پنجشنبه 16 بهمن 1393   صفحه اول | درباره ما | گویا

تولد ۸۰ سالگی‌ علی نصیریان: هرگز بر سر ملت منت ندارم

علی نصيريان شمع تولد ۸۰سالگی‌اش را در حالی که ترانه‌ی «تولد» با صدای زنده‌ياد محمد نوری پخش می‌شد، فوت کرد.

به گزارش خبرنگار تئاتر ايسنا‌، جشن تولد ۸۰سالگی علی نصيريان شامگاه روز گذشته (۱۵ بهمن‌ماه) در موزه‌ی امام علی (ع) برگزار شد. در اين مراسم هنرمندانی مانند ايرج راد، قباد شيوا‌، فرهاد آييش، هوشنگ مرادی کرمانی‌، شکرخدا گودرزی‌ و ... جملاتی را درباره‌ی علی نصيريان بيان کردند و تولدش را تبريک گفتند. هنرمندان ديگری نيز مانند عزت‌الله انتظامی، چنگيز وثوقی،‌ شهلا رياحی،‌ ملکه رنجبر و قلی‌پور از طريق تلفن، تولد نصيريان را تبريک گفتند.

نصيريان در ميان تشويق حاضران و همزمان با پخش ترانه‌ی «تولد» با صدای محمد نوری، کيک تولدش را بريد و تأکيد کرد: هر آنچه در زندگی‌ام انجام داده‌ام به‌خاطر عشق به هنر بود و هرگز بر سر ملت، هيچ منتی ندارم.

او با اشاره به سخنانی که ديگران درباره‌اش گفتند، گفت: بسيار آدم خوشبختی هستم، حتی اگر بخشی از آنچه شما درباره من گفتيد درست باشد. خودم آگاه نبودم که چه ثروتی دارم.

نصيريان با تشکر از برگزاری اين برنامه به همت شهرداری تهران، افزود: آنچه در زندگی‌ام انجام داده‌ام، برای دل خودم بود و هيچ منتی بر سر کسی ندارم. نه استادم و نه به کسی چيزی ياد داده‌ام. آنچه انجام داده‌ام، با قصد و آگاهی نبود، بلکه کاملا ناخودآگاه بود. اگر انسان کاری را با قصد انجام دهد، ديگر به ريا تبديل می‌شود.



تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 


اين بازيگر و کارگردان پيشکسوت ادامه داد: گاهی بعضی از ما، از مردم طلبکار می‌شويم و فکر می‌کنيم چون هنری داريم، بايد از مردم طلبکار باشيم. در حالی که من هرچه انجام داده‌ام، به‌خاطر عشق به تئاتر بوده است. مگر فردوسی و ديگر بزرگان، از کسی طلبکار بودند.

نصيريان اظهار کرد: گاهی از برگزاری چنين مراسمی خجالت می‌کشم، اما امشب بسيار خوشبختم و از اين تولد پشيمان نيستم، چون بعد از مدت‌ها شما دوستانم را ديدم و خوب است اين احساسات خوب در جامعه ما وجود داشته باشد.

او با اشاره به برگزاری برنامه‌های بزرگداشت برای هنرمندان، افزود: اين حرمت‌گذاری‌ها خيلی خوب است، چون ما با همين چيزها زنده‌ايم. همچنان که هزار سال پيش فردوسی ‌باعث ماندگاری ما شد. از اعراب و مغول شکست خورديم، اما فردوسی زبان ما را غالب نگه داشت و اين يعنی ملت.

همچنين در اين برنامه، هوشنگ مرادی کرمانی، داستان‌نويس پيشکسوتی که در سال‌های جوانی‌اش در نمايشی از علی نصيريان بازی کرده است‌، در سخنانی گفت: هر هنرمند، دو شخصيت انسانی و هنری دارد‌.

او با بيان خاطره‌ای از سال ۱۳۴۳ که به‌تنهايی از کرمان به تهران آمده بود‌، يادآوری کرد: تنها و بی‌پول بودم و فقط به عشق به تئاتر آمده بودم. بعد از انجام چند مصاحبه توسط علی نصيريان و محمدعلی کشاورز به اداره‌ی تئاتر رفتم. آن زمان ۲۰ ساله بودم. آقای نصيريان ۳۰ ساله بود و اولين حرفی که به من زد همچنان در يادم مانده است، ايشان گفت تو در تهران تنها و غريبی، هر زمان مشکل و گرفتاری داشتی، من هستم و از تو حمايت می‌کنم.

