباره ما | گویا

گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


پرخواننده ترین ها

آخوندها، غِلمان‌گرائی و عروسان خردسال، مسعود نقره‌کار

مسعود نقره‌کار
این یادداشت کوتاه طرح بحثی‌ست درباره علل گرایش و تمایل جنسی روحانیون به کودکان و نوجوانان به‌ویژه به دختران خردسال و نوجوان، و نیز چرائی آزارهای جنسی همجنس از سوی برخی از جاهل‌ها و لات‌ها

تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 


آخوندیسم و جاهلیسم وجوه اشتراک فراوان دارند، در سلسله مقاله هائی ازهمپوشانی ها و اینهمانی های اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی این دو گروه اجتماعی نمونه هائی آورده ام.
کشش و جاذبه جنسی، و برقرای رابطه جنسی(سکسی) با بچه وهمجنس، در معنای " بچه بازی " و" همجنس بازی " درمیان برخی از روحانیون و "جاهل ها و لات ها"، علیرغم ادعا ها و حرافی ها در تقبیح و بیزاری شان از انجام این دوعمل وجود داشته و دارد، تا حکایتِ "چون به خلوت می روندآن کار دیگر می کنند" را واقعی تر کرده باشند.
بچه بازی درمیان روحانیون دو علت اساسی می تواند داشته باشد. در پاره ای از آخوندها بچه بازی ناشی از ابتلای آنان به اختلال وبیماری "پدوفیلیا "ست، اما نوعی دیگر از بچه بازی این افراد حاصل آموزش ها ی اسلامی و فرهنگ دینی نیزهست. قربانیان گرایش و رفتاربچه بازی درمیان آخوندها، نه فقط از میان همجنس ها که بیشتراز میان جنس مخالف، یعنی دختران خردسال بوده اند، دختران خردسالی که آخوندها اذن همبستری با آنان را از دستوراتی به قدمت حدود ۱۴۰۰ سال پیش بیرون کشیده اند. درمیان جاهل ها و لات ها بچه بازی در آن حد که در میان روحانیون شایع بوده و هست، رواج نداشته است.
همجنس بازی روحانیون، و جاهل ها و لات ها را می باید در چارچوب هم جنس آزاری دید. در این میانه گرایش و تمایل آخوندها به غلمان گرائی با همجنس بازی جاهل ها و لات ها دلائل و انگیزه های متفاوت دارد. این ناهنجاری ها، با مشخصه ها و ویژگی هائی منحصربه فرد دراین دو گروه اجتماعی، با ویژگی ها و مؤلفه های روانی وعاطفیِ پدیده و رویکرد همجنس گرائی متفاوت اند، ویکسان پنداری و یکسان نمائی همجنس بازی و همجنس گرائی اگر آبشخورش غرض ومرض و تعصب نباشد، برناآگاهی استوار است.

