بخوانید!
2 شهریور » تيراندازي مرگبار در شهر قدس شهريار؛ متهم 65ساله 6 تن را كشت و 11 تن ديگر را مجروح كرد، ايسنا
2 شهریور » مسافركشي با موتورسيكلت ممنوع ميشود، ايسنا 1 شهریور » فرق سفره رمضان در ایران و عربستان!، شیعه آنلاین 1 شهریور » مرجان ساتراپي در تدارک ساخت انيميشن «پرسپوليس 2»، ایسنا 1 شهریور » فيلم فرمان آرا با نام «از عباس کيارستمي متنفرم»، اعتماد
پرخواننده ترین ها
» دلیل کینه جویی های رهبری نسبت به خاتمی چیست؟
» 'دارندگان گرین کارت هم مشمول ممنوعیت سفر به آمریکا میشوند' » فرهادی بزودی تصمیماش را برای حضور در مراسم اسکار اعلام میکند » گیتار و آواز گلشیفته فراهانی همراه با رقص بهروز وثوقی » چگونگی انفجار ساختمان پلاسکو را بهتر بشناسیم » گزارشهایی از "دیپورت" مسافران ایرانی در فرودگاههای آمریکا پس از دستور ترامپ » مشاور رفسنجانی: عکس هاشمی را دستکاری کردهاند » تصویری: مانکن های پلاسکو! » تصویری: سرمای 35 درجه زیر صفر در مسکو! جمعه وقت رفتنه...! به مناسبت سالگرد درگذشت فرهاد، خسرو صادقی بروجنیآری، آری گفت: «جمعه وقت رفتنه، موسم دل کندنه» و چه شاعرانه خود نيز جمعه رفت. جمعه ساکت، جمعه متروک؛ فروغ گفت. «جمعه ای که خون جای بارون می چکه» او رفت و به آزادگان پيوست؛ به فريدون، به مازيار، او رفت و همچون هميشه آن چه باقی ماند دريغ بود و افسوس بود که قدرش ندانستيم آن گونه که بايد. «خواب در بيداری» را سرود و چه غافل بوديم که بيداران خوابيم. «برف» را سرود و چه بی رگ بوديم که سرما را حس نکرديم،از «کوچه ها» خواند و چه بی حس بوديم که بوی کافور کوچه هامان به مشام نرسيد. از «کودکانه» خواند و بوی اسکناس نو را از کودکان فقر دريغ کرديم، از «سقف» خواند و پناهی به بی پناهان نداديم، از «مرد تنها» خواند و چه وسعتی داديم به تنهايی هم. دريغ، نفهميديم، نفهميديم، نفهميديمش... فرهاد مهراد خواننده روشنفکر و معترض کشورمان، جمعه، ۸ شهريور ۱۳۸۱ در سن ۵۹ سالگی در گذشت. فرهاد از جمله خوانندگان معترض دهه ۵۰ بود که به همراه فريدون فروغی سبکی خاص را در موسيقی پايه گذاری کردند. مضمون مشترک همه ترانه های اين دو سرشار است از: آشفتگی وضع موجود، خستگی ها، تلخی ها، بی هويتی ها، نااميدی ها و دلواپسی های کوچک و بزرگ و اعتراض به اين ها. «گنجشکک اشی مشی» تلويحی کودکانه است از معصوميتی که نابود می شود و از رنجی که می ماند، از ظلم ظالم می گويد. «کوچه ها» تعزيه مرگ است و تبلور زخمی است که آهسته آهسته روح را دچار مسخ می کند. «هفته خاکستری» يعنی تکرار، تکرار مرگی که هر خلاقيتی را به جذام روح مبدل می کند. «جمعه» بازخوان تاريخ است. يادآور خونين ترين جمعه های ما، بارش خون از آسمان در تمام جمعه های تاريخ ما. «وحدت» ترانه ای است که راه را برای حمله به ظلم نشان می دهد. کشيدن تيغ است بر سر ستم. همه اين ترانه ها به خوبی روح زمانه را در خود پرورش می دهد. و همه اين ها موجب آن است که فرهاد خواننده ای بر آمده از ناهنجاری های اجتماعی باشد و صدای فرهاد، صدای بيداری نسل ماست. Copyright: gooya.com 2016
|