مرادی کرمانی افزود: تئاتر را رها کردم و سراغ نويسندگی رفتم، چون نه استعداد تئاتر داشتم و نه پوست کلفت بودم که بتوانم بمانم؛ اما زمانی که نياز به محبت داشتم، آقای نصيريان از من حمايت کرد و من به خودم تبريک می‌گويم که با ايشان آشنا شدم.

همچنين فرهاد آييش، ديگر هنرمند تئاتر و سينما که همواره گفته «علی نصيريان را مانند پدرم دوست دارم» در سخنانی با اشاره به آشنايی‌اش با نصيريان و همکاری‌اش در نمايش «هفت شب با مهمان ناخوانده» گفت: تمام زندگی هنری‌ام را مديون ايشان هستم و رخصتی که در جوانی به من داد. او به من اعتماد به نفس داد و کاری کرد که ديگران هم به من اعتماد کنند. وقتی در خارج از کشور به کار تئاتر وارد شدم، نمايشی در ارتباط با ايشان به ذهنم رسيد و با يکديگر همکاری کرديم. نمايشی به نام «هفت شب با مهمان ناخوانده» که ساده بود و موفق هم شد.

آييش که اين نمايش را در قالب يک تور در کشورها و شهرهای مختلف اجرا کرده است، ادامه داد: اين نمايش به لايه‌ی زيرين نيازهای من جواب داد، چون در سن پنج سالگی، پدرم را از دست داده بودم و بعد با حضور آقای نصيريان در اين نمايش، اين حس من به‌نوعی جبران شد. در زندگی شخصی‌ام هرچه آموختم از ايشان بود.

همچنين ايرج راد، بازيگر تئاتر نيز تولد علی نصيريان را به همه مردم ايران و علاقه‌مندان به فرهنگ و هنر تبريک گفت و خطاب به نصيريان اظهار کرد: شما خدمات فراوانی به اين مملکت ارائه کرده‌ايد که بر کسی پوشيده نيست.

او از نصيريان به‌عنوان يکی از پيشگامان نمايشنامه نويسی در ايران نام برد که آثار ارزنده‌ای ارائه کرده و سال‌ها قبل باعث شده نمايشنامه «بلبل سرگشته» در خارج از کشور مطرح شود و جايزه بگيرد.

راد با اشاره به تعطيلی تئاتر بعد از کودتای ۲۸ مرداد، ادامه داد: آقای نصيريان شما توانستيد دوباره به تئاتر رونق ببخشيد و با اجرای تئاترهای تلويزيونی، مردم را دوباره با تئاتر آشنا کرديد.

وی با اشاره به بازی نصيريان در فيلم «گاو» به‌عنوان يکی از فيلم‌های موج نو سينمای ايران، افزود: بازی شما در آن فيلم، ماندگار است همچنان که در آثار ماندگار تلويزيونی هم حضور داشتيد.

اين بازيگر تئاتر که در سال‌های جوانی‌اش به اداره تئاتر رفته است، گفت: همواره از شما منش و بی‌حاشيه بودن را آموختم و اين رفتارتان از شما اسطوره ساخته و واقعيت هم همين است، شما اسطوره هستيد.

راد با تقدير از ويژگی‌های اخلاقی نصيريان، تأکيد کرد: من هرگز کوچک‌ترين بی‌احترامی از شما نديدم و اين‌ها نشان‌گر جايگاه رفيع انسانی شماست.

او نصيريان را يکی از الگوهای ديسيپلين در تئاتر دانست، اما در عين حال افزود: ايشان هرگز زور نمی‌گفت و کسی را تهديد نمی‌کرد. با اين‌که در تئاتر بسيار جدی بود. همچنان که اين روزها همسرش می‌گويد. می‌دانم وقتی سر صحنه سريالی حاضر می‌شود، هنوز کارگردان آن سريال خواب است.

وی در پايان صحبتش اظهار اميدواری کرد که سايه علی نصيريان هميشه بر سر هنر و هنرمندان مستدام باشد.

