گزارش اقليت، وبلاگستان فارسي در سال گذشته، محمد مهدی مولایی، صبح اقتصاد
وبلاگ نویسان در سال گذشته فراز و نشیب های بسیاری را پشت سر گذاشتند. هر چند که هنوز وبلاگ نویسان در بین کاربران اینترنت در ایران در اقلیت هستند، اما از آن جا که برای اکثر وبلاگ نویسان، اینترنت فقط وسیله ای برای تفریح و سرگرمی نیست، این اقلیت یک «اقلیت تاثیر گذار» محسوب می شوند.
[email protected]
وبلاگ های فارسی در سال گذشته در حالی دومین سالگرد تولدشان را جشن گرفتند که «بلاگستان» یا همان «وبلاگ شهر» دیگر برای آن ها شهر دورافتاده و دوست داشتنی سابق نبود.
وبلاگ نویسان در سال گذشته فراز و نشیب های بسیاری را پشت سر گذاشتند. هر چند که هنوز وبلاگ نویسان در بین کاربران اینترنت در ایران در اقلیت هستند، اما از آن جا که برای اکثر وبلاگ نویسان، اینترنت فقط وسیله ای برای تفریح و سرگرمی نیست، این اقلیت یک «اقلیت تاثیر گذار» محسوب می شوند.
در این گزارش نگاه کوتاهی دارم به رویدادهای مهم وبلاگ شهر در سال گذشته.
سال «دات کام» شدن
وبلاگنويسي در ايران با بلاگ اسپات شروع شد. در واقع راهنماي ساخت وبلاگ در بلاگ اسپات که توسط نويسنده وبلاگ «سردبير خودم» در آبان ماه سال ۸۰ نوشته شد، توجه خيلي ها را به وبلاگ جلب کرد.
بلاگ اسپات يک سرويس ارائه دهنده وبلاگ رايگان است که بخاطر سادگي کار با آن و قابليت ايجاد محيطي براي فارسي نويسي مورد توجه قرار گرفت.
چند ماه بعد سرويس پرشين بلاگ توسط چند جوان ايراني راه اندازي شد. پرشين بلاگ، يک سرويس رايگان فارسي بود که امکان وبلاگ نويسي را براي طيف گسترده تري از کاربران اينترنت فراهم مي کرد. پرشين بلاگ که تا مدت ها تنها گزينه برخي کاربران با سطح دانش فني پايين تر براي وبلاگ نويسي بود، در سال ۸۲ با يک رقيب جدي به نام «بلاگ اسکاي» مواجه شد.
بلاگ اسکاي دومين سرويس ارائه وبلاگ رايگان به زبان فارسي، هر چند در سال گذشته با مشکلات جدي فراواني دست و پنجه نرم کرد و حتي چند بار شايعه تعطيل شدن يا فروخته شدن آن نيز به گوش رسيد، اما در مجموع توانست کارنامه نسبتا قابل قبولي از خود بجاي بگذارد و کاربران خود را در نهايت راضي نگه دارد.
سال ۸۲ همچنين سال روي آوردن بلاگرهاي ايراني به برنامه هاي «مديريت محتوا» يا «مديريت وبلاگ» بود. تفاوت اين برنامه ها با سرويس دهنده هاي رايگاني مانند «بلاگ اسکاي» و «پرشين بلاگ» در اين است که امکانات بيشتري را در اختيار کاربر قرار مي دهند.
امکاناتي از قبيل قرار دادن نظرخواهي روي مطالب وبلاگ بصورت اختياري، دسته بندي مطالب بر اساس موضوع، امکان ارسال پي نوشت (trackback) از جمله اين مزاياست. MovableType، ASP_Rider و B2 تعدادي از اين برنامه ها هستند.
همچنين با حرفه اي تر شدن فضاي وبلاگ نويسي در ايران در سال گذشته تعداد زيادي از کساني که وبلاگ نويسي را با پرشين بلاگ و بلاگ اسپات آغاز کرده بودند و وبلاگ نويسي کم کم برايشان جدي تر مي شد وبلاگ هايشان را به دامنه اختصاصي منتقل کردند و به اصطلاح «دات کام» شدند.
