در همين زمينه
15 شهریور» در پی زمين لرزه ٢/٥ ريشتری چهارشنبه در هادیشهر، ١٠ روستا بين ٣٠ تا ١٠٠ درصد آسيب ديدهاند، ايسنا15 بهمن» خانههای ضدزلزله پيش ساخته در آلمان برای ايران، صدای آلمان 25 آبان» چهار سال پس از زلزله بم، برنامه ای از انجمن "پالم بم" و کانون مهر در باره کودکان بمی، شنبه اول دسامبر در شهر هانوفر آلمان 2 تیر» بازسازی ارگ بم سالانه نيازمند ۵/۶ ميليارد تومان اعتبار است، ايلنا 10 دی» پيش بينی زلزله با مار، مهر
بخوانید!
4 اسفند » دولت و پلیس بر سر طرح امنیت اجتماعی اختلاف ندارند، مهر
4 اسفند » شیطان به روایت امیر تاجیک، خبر آنلاین 2 اسفند » قفل شدگی در گذشته، جمعه گردی های اسماعيل نوری علا 2 اسفند » ديدگاه هنرمندان براي رفع كمبود تالارها، جام جم 2 اسفند » آذر نفیسی نویسنده و استاد دانشگاه جانز هاپکینز در مورد تازه ترین اثر خود صحبت می کند (ویدئو)، صدای آمریکا
پرخواننده ترین ها
» دلیل کینه جویی های رهبری نسبت به خاتمی چیست؟
» 'دارندگان گرین کارت هم مشمول ممنوعیت سفر به آمریکا میشوند' » فرهادی بزودی تصمیماش را برای حضور در مراسم اسکار اعلام میکند » گیتار و آواز گلشیفته فراهانی همراه با رقص بهروز وثوقی » چگونگی انفجار ساختمان پلاسکو را بهتر بشناسیم » گزارشهایی از "دیپورت" مسافران ایرانی در فرودگاههای آمریکا پس از دستور ترامپ » مشاور رفسنجانی: عکس هاشمی را دستکاری کردهاند » تصویری: مانکن های پلاسکو! » تصویری: سرمای 35 درجه زیر صفر در مسکو! پس از گذشت سه سال از فاجعه زلزله در بم، ويرانی بم پايان ندارد؟ انتخابخبرگزاری انتخاب : سه سال از فاجعه بم گذشته است. اما پس از گذشته سه سال از آن فاجعه، تعداد چادرها بيش از منازل مسکونی با کيفيت پايين است. چگونه است که هرگاه مسئول (حتی) يک استان می خواهد از منطقه ای استان تحت نظارت خود، بازديد کند، همه نيروها بسيج شده و ۲۴ ساعته، منطقه، نو می شود، اما پس از گذشت سه سال از فاجعه، بم همچنان ويران است. همنطور که در اين عکس هم می بينيم، يکی از اهالی بم، در محل خانه مسکونی ويران خود چادر زده تا شايد... آيا بم فراموش شده است؟ خبرگزاری انتخاب : بم شهری برفراز تاريخ که دير زمانی پيشينه و گذشته پرشکوه کشورمان بود،کوتاه زمانی است که به غضب زلزله، شهرتی ديگر يافته و اينک همتی بلند میخواهد تا دوباره زنده و سرافراز و سربلند در تاريخ رخ بنمايد. هنگامی که وارد شهر بم شدم هوا تاريک بود، سوسوی تک نورهايی که در اين شهر روشن بود، سنگينی فضای مرگ آور اين شهر را دو چندان کرده بود. بوی آوارهای نم خورده که هميشه حسٌِِ شيرين هر ايرانی را به ياد کوچه باغهای زيبای گوشه و کنار آبادیهای وطن میانداخت اين بار بوی مرگ میداد. هنوز عمليات امداد و نجات ادامه داشت و برای تازه واردهايی که اين صحنه را میديدند باور کردنی نبود. درست يادم است که در مسير کرمان تا بم گروهی از تخصصهای گوناگون همراهم بودند، از اکيپ خبری گرفته تا خانم دکتری که از سوئد خود را در کوتاهترين زمان به بم رسانده بود. متخصصان امداد و نجات ايرانی مقيم اتريش و چند جوان علاقمند و وطن دوست که برای تفريح به کشورمان آمده بودند و اينک خبر زلزله آنها را برای کمک به بم کشانده بود،در