***

گرایش جنسی به هم جنس در بین در صدی از افراد ( ۲ تا ۱۰ درصد) و در دوره هائی گذرا دیده شده است. (۱). وجود چنین گرایشی اما توجیه و تببین کننده ی دو پدیده ی بچه بازی و همجنس بازی به عنوان نوعی اختلال روانی و رفتاری، و ناهنجاری ها وبد آموزی فرهنگی و اجتماعی نیست.
بچه بازی یا "کودک دوستی" ( پدوفیلیا)، کشش یا جاذبه جنسی به کودک و برقرار کردن رابطه جنسی با دختر یا پسرِ زیر ۱۳ سال تعریف شده است. نوعی رابطه ی "غیر طبیعی"، که بیماری و اختلال روانی دانسته شده است (Mental disorder) و علت های مختلف عصبی ، روانی ، هورمونی ، خانوادگی و اجتماعی برای بروز آن برشمره اند، با این احوال درقوانین برخی از کشورها به عنوان کودک آزاری، جرم محسوب می شود. "بچه باز" ها به طور غالب مرد هستند و به ندرت در میان آنها زن دیده شده است، بچه بازها می باید بیش از ۱۶ سال سن داشته باشند و در طول زمان معینی این نوع تحریک شدگی، تصورو رفتار را تکرار کرده باشند.
همجنس بازی، برقراری رابطه جنسی با همجنس است. دلائل همجنس بازی را عوامل اجتماعی، روانی و فرهنگی دانسته اند که در بیشترین موارد با آزارجنسی، و اعمال سادیستیک ( آزارباره گی )همراه است. محرومیت از تماس با جنس مخالف و تنوع طلبی در زمره ی عوامل مهم بروز همجنس بازی در میان مردان و زنان ، و نوجوانان در سنین بلوغ هستند. عوام این عمل را در دختران وزنان "طبق زدن "یا مساحقه، و در نوجوانان پسر" کون کونک" خوانند.
همجنس گرائی خلاف بچه بازی و همجنس بازی رابطه جنسی میان دوهمجنس بر بنای روابطی داوطلبانه،عاطفی و عاشقانه است که زمینه های " فطری، ژنتیکی و انتخابی" آن هنوز نیز مورد بحث و بررسی ست. در همین رابطه نیز بحث میان تفاوت گفتار ورفتار اروتیک با پورنوگرافیک نیز جایگاه خاصی یافته است.