وبلاگ ها در دنياي کاغذي
وبلاگ های فارسی که متولدین دنیای مجازی هستند، در سال گذشته در دنیای کاغذی هم مورد توجه قرار گرفتند.
مقالات متعددی در مطبوعات درباره وبلاگ منتشر شد؛ مجلات و روزنامه ها بارها و به طرق مختلف از مطالب وبلاگ ها «با»، یا «بدون» ذکر منبع استفاده کردند؛ چند کتاب در زمینه وبلاگ منتشر شد و همین چند هفته پیش هم یک ماهنامه کامپیوتری «ویژه نامه وبلاگ» منتشر کرد.
کتاب «راهنماي ساخت وبلاگ» اوایل سال گذشته و با هدف آموزش راه اندازی وبلاگ به زبان ساده برای کاربران مبتدی منتشر شد. در اين کتاب Persianblog و Blogger، دو سرويس ارائه دهنده وبلاگ، مورد توجه قرار گرفتند. این کتاب به آموزش نحوه ساختن وبلاگ و بکارگیری برخی سرویس های مربوط به وبلاگ مانند سیستم نظرخواهی وبلاگ می پردخت.
کتاب وبلاگستان شهر شیشه ای که گزیده ای از مطالب تعدادی از وبلاگ هاست هم در سال گذشته به همت جمعی از وبلاگ نویسان منتشر شد.
در مقدمه گردآورندگان این کتاب آمده است: « استقبال روزافزون ايرانيان از اين پديده از جهات مختلفی قابل بررسی است. برای ما که به دلايل مختلف فرهنگی و تاريخی مجبور به سانسور کردن نيمه های پنهان شخصيت خود بوده ايم و وجهه اجتماعی و حقوقی مان با وجهه حقيقی متفاوت و بعضا متناقض بوده است، وبلاگ پنجره ای است به آن نيمه های پنهان. رسانه ای که به آدم ها اجازه می دهد به دور از قيد و بندهای اجتماعی و قالب های تکراری روزمره با لايه های پنهان روح يکديگر سخن بگويند. وبلاگستان شهری است که در آن هر کس در خانه خود نشسته است و به اختيار خود پنجره ای از دنيای درون خود به بيرون گشوده است که انتخاب نام اين کتاب، يعنی وبلاگستان شهر شيشه ای از همين ايده نشات می گيرد.»
این وبلاگ نویسان هدف از انتشار این کتاب را این گونه تشریح می کردند: « جمعی از وبلاگنويسان با هدف آشنايی عموم با پديده وبلاگ تصميم به چاپ کتابی از برگزيده تعدادی از وبلاگ ها گرفته اند. با توجه به استقبال بيش از حد ايرانيان سراسر دنيا از اين پديده و نبودن يک اثر مکتوب برای مخاطبانی که لزوما سواد اينترنتی ندارند، ولی می توانند مخاطب بالقوه اين کتاب باشند چاپ چنين کتابی مورد توجه ما قرار گرفت.»
ماهنامه دنیای کامپیوتر و ارتباطات هم اخیرا تعدادی از مقالات منشتر شده در زمینه وبلاگ را به همراه گفتگوهایی با اهالی بلاگستان در قالب مجموعه ای بنام « ویژه نامه وبلاگ» منتشر کرده است. در مقدمه این ویژه نامه که برای اولین بار در مراسم پایانی مسابقه وبلاگ های برتر توزیع شد، آمده است: « این مجموعه با این قصد و بهانه آماده شده است تا سندی باشد از گوشه ای از تکاپوهای روی خط من و توی ایرانی و فارسی زبان که در این زمانه نو و به مدد این رسانه نو باز داریم فریاد می زنیم همان درد را که گفتم. بدون شکسته نفسی می گوییم که کوشش شده تا این برگی باشد از تاریخ معاصر ما. مجموعه مطالب این ویژه نامه که پس از بیش از دو سال وب نگاری فارسی زبانان در اینترنت منتشر می گردد. فراتر از خرده تلاشی برای مستند سازی فراز و فرودهای این تحرک، شاید سببی باشد برای آشنایی گروه دیگری از همزبان هایمان که چندان انسی با وبلاگ شهر ندارند.»
وبلاگ نويسي و سياستمداران
وبلاگ نويسي سياستمداران و افراد سرشناس در سال گذشته، بيش از پيش وبلاگ را مورد توجه ديگر رسانه ها قرار داد.
