گفتوگو نباشد، یا خشونت جای آن میآید یا فریبکاری، مصطفی ملکیانما فقط با گفتوگو میتوانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مسالهای از سه راه رفع میشود، یکی گفتوگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفتوگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را میگیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]
پرخواننده ترین ها
» دلیل کینه جویی های رهبری نسبت به خاتمی چیست؟
» 'دارندگان گرین کارت هم مشمول ممنوعیت سفر به آمریکا میشوند' » فرهادی بزودی تصمیماش را برای حضور در مراسم اسکار اعلام میکند » گیتار و آواز گلشیفته فراهانی همراه با رقص بهروز وثوقی » چگونگی انفجار ساختمان پلاسکو را بهتر بشناسیم » گزارشهایی از "دیپورت" مسافران ایرانی در فرودگاههای آمریکا پس از دستور ترامپ » مشاور رفسنجانی: عکس هاشمی را دستکاری کردهاند » تصویری: مانکن های پلاسکو! » تصویری: سرمای 35 درجه زیر صفر در مسکو! ما ملت عليه السلامى نيستيم!؛ ف. م. سخنيادداشت خواندنى و موثر جناب دكتر محمد رضا نيكفر با عنوان «دولت ضعیف، ملت قوی − نمونه پلاسکو» انگيزه اى شد براى نوشتن اين مطلب كوتاه. همان طور كه در موقع مرگ دوست و آشنا به ياد قدر زندگى و ضعف هاى خود براى داشتن يك زندگى مطلوب مى افتيم، و همان طور كه در موقع وقوع زلزله و آتش سوزى به ياد ارزش هستى و ضعف نهادهاى حكومتى و دستگاه هاى اجرايى براى حفاظت از اين ارزش مى افتيم، بد نيست كه در كنار انگشت اشاره به سمت مقصران اجرايى گرفتن، نيم نگاهى هم به خود و رفتارهاى اجتماعى مان بيندازيم، شايد كه عبرتى باشد براى آينده. نه. سخن از اين نيست كه موقع وقوع حادثه، تجمع مى كنيم، عكس و فيلم مى گيريم، و در مواردى در كنار موضوع فاجعه، با لبخندى بر لب، عكس هاى خودنگار مى اندازيم.
سخن از اين است كه بپذيريم، ما، ايرانيان، در رفتار اجتماعى خود، در داخل كشور، تابع جمع و اجتماع اطراف مان هستيم، و كلاً انسان هاى عليه السلامى نيستيم! خردمندان ما، متخصصان اجتماعى ما، و گهگاه خودِ ما مردم عادى، بايد در اين باره انديشه كنيم؛ انديشه نه براى آن چه تا كنون نكرده ايم، بلكه انديشه براى آن چه بايد بعد از اين بكنيم تا جامعه اى بهتر و معقول تر داشته باشيم. ما، بايد بيش از آن كه به دنبال اتفاقات و تك اتفاقات عجيب رفتارى باشيم، به دنبال دلايل و علل وقوع اين اتفاقات باشيم. مردى در وسط خيابان ايستاده، در حال لبخند زدن، با ساختمان در حال سوختن پلاسكو عكس مى گيرد. چرا؟ مردمى براى عكس و فيلم گرفتن، روى ماشين هاى آتش نشانى رفته اند. چرا؟ مردمى كه مى خواهند كمك كنند تبديل مى شوند به موانع كمك چرا؟ ...... و از همه مهم تر، بايد به اين سوال پاسخ دهيم، و وجدانا صحيح پاسخ دهيم، كه آيا ما هم جزو همين «مردم» هستيم و همين رفتارها را در موقعيت مشابه انجام مى دهيم؟ و اگر آرى، چرا؟ بحث هاى عمومى و اوليه ى جامعه شناسى، اغلب براى مردم عادى قابل فهم است و به همين دليل جامعه شناسى يكى از علوم دلنشين به شمار مى آيد. ولى قابل فهم بودن مباحث اوليه ى جامعه شناسى به معناى آسان و ساده بودن دريافت مفاهيم و وادار كردن انسان ها به عمل منطبق با عقل و علم نيست. در اين رشته چون به موجودى به نام انسان و «خودِ ما»، به جاى سديم و پتاسيم و سينوس و كسينوس و سقراط و افلاطون پرداخته مى شود به نظر مى رسد موضوع قابل دركى مطرح مى شود اما اگر اين درك وجود مى داشت، جوامع هيچكدام به شكلى كه امروز مى شناسيم نمى بودند و وضع بهترى بر جهان حاكم بود. در اين جا قصد ورود به اين مباحث را نداريم چون اين كار متخصصان و خبرگان اين رشته است. فقط به عنوان عضوى از اعضاى جامعه با سوالاتى مواجه هستيم كه بيشتر به طرح آن ها علاقمنديم شايد بتوان پاسخى در خور براى شان پيدا كرد. نكته ى مهمى كه در مقايسه كشور خود با ديگر كشورها به آن مى رسيم، «نسپردن» جامعه به دست خودِ جامعه است. به عبارتى جامعه بايد توسط «قانون» و «عوامل اجرايى قانون» به كردن و نكردن كارهايى وادار شود و اگر سر باز زند، در مقابل جريمه و مجازات قرار گيرد. اين كردن و نكردن هاى كنترل شده توسط قانون به تدريج تبديل به عادت و رفتار اجتماعى مى شود. هيچ جامعه اى، از جمله جامعه ى ما، عليه السلام نيست و خود به خود و بدون انگيزه، دست به كار درست نمى زند. در كشور آلمان، اگر مثلا در اثر حادثه ى رانندگى، مجروحى بر جاى ماند، «وظيفه» ى اولين نفرات و رانندگانى كه او را مى بينند، توقف و انجام كمك هاى اوليه تا رسيدن ماموران امداد است. اگر اين وظيفه انجام نشود، شخص خاطى با مجازات رو به رو خواهد شد. يا در مثالى ديگر، بعد از رشد عكس گرفتن با تلفن هاى همراه و قرار دادن اين عكس ها در شبكه هاى اجتماعى، موضوعى كه در آلمان پيش آمد اين بود كه مردمى كه تصادفى را در يك سوى اتوبان مشاهده مى كردند، براى عكس گرفتن از آن، از سرعت خود مى كاستند و اين باعث مى شد تا در مسير مقابل ترافيك ايجاد شود و امر كمك رسانى احتمالى را با مشكل رو به رو كند. قانون گذاران آلمانى بلافاصله قانونى گذراندند كه مشخصات اتومبيل هايى كه سرعت خود را براى عكاسى و تصويربردارى مى كاهند ثبت كنند و آن ها را با جريمه رو به رو كنند.
البته قابل فهم است كه وضع و تصويب قانون در كشورهاى پيشرفته و غير پيشرفته حتى اگر يك سان باشد، در اجرا تفاوت بسيار با يكديگر خواهد داشت و مثلا در اولى آزادى نشر خبر را در حد عدم مزاحمت براى كمك رسانى محدود خواهد كرد ولى در دومى ممكن است آزادى نشر خبر به طور كامل از ميان برود. بنابراين موقع پيشنهاد راه هاى برون رفت از معضلاتى كه آحاد جامعه ايجاد مى كنند، بايد محتاطانه سخن گفت و ویژگى هاى جامعه ى خودى را در نظر داشت. نمونه هاى بسيارى وجود دارد كه ما در اين جا با عطف توجه به حادثه ى پلاسكو و مطلب روشنگر آقاى دكتر نيكفر فعلا به همين موارد مختصر اشاره مى كنيم و بحث هاى مفصل تر را به آينده موكول مى كنيم. Copyright: gooya.com 2016
|