بخوانید!
24 آبان » پرونده سرقت مجسمههای شهری روی میز پلیس خاک میخورد
24 آبان » اگر چیزی غیر از کتاب میفروختیم، سرمایهمان دو برابر شده بود 24 آبان » ایجاد مدارس پیشگیری از وقوع جرم در دستور کار قوه قضائیه 24 آبان » یک فعال محیط زیست گفت: سالانه یک و نیم درصد جنگلهای کشور از بین میرود 24 آبان » تا اول آذر؛اتوبوس دیابت به تهرانیها خدمات مشاوره رایگان میدهد
پرخواننده ترین ها
» دلیل کینه جویی های رهبری نسبت به خاتمی چیست؟
» 'دارندگان گرین کارت هم مشمول ممنوعیت سفر به آمریکا میشوند' » فرهادی بزودی تصمیماش را برای حضور در مراسم اسکار اعلام میکند » گیتار و آواز گلشیفته فراهانی همراه با رقص بهروز وثوقی » چگونگی انفجار ساختمان پلاسکو را بهتر بشناسیم » گزارشهایی از "دیپورت" مسافران ایرانی در فرودگاههای آمریکا پس از دستور ترامپ » مشاور رفسنجانی: عکس هاشمی را دستکاری کردهاند » تصویری: مانکن های پلاسکو! » تصویری: سرمای 35 درجه زیر صفر در مسکو! اگر چیزی غیر از کتاب میفروختیم، سرمایهمان دو برابر شده بودمدیر انتشارات ذکر با بیان مشکلات امروز ناشران در عرصه نشر گفت: همه کتابهایی که چاپ کردهایم، قبل از این بحران اقتصادی قیمت پشتشان خورده و هنوز هم به همان قیمت به فروش میروند. در حالی که اگر اقلام دیگری داشتیم، تا به حال سود کرده بودیم و سرمایه انبارمان دو برابر شده بود. حمیدرضا سیدناصری، مدیر انتشارات ذکر در گفتگو با خبرنگار مهر، ضمن بیان مشکلاتی که یک ناشر در شرایط جاری روز با آنها دست به گریبان است، با اشاره به حق التالیف یک کتاب گفت: مولف درصدی از قیمت پشت جلد را میگیرد که این موضوع در قراردادش مشخص میشود و در این زمینه وضع به نفع مولف است. مشکل امروز این نیست که ما ضرر میکنیم یا خیر. مشکل این است که بسیاری از ناشران تولید را متوقف کرده اند چون قیمت کاغذ 300 درصد افزایش پیدا کرده است. وی افزود: خرید کاغذ نقد است، خرید مقوا هم نقد است. قیمت مقوا هم بیش از 200 درصد افزایش داشته است. در کل باید بگویم قیمت تمام عناصری که در تهیه کتاب دخیل هستند، چند برابر افزایش داشته ولی دستمزدها 20 درصد افزایش داشته است. چاپخانه داران به ما میگویند باید الکل یا مرکب را به صورت نقد بخرم. پول برق و انرژی چاپخانه هم افزایش پیدا کرده است. دستمزد کارگر هم به همین میزاد زیاد شده است. سیدناصری ادامه داد: قیمت سلفونی که به عنوان روکش، روی جلد کتاب میکشیم، از 5 هزار و 200 تومان به 12 هزار تومان رسیده است. قبلاً سلفون را با چک چندماهه هم میشد خرید، اما امروز تقریبا قیمت سلفونی که روی کتاب کشیده میشود، مانند قیمت مقوا رشد کرده است. با این همه، ما در زمینه افزایش قیمت کتاب محدودیت داریم و نمیتوانیم به اصطلاح روی قیمت کتاب بکشیم. من قیمت کتاب هزار تومانی را که در مهدکودکها عرضه میشد و 88 هزار تومان پول کاغذش را داده بودم، فقط 20 درصد افزایش دادم و به هزار و 200 تومان رساندم. چون دیدم مصرف کنندهها از طبقه متوسط و ضعیف جامعه هستند. مدیر انتشارات ذکر گفت: دیدم که مشتری این کتاب چنین اقشاری هستند و در صورت افزایش قیمت کتاب هم آنها کتاب را نمیخرند و هم کار من آسیب میبیند. زمانی هست که کتابی را که