محمد علي ابطحي، معاون پارلماني رئيس جمهور سرشناس ترين وبلاگ نويس ايراني است که ورود او به بلاگستان با واکنش هاي متفاوتي از سوي کاربران اينترنتي مواجه بود.
چند ماه پيش و در هنگام تحصن تعدادي از نمايندگان مجلس در اعتراض به رد صلاحيت ها، اين نمايندگان هم براي ارتباط مستقيم با مخاطبان وبلاگ راه اندازي کردند.
مجله دنياي کامپيوتر و ارتباطات در اين مورد نوشت: « ظاهراً مجموعه كنش گران سياسی كشور به تدريج اهميت نقش اينترنت را درمی يابند، و از جمله نمايندگان پارلمان هم به دلايل مختلف (كه لابد مهم ترينش نداشتن يك رسانه قوی و مؤثر است!) هر چه بيشتر به اين نتيجه می رسند كه اينترنت، وب و مخصوصاً پديده ای مانند وبلاگ، ظرفيت های ناشناخته ای در زمينه فرهنگ سازی، اطلاع رسانی و خبردهی دارند، نشانه های چنين ديدگاهی كم وبيش ظهور كرده و در قالب سايت های خبررسانی ديده شده است. تازه ترين مصداق چنين نگاهی، وبلاگی است كه گروهی از نمايندگان پارلمان، برای خود راه اندازی كرده اند. »
توجه سياستمداران به وبلاگ نويسي تا بدان جا پيش رفت که سيد محمد خاتمي در حاشيه اجلاس جهاني جامعه اطلاعاتي در پاسخ به خبرنگاران با اشاره به اين که وبلاگ هاي فارسي سومين گروه بزرگ وبلاگ ها در اينترنت هستند در مورد وبلاگ ها گفت: « من خودم وبلاگ ندارم و از آن استفاده نمي کنم البته من از خيلي چيزهاي خوب استفاده نمي کنم ولي فرزندان من به شدت از اينترنت استفاده مي کنند و خوشبختانه وضعيت اينترنت در ايران بسيار خوب است و گسترش مناسبي يافته از جمله در کافي نت ها و مراکز دانشگاهي ما دسترسي مناسبي به اينترنت وجود دارد. »
زبان فارسي و وبلاگها
رابطه زبان فارسي و گسترش وبلاگهاي فارسي در اينترنت يکي از مباحث مورد توجه سال گذشته بين وبلاگنويسان و کارشناسان و علاقهمندان زبان فارسي بود. نويسنده وبلاگ «زبان فارسي در دنياي ارتباطات» در اين باره نوشت: « يكي از تبعات مهم گسترش سايتها و وبلاگهاي فارسي، انتشار حجم زيادي از اطلاعات به زبان فارسي در شبكه جهاني اينترنت، و در نتيجه آن، ارتقاي جايگاه زبان فارسي تا حد زبان اول ارتباطات اينترنتي در نزد ايرانيان و فارسيزبانان در سراسر جهان است. »
او همچنين در مورد لزوم تقويت زبان فارسي در وبلاگها نوشت: « كاربرد زبان سالم و استاندارد در همه رسانهها و ازجمله وبلاگها، بهترين راه تقويت زبان فارسي است. بهعلاوه، توجه به كيفيت زبان هر وبلاگ فارسي، جز آنكه به تقويت زبان فارسي كمك ميكند، به تقويت خود وبلاگ هم كمك بزرگي ميكند. اين موضوع با توضيح دو اصلي كه در بخش قبلي مطرح شد روشنتر ميشود»
اما بدون شک داغترين بحث و شايد هم جدل وبلاگنويسان در اين حوزه، موضوع ابتذال در بلاگستان بود که اواسط سال گذشته اولين بار توسط نويسنده وبلاگ «خوابگرد» مطرح شد. خوابگرد در اين باره نوشت: « وبلاگنويسي به واسطهي ذات روزمرگياش، استعداد آن را دارد كه زمينه را براي پرورش روح ابتذال فراهمتر كند. و چه رنجي ميبرند، روشنفكراني كه وبلاگنويسي برايشان جديست و درعينحال از اين طاعون خانمانبرانداز نيز در هراساند.»