***

بچه بازی Pedophilia، همجنس بازی و همجنس گرایی Homosexuality، به عنوان سه پدیده ی متفاوت، تاریخی دیرینه وکهن دارند. در دیار خودمان "دراوستا و بندهشن، اهریمن کون مرز شناخته شده و کون مرزی یعنی کون مالی و رابطه جنسی بین دو مرد..."(۲)، و نیز ادعا شده که "بچه بازی" به عنوان یک "بیماری وعادت زشت" از قدیم در شرق و به خصوص در میان قبائل سامی رایج بود، و یونانیان و غرب این عادت را پذیرفتند و"حتی سعی کردند مفهوم عشق پاک و ایده ال را در آن بگنجانند.(۳). در فرهنگ ما "شاهد بازی" تمایل به نوجوانان پسرشایع بوده است، " .... البته نوشته اند که " در بین اروپائی هائی که در ایران زندگی می کنند هیچکس به جز اهالی مالت و یا ناپلی – واقع در جنوب ایتالیا- از این عادت بد خوششان نمی آید."
در باره تمایل جنسی به همجنس چه به گونه ی غیرطبیعی، بیمارگونه و بیماری (همجنس بازی و بچه بازی)، وچه درمعنای رابطه ای عاطفی و عاشقانه ( همجنس گرائی) در گذشته و حال بسیار نوشته و سروده اند، بی آنکه این سه پدیده را تعریف، و تفاوت آنان را روشن کرده باشند.
در حوزه ادبیات، به ویژه بیانِ شاعرانه- جنسی این سه پدیده به وفور دیده می شود. ازمولانا و سرایش های او در باره " لواط " و کیفیت رابطه اش با شمس، تا سعدی و عشق سلطان محمود به برده اش ایاز، و...سروده و نوشته کم نداریم:
" خوش می رود این پسر که برخاست
سروی ست چنین که می رود راست
......................
ای اتش خرمن عزیزان
بنشین که هزار فتنه برخاست"
، وبربساط عطارو حافظ و سنائی نیز چنین است. مولوی درمثنوی معنوی در باره رابطه ی جنسی دو مرد می سراید(۴)
کُنده‌ای (۵) را لوطی‌یی در خانه برد،
سرنگون افکندش و در وی فشرد.
وشاعران معاصر که درباره شاهد بازی، جمال پسندی و جمال بازی وجمال پرستی، واز حظ بصر بردن از پسران شاهد و خوبرو و " بچه خوشگل" به وفور نوشتند و سرودند.(۶) . از فروغی بسطامی و انوری تا ایرج میرزا و...
فروغی بسطامی درباره " شیرین پسر" می سراید:
" شکر اندر پسته بنگر، پسته در شکر ببين
تنگ شکر از دهان مي‌بارد آن شيرين پسر"
و انوری نیز این علاقه نمی پوشاند:
"با يکي مزاح و دو خنياگر و سه تا حريف
دوش نزديک من آمد آن پسر وقت سحر
پيشش آوردم شراب لعل چون چشم خروس
نزدش آوردم کمر بند مرصع از گهر"
درعرصه سیاست، میان دودمان های حاکم بر میهنمان قاجاریه در زمینه بچه بازی و هم جنس بازی " بدنام" ترین اند . هنگامی که فرمانده قوای ایران عباس میزرا به دنبال یافتن علل شکست های زبونانه ی قشون ایران و عقب ماندگی های سیاسی و اجتماعی بود، پدرش فتحعلی شاه از او می خواست"....فرزندجانم غلام بچه های ما رفته رفته بزرگ شده اند و دیگر مناسب این خدمات نیستند، باید تعدادی غلام بچه خوشگل وقشنگ هرچه زودتر تدارک دیده وبفرستی"(۷)
از ناصر الدین شاه تا میرزا اقاسی را به عنوان علاقه مندان به این کار نام برده اند. حتی برخی از پزشکان کشور" از لحاظ بهداشتی بچه بازی را نسبت به آمیزش طبیعی با زن ترجیح می دهند" کار به جایی رسیده بود که برای درمان نقرس محمد شاه بچه بازی ترویج شد که شاه نپذیرفت."
" ..در میان فارس های افغانستان از گذشته های دور فرهنگ "بچه بازی" رواج داشته است. این فرهنگ اینگونه است که پسران نوجوان در لباس زنانه وادار به رقصیدن می شوند و نیز با بدرفتاری های جنسی رو به رو می گردند. در این فرهنگ ، بچه های نیمه جوان که ریش ندارند و زیبا باشند، لباس های زنانه و دخترانه را بر تنشان می پوشانند و درمراسم جشن و پایکوبی که بیشتر در شمال افغانستان برگزار میشود،آنان را می رقصانند.... پدیده بچه بازی بیشتر در میان فارس های افغانستان یک معضل اجتماعی است. در این فرهنگ، کودکان مانند برده ازسوی تعدادی از افراد نگهداری می‌شوند و از آنان استفاده جنسی و فیزیکی صورت می‌گیرد، شماری از افراد به بچه لباس زنانه می‌پوشانند ودر پاهایشان زنگ می‌بندند و آنها را در محافل می‌رقصانند که این خود، شخصیت‌کُشی است.کودکان در اینگونه اعمال، به حدی تحقیر می‌شوند که بعد از بزرگ شدن انسان‌های عقده‌ای به بار می‌آیند و فکر می‌کنند که "بچه‌بازی" کردن یک افتخار است و آنان نیز این کارها را شروع می‌کنند.
این فرهنگ در میان فارس های ایران نیز وجود دارد و بیشتر در استان های کرمان و فارس مشاهده می شود..."(۸)
" ....در زمان صفوی، ایرانیان مکرر به گرجستان لشکر کشیدند و صدها هزار اسیر از زن و دختر و پسرِ آن مردم را به ایران آوردند..."، " خدمتگزاران قهوه خانه ها گرجی و بچه های ده تا شانزده ساله ای بودند که به طرز شهوت انگیزی پوشاک به تن می کردند و زلفان آنان بمانند دختران بافته شده بود...." (۹)
در ایران خودمان " ....داخل خانواده ها بچه بازی وجود داشت ولی برآن سرپوش گذاشته می شد و آن وقت ولگردها و زیر پلی ها ( یعنی مردانی که زیر دهانه های خالی پل های زاینده رود می رفتند و کارهای بد می کردند) به عنوان دیوهای بچه باز معرفی می شدند." (۱۰)
بچه بازی درمیان برخی از گروه های اجتماعی شایع تر بوده است، برخی از: "خان ها، افسران، معلمان ، روحانیون، جاهل ها و لات ها، وورزشکاران ( باستانی کاران و کشتی گیران) را در زمره این گروه قرارداده اند" . اینان برای تحمیل خواست خود از پول و مقام و زور استفاده کرده اند.

