سه شنبه 2 آبان 1391   صفحه اول | درباره ما | گویا

بخوانید!
پرخواننده ترین ها

فوتبال و فوتبالیست‌های ایرانی در گپی با میشائیل هنکه

دويچه وله ـ میشائیل هنکه‌ سال ۲۰۱۱ به عنوان مربی تیم استقلال شروع به کار کرد. او فوتبال را برای مسئولین و بازیکنان ایرانی فعلا بیش از هر چیز موقعیت خوبی برای پول درآوردن می‌داند. گفت‌وگویی اختصاصی دویچه‌وله با این مربی.

دویچه‌وله: آقای هنکه، شما چه مدت زمانی در ایران فعال بودید و حالا با گذشت زمان، دوران حضورتان در ایران را چگونه می‌بینید؟
میشائیل هنکه:
من از ماه ژوئیه سال ۲۰۱۱ دقیقا به مدت یک سال در ایران اقامت داشتم. در زمان حضورم در ایران نیز مرتب برنامه‌های رسانه‌های دویچه‌وله را تماشا می‌کردم تا در جریان اخبار روز بمانم. دوران هیجان‌انگیزی را در ایران داشتم و تجربیات زیادی را در آنجا کسب کردم. آدم اگر از درون آلمان به ایران نگاه کند، تصور منفی‌تری درباره این کشور دارد و خیال می‌کند که ایران خیلی از آلمان فاصله دارد. اما من خیلی سریع به شیوه زندگی در ایران که کاملا دنیای دیگری است، عادت کردم. تصویری که شهروندان در آلمان از طریق گزارش رسانه‌ها درباره ایران در ذهن دارند، شاید وحشتناک‌تر از آن تجربیاتی است که من شخصا و حضورا در ایران به دست آوردم.

چه تفاوت‌هایی را می‌توان عنوان کرد درباره آنچه خودتان در ایران مشاهده کردید، در مقایسه با تصویر و تصوراتی که از قبل در مورد این کشور داشتید؟
نخست فکر نمی‌کردم که بتوانم به عنوان یک شهروند خارجی در ایران به طور آزاد رفت و آمد داشته باشم و بایستی محدودیت‌های فراوانی را تحمل کنم. اما اصلا این طور نبود. رفت و آمد برای من در ایران آزاد بود. مردم ایران فوق العاده خوش برخورد و مهربان هستند. به خصوص در تماس با خارجی‌ها و به ویژه آلمانی‌ها! در ایران فوری متوجه شدم که مردم چه ارزش بزرگ و احترام خاصی را برای آلمان و شهروندان آلمانی قائل می‌شوند. فکر می‌کنم جوانب اقتصادی دلیل اصلی این دیدگاه است. محصولات شرکت‌هایی مانند آدیداس، مرسدس بنز یا پورشه ابهت بسیار بالایی برای ایرانی‌ها دارد. هرچند خیلی‌ها در ایران توان مالی خرید این محصولات را ندارند. اغلب می‌دیدم که مثلا مردم برچسب مارک آدیداس را بر روی ماشین‌هایشان چسبانده‌اند، علیرغم اینکه شرکت آدیداس هیچ ربطی به اتومبیل ندارد. از این طریق ارزش بالای شرکت‌های معتبر آلمانی در ایران برایم مسجل شد.

کار و همکاری با فوتبالیست‌های ایرانی را چطور دیدید؟



تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 




طرز فکر مردم و فوتبالیست‌ها را می‌شود شبیه فرهنگ "کشورهای جنوبی" توصیف کرد. طرز فکر فوتبالیست‌ها از اندیشه‌ای که میان فوتبالیست‌ها در آلمان و اروپا رایج است، فاصله زیادی ندارد. فوتبالیست‌ها در ایران از نظر تاکتیک و تفکرات حرفه‌ای تعلیم خوبی ندیده‌اند، در مقایسه با سیستمی که در آلمان از سنین کودکی در چارچوب آموزش و پرورش ورزشی پیاده می‌شود و بر روی چشم‌انداز انتقال بهترین‌ها به بخش حرفه‌ای متمرکز است. اما فوتبالیست‌های ایرانی روی هم رفته تمایل زیادی به یادگیری و ترقی دارند. خیلی‌ها دوست دارند که با پشتکار و یادگیری سکوی پرشی برای خود به سوی فوتبال اروپا فراهم سازند.

