گفتوگو نباشد، یا خشونت جای آن میآید یا فریبکاری، مصطفی ملکیانما فقط با گفتوگو میتوانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مسالهای از سه راه رفع میشود، یکی گفتوگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفتوگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را میگیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]
پرخواننده ترین ها
» دلیل کینه جویی های رهبری نسبت به خاتمی چیست؟
» 'دارندگان گرین کارت هم مشمول ممنوعیت سفر به آمریکا میشوند' » فرهادی بزودی تصمیماش را برای حضور در مراسم اسکار اعلام میکند » گیتار و آواز گلشیفته فراهانی همراه با رقص بهروز وثوقی » چگونگی انفجار ساختمان پلاسکو را بهتر بشناسیم » گزارشهایی از "دیپورت" مسافران ایرانی در فرودگاههای آمریکا پس از دستور ترامپ » مشاور رفسنجانی: عکس هاشمی را دستکاری کردهاند » تصویری: مانکن های پلاسکو! » تصویری: سرمای 35 درجه زیر صفر در مسکو! انتشار فایل اظهارات منتظری درباره اعدامهای ۶۷
در حضور او افرادی هستند که با حکم روحالله خمینی، مسئول رسیدگی به پرونده زندانیان سیاسی و عقیدتی بودند. آنها در صحبتهایشان بر اعدام ۲۰۰ زندانی که از بند عمومی به سلول انفرادی منتقل شدهاند، در ماه محرم پافشاری میکنند و میگویند که نمیشود این زندانیان را دوباره به بند برگرداند. آنها همچنین از ساعت کاری طولانی خود میگویند و میخواهند برای مدتی به خانوادههای زندانیان اجازه ملاقات بدهند تا اعتراض «تعدادی از خانوادهها» کاسته شود. در شرحی که همراه با فایل صوتی صحبتهای منتظری منتشر شده، آمده است که این فایل چون «دانستن حق مردم است»، منتشر میشود و پیشتر هم اسناد مکتوب مربوط به اعدامهای تابستان ۱۳۶۷ ارائه شده است: «آیتالله منتظری پس از اطلاع از این اعدامها و در جهت توقف آن، علاوه بر نگارش دو نامه به آیتالله خمینی، در تاریخ ۲۴ مرداد ۱۳۶۷ دیداری با آقایان حسینعلی نیری (حاکم شرع)، مرتضی اشراقی (دادستان)، ابراهیم رئیسی (معاون دادستان) و مصطفی پورمحمدی (نماینده اطلاعات در اوین) داشتند که شرح آن در پیوست شماره ۱۵۵ کتاب خاطرات آمده است. اینک فایل صوتی این دیدار با امانتدارى و بدون هیچ ویرایشی برای اولین بار منتشر مىگردد.» بر اساس اسناد و مدارک موجود، برای محاکمه زندانیان عقیدتی-سیاسی، کمیسیونی متشکل از نماینده وزیر اطلاعات، قاضی شرع و دادستان تشکیل شده بود و در راس این گروه حسینعلی نیری قرار داشت. آنها دو بار در هفته با هلیکوپتر بین زندان رجاییشهر (گوهردشت) و زندان اوین رفتوآمد میکردند و به همین دلیل به «کمیسیون هوابرد مرگ» (کمیسیون مرگ) معروف شدند. بر پایه صحبتهای حسینعلی منتظری اما گستره اعدامها در سراسر کشور بوده و به زندان اوین و گوهردشت محدود نبوده است. او از مراجعه یک مقام مسئول قضایی -که در ادامه مشخص میشود نام او احمدیست و از اهواز آمده- از یکی از استانهای کشور خبر داده که از شرایط پیش آمده ناراضی و ناراحت بوده و به او گفته است که در ادامه سوالها برای تشخیص بر سر موضع بودن زندانیای که اعلام کرده بر سر هواداری از مجاهدین نیست، از او پرسیدهاند که آیا حاضری در جبهه روی مین بروی؟ زندانی هم در جواب گفته است که مگر همه مردم حاضرند روی مین بروند و این سوالها که از من تازه مسلمان میکنید، وارد نیست. به گفته منتظری، به دنبال این پاسخ با زندانی مورد نظر «معامله بر سر موضعی» کردهاند و او اعدام شده است. از دیگر نکتههای قابل اعتنا در صحبتهای منتشر شده از حسینعلی منتظری این است که “احمد آقا” (فرزند روحالله خمینی) از مدتها قبل، خواهان اعدام گسترده زندانیان سیاسی و عقیدتی بوده و وزارت اطلاعات هم این مساله را برنامهریزی کرده است: «اطلاعات رویش نظر داشت و سرمایهگذاری کرد و شخص احمد آقا هم از سه چهار سال پیش میگفت که مجاهدین از روزنامهخوان، مجلهخوان و اعلامیهخوان، همه باید اعدام شوند. اینها چنین فکری میکردند و حالا فرصت را معتنم شمردند و با این جریانی که منافقین به ما حمله کردند، این را جا انداختند پیش امام، حالا هر جوری و … بالاخره از امام نوشته گرفتند و دادند دست افراد و حالا این به کجا منتهی میشود و در آینده چه میشود {معلوم نیست} …» منظور منتظری از فرصت مغتنم، عملیات موسوم به «فروغ جاویدان» است که در جریان آن مجاهدین پس از پذیرش قطعنامه ۵۹۸ به خاک ایران حمله کردند و به دنبال آن دستور اعدام زندانیان سر موضعی از سوی روحالله خمینی صادر شد. در آغاز این فایل صوتی که حدود ۴۰ دقیقه است، حسینعلی منتظری خطاب به حاضران میگوید که چون نسبت به آنان شناخت دارد این حرفها را میزند: «اگر غیر شما بود، من اصلا کار نداشتم.» منتظری سپس بر این مساله تاکید میکند که هیچ نسبتی میان او و «منافقین» و اعدامشدگان وجود ندارد، نه پسرخالهاش جزو «منافقین زندان» بوده و نه پسر عمویش و نه قوم و خویشش و نه با اینها رفاقتی داشته است. او در ادامه میگوید: «بیش از همه من از اینها ضربه خوردهام. هم در زندان، هم بعد زندان. پسر من را هم اینها به شهادت رساندهاند، بزرگان ما را اینها به شهادت رساندهاند. اینها را همه من میدانم. ولی معذالک آنچه برای من مهم است آبروی اسلام و انقلاب و آینده کشور و آینده شخص آیتالله خمینی{ست} و اینکه تاریخ چه قضاوتی میکند.» این مرجع تقلید شیعه که همواره خود را انسانی صریحالهجه معرفی میکرد، در ادامه میگوید که نمیتواند آنچه در دل دارد را پیش خود نگه دارد، «برخلاف برخی آقایان که با سیاست رفتار میکنند.» او در جمع افراد مسئول محاکمه و اعدامهای گسترده که به کشتار ۶۷ معروف است، میگوید که آنچه آنها انجام دادهاند در نظر او بزرگترین جنایت در جمهوری اسلامی است که از اول انقلاب تا آن زمان انجام شده و در عین حال افراد حاضر را به عنوان مسئولان این اقدام، چهرههای خوب و متدین دستگاه قضایی میداند. منتظری خطاب به حاضران میگوید که نامشان در آینده و در تاریخ جزو جنایتکاران نوشته خواهد شد و اضافه میکند که شاید این استراتژی آنها باشد. او از رئیس وقت دستگاه قضای جمهوری اسلامی (عبدالکریم موسوی اردبیلی) هم انتقاد میکند و میگوید: «متاسفانه بدبختی ما این است که در راس دستگاه قضایی ما کسی قرار گرفته که خودش با این چیزها مخالف است و بعد میآید در نماز جمعه آن جور شعار میدهد و وقتی هم میخواهد از امام سوال بکند {…} میپرسد که اعدامها را در شهرستان شروع کنیم یا در استان؟» منتظری: آقای موسوی اردبیلی هنری که میکند این است که میپرسد در مرکز استان اعدام کنیم یا در شهر خودشان؟ قائم مقام وقت رهبر سابق جمهوری اسلامی در بخش دیگری از صحبتهایش میگوید که خانوادههای زندانیان نگرانند و قاضیهای زیادی ناراحت هستند: «دو ماه ملاقاتها و تلفنها را قطع کردید. بالاخره خانوادهها برخورد میکنند. … یکی را محکوم کردهاید به شش سال به ده سال، حالا بدون اینکه فعالیت تازهای کرده باشد بگیریم اعدامش کنیم. معنیش این است که ما گه خوردیم و همه دستگاه قضایی ما غلط است. بعضی از قضات به ما مراجعه کردند و ناراحت بودند.» حسینعلی منتظری در صحبتهای خود به نامههایی هم که درباره این موضوع به روحالله خمینی نوشته است اشاره دارد و به جزییات مطرح شده در این نامهها میپردازد و میگوید که همه رفقایش با نامه نوشتن به “امام” مخالف بودهاند اما او به دلیل مسئولیتی که احساس میکرده، این نامهها را نوشته است.