***

جاهل ها و لات ها
همجنس بازی بیش از بچه بازی در میان جاهل هل و لات ها وجود داشته است. نقل است که درمیان عیاران و پهلوانان، به ویژه درعصر قجر درمیان لوطی ها، "اعتقاد برخی لوطی ها این بود که" آمیزش مرد با زن از قدرت آنان می کاهد" و به همین خاطر از ازدواج تن می زدند"(۱۱) و به همجنس های خود روی می آوردند.
"...خیلی از هم سالان ما می دانیم برای بدنام کردن " نوخاسته" ای که ممکن بود روزی رقیب آنها- برخی از لوطی ها، و جاهل ها و لات ها- شود، با توطئه و تهدید چاقو به آن ها تجاوز جنسی کردند تا آنان را بد نام و ازجرگه لوطی ها خارج کنند...هیچ پسرو دختر ارمنی – مسلمانان را نمی دانم- از دست تجاوزات جنسی او (....) آسایش نداشت...یکی ازافتخارات مصطفی زاغی( کلیائی) این بود که او را به ضرب چاقو کشت و البته زندانش را هم کشید، اما خانواده های ارمنی از هیچ گونه سپاس گزاری و بذل مال در حق او دریغ نکردند..." (۱۲)
چرا برخی از "جاهل ها و لات ها" به همجنس بازی توام با آزار جنسی روی آورده اند؟
۱- اعمال اقتدار با هدف رو کم کردن و تحقیر قربانی.( فرهنگ رو کم کنی در فرهنگ گفتاری و رفتاری همه گروه های اجتماعی هست، و به اشکال مختلف اعمال می شود.)
۲- قدرت نمائی و تَشَخُص یابیِ ناشی از مرعوب کردن دیگران.
۳-آزار فیزیکی همراه با تحقیر جنسی با هدف منزوی کردن و به نوعی خفه کردن طرف مقابل، مثل نیش چاقو کشیدن و یا " تیغ زدن" روی باسن( کپل) طرف مقابل.
۴-تحقیر جنسی با کاربرد خشونت زبانی وفحاشی، به ویژه فحش های جنسی.
۵- نوع نگاه کردن، و چشم و ابرو و لَب آمدن.
۶-تحقیر جنسی با اعمالی مثل انگشت رساندن به مقعد طرف مقابل و یا لمس نواحی جنسی
۷-عمل لواط کردن با طرف مقابل با تهدید و ارعاب و زور با هدف رو کم کردن
۸-لذت بردن از داشتن سکس با همجنس درنقش فاعل ( کننده)، و به ندرت در نقش مفعول هم بوده اند. هر دو سو با جنس مخالف نیز تماس جنسی داشته اند، و حتی متاهل بوده اند. دررابطه فاعلی، مفعول به گونه ای تحقیر آمیز "کونی" یا " اُبنه ای "خوانده شده است.
۹- در موادری محدویت ها و ممنوعیت ها برای تماس با جنس مخالف نیز نقش داشته اند.