نقاط قوت و برجسته فوتبالیست‌های ایرانی را در چه فاکتورهایی مشاهده کردید؟
بدون تردید تکنیک انفرادی بازیکن‌ها! خیلی از فوتبالیست‌های ایرانی از قابلیت بالای تکنیک انفرادی برخوردارند. این نکته قابل مقایسه با خصوصیات تکنیکی فوتبالیست‌ها در اروپاست. اما باید اضافه کنم که تکنیک انفرادی فوتبالیست‌های ایرانی بعضی وقت‌ها باعث تک‌روی بیش از حد آنها و از بین بردن نمایش فوتبال سازنده و منطقی نیز می‌شود.

چه عواملی را به عنوان بزرگترین مانع رشد ورزش ایران در حال حاضر می‌بینید؟
ورزش ایران سیاسی است و در هدایت و فرمان سیاست قرار گرفته است. فوتبال در ایران بدون پشتیبانی دولت هیچ کاری نمی‌تواند انجام دهد. با این وجود هیچ دستکاری در نتایج بازی‌ها مشاهده نکردم. ورزش ایران فاقد تفکرات و ساختار حرفه‌ای است که به عنوان مثال در آلمان، از رده‌های سنی خردسالان و کودکان با چشم انداز رشد به شیوه حرفه‌ای آغاز می‌شود.

به نظر شما آیا در حال حاضر در ایران فوتبالیست‌هایی هستند که اگر در محیط حرفه‌ای آموزش ببینند، قابلیت رشد چشمگیر و صعود به جمع فوتبالیست‌های برتر جهان را خواهند داشت؟
صد در صد! ایران کشور بزرگی است. فوتبال در ایران از ظرفیت و محبوبیت بالایی برخوردار است. خیلی از کودکان در خیابان‌ها فوتبال بازی می‌کنند. اگر در ایران برنامه و ساختار مناسبی برای آموزش و پرورش حرفه‌ای و درازمدت از سنین کودکی تدوین و پیاده شود، آنگاه استعدادهای فراوانی که در فوتبال ایران وجود دارند، شکوفا خواهند شد. اما در ایران "نام"، به خصوص در باشگاه‌های تراز اول، خیلی مطرح است. بازیکنانی مثل علی کریمی که در گذشته در فوتبال اروپا مطرح بودند، هنوز به عنوان فوق ستاره در فوتبال ایران فعال هستند. به علت تمرکز باشگاه‌های ایران بر روی چنین اشخاصی، این نکته باعث جلوگیری پیشرفت بازیکنان جوان و استعدادهای پشت خط شده است.

آیا دوست دارید بار دیگر به ایران برگردید و در آنجا کار کنید؟
اصولا بله! من از فعالیتم در ایران پشیمان نیستم، هر چند که تنها و دور از خانواده در ایران اقامت داشتم. حضورم در ایران برایم با کاهش کیفیت زندگی همراه بود، زیرا در ایران نمی‌توانستم خیلی از کارهایی را که دوست دارم، انجام دهم. اما همان‌طور که گفتم پشیمان نیستم که در ایران کار کردم و اصولا می‌توانم تصور کنم که در آنجا مجددا مسئولیتی را بپذیرم.

جزو خصوصیات ورزش ایران، متاسفانه عدم پرداخت منظم حق و حقوق بازیکنان و مربیان از سوی باشگاه‌هاست. این مسئله همواره باعث شکایت‌های متعدد به فدراسیون‌های جهانی شده است. آیا شما هنوز طلب حقوقی از باشگاه استقلال تهران دارید؟
من خوشبختانه رابطه خوبی با علی فتح‌الله زاده، مدیرعامل باشگاه استقلال تهران دارم. من رسما در کنار فعالیتم به عنوان مربی همچنین در سمت مشاور مدیرعامل نیز انجام وظیفه کردم. این باعث شد که من از این لحاظ در فصل گذشته، نسبتا کمتر مشکل داشته باشم. اما حقیقت این است که قسمتی از حقوق من از سال گذشته، هنوز پرداخت نشده است. من در فصل جاری نیز همچنان با باشگاه استقلال تهران قرارداد معتبر دارم. اما قاطع اعلام کردم تا وقتی که طلب‌های حقوقی‌ام از فصل گذشته پرداخت نشود، از ادامه فعالیت در استقلال فاصله‌ می‌گیرم. در این زمینه با فدراسیون جهانی فوتبال فیفا نیز مشورت کرده‌ام. اما هنوز اقدام قانونی و شکایت علیه باشگاه استقلال نکرده‌ام.