منتظری به حاضران در جلسه میگوید که ۱۰ مورد را به عنوان اتمام حجت خطاب به آنها نوشته، از جمله این که احساس مسئولیت او به خاطر «مصلحت اسلام و کشور و قضاوت تاریخ» است. او در این موارد دهگانه به این اشاره میکند که «مجرد این که اگر آنها را آزاد کنیم به منافقین ملحق میشوند، موجب صدق عنوان محارب و باغی به آنها نمیشود» و همچنین این که «مجرد اعتقاد، فرد را داخل عنوان محارب و باغی نمیکند.» قائم مقام وقت روحالله خمینی تاکید میکند که قضاوت و حکم باید در جو سالم و خالی از احساسات باشد اما «جو اجتماعی الان ناسالم است.» در میانه صحبتهای حسینعلی منتظری، یکی از حاضران در جلسه (احتمالا مصطفی پورمحمدی) شرحی از روند محاکمه و اجرای احکام صادر شده میدهد و میگوید که در مواردی چندین بار با افراد اعدام شده صحبت شده است: «ما تکتک اینها را آوردیم توی اتاق. مورد داشتیم که چهار بار با او صحبت کردیم. کرارا داشتیم که سه بار با او صحبت کردیم.» در این صحبتها گفته میشود که افراد تا در مورد بر سر موضع بودن زندانی به قطعیت ۱۰۰درصد نرسیدهاند، {حکم اعدام} امضا نکردهاند. منتظری میپرسد فکر کردید چهطور شده که او بر سر موضع شده که این سوال بیپاسخ میماند: «الان خدمتتان عرض میکنم. مواردی که تا به حال اجرا کردهایم، تماما مواردی بوده که {تصمیمگیری} به اتفاق آرا بوده {سه امضا} … و حتی در برخی از موارد جناب حاج آقا اشراقی احتیاط میکردند و با برخی از برادران دیگری که در زندان بودند مشورت میکردند. الان موارد متعددی داریم که دو امضا دارند و ما اصلا اجرا نکردیم … و از این بالاتر حدود ۴۰ مورد داریم که به اتفاق آرا امضا کردهایم و فقط به لحاظ اینکه اینها یا تنها فرزند خانه بودند، یا پسری بوده که خواهرش اعدام شده یا برادرش اعدام شده {اجرا نکردهایم} و حدود ۲۶ نفر هم داریم که اینها وقتی آمدند زندان حدود ۱۶، ۱۷ سالشان بوده و الان حدود ۲۳، ۲۴ سالشان شده …» در میانه این صحبتها حسینعلی منتظری نسبت به اعدام زنان اعتراض میکند و پاسخ میشنود که “در مورد دخترها” در مواردی کار به التماس میکشیده و از زندانی میخواستهاند تا دو خط بنویسد و برگردد زندان که این اتفاق نمیافتاده است: «ما به این هم اکتفا میکردیم که اگر این مینوشت که چون سازمان منافقین دارد با این نظام مبارزه میکند و اینجانب اگر چه اعتقاد به این نظام ندارم (این را هم به او میگفتیم که بنویسد)، ولی چون اعتقاد به مبارزه با نظام هم ندارم، لذا … از سازمان جدا شدم. به این هم ما اکتفا میکردیم.» این روایت اما در تقابل با روایتهاییست که از جان به در بردگان «کمیسیون مرگ» نقل شدهاند و حتی با آنچه که منتظری از برخی مقامهای قضایی دیگر شنیده و روایت میکند هم در تعارض است. در واکنش به این صحبتها، منتظری میگوید که “آقا” {روحالله خمینی} و شما، خیال میکنید که با این کار انقلاب را تضمین میکنید اما من فکر میکنم که اگر یک نفر هم در اینها بیگناه کشته بشود انقلاب ما شکست میخورد. او در پایان صحبتهایش هم میگوید: «من آنچه را میفهمم نمیتوانم نظرم را نگویم. به انقلاب هم کمتر از شما اعتقاد ندارم. دلم برای انقلاب میسوزد. به احمد آقا گفتم که دلم برای شخص آقای خمینی میسوزد که در تاریخ می نویسند آقای خمینی اینجوری بوده. در آینده مینویسند. مردم از ولایت فقیه چندششان میشود. من دلم نمیخواست ولایت فقیه به اینجا برسد.» منتظری تاکید دارد که نمیخواهد تصویر آقای خمینی در تاریخ یک چهره سفاک خونریز باشد.
Copyright: gooya.com 2016
|