آخوندها
در میان آخوندها گرایش و تمایل به بچه بازی، به ویژه در رابطه با دختران خردسال بیش از همجنس بازی و غلمان گرائی دیده شده است،. این نوع گرایش و تمایل و رفتار جنسی ناشی از ابتلا به اختلال روانی و رفتاری ای ست که پدوفیلیا خوانده می شود، اما نوع دیگری از کودک دوستی در میان افرادی ازاین جماعت وجود داشته و دارد که حاصل فرهنگ اسلامی ست، و یا دست کم این روش و منش فرهنگی و اخلاقی در بروز پدوفیلیا تاثیر تسریع کننده داشته است. صیغه کردن و ازدواج با دختران زیر سیزده سال در قوانین اسلامی در واقع قانونمند کردن" بچه بازی" بوده است. گرایش جنسی به پسران نوجوان نیز با نوعی قرائت ازمندرجات قران تبین و توجیه شده است. در قران غِلمان (غلامان) و ولدان ( پسران) ی که نوجوان و زیبا توصیف شده اند"خدمتکاران بهشتیان اندو پیرامون مؤمنان می‌گردند" و " آنقدر زیبا و سفید چهره و باصفا هستند که گویی همچون مرواریدهای در صدفند."، نوجوانانی که همواره درشکوه و طراوت جوانی به سر می‌برند. "... و هر گاه آنها را ببینی گمان می‌کنی مروارید پراکنده‌اند."، " خدمتکارانی جوان جاودانی در شکوه و طراوت، که پیوسته گرداگرد آنها می‌گردند. با قدح ها و کوزه‌ها و جام هایی از نهرهای جاری بهشتی (و شراب طهور)" و...(۱۳)
نمونه هائی از همجنس بازی و بچه بازی درمیان آخوندها در محیط حوزه های علمیه یا مدارس دینی( به ویژه در افعانستان و آسیای مرکزی) گزارش شده است. در میان آخوندهای بچه باز و همجنس باز اگر چه اقتدارطلبی و قدرت نمائی و انتقام گیری ( در آنان که در کودکی مورد تجاوز جنسی قرار گرفته اند) نیزنقش ایفا کرده اند اما لذت جوئی جنسی( سکسی) عامل مهم تری بوده است.
عبدالرضا حجازی ، که به " آخوند خوشگل" شهره بود" به جرم داشتن یک برگ اعلامیه و یا فتوائی از خمینی، محکومیت دو ساله داشت ... حجازی اگر چه همسروفرزند داشت و همسرش به ملاقات وی می آمد، اما گویا از کودکی و دوران طلبه گی در قم تمایلی دارد به همجنس، و یا دوران طلبه گی او را آلوده ی این کار می سازند. وی در سلول انفرادی با زمینه چینی از هم سلولی اش درخواست می کند که تمایل او را بر آورده سازد اما هم سلولی ضمن رد درخواست او، پس ازانتقال به بند عمومی رازداری نمی کند و به بازگوئی ماجرا می پردازد....حجازی در همان ماه های نخست انقلاب به جرم فساد در زمین تیرباران شد"(۱۴) در مورد عبدالرضا حجازی شایعات زیادی پیرامون همکاری او با رژیم شاه و ساواک، و روابط جنسی او مطرح و بر سر زبان ها بود.
" محی الدین انواری که جامه ی روحانی به تن دارد از جانب گروه قتله ی منصور مجتهد تلقی می شود، برقتل منصور فتوا می دهد...چون نسبت به طیب های خوش اندام و خوش آب و گل نگاهی شهوت انگیز داشت همه گان بر این باور بودند که چشم های حیز حاج آقا نشانه طبع سرد اوست، و هربار که با یکی گرم می گرفت همه به شوخی می گفتند فلانی مواطب باش..."- ( ۱۵)