اين گروه ديده میشدند. هوا که روشن شد تازه عمق فاجعه معلوم شد، خيابانهايی که ديگر خيابان نبود و خانههايی که اينک آوار بود. هر کس به سمتی میدويد، گروههايی سردرگم به هر کجا که میرسيدند، بيل و کلنگ را برای بيرون آوردن قربانيان بر زمين غضب آلود میکوبيدند و بازماندگانی که در کنار آوارها، رهگذران را به مدد میخواستند تا عزيزانشان را که تا ديشب همراهشان بودند، از زير آوار بيرون بکشند. دردناکترين صحنه لحظهای بود که مادری مرا به کمک خواست و با لهجه شيرين بمی که حالا تلخ و غمگنانه بود میگفت: قربانت شوم بيا، بوی عزيزم را حس میکنم. به خدا او زنده است، کمک کنيد، دارد از سرما میميرد و وقتی بلافاصله با بچههای امداد به کمک آن پيرزن رفتيم بعد از کندن و آوار برداری، اجساد دختری جوان را که درست چند لحظه پيش جان سپرده بود و پيرمردی که حالا خفته بود وديگر قصههای شيرين ننه دريا و دليران ديار بم را نمیتوانست برای نوه چند سالهای که در آغوشش جان سپرده بود،تعريف کند، از زير آوارها بيرون کشيديم و سکوت آن پيرزن که فريادی بلند در پس سنگين ترين سکوت زندگی بود، بر دل ريش ما زخمه میزد. صحنه دلخراش ديگر يافتن کارت دعوت به مراسم يک عروسی بود، تاريخ ۵ شنبه چهارم ديماه به صرف شيرينی و شام . کارت را از روی زمين برداشتم غبار و خاک را از روی آن پاک کردم. انگار حالا هم مرا دعوت میکرد اما اينبار به ياری و کمک برای نجات آخرين آثار حيات در خانهای که تا ديروز غريو و شادی شور يک زندگی تازه در آن موج میزد. نام داماد طاهر بود و عروس سعيده، میگفتند از خانوادههای اصيل و با سابقه در شهر بم بودهاند. با کمک يک بمی که هيچ کس از خانوادهاش ديگر زنده نبود و خود،شب آن مراسم عروسی دهل نواخته بود، به دنبال نشانی آن خانه رفتيم به زحمت از ميان آوارها به جايی رسيديم که تنها انبوهی آجر، خشت و آهن ويرانهای را نمايان میکرد، دوربينها برای ثبت اين لحظه به کار افتاد، همه ما در دل دعا میکرديم که شايد اين خانه باز هم با طاهر و سعيده سرپا شود، دوباره شور و شادی در اين سرا بپيچد و اميد به زندگی حداقل در چارچوب اين خانه جان بگيرد. برفراز ارگ ويران شده بم در زير ستيغ تند آفتاب به ويرانههای شهر بم مینگرم و اين بم است که اينک نياز به نسيم حيات دارد. بم را دوباره میسازيم اين جملهای بود که سيد محمدخاتمی رئيس جمهوری اسلامی وقت ايران در اولين سفر خود به شهر بم پس از زلزله بيان میکند و رويای بم ساخته شده در پس اين جمله نقش میبندد. زلزلهای بزرگ به مقياس ۳/۶ درجه در مقياس امواج درونی زمين ساعت ۵ و ۲۸ دقيقه بامداد جمعه پنجم دی ماه شهرستان بم را میلرزاند و هزاران تن در اين فاجعه دلخراش جان میبازند. چند روز پس از زلزله در حالی که عمليات امداد و نجات هنوز در حال انجام است و شهر بم تيتر اول همه خبرهای دنياست، سيدمحمدخاتمی رئيس جمهوری اسلامی وقت ايران راهی شهر بم می شود و از نزديک شاهد عمق فاجعه است. وی پس از بازديد بخشهای مختلف شهر بم صحبت از تلاش برای بازگشت زندگی به بم میکند و میگويد: با همکاری مردم ايران بم را دوباره خواهيم ساخت. ولی هيچ کس نپرسيد که بم را چگونه خواهيم ساخت، کی خواهيم ساخت و آيا بم هم مانند شهرهای جنگزده کشورمان که سالهای سال پس از جنگ هنوز هم زخم خورده اين يورش ناجوانمردانه است، ساخته خواهد شد؟ در حالی که اسکان موقت زلزلهزدگان ماهها پس از زلزله ادامه داشت و هنوز هم گاهی برخی اخبار از اسکان موقت به گوش میرسد، اقدام برای ساختن بم با پاسخ دادن به اولين سؤال آغاز می شود و آن ساختن بم بر روی همان ويرانه هاست، بم در جای خود ساخته خواهد شد. ساخت بم نيازمند اصلاح طرح جامع اين شهرستان می باشد و کارشناسان نيز با توجه به آنچه بر بم گذشته بايد براساس خاک و محيط، بمی را بسازند که ديگر پا بر جا بماند و هيچ زلزلهای، کمر اين ديار کهن را خم نکند. شهرستان بم بين ۵۷ درجه و ۷ دقيقه تا ۵۹ درجه و ۲۲ دقيقه طول شرقی از نصفالنهار مبدا و ۲۸ درجه و ۲۳ دقيقه تا ۳۹ درجه و ۵۲ دقيقه عرض شمالی از خط استوا قرار گرفته است. شهرستان بم شامل ۵ شهر، ۴ بخش، ۱۲ دهستان و بيش از ۱۹۸ آبادی میباشد و براساس برآورد مرکز آمار ايران در سال ۱۳۸۲ و تنها سه ماه قبل از وقوع زلزله ۲۲۲ هزار نفر بوده که پرجمعيتترين شهر آن بم با جمعيتی حدود ۸۸ هزار نفر و کم جمعيتترين شهر آن نرماشير با ۲۸۵۱ نفر است. در حالی بازسازی شهر بم آغاز میشود که در جوار ويرانههای اين شهر گورستانی بزرگتر از شهر با مردمانی آرميده از خشم زمين و ويرانه هايی از بزرگترين مجموعه خشتی جهان ارگ بم قرار دارد و ساخت اين شهر بيش از هر چيز نيازمند اميدواری و استواری در برابر مشکلات احتمالی پيش روست. برای ساماندهی بازسازی بم، ستاد راهبردی بازسازی بم تشکيل میشود، جلسات متعددی برگزار میشود جلسه پشت سر جلسه بازسازی بم را طراحی میکنند اما در کنار آن کودکان بیسرپرستی که حالا ديگر سايه هيچ مهری بر سر آنها نيست هنوز میگريند و زنان بیپناهی در چادرها و کانکسها میلرزند. رئيس جمهوری وقت وعده بازسازی بم را تا پايان دوران رياست جمهوری خود در تيرماه ۸۴ داد اما آيا بم تا آن زمان ساخته و سر پا شد؟ ۱۵۲۷ نفر از اين کودکان به مادرانشان تحويل داده شدند، ۱۲۴۲ نفر از اين کودکان به بستگان نزديک آنها مانند عمو، دايی، خاله و يا عمه تحويل داده شدند و ۱۴۷ کودک نيز در مراکز شبانهروزی زندگی میکنند چرا که در همان ابتدای کودکی در اين دنيای بزرگ هيچ آشنايی از آنان زنده نمانده است. راستی سرنوشت اين کودکان چه شد، حتما نشنيدهايد که علی کوچک که روزی از مهر پدر و مادر برخوردار بود پس از زلزله به يکی از بستگان درجه يک تحويل داده میشود و اين بستگان به دليل اعتياد آنچنان روزگار را بر علی کوچک و تنها تنگ میکنند که غمی جانکاهتر از زلزله بم اين کودک يتيم را میآزارد. *سرنوشت کمکهای خارجی به بم از لحظه مخابره خبر وقوع زلزله در بم دنيا خود را در مقابل يک فاجعه بزرگ انسانی میبيند و کمکهای مردمی از سراسر جهان راهی بم میشود. روزی نيست که اخباری از کمکهای نقدی و جنسی کشورها، دولتها، تشکلها منتشر نشود. ولی آنچه جمع می شود با آنچه اعلام میشود بسيار تفاوت دارد. وزارت امور خارجه اعلام کرده است، پس از زلزله بم بيش از هفت ميليون دلار کمک خارجی به زلزلهزدگان را دريافت کرده است که اين رقم با آنچه قبلا اعلام شده اختلاف فراوانی دارد. براساس گزارش وزارت امورخارجه، مجموع کمکهای خارجی نقدی ارسالی به زلزله زدگان