خوابگرد برخي مصاديق ابتذال در بلاگستان را موارد زير ميدانست: « پايبند نبودن يا نماندن به اصول درستنويسي زبان فارسي، اعم از املاي درست كلمات تا رسمالخط، پيش پا افتادهترين تاثيريست كه پديدهي وبلاگنويسي به عنوان يك امر مبتذل در شخصيت فرهنگي وبلاگنويس ايجاد ميكند. و بالاترين حد تاثير ابتذال، آسانگيري بر خود در بيان هر گونه ادعاي فرهنگي، فلسفي، ديني، هنري و... است.»
خوابگرد همچنين از همه وبلاگنويسان خواست ديدگاه خودشان را درباره ی اين موضوع بيان کنند. دعوت خوابگرد مورد استقبلال تعداد زيادي از وبلاگنويسان قرار گرفت. سردبيرخودم، ملکوت، ايگناسيو، خورشيد خانم، دخترک شيطان از جمله وبلاگهايي بودند که در تاييد يا مخالفت با نظر مطرح شده توسط خوابگرد نوشتند و بحث را ادامه داند.
فعالیتهای جمعی وبلاگی
فعالیتهای جمعی وبلاگنویسان در سال گذشته، چه در دنیای مجازی و چه در دنیای واقعی شکل جدیتری به خود گرفت. این فعالیتها در دنیای مجازی به صورتهای «نشریات الکترونیکی»، «حلقههای وبلاگی»، «وبلاگهای گروهی» و «انجمنهای مجازی» نمود پیدا کردند.
در زمینه تولد نشریات الکترونیکی، سال گذشته سال شلوغی محسوب میشد، چرا که تعداد نشریات الکترونیکیای که از دل وبلاگها بیرون آمدند ناگهان چند برابر شد. «سیاهسپید»، «شاتوت»، «سقف»، «تکاپو»، «قاصدک» تعدادی از جمله این مجلات اینترنتی جدید بودند.
وبلاگهای گروهی نیز، هم در زمینه کیفیت و هم در زمینه کمیت پیشرفت قابل توجهی داشتند و تعدادی از این وبلاگها به صفحات پرخواننده فارسی تبدیل شدند. از جمله وبلاگهای گروهی موفق در سال گذشته وبلاگ «صبحانه» بود.
یک نمونه موفق دیگر از فعالیتهای جمعی وبلاگی در سال گذشته ایجاد «حلقه وبلاگی ملکوت» بود که تعدادی از نویسندگان فارسی زبان مقیم خارج کشور در این فضای مجازی گرد هم آمدند.
اما بلاگرها دامنه فعالیتهای گروهیشان را به خارج از دنیای مجازی هم رساندند. نمونهای از این همبستگی وبلاگی در مورد جمعآوری کمک برای زلزلهزدگان بم مشاهده شد. ایجاد «غرفه وبلاگنویسان» در اولين جشنواره وب، وپ و نشريات الکترونيک در آذرماه سال گذشته نمونه دیگری از این فعالیتها بود.
کافهبلاگ، کافیشاپ مخصوص وبلاگیها در سال گذشته شروع به کار کرد.برگزاری مسابقات و مراسمهای مختلف در مورد وبلاگ و با حضور وبلاگنویسان هم در سال گذشته رونق گرفت. تعدادی از وبلاگنویسان هم قصد ایجاد انجمنی تحت عنوان انجمن وبلاگنویسان داشتند که البته با واکنشهای متفاوت اهالی بلاگستان مواجه شدند.