باشگاه استقلال رسما به شما در مورد پرداخت بقیه حقوقتان چه گفته است؟
آنها گفتند که من به ایران برگردم تا در آنجا در این‌باره صحبت کنیم و به فعالیتم ادامه دهم. اما من پاسخ دادم که تا وقتی که موضوع فصل گذشته حل نشود، به ایران نخواهم آمد.

برگردیم به موضوعات ورزشی. چه نکات مشترک و چه تفاوت‌هایی را شما در اخلاق و طرز فکر فوتبالیست‌های ایرانی در مقایسه با فوتبالیست‌های کشورهای همسایه ایران مشاهده کردید؟
در میان فوتبالیست‌های ایرانی خصوصیاتی مانند تشنگی برای کسب موفقیت، تفکرات پایدار حرفه‌ای و اراده بدون چون و چرا برای پیروزی، هنوز آنطور که در فوتبال حرفه‌ای جهان لازم است، شکل نگرفته است. فوتبال در ایران فعلا برای مسئولین و بازیکنان موقعیت خوبی برای پول درآوردن است. در فوتبال آلمان و اروپا نیز پول زیادی سرمایه‌گذاری شده است. اما طرز فکر در اروپا به این صورت است که مردم عاشق فوتبال هستند و دست اندرکاران نیز به رشد و امور آموزشی در فوتبال عشق می‌ورزند و همه می دانند که اگر کار با موفقیت دنبال شود، پول خود به خود در خواهد آمد. اما این نکته در ایران این طور نیست و می‌شود گفت که برعکس است. در ایران بازیکنان جوان و با استعداد نمی‌توانند برای رشد خود برنامه‌ریزی کنند و نمی‌توانند بگویند که برای طی کردن سلسله مراتب رشد فوتبالی، نخست به فلان باشگاه متوسط می‌روم، چندین فصل آنجا زحمت می‌کشم تا پایه‌ام محکم شود و سپس به باشگاه بهتری می‌روم تا ملی‌پوش شوم و درآمد بالایی داشته باشم. در ایران همه به این فکر هستند که در سال بعدی در کدام باشگاه به آنها پول مناسبی داده می‌شود. به این خاطر میزان نقل و انتقال بازیکن در صحنه فوتبال باشگاهی ایران بسیار بالاست و پیوند بازیکنان با باشگاه‌هایشان نسبتا کوتاه مدت است. به عقیده من این وضعیت مانع رشد بازیکنان جوان و با استعداد است.

از شیرین‌ترین و تلخ‌ترین خاطرات حضورتان در ایران تعریف کنید.
شادترین خاطره‌ام بازی جام حذفی با استقلال در شهرآورد پایتخت در برابر پرسپولیس در حضور نزدیک به ۱۰۰ هزار تماشاگر در ورزشگاه آزادی تهران بود. این دیدار در ۹۰ دقیقه نخست با نتیجه مساوی دنبال شد و ما در ۳۰ دقیقه وقت اضافی موفق شدیم سه گل به پرسپولیس بزنیم. جو بی‌نظیری در استادیوم حکمفرما بود. یکی دیگر از تجربیات مثبتم نیز برخورد محترمانه مردم و همچنین هواداران تیم‌های حریف با من بود. تلخ‌ترین خاطره‌ام اتفاقی بود که یک بار هنگام خروج از ایران در فرودگاه تهران برایم رخ داد. به علت عدم وجود یک مُهر لازم در پاسپورت، من از پروازم به آلمان باز ماندم و مجبور شدم ۲ روز در تهران صبر کنم تا کمبود مُهر در پاسپورتم رفع شود و بتوانم به آلمان سفر کنم! من چنین چیزی را تا به حال در آلمان ندیده بودم و از این مسئله خیلی عصبانی شدم.

در ایران خانم‌ها حق ورود به استادیوم‌های فوتبال را ندارند. این معضل را چطور دیدید؟
من از قبل در این مورد آگاهی داشتم و زود به این نکته عادت کردم، علیرغم اینکه در اروپا نیمی از تعداد تماشاگران در ورزشگاه‌های فوتبال را خانم‌ها تشکیل می‌دهند. برای من جالب بود که در ایران بیشتر خانم‌ها فوتبال را دوست دارند، در جریان اخبار فوتبال هستند و تیم محبوب و مورد علاقه خودشان را نیز شناخته‌اند.

