سه شنبه 14 بهمن 1382   صفحه اول | درباره ما | گویا

بخوانید!
پرخواننده ترین ها

وبلاگ، از سرگرمي تا ابزار سياسي، محمد مهدي مولايي، صبح اقتصاد

- « من اطلاعي ندارم »
حدود يک سال پيش که براي تهيه گزارشي نظرات اهالي سياست در مورد وبلاگها را جويا ميشدم، يکي از مشاورين رئيس جمهور اين جمله را در پاسخ به سوال « نظر شما در مورد وبلاگ چيست؟ » بيان کرد.
بعد از گذشت يکسال ظاهرا اوضاع کمي فرق کرده است. حالا اهالي سياست نه تنها فميده اند وبلاگ چيست، بلکه بعد از پي بردن به قدرت و قابليتهاي اين رسانه جديد به فکر استفاده از آن هم افتاده اند. اتفاقي که در برخي از کشورهاي دنيا پيش از اين به وقوع پيوست. به عنوان مثال وبلاگ هاوار دين نامزد انتخابات رياست جمهوري سال ۲۰۰۴ آمريکا اينروزها سر وصداي زيادي به پا کرده است.

وبلاگ و طيفهاي مختلف جامعه

عمر وبلاگنويسي در ايران به سه سال هم نميرسد. وبلاگنويسي يا همان انتشار يادداشتهاي شخصي بر روي شبکه جهاني اينترنت در طي اين مدت کوتاه مورد توجه طيفهاي مختلف کاربران اينترنت در ايران قرار گرفته است. نويسندگاني که براي انتشار داستانها و اشعارشان از وبلاگ استفاده ميکنند، روزنامهنگاراني که يادداشتهاي سانسور شده يا چاپ نشدهشان را در وبلاگهايشان قرار ميدهند ، کساني که از وبلاگ براي ثبت خاطرات روزانهشان استفاده ميکنند، جواناني که حالا يک وسيله جديد ديگر به نام وبلاگ هم براي تلف کردن اوقاتشان دارند، متخصصيني که در وبلاگهاي آموزشي دانششان را با ديگران به اشتراک ميگذارند، اساتيد داشنگاهي که از وبلاگ به عنوان تکميل کننده کلاس درسهاي درسي استفاده ميکنند، ايرانيان خارج از کشورکه وبلاگ براي آنها به عنوان وسيلهاي براي حفظ ارتباط با جو داخل کشور مورد استفاده قرار ميگيرد. در واقع اين استقبال موجب شد نگرشي که وبلاگنويسي را کاري مبتذل و صرفا در حد ابزاري براي تفريح و سرگرمي ميدانست خيلي سريع از بين برود. و البته بايد اين را هم اضافه کرد که توجه اهالي سياست به وبلاگ هم در ادامهي همين استقبال بود.


از افطاري وبلاگي تا غافلگيري در اجلاس ژنو

ماه گذشته در مصاحبه مطبوعاتي رئيس جمهور در اجلاس ژنو هنگامي که خبرنگاران خارجي با هدايت تعدادي از وبلاگنويسان ايراني محور اصلي سوالات خود از خاتمي را به موضوع فيلترينگ سايتها و وبلاگهاي فارسي اختصاص دادند تا به نوعي رئيس جمهور را غافلگير کنند، اين خاتمي بود که با اشاره به وبلاگهاي فارسي در سخنانش و ارائه آماري از جايگاه وبلاگهاي فارسي در دنيا و تاکيد بر اهميت آنها همه را غافلگير کرد. سخنان خاتمي نشانهي ديگري از توجه خاص سياستمداران و مسئولين به موضوع وبلاگ بود.
نويسنده وبلاگ زهرا در مورد تب سياسي وبلاگ در وبلاگش مينويسد: « تب وبلاگ خيلي داغتر از چيزي شده که ما حس ميکنيم! من هر جايي ميرم، اعم از اين جاهاي دولتي و يا سياسي و يا هر جاي ديگه که فکرشو بکنين، محاله که کسي پيدا نشه که وبلاگ نخونه! حتي اگه شده شخص وزير باشه! »
جالب است بدانيد که در مراسم افطاري سالانه رئيس مجلس در ماه رمضان گذشته از وبلاگنويسان در کنار ورزشکاران، هنرمندان و ديگر اقشار جامعه دعوت شده بود. نويسنده وبلاگ يادداشتهاي سينمايي در اين مورد نوشت: « در يكي از رسمي ترين نهادهاي يك مملكت يعني مجلس در كنار سه چهار گروه ديگر، چند نفري هم تحت نام وبلاگ نويس دعوت شده اند. اين را وقتي مي فهمم كه از در ساختمان تو مي رويم و نامم را بايد در يك ليست سي چهل نفره كه به ضيافت افطار رئيس مجلس دعوت شده اند پيدا كنم.... "هنرمندان، نخبگان علمي، فرزندان شاهد، ورزشكاران و وبلاگ نويس ها." اين ها سركليشه بالاي نام گروه ها است و معني اش اين است كه وبلاگ ها پس از دو سال زندگي، آنقدر اهميت يافته اند كه در ديدارهاي مهم اين مملكت هم نامشان مطرح باشد. »