شهرستان بم که توسط اين وزارتخانه جمعآوری شده ۷ ميليون و ۴۶۵ هزار و ۴۳۵ دلار است. از مجموع کمکهای ارسالی به وزارت امورخارجه مبلغ يک ميليون و ۵۲۴ هزار و ۱۹ دلار از طريق دولتها کمک شده و سه ميليون و ۷۸۸ هزار و ۴۱۶ دلار آن نيز کمک مردمی ارسال شده به دفتر نمايندگیهای جمهوری اسلامی ايران در خارج از کشور است. براين اساس از طريق شهرهای استانبول ۴۰۵۰۹ دلار، ولينگتون ۷۹۵ دلار، اسلامآباد ۱۳۸۹۰۷ دلار، عشقآباد ۳۳۴۲ دلار، رياض ۱۲۷۴۰۲ دلار، منامه ۱۸۷۰۰۲ دلار، جده ۱۹۳۹ دلار، مسقط ۷۸۳۰ دلار، مسکو ۲۸۹۹۲ دلار، آستاراخان ۱۰۰۳ دلار، آنکارا ۲۲۴۲۱ دلار، تيرانا۲۰۰۰ دلار، پيشاور ۱۴۲۷۰ دلار، کلمبو ۸۸۹۰ دلار، سئول ۵۵۸۶۷۸ دلار، کراچی ۵۴۳۲۴ دلار، دوشنبه ۴۸۴۰ دلار ، فرانکفورت ۱۹۲۳۰ يورو، برلين ۹۷۷۰۱ يورو، مادريد ۵۵۲۸۹ يورو، آتن ۳۶۸۰۱ يورو، هلسينکی ۲۳۰۰ يورو، ميلان ۱۴۰۷۹ يورو، لاهه ۴۶۵۰۰ يورو، هامبورگ ۴۷۴۶۰ يورو، بلگراد ۲۰۰۱۵ يورو، برن ۹۳۱۹۹ يورو ، در نيويورک ۷۳۶۳۰۵ دلار، طرابلس ۲۵۷۷ دلار، پورتوريا ۲۳۸۳ دلار، توکيو ۱۱۰۰۰۰۰۰ دلار و صنعا ۶۳۲۱ دلار توسط مردم اين شهرها به نمايندگیهای ايران تحويل داده شد که در مجموع ۳ ميليون و ۱۱۰ هزار و ۲۵۳ دلار و ۵۳۲ هزار و ۵۷۴ يورو میشود. همچنين کمکهای دولتی کشورهای خارجی به زلزله بم شامل صد هزار دلار توسط کشور افغانستان، ۲۰۰ هزار دلار توسط کره جنوبی، ۷۷۰ هزار دلار توسط ژاپن به علاوه ۵۰۰ هزار دلار اهدايی سفارت ايران در توکيو، ۱۵۱ ميليون و ۷۳۰ هزار ريال توسط سفارت جمهوری خلق چين در تهران است. اما سعيدیکيا که تا قبل از تصدی وزارت مسکن و شهرسازی در دولت نهم دبير ستاد راهبردی بازسازی بم بود در همان ايام کمکهای صورت گرفته به زلزله بم را از سوی کشورها و موسسات خارجی ۲۵ ميليون دلار عنوان می کند و میگويد: اين کمکها نقدی و برای کمکهای اوليه امداد و نجات است و به حساب وزارت امور اقتصاد و دارايی و هلال احمر رفته است. وی می افزايد: در جريان زلزله بم هلال احمر ۲۵ ميليارد تومان و کميته امداد نيز ۵/۷ ميليارد تومان از طريق کمکهای مردمی جمعآوری کردهاند. سعيدی کيا در خصوص ساير کمکها و اعتبارات داده شده میگويد: کشور اسپانيا اعتباری بالغ بر ۲۰ ميليون دلار را در قالب ساخت و تکميل پروژه ها به شرط خريد از شرکتهای اسپانيايی به صورت بلاعوض در اختيار ايران قرار داد. سعيدیکيا همچنين میگويد: فرانسه نيز پذيرفت تا بيمارستان ۹۶ تختخوابی بم را تا سقف ۵ ميليون دلار تجهيز کند. وی میافزايد: بانک توسعه اسلامی هم ۲۱ ميليون دلار وام که يک ميليون دلار آن کمک بلاعوض برای بازسازی بم است،اختصاص داد. وی میگويد: ژاپن علاوه بر اختصاص ۶۰ ميليون دلار وام برای توسعه پروژهها، ۱۵ ميليون دلار نيز برای ساخت خانههای موقت در بم اختصاص داد که به دليل پايان مرحله اسکان موقت پروژه و بهرهمندی از اين اعتبار تعريف شد. اين در حالی است که سعيدیکيا در همان زمان و در عمر دولت نهم از گزارش وزير امور اقتصاد و دارايی وقت به رئيس جمهور خاتمی مبنی بر دريافت ۱۶ ميليون دلار کمک مردمی برای بازسازی بم گلهمند بود اما آن روی سکه حکايت ديگری است. پس از عيد نوروز سال بعد از زلزله مستمریهای ماهانه زلزلهزدگان به آنها داده