چهارشنبه 24 شهریور 1395   صفحه اول | درباره ما | گویا

گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


خواندنی ها و دیدنی ها
پرخواننده ترین ها

سيد محمد خاتمى و نگرانى هاى بزرگان نظام؛ ف. م. سخن

سيد محمد خاتمى در جمع گروهى از معلمان گفته است:
«برای حل مساله حصر باید به دغدغه‌ها و نگرانی‌های «بزرگان»، از جمله رهبر جمهوری اسلامی ایران گوش داد، با آن ها صحبت کرد و برای رفع این نگرانی‌ها به آنها کمک کرد.»
نگرانى هاى بزرگان نظام؟! كدام نگرانى ها؟! كدام بزرگان؟!

gooya0284.JPG

نگرانى هايى از قبيل:
تقلب در انتخاباتِ ده بار از فيلتر گذشته؟
اعتراض مردم به راى هاى دزديده شده؟
اعتراض مردم به سركوب اعتراضات بعد از تقلب در انتخابات؟
حمايت جوانانِ درمانده از تغييرهاى اساسى، از اصلاح طلبان وامانده؟
افشا شدن و رسوا شدن به خاطر حوادثى مانند كهريزك؟...

...يا چه؟!



تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 


اصولا چه كسى چنين حرفى مى زند و خواستار رفع نگرانى از «رهبر جمهورى اسلامى» است؟ آن هم با «صحبت كردن»؟ كدام صحبت كردن؟ آيا آقاى خاتمى مى تواند حتى در اين باره، حتى به خاطر دلدارى دادن به رهبر، حتى به خاطر پا پیش گذاشتن براى رفع حصر و رهبر را از خر شيطان پايين آوردن با رهبر صحبت كند كه احيانا از ايشان رفع نگرانى بشود يا نشود؟

در جهان ذهنى خاتمى چه مى گذرد؟ آيا او تصور كرده است كه مردم كور ند و كر، و نمى بينند كه خود او در آستانه حبس و حصر قرار دارد و او حتى براى ملاقات رهبر معظم بيمار، حق حضور در بيمارستان ندارد؟

آيا او تصور مى كند كه شنوندگان اين سخنان بزرگ منشانه نمى دانند كه گوينده حتى حق رفتن به تئاتر در كشور خودش را ندارد؟

آيا خاتمى گمان كرده است كه اينجا هم امريكاست كه بخواهد حرف هاى «آكادميك» بزند و از خيالپردازى هاى خود در قالب «علمى» «گفت و گو» كند؟

آيا رفتن خاتمى به دماوند و راى دادن پنهان او، بخشى از همين تئورى «رفع نگرانى» حضرات است؟

آقاى خاتمى را در داخل شهر تهران حق عبور و مرور آزاد نمى دهند، سراغ خانه ى «رهبر معظم» را مى گيرد!

gooya0285.JPG

خاتمى به سخنان خود مى افزايد:
«موسوى و كروبى در صورت رفع حصر به دنبال انتقام نخواهند بود.»
انتقام؟!
انتقام از چه و از كه؟!
از كسانى كه آن ها را به خاطر اجراى ايده بازگشت به «دوران طلايى امام» و «اجراى بدون تنازل قانون اساسى» در حصر نگه داشته اند؟ مگر بازگشت به دوره ى طلايى امام و اجراى بدون تنازل قانون اساسى اصولا چه هست و با اين كار چه تاجى بر سر مردم زده خواهد شد كه اين آقايان را حصر كرده اند، و اگر ايشان آزاد شوند، به دنبال انتقام نخواهند بود؟!

آقاى خاتمى در بخش ديگرى از سخنان «مسالمت آميز» و «خشونت ستيز» خود مى گويد:
«ساختارشکنانی که به اسم اصلاحات شعارهای بی‌ربط می‌دهند اصلاح‌طلب نیستند و آن هایی هم که به نام انقلاب و نظام بداخلاقی و فحاشی می‌کنند و حرف از حذف مخالفان خود می‌زنند، نباید خودشان را به جریانات درون نظام منتسب کنند.»

آقاى خاتمى لطيفه مى گويند و شوخى مى فرمايند؟!

كدام ساختار شكنان؟! كدام اصلاح طلبان؟! كدام فحاشانِ به نام انقلاب و نظام؟! اصلاح طلبانِ در خواب زمستانى فرو رفته اى كه در موسم انتخابات چند ماهى از خواب بيدار مى شوند و به تحريك جوانان براى راى دادن مى پردازند و قاتلانى چون پور محمدى و رى شهرى را با راى جوانان هيجان زده و به دنبال تغيير، بر راس نهادهاى حكومتى مى نشانند؟ كدام «درون نظام» و اصولا كدام نظام؟! نظام دزدان و چپاولگران؟! نظام آدمكشان؟! نظام با لودر جمع كنندگان اسكناس و شخم زنندگان كشور؟

آقاى خاتمى در خواب است! او در كشتى در هم شكسته و طوفان زده ى «نظام»، به دنبال تعمير يك سوراخ كوچك است كه نگاهش بر آن خيره مانده و تمام مصائب را در اين سوراخ كوچك مى بيند!

البته تاريخ پر از اين گونه افراد مصلحت انديش است كه سخنى مى گويند و «تند روى» نمى كنند و منتظر روزى مى مانند كه شرايط جامعه چنان در هم بريزد كه ديگر از «نظام» كارى بر نيايد و اينان در آن لحظه، به عنوان نجات دهندگان وارد عرصه شوند بلكه كليّت «نظام» را نجات دهند! اما همين تاريخ نشان داده است كه توفان مردمى به محض به حركت در آمدن، نه از نظام چيزى باقى خواهد گذاشت، نه از مصلحت انديشان، نه از كسانى كه خواهان ساختن ايرانى آزاد و آباد هستند و اين كار را با توفان مردمى و احساسات ورزى و عقل گريزى امكان پذير نمى دانند.

نه! قصد پند و اندرز دادن به خاتمى نداريم. اندرزها از روز اول رياست جمهورى او داده شده است و گوش شنوايى نبوده است. خاتمى فرصت ها را سوزانده است. فرصت هايى كه ديگر هرگز به دست نخواهند آمد...


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 
Copyright: gooya.com 2016