وضعیت استادیوم‌های فوتبال در ایران را چطور ارزیابی می‌کنید؟
در شهرستان‌ها استادیوم‌ها و زمین‌های فوتبال فاقد استانداردهای لازم هستند و ضعف بهداشتی بیداد می‌کند. اما در تهران وضعیت نسبتا بهتر است. کیفیت زمین و چمن استادیوم آزادی مطلوب و با زمین‌های بوندس لیگا قابل مقایسه است. تماشاگران در استادیوم‌ها عشق فوق‌العاده‌ای به تیم‌هایشان دارند و با غیرت خاصی به طرفداری از آنها می‌پردازند.

آیا همچنان نتایج و اخبار فوتبال ایران را دنبال می‌کنید؟
بله! من هر روز از طریق اینترنت اخبار فوتبال ایران را پیگیری می‌کنم. هنوز با چندین تن از بازیکنان سابقم تلفنی و با استفاده از "اسکایپ" در تماس هستم.

کیفیت فوتبال ملی ایران پس از جام جهانی ۲۰۰۶ آلمان نزول کرد. فوتبال این کشور در گذشته نزدیک هم سال‌های بحرانی داشته است. آیا به عقیده شما با حضور کارلوس کی‌روش در سمت سرمربی‌گری تیم ملی فوتبال ایران، آینده بهتری در انتظار فوتبال این کشور است؟
وضعیت فوتبال ایران رو به بهبود است اما هنوز به سطح خوب سال ۲۰۰۶ نرسیده است. حضور فقط تعداد اندکی از بازیکنان ایرانی در لیگ‌های خارجی نمایانگر وضعیت فعلی فوتبال ایران است. دیگر مثل گذشته نیست که فوتبال ایران بتواند بازیکنان برجسته‌ای مانند علی دایی، علی کریمی، مهدی مهدوی‌کیا یا جواد نکونام را به لیگ‌های فوتبال خارج از کشور عرضه کند. فوتبال ایران در حال حاضر مثل گذشته بازیکنان شاخص و با کیفیت بین‌المللی ندارد. اما مطمئنم که با حضور کارلوس کی‌روش وضعیت فوتبال ایران بهتر خواهد شد، چون او بسیار حرفه‌ای و با ساختار کار می‌کند. من وقتی که در ایران بودم با کی‌روش صحبت کردم و به این نکته پی بردم. فوتبال ایران هنوز با روزهای اوج خود فاصله دارد. پتانسیل فوتبالیست‌های با استعداد در ایران زیاد است. صعود به جام جهانی ۲۰۱۴ یقینا برای رشد فوتبال ایران موثر خواهد بود.

آیا در طرز فکر و فرهنگ فوتبالیست‌های ایرانی نکاتی را مشاهده کردید که قابل انتقال و کمک به فرهنگ فوتبال آلمان و اروپا نیز باشند؟
بله. شور و شوق، عشق و اشتیاقی که از برخی‌ها در پیگیری کارشان در فوتبال دیدم. اما در ایران عده دیگری نیز به علت عدم وجود گزینه مناسب برای فعالیت آینده‌شان، به سادگی مأیوس و افسرده می‌شوند و دیگر با جدیت و پشتکار لازم به دنبال کسب موقعیت مناسب برای پیشرفت و ترقی نیستند. این شاید فرق اصلی با طرز فکر در اینجاست. مهمان‌نوازی و انسان دوستی ایرانی‌ها خیلی برایم دلنشین بود. به عنوان مثال من یک بار با فردی در رستوران قرار ملاقات گذاشته بودم. غذای او زودتر از غذای من حاضر شد و او هر طور که شده می‌خواست که من از بشقاب او نیز بخورم تا غذای خودم برسد.

شما با چندین عنوان قهرمانی در بوندس‌لیگا و همچنین قهرمانی در لیگ قهرمانان باشگاه‌های اروپا با تیم‌های بایرن مونیخ و بوروسیا دورتموند، کامیابی‌های بزرگی را در سمت کمک مربی داشتید. ادامه مسیر شما در عرصه فوتبال حرفه‌ای به چه صورت خواهد بود؟
من هنوز در حال بررسی گزینه‌ها هستم. برای حضور در خارج از کشور نیز آمادگی دارم و می‌توانم تصور کنم که فعالیتی مانند عملکردم در ایران را نیز بار دیگر داشته باشم.


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 



















Copyright: gooya.com 2016