«ليس زدن به يک بستني قيفي در خيابان» يا «يک کار سبک»

محمد علي ابطحي، معاون پارلماني ریيس جمهور شايد اولين مقام سياسي بلند پايه کشور باشد که وبلاگ مينويسد. به اين خاطر ميگويم «شايد» اولين نفر باشد که نوشتن در دنياي مجازي احتياج به داشتن هويت مشخص ندارد و وبلاگهاي بسياري هستند که نويسندگانشان از اسامي مستعار استفاده ميکنند.
ابطحي يکسال پيش در گفتگو با يک مجله اينترنتي گفته بود که براي نوشتن وبلاگ « دستش براي تايپ خيلي کند است.»
به نظر ميآيد سرعت تايپ معاون پارلماني رييس جمهور در سال گذشته افزايش قابل توجهي داشته است چرا که ابطحي در سايت شخصي اش وب نوشت که از چند ماه قبل راه اندازي کرده است بخشي را تحت عنوان وبلاگ قرار داده است و يادداشتهاي روزانه به همراه عکسهاي گرفته شده توسط دوريبين تلفن همراهش را در آن منتشر ميکند.
امري که از ديد نويسنده يک روزنامه صبح با « ليس زدن به يک بستني قيفي در خيابان » مقايسه شد و از طرف مهاجراني، وزير سابق ارشاد، « يک کار سبک » ناميده شد. در مورد وبلاگ وبنوشت قضاوتهاي متفاوتي ارائه شده است که البته ابطحي همه ي آنها را بخش بازتابهاي سايتش منعکس کرده است.

بچه هاي آفلاين، آنلاين ميشوند

اهميت اينترنت و تاثير گذاري آن بر افکار عمومي جامعه مخصوصا نوجوانان و جوانان هم ظاهرا مورد توجه اهالي سياست قرار گرفته است.
در بخش درباره يک سايت تازه تاسيس اين عبارات آمد است : « حرف ما اين است تا اول اسفند بايد من و تو با هم به يك نتيجه برسيم بايد بودنمان را اثبات كنيم. پاي صندوقهاي راي، در خيابان ها، پاي همين مانيتورها، هر كجا كه باشيم، بايد online باشيم. يادمان باشد نبايد كاري كنيم كه دوم اسفند افسوس offline بودنمان را بخوريم. » جملاتي که ادبيات آن ناخوداگاه ياددآور يکي از هفتهنامههاي به اصطلاح تينايجري چاپ روزهاي شنبه است. نويسنده وبلاگ زننوشت در اين باره مينويسد : « اين وب سايت اسمش بچه های آنلاينه. از اسامی تووش می شه فهميد که بر و بچه های ... هستن. قراره درباره انتخابات بنويسن. »
درک ضرورت حضور اينترنتي در قالب سايت و وبلاگ باعث شده است که اين گروه هم براي تامين اهداف سياسي-انتخاباتيشان علاوه بر حضور در عرصه رسانههاي کاغذي يک رسانه الکترونيکي را هم براي خود دست و پا کنند.