مشتری خاص دارد، در تیراژ هزار نسخه چاپ میکنیم و میدانیم که اگر قیمتش هم 2 برابر شود، باز هم خریدار دارد، اما در این مورد، وضع این چنین نیست. مهمتر از همه این موارد، کتاب جزو اقلامی است که اصلا ارزش افزوده ندارد. همه کتابهایی که چاپ کردهایم، قبل از این بحران اقتصادی قیمت پشتشان خورده و هنوز هم به همان قیمت به فروش میروند. در حالی که اگر اقلام دیگری داشتیم، تا به حال سود کرده بودیم و سرمایه انبارمان دو برابر شده بود. این ناشر در ادامه گفت: امروز ارشاد با ناشرانی که قیمت کتابشان را افزایش بدهند، برخورد میکند. گاهی از ارشاد پیامکهایی میرسد که اگر در نمایشگاه استانی شرکت میکنید، نباید روی بارکد کتاب، قیمت جدید بزنید. باشد ما این کار را نمیکنیم، اما به جایش باید چه کار کرد تا خلا به وجود آمده، جبران شود؟ برای کتابی که با کاغذ بندی 30 هزار تومان چاپ میشود، چه کار باید کرد؟ کتاب جزو اقلامی است که با در صورت افزایش قیمت مواد خامش، قیمت خودش بالا نمیرود. وی در بخش دیگری از این گفتگو گفت: در این شرایط کتاب هم مانند مواد غذایی شده است و دارای تاریخ اکسپایر یا انقضاست. مثلا به ما گفته میشود برای فلان نمایشگاه کتاب، فقط باید کتابهای چاپ فلان سال به بعد خودتان را عرضه کنید. اما ناشری که کتابهای خوب زیادی چاپ کرده، ولی سال چاپشان به قبل از آن سال مورد نظر میرسد، باید چه کار کنند؟ این هم معضل بزرگی است؛ چون اگر 40 میلیون تومان کتاب در انبار داریم، با این شرایط سرمایه مان یک سوم میشود. اگر هم بخواهیم کتابی را تجدید چاپ کنیم، حدود 3 برابر هزینه چاپ کتاب، برایمان هزینه میسازد. این مسائل در حالی وجود دارند که اکثر ناشران ما، ناشران متوسط هستند، مانند جامعهمان که طبقه متوسطش از طبقات ثروتمند و فقیرش بزرگتر است. این ناشر ادامه داد: پخشیها درصد بالایی از ما طلب میکنند، بین 30 تا 40 درصد. یک بار یک پخشی کتاب به من چنین رقمی را پیشنهاد داد: 50 درصد پشت جلد، یک ساله! خب اگر 50 درصد حق التالیف را به پخشی بدهیم، 10 درصد هم حق التالیف مولف باشد، چند سال دیگر هم معلوم نباشد که 3 صفر از پول ملیمان بردارند یا خیر، من ناشر باید چه کنم؟ یکی دیگر از مشکلات مهم ما، پخشیها هستند. چون هم درصد بالایی میگیرند هم این درصد متعلق به زمانی طولانی است. وی اظهار داشت: امروز دیگر کتابفروشیها هم به پخشیها چک نمیدهند؛ چون مردم قدرت خریدشان پایین آمده است. به این ترتیب است که در بازار کتاب سکته افتاده است. شاهد این مدعا هم افت فروشی است که در نمایشگاههای استانی داشتهایم و از 10 کارتنی که فرستادهایم، 8 کارتون بازگشته است. سیدناصری در پایان گفت: چالشهای گفته شده به علاوه این مساله که امروز دیگر ارشاد، چاپهای اول کتابها را نمیخرد، موجب بدتر شدن وضعیت ناشرها شده است. قبلا ارشاد حداقل حدود 200 نسخه از کتابها را میخرید یا خانه کتاب، تعدادی از کتابهای تازه هر ناشر را با عنوان تازههای نشر میخرید. ارشاد هم در این شرایط مشکل مالی دارد. همه این عوامل که ذکر کردم، دست در دست هم دادهاند تا امروز، نمیگویم کاملا ولی ناشرهای زیادی کار را متوقف کردهاند و منتظرند تا بازار به یک ثبات برسد. Copyright: gooya.com 2016
|