در ادامه، داريوش مودبيان، بازيگر‌، کارگردان و مترجم تئاتر، يادداشتی را که برای تولد علی نصيريان نوشته بود خواند و گفت: بعد از پدر و مادرم که من را به دنيا آوردند، علی نصيريان باعث تولد و حضورم در عرصه نمايش شد. شرافت در کار و زندگی و تعهد به خانه و خانواده را از ايشان آموختم.

او خطاب به نصيريان گفت: هرگز شما را ستايش نمی‌کنم، چون کسی که ديگری را می‌ستايد به‌طور ضمنی می‌خواهد بگويد هم‌طراز او است؛ اما من هرگز هم‌طراز شما نيستم.

مودبيان افزود: آقای نصيريان به شما نگاه می‌کنم و لذت می‌برم و اميدوارم سال‌ها بمانيد تا ما شما را نگاه کنيم.

سپس شکرخدا گودرزی، ديگر هنرمند تئاتر با بيان مطالبی درباره نصيريان، گفت: ما با نمايشنامه «بلبل سرگشته» آقای نصيريان به جهانيان نشان داديم که ما هم نمايش داريم.

او ادامه داد: آقای نصيريان دغدغه تئاتر ملی دارد و ادا و اطوار نيست. تئاتر ملی بوی کهنگی نمی‌دهد، بلکه به آنچه مربوط به زندگی معاصر است، می‌پردازد.

قباد شيوا، هنرمند گرافيست نيز که در اين مراسم حضور داشت‌، خطاب به نصيريان گفت: امشب دلم می‌خواهد به خانه بروم و به همسرم بگويم، من علی نصيريان را بوسيدم.

شيوا با لحنی طنزآميز اضافه کرد: به آقای نصيريان حسادت می‌کنم، ايشان هنوز در هنرش پويا است.

همچنين پريسا مقتدی، بازيگر تئاتر که چندی پيش در نمايش «تانگوی تخم‌ مرغ داغ» با علی نصيريان هم‌بازی بود، گفت: خدا را سپاسگزارم که شما به دنيا آمديد، در ايران به دنيا آمديد و من در دوره‌ای به دنيا آمدم که توانستم شانس هم‌بازی بودن با شما را داشته باشم.

محمد ساربان، بازيگر تئاتر نيز اظهار کرد: شک ندارم هشتصدومين تولد نصيريان را در کشور جشن می‌گيريم. همچنان که امروز سعدی و فردوسی جاودانه هستند، چون هنرمندان تأثيرگذار، ماندگار می‌شوند.

او با بيان خاطره‌ای از بازی‌اش در فيلم «کفش‌های ميرزا نوروز» که علی نصيريان نقش اول آن را بازی می‌کرد‌، افزود: من واحد (درس) اخلاق، گذشت‌، منش‌ و جوانمردی را از طريق نصيريان پاس کردم.

در ادامه، مائده طهماسبی، بازيگر تئاتر و همسر فرهاد آييش که به‌خاطر شکستگی پايش با ويلچر به اين برنامه آمده بود، با چشمانی اشک‌بار و در حالی که به‌شدت متأثر شده بود، تولد نصيريان را تبريک گفت و افزود: ايشان مانند يک پدر در آمريکا همراه ما بود، چون سال‌ها قبل، من و فرهاد ايران نبوديم و آقای نصيريان و همسرشان مانند دوستان خيلی صميمی، کنار ما بودند.

سپس دکتر نيک‌روش، يکی از کسانی که سال‌ها قبل در کرمانشاه در راديو فعال بود و نصيريان در يکی از نمايشنامه‌هايش بازی کرده بود، غزلی را که برای علی نصيريان سروده بود، خواند.

در اين مراسم هدايايی از طرف سازمان فرهنگی - هنری ‌شهرداری، خانه تئاتر‌، شهرام کرمی‌ (مدير مرکز تئاتر سازمان فرهنگی و هنری شهرداری)، تئاترشهر‌ و سهيل ديوسالار (بازيگر خردسال نمايش تانگوی تخم‌مرغ داغ) به علی نصيريان اهدا شد.

همچنين حميدرضا ميرسعيد قاضی، عکس نصيريان را که روی بشقاب و گلدان حک شده بود، به او اهدا کرد.

در پايان برنامه نيز علی نصيريان همراه با هنرمندان حاضر در برنامه، عکس يادگاری گرفت.


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 
Copyright: gooya.com 2016