پنجشنبه 5 آذر 1388   صفحه اول | درباره ما | گویا


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

توضيح دکتر علي مطهري درباره ازدواج موقت جوانان، اعتماد

چند روز پيش خبرنگار روزنامه خبر [مصاحبه يي با اينجانب انجام داد] درباره مطالبي که اين بنده در يک برنامه تلويزيوني در تحليل يک حادثه جنايي درخصوص روابط دختران و پسران جوان مطرح کرده بودم. مطالب من در روزنامه خبر که بعداً برخي پايگاه هاي اطلاع رساني نيز در خروجي خود قرار دادند به طور دقيق و کامل منعکس نشد بلکه نارسا و مغشوش منعکس شد. لذا لازم است به اختصار توضيح بدهم. آنچه من گفته بودم اين بود که ما به هر حال در اين مساله بايد به روش اسلامي عمل کنيم نه روش غربي. روش اسلامي مبتني بر دو اصل است؛



تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 




1-عدم تحريک جنسي جامعه 2-ارضاي غريزه جنسي در حد طبيعي و تنها در کادر خانواده و روش غربي نيز مبتني بر دو اصل است؛ 1-آزادي تحريک جنسي جامعه

2-آزادي ارضاي غريزه در سطح جامعه و بيرون از کادر خانواده. در آنجا گفتم که يک نوجوان و جوان در جامعه امروز ما، به دليل آنکه در سنيني است که بيشترين فشار جنسي بر او وارد مي شود در درجه اول بايد آن اصل اول يعني عدم تحريک غريزه و مديريت آن را از راه ورزش، رژيم غذايي و کار و فعاليت و اشتغال ذهن به امور علمي و هنري و... و منصرف کردن آن از امور جنسي عملي سازد. در اين صورت مشکل اکثر جوانان اندک خواهد بود. باقي مي ماند تعداد کمي از آنها که به رغم آن اقدامات باز هم فشار غريزه جنسي آنها را آزار مي دهد. اين دسته از جوانان در درجه اول بايد به فکر ازدواج دائم باشند و البته جامعه هم بايد ازدواج را از حالت هيولا و گرفتار در آداب و رسوم دست و پاگير خود ساخته و غيراسلامي بيرون آورد. اگر ازدواج دائم هم برايشان مقدور نيست و به گناه مي افتند به فکر ازدواج موقت باشند. البته در ازدواج موقت با دختر باکره طبق نظر برخي از مراجع تقليد موافقت ولي دختر شرط است. سخن من اين بود؛ آنهايي که به هر حال اين روابط را برقرار مي کنند و پدر و مادر آنها نيز آگاهند، چه بهتر که اين کار خود را در قالب اسلامي قرار دهند تا احساس گناه نکنند و وجدان ديني آنها آسيب نبيند. به هر حال ما در اسلام محروميت جنسي که موجب پديد آمدن عقده هاي روحي و رواني در افراد مي شود و اين عقده ها به روان ناخودآگاه آنها مي رود و گاه به صورت يک جنايت ظاهر مي شود نداريم و اسلام راه را مشخص کرده است اما ما معجوني از اسلام و روش غربي ساخته ايم که از طرفي محاسن اسلام را ندارد و از طرف ديگر معايب روش غربي را دارد. ما اکنون مصداق شعر حافظ هستيم که؛

يک دست به مصحفيم و يک دست به جام/ گه نزد حلاليم و گهي نزد حرام

نخبگان و خصوصاً رهبران ديني بايد روش درست را به مردم معرفي کنند و راضي به رواج گناه که برکت را از جامعه مي گيرد نباشند.


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 



















Copyright: gooya.com 2016