وقتی فیلترینگ به وبلاگها هم رسید
فيلترينگ سايتهاي اينترنتي که نزديک به دوسال است کاربران اينترنت در ايران با آن دست و پنجه نرم مي کنند، تير ماه سال گذشته سرانجام گريبان وبلاگها را هم گرفت. اما فيلترينگ در مورد وبلاگها نه به صورتي موردي بلکه بصورت جمعي اعمال شد. يعني کاربران هنگام مشاهده همه وبلاگهای زیر مجموعهی سایتهای پرشینبلاگ و بلاگاسپات با پیغام « دسترسی به این سایت غیر ممکن است » مواجه شدند. اما فیلترینگ این سرویس ارائه دهنده وبلاگ خیلی طول نکشید. اعتراضات وبلاگنویسان که از دامنه وبلاگ ها و سایت ها فراتر رفته بود باعث شد وزارت پست ، تلگراف و تلفن آنزمان و ICT فعلی اطلاعیهای به شرح زیر صادر کند: « براساس ابلاغيه ي كميته ي تعيين مصاديق (مصوبات شورايعالي انقلاب فرهنگي) تنها بنا بود تعداد اندكي از هزاران وبلاگ اين سايتها بسته شود، اما شركت پارسآنلاين نسبت به مسدود كردن كل دو سايت نامبرده اقدام كرده كه بلافاصله از سوي وزارت پست و تلگراف و تلفن دستور بازگشايي سايتها صادر و به شركت ”پارس آن لاين” نيز تذكر اكيد داده شد، اگر در اعمال مقررات دقت نكند، مستوجب برخورد قانوني است. روابط عمومي وزارت پست و تلگراف و تلفن همچنين وظيفهي خود ميداند از كاربران و دارندگان وبلاگهاي اين سايتها بويژه روزنامهنگاران و نويسندگان ارجمندي كه به دليل خطاي ناكردهي اين وزارتخانه، دچار مشكل شده يا به زحمت افتادهاند، پوزش بخواهد و بار ديگر بخش خصوصي را به لزوم دقت در فعاليتهاي ارتباطي خود توجه دهد.»
پس از این اطلاعیه پرشین بلاگ و بلاگ اسپات از فیلتر خارج شدند، اما در نوبتهای مختلف باز هم فیلترینگ دامن این سایتها را گرفت و البته نه فقط از جانب پارسآنلاین. در ماههای گذشته نیز فیلترینگ وبلاگها، همانند سایتها بیشتر شامل موارد اخلاقی و سیاسی بود.
مسابقات وبلاگي
برگزاري مسابقه بين وبلاگنويسان هم از موضوعات جالب و پرطرفدار بلاگستان بود. اين مسابقات که دستاندرکاران، داوران و شرکتکنندگان آنها را معمولا وبلاگنويسان تشکيل ميدادند بيشتر در حوزه ادبيات برگزار شدند.
مسابقه ادبي «غزل معاصر»، مسابقه ادبي «والس» و مسابقه اينترنتي داستان کوتاه با عنوان «جايزه ادبي بهرام صادقي» از اين جمله بودند.
مسابقه وبلاگهاي برتر نيز که از طرف مجله دنياي کامپيوتر و ارتباطات برگزار ميشود، امسال دومين دوره خود را پيش سر گذاشت. هر چند که امسال برگزارکنندگان مسابقه از طرف اهالي بلاگستان در مورد نحوه برگزاري مسابقه با انتقاداتي مواجه شدند.
انجمن براي وبلاگنويسان
خبر راه اندازي «انجمن وبلاگ نويسان ايران» در قالب يک NGO که اولين بار بطور رسمي از جانب ايسنا اعلام شد با واکشنهاي متفاوتي روبرو شد که اغلب آنها در مخالفت با راه اندازي اين انجمن بود.
يکي از موسسين انجمن در گفتگو با ايسنا هدف از راهاندازي اين انجمن را اينچنين تشريح کرد: « اكنون وبلاگها به نحوي در نقطه ضعف قرار گرفتهاند و هر فرد ميتواند نسبت به آنها اظهارنظر كند چرا كه هيچ شخصيت حقوقي براي وبلاگها در نظر گرفته نشده است . لذا انجمن با شكل گيري خود درصدد دفاع از اين حقوق مي باشد. »
سردبير خودم در اينباره در وبلاگش نوشت: « مگر وبلاگ هدف سياسی-اجتماعی دارد که NGO لازم داشته باشد يا بخواهد از هويتش دفاع کند؟ اصلا مگر وبلاگها همه يک هويت واحد دارند که کسی يا چيزی بخواهد از آن دفاع کند؟ NGO درست کردن خيلی خوب است، ولی نه برای چيزی که از اساس بیمرکز و وحشی است و تمام مطلوبيتش را هم از همين دو خاصيت میگيرد.»