وبلاگ نمايندگان متحصن مجلس

دوهفته پيش همزمان با آغاز تحصن نمايندگان مجلس در اعتراض به رد صلاحيتها نويسنده وبلاگ سردبير خودم به نمايندگان متحصن پيشنهاد داد که براي ارتباط مستقيم با مردم وبلاگ راهاندازي کنند. اين پيشنهاد مورد توجه نمايندگان قرار گرفت و چند روز بعد يکي از نمايدگان مجلس خبر راهاندازي «وبلاگ رسمی نمايندگان متحصن» را تاييد کرد. در اين وبلاگ مواضع رسمی، اخبار، وقايع، اطلاعيهها و برنامههای نمايندگان متحصن منتشر ميشود. يکي از نمايدگان متحصن در مورد اين وبلاگ به دنياي کامپيوتر و ارتباطات گفته است: « گسترش اينترنت در ميان مردم مخصوصاً جوانان را به هيچ وجه نمیتوان ناديده گرفت، و طبعاً ما هم به عنوان نمايندگان آنها و با توجه به محدوديتهای فراوان موجود، موظفيم صريح و مستقيم با آنها گفتوگو كنيم، شايد اين تجربه خوبی در رويارويی بیواسطه مردم و نمايندگانشان باشد. در صورت نياز، سايت و وبلاگهای ديگری نيز در برنامه داريم »
اما تحصن نمايندگان در دنياي مجازي در چند روز اخير باز هم خبر ساز شد.ماجرا از اين قرار بود که شخصي در تماس با يكي از روزنامهنگاران ايراني مقيم خارج از كشور، ادعا كرده بود كه احمد شيرزاد است و از او خواسته بود كه براي تأسيس يك وبلاگ به او كمك كند. آن روزنامهنگار هم وبلاگي را به نام احمد شيرزاد ساخته بود و مطالبي در قول شيرزاد در مورد تنحصن در آن وبلاگ منتشر شده بود. اين ماجرا تا آنجا ادامه داشت که شيرزاد مجبور شد در گفتگو با خبرگزاري دانشجويان ايران داشتن هر نوع سايت اينترنتي اعم از وبلاگ و يا غيره را تكذيب كند. شيرزاد در گفتو گو با ايسنا گفت: « ضمن تكذيب وجود هر نوع سايت و وبلاگ شخصي از طرف اينجانب، تصور ميكنم توطئهاي براي بدنام كردن نمايندگان و شخص اين جانب و ايجاد تزلزل و ترديد در جامعه نسبت به متحصنين در جريان ميباشد. كه اميدواريم مردم نسبت به اين قبيل موارد هوشيار باشند. »


وبلاگ و انتخابات مجلس هفتم

وبلاگ حالا مورد توجه نهادهاي دولتي و سياسي جامعه هم قرار گرفته است. هفته گذشته در آخرين جلسه شوراي فرهنگ عمومي موضوع وبلاگ مورد بحث و بررسي قرار گرفت. بنا به گزارش خبرگزاري فارس در اين جلسه مقرر شد راهكارهاي پيشنهادي وزارت اطلاعات درباره وضعيت وبلاگ در اينترنت براي شوراي عالي انقلاب فرهنگي، جهت بررسي در كميسيونهاي مربوطه ارسال شود.و پيشنهاد وزارت اطلاعات درباره راهكارهاي اجرايي مديريت نظارت و هدايت وب لاگ در ايران در جلسه شوراي فرهنگ عمومي مطرح شد.
اين توجه سياسيون به وبلاگ از جنبه ديگري هم ميتواند مورد بررسي قرار بگيرد. انتخابات مجلس هفتم نزديک است. مطمئنا تعداد زيادي از کانديداهاي نمايندگي مجلس هم به اهميت وبلاگها به عنوان رسانهاي تاثيرگزار، ارزان قيمت و فراگير پيبردهاند. احتمالا امسال در ايام تبليغات شاهد نوع جديدي از تبليغات هم خواهيم بود. تبليغات وبلاگي.

روزنامه صبح اقتصاد، شنبه يازده بهمن ۱۳۸۲




تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 
























Copyright: gooya.com 2016