یکشنبه 1 شهریور 1388   صفحه اول | درباره ما | گویا


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

فيلم فرمان آرا با نام «از عباس کيارستمي متنفرم»، اعتماد

در جلسه پرسش و پاسخ فيلم «خاک آشنا» در پرديس زندگي اين امکان فراهم آمد تا مردم بعد از ديدن فيلم به طور مستقيم با کارگردان، بازيگران، تدوينگر، صدابردار و صداگذار فيلم به گفت وگو بنشينند. فرمان آرا در ابتداي جلسه درباره سکانس هاي حذف شده فيلم توضيح داد؛ «کلاً چهار سکانس کامل از فيلم حذف شده است. يکي سکانس ملاقات بابک و نامدار با استوار اوطميشي است که درباره زنداني فراري حرف مي زنند. سکانس ديگر مربوط به حرف هاي سر ميز شام و نظر خانم سالاري درباره ازدواج است که الان فقط جمله «اصولاً ازدواج چيز بيهوده يي است» را مي شنويم که خب خيلي قضاوت يک طرفه يي به نظر مي رسد. سکانس بعدي مربوط به جايي است که خاتون درباره زنداني فراري که دستگير شده حرف مي زند و آخرين سکانس حذفي مربوط به آخر فيلم است که نامدار مي خواهد به تهران برود. بقيه حذفيات در حد يکي دو جمله کوتاه بوده است.»



تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 




بهمن فرمان آرا درباره پروژه بعدي سينمايي خود اين گونه توضيح داد؛ «فيلم «خاک آشنا» آن اکران ايده آلي را که من مي خواستم نداشته است. اينکه کار بعدي من چيست و چه خواهم کرد را اجازه بدهيد قدري بگذرد، بعد جواب مي دهم چون وقتي حوادث اجتماعي شتاب مي گيرد، از زمان گرفتن مجوز فيلم تا موقع اکران آن يکي دو سال طول خواهد کشيد و در نتيجه وقتي شتاب آن قضايا بگذرد، شايد اصلاً فيلم موضوعيت خودش را از دست بدهد.» فرمان آرا ادامه مي دهد؛ «اوايل انقلاب من اجازه ساخت سه تا فيلمنامه را گرفته بودم اما هيچ کدام شان را نساختم چون با توجه به اتفاقاتي که به سرعت مي افتاد، شما اصلاً نمي توانستيد پيش بيني کنيد آيا فيلمي که مي سازيد با مخاطب ارتباط برقرار مي کند يا نه، امروز هم براي اينکه از اين قضايا به خودم استراحتي داده باشم، يک پروژه يي که سال ها دوست داشتم روي آن کار کنم، امکان ساختش در ايتاليا فراهم شده است.»

کارگردان «خاک آشنا» درباره اين فيلم توضيح مي دهد؛ «اسم فيلم هم هست «از عباس کيارستمي متنفرم» و مي خواهم فعلاً اين فيلم را بسازم. اسم فيلم را هم خود عباس (کيا رستمي) گذاشت چون من و عباس دوستان خيلي خوب و صميمي هستيم و دوستي ما هم قدمتي بيش از يکي دو سال دارد. قصه فيلم را برايش تعريف کردم که در آن اين جمله از زبان يک منتقد گفته مي شود که بعدازظهرها مرده شوري مي کند. جايي از فيلم که دارند درباره فيلم هاي کلاسيک حرف مي زنند، جمله منتقد دقيقاً اين است؛ «خدا بکشه عباس کيارستمي رو، همه فيلم ها شده درباره کتابچه و قلم و از اين صحبت ها.» اين هم طنز مي شود و هم هجو. راه حلي که فعلاً براي خودم دارم، ساختن اين پروژه است. براي اينکه اين فيلم يک فضاي کاملاً سوررئال دارد و همه اش در دکور مي گذرد و هفت، هشت روز فيلمبرداري اش طول مي کشد. در نهايت من که استثنا نيستم. همه هنرمندان و فيلمسازان در سينماي ايران منتظرند تا وقتي شتاب لحظه ها کم شد، فيلم هايشان را کليد بزنند.»

به گزارش سايت «سينماي ما» رضا کيانيان نيز در پاسخ به سوال يکي از حاضران مبني بر رابطه دوستانه او و فرمان آرا گفت؛ «در سن و سال و روحيه من اين هست که اصولاً آدم تنهايي هستم يعني روابطم با اطرافيانم کم است. خيلي مهماني و اين طرف و آن طرف نمي روم. يا کار مي کنم يا در کارگاهم هستم يا به خانه ام مي روم. دايره دوستانم هم به مرور و از 40 سالگي کمتر شد اما از آن زمان به بعد دو، سه تا دوست پيدا کردم که رابطه خيلي عميقي با ايشان داشتم. يکي از آنها آقاي فرمان آراست. اين منهاي رابطه کارگرداني و بازيگري ماست. دنياي ايشان را دوست دارم. به هم نزديکيم ولي اگر فيلمنامه فيلمي را به من ندهند در آن بازي نخواهم کرد چون ايشان اصلاً چنين کاري نمي کنند. آقاي فرمان آرا هر وقت فيلمنامه يي مي نويسند، چه قرار باشد که من در آن بازي کنم و چه نه، داستان فيلمنامه شان را برايم تعريف مي کنند.»


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 



















Copyright: gooya.com 2016