نيما افشار نادري هم در اين مورد نوشت: «وبلاگ نويسان، به عنوان بخشي از کاربران اينترنتي، داراي خصوصياتي همانند پزشکان و وکلا نيستند که در پي برنامه ريزي براي ساخت يک نظام قانونمند براي آنان برآييم و آنها را موظف به درج کد عضويت آنان در بالاي وبلاگ خود کنيم، مانند کاري که سازمان نظام پزشکي يا کانون وکلاي دادگستري مي کند، چرا که اصولا" وبلاگ نويسي، فعاليتي فردي و بدور از دنياي ديوان سالار بيروني است و وبلاگ نويسي نه يک شغل و حرفه که يک فعاليت کوتاه مدت روزانه است بدون هيچگونه دغدغه مالي. »
نویسنده وبلاگ عصیان هم در این مورد نوشت: « انجمن وبلاگنويسان ايران به نظر من نادرستترين عنوانيه كه ميشه واسه همچين تشكلي انتخاب كرد. درباره اينكه بخواهيم به وبلاگها سازمان بديم، فيالنفسه شايد عمل خوبي باشه اما اينكه يك عده جمع بشن و بخوان خودشون رو نماينده تمام وبلاگنويسان ايراني بدونن -حتي اگه اين مساله به راي گذاشته بشه- هيچگاه عملي نيست. »
ايلنا هم در گزارشي با عنوان « وبلاگهاي فارسي ساماندهي مي شوند» فعاليتهاي اين انجمن را اينگونه شرح داد: « اين اقدام در پي بي سر و ساماني وبلاگها و نبود يك محوريت خاص در محتواي آنها و نيز جلوگيري از ادامه كار وبلاگها مبتذل و ضد اخلاقي و نيز فعاليت هاي سياسي صورت گرفته است. اهداف اين انجمن محوريت بخشيدن به عملكرد وبلاگها و نيز ايجاد نشست هايي در خصوص آشنا كردن وبلاگ نويسان با اصول وبلاگ نويسي و ايجاد وبلاگهاي گروهي با محتواي بالاتر و جلوگيري از تخلفات دارندگان اين وبلاگها است. با ايجاد اين انجمن و رسميت بخشيدن به آن از سوي ارگانهاي ذيربط سازمان مخابرات اين انجمن خواهد توانست از وبلاگ نويسان خود در مواردي حمايت و در مواردي نيز اگر آن وبلاگ عملكردي خارج از اساس نامه انجمن نشان داد آن وبلاگ را توقيف كند»
قابل توجه است که شهريور ماه سال گذشته و يک ماه پيش از پخش خبر راهاندازي اين انجمن، خبرگزاري مهر در گزارشي تحت عنوان «وبلاگ نويسان خواستار تشکيل انجمن شدند» از قول وبلاگ نويسان وعده تشکيل چنين انجمني را داده بود. بخشهايي از گزارش خبرگزراي مهر را ميبينيد:
« به گزارش خبرنگار فرهنگي" مهر" يکي از وبلاگ نويسان جوان که هم اکنون دانشجوي دندانپزشکي است، گفت: امروزه وبلاگ نويسي به يک واقعيت اجتماعي براي جوانان تبديل شده و بايد از اين فضاي پيش آمده به نفع جامعه استفاده کرد. وي با تاکيد برعزم وبلاگ نويسان جهت تاسيس و تشکيل انجمني به همين نام در آينده، خواستار توجه بيشتر مسئولان به اين حوزه جديد شد.
آنچه که در مورد وبلاگ نويسي به نظر مي رسد اين است که با توجه به استقبال جوانان ايراني از اين مقوله محدود کردن وبلاگ نويسي سمت وسو بخشيدن مناسب به اين محيط در جهت آموزش جوانان مي تواند مفيد باشد. »
به نظر مي رسد مسئله راه اندازي انجمن وبلاگ نويسان و انجمن ها و نهادهاي اين گونه موضوعي است که پرونده آن با پايان سال ۸۲ بسته نخواهد شد و از آن جا که با گسترش وبلا گها، موضوع کنترل و هدايت آن ها هم مورد توجه برخي ارگان ها قرار خواهد گرفت در سال آينده احتمالا باز هم شاهد اين گونه اقدامات خواهيم بود.
منتشر شده در روزنامه صبح اقتصاد، پنجشنبه ۲۸ اسفند ۱۳۸۲