نشد، از سويی ديگر نيز مسئولين محلی در همان زمان میگفتند بودجهها را به ما بدهيد ما درستتر هزينه میکنيم و يا اينکه با اين شيوه مديريت بم تا پايان تابستان ۸۴ که هيچ، سالهای پس از آن نيز نخواهد توانست روی پای خود بايستد. *امروز با روی کار آمدن دولت نهم، محمود احمدی نژاد در اولين سفرهای خود راهی بم شد و از نقاط بازسازی نشده ديدن کرد و در همان ديدار با خيل فراوان گلايههای مردمی روبرو شد، پای درد دل مردم نشست و در مسجد جامع بم رو در رو با مردم سخن گفت و سخن شنيد. رئيس جمهور در ۱۳ مهرماه اولين سالهای مسئوليت خود در گفتگو با واحد مرکزی خبر در خصوص عملکرد دولت درباره بم گفت:«...ما مصوبه ای در مورد بم داشتيم. من در بازديد از بم با مقامات و مسئولين آنجا ملاقاتی کردم. در کار بم گره هايی بود. مصوبه ای در پانزده بند داشتيم که ان شاءالله اين گره ها را باز کند که هم شاهد تسريع بازسازی، هم ارتقای کيفيت و هم توسعه دايره بازسازی باشيم. در اين مهم دو سه نکته وجود داشت: يک، تمرکز مديريت در بازسازی که خوشبختانه اين در مصوبه دولت هست. دو، قبل از زلزله عده زيادی از مردم بم مستأجر بودند. الان هيچ چيزی در اختيار ندارند. قرار شد مثل مردم عادی اگر زمين را خودشان فراهم بکنند، از منابع و کمکهای دولتی برخوردار شوند. علاوه بر آنها، از زمان زلزله تا امروز عده ای متأهل شده اند و بالاخره بايد از خانواده جدا شوند و نيازمند مسکن مستقل و مجزا هستند. قرار شد تا پايان امسال جوانان عزيز بمی که از قبل از زلزله در بم ساکن بودند، اگر ازدواج بکنند، از همين تسهيلات برخوردار شوند. منتها زمين را بايد خودشان تأمين کنند. بحث اصناف بم بود. قرار شد تسهيلاتی که مصوب هست به اصناف بم هم به سرعت داده شود و فعال بشوند که شهر بيش از گذشته داير بشود و روح پيدا کند. تأسيسات شهری بم، خيابانها، جدولها، پارکها و بوستانها، در مورد اينها هم تصويب شد که بنياد مسکن به شهرداری آنجا کمک کند و به سرعت کار را جلو ببرد و چهره شهر را بانشاط و زنده تبديل کند. مردم بم در ديدار ما از بم نزديک به ۹ هزار نامه داده اند که اينها طبقه بندی شده است. بخشی از آن به همين مصوبات برمی گشت که حل می شود؛ بخشی از آن هم مسائل فردی است که کمک می خواهند يا گره فردی است، آنها را گذاشتيم در دستور که ان شاءالله برطرف بشود. عده کمی هم بودند که از عملکرد برخی از دستگاههای اجرايی شکايت داشتند که آنها را هم گذاشتهايم که رسيدگی کنيم.
اما باز هم بم سرپا نشد. وی با اشاره به زلزله سه سال پيش گفت که با بازسازی بم اين شهرستان به يک منطقه نمونه تبديل میشود، اين در حالی است که هنوز بعد از سه سال از آن فاجعه دردناک همه از زنده بودن و سرپا شدن بم حرف میزنند و هنوز مسير فرودگاه تا شهر بم به جادهای بين المللی تبديل گرديده که مسئولان داخلی و خارجی در اقامتهای مختلف با سرکشی و انجام مصاحبه از بمی زنده حرف میزنند ولی دوست ندارند به ويرانههايی که هنوز آباد نشده توجه نمايند و تنها اگر به شرايط بازسازی مناطقی که سالها پس از بم لرزيد مانند اندونزی و سونامی معروفش نگاه کنيم ميزان توانايی و عملکردمان دستمان میآيد. *فردا گزارش: عطا افشاری Copyright: gooya.com 2016
|