ــــــــــــــــــ
منابع:
۱- به نقل از: سازمان همکاری های پزشکی امریکا.
۲– مجید نفیسی، راز همجنس خواهی، شهروند، شماره ۷۸۵، جمعه ۸ دی ماه ۱۳۸۵
۳- به نقل از هردوت - از مقاله روسپیگری و بچه بازی در ایران، دکتر یاکوب ادوارد پولاک، مترجمان شل مادسن و منصور صابری – بخش اول -، جورج وازنینگ با همکاری منصور صابری- بخش های دوم ، سوم و چهارم) ، مجله هومان ، سال هشتم، شماره ۱۳، تابستان ۱۳۷۷ صص ۱۸-۱۳) -( یاکوب ۱۸۵۱ در دارالفنون علم جراحی تدریس می کرد. مدتی نیز پزشک مخصوص ناصرالدین شاه بود. سفرنامه ای تهیه کرده است که به فارسی ترجمه شده است( سفرنامه پولاک، ترجمه کیکاوس جهانداری، تهران ، انتشارات خوارزمی، ۱۳۶۱
۴-به نقل از دفتر‌ِ پنجم مثنوی معنوی به تصحیح‌ِ نیکلسون، چاپ‌ِ تهران، از انتشارات‌ِ موسسه‌ی مطبوعاتیِ اکبر علمی
۵- کنده به معنا‌ی مرد‌ِ جوان و تنومند نیز آمده است. / برگرفته از فصلنامه شهرزاد شماره ۶ چاپ آلمان
زبان شهوت و سخن اروتیک در مثنوی معنوی، یدالله رؤیایی – دوات ، جمعه، اول شهریور،۱۳۹۲
۶- فرهنگ "بچه بازی" در میان فارس های افغانستان و ایران
Cümə Axşamı, 01.04.2015
https://www.facebook.com/tavaana/videos/951311318248215/
۷-دکتر پرویزعدل، ماهنامه نیما، شماره ۴۷، اردیبهشت ماه ۱۳۷۷/ - سیاست و اقتصاد عصرصفوی،محمد ابراهیم باستانی پاریزی، انتشارات صفی علیشاه ، ۱۳۵۷،ص ۲۵۱
۸- منبع شماره ۶
۹- جامعه شناسی نخبه کُشی، علی رضا قلی، نشر نی، چاپ هفدهم، ۱۳۷۹
۱۰- منبع شماره ۲
۱۱- به نقل از جوینی و سرهنگ دروویل
۱۲-دکترعباس منظرپور، درکوچه و خیابان، چاپ سوم، بهار ۱۳۸۶، تهران، سازمان فرهنگ و ارشاد اسلامی- سازمان چاپ و انتشارات. ص ۳۷۴
۱۳- وَ يَطوف عَلَيهِمْ غِلْمَانٌ لَّهُمْ كَأَنهُمْ لُؤْلُؤٌ مَّكْنُونٌ) وَ يَطوف عَلَيهِمْ وِلْدَنٌ مخَلَّدُونَ إِذَا رَأَيْتهُمْ حَسِبْتهُمْ لُؤْلُؤ اً مَّنثُوراً) يَطوف عَلَيهِمْ وِلْدَنٌ مخَلَّدُونَ(*) بِأَکْوَابٍ وَ أَبَارِیقَ وَ کَأْسٍ مِّن مَّعِینٍ)
تفسیر نمونه، ج ۲۲، صص ۴۳۶ و ۴۳۷؛ ج ۲۳، صص ۲۱۱ و ۲۱۲؛ ج ۲۵، ص ۳۶۸.
قاموس قرآن، ج ۵، ص ۱۲۰، سید علی اکبر قرشی، دارالکتب الاسلامیه./ دانشنامه قرآن و قرآن پژوهی، ص ۱۵۲۷، بهاءالدین خرمشاهی
آیه ۲۴ سوره طور ، آیه ۱۹ سوره انسان (دهر)، آیات ۱۷ و ۱۸ سوره واقعه
https://www.youtube.com/watch?v=GaHz30luGSA
۱۴- وریا بامداد، گذری بر زندان شاه،" یادها، یادواره ها و یاران " ناشر نویسنده، آلمان ( فرانکفورت) بهمن سال ۱۳۸۴، صص ۵۰۹-۵۰۸
۱۵- منبع شماره ۱۴
منابع دیگر:
۱- سفرنامه های : دلاواله، اولاریوس و شاردن
۲-مجله آوای زن، سکسوآلیته و تابوها، نشریه زنان، شماره ۳۴، سال ۱۳۷۷
۳- https://www.tribunezamaneh.com/archives/30648?tztc=2
http://news.gooya.com/didaniha/archives/2015/09/202224.php


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 
Copyright: gooya.com 2016