جمعه 4 اردیبهشت 1383   صفحه اول | درباره ما | گویا

بخوانید!
پرخواننده ترین ها

انقلاب اطلاعات و ارتباطات در جهان امروز، گفتگوي عليرضا حشمتي رضوي با احسان نراقي

اخبار غيرمنتشره معني ندارد، سانسور ديگر معني ندارد چون تكنولوژي را اگر امروز سانسور كنيد دير يا زود خود تكنولوژي راه مبارزه با آن را نشان خواهد داد. بنابراين قدرت ديكتاتوري كه هميشه متكي به جهل و ديد محدود ملت و بي اطلاعي مردم بود، از اين به بعد روز بروز فروكش مي كند


تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 




اجلاس جهاني جامعه اطلاعاتي در آذرماه 1382 (دسامبر 2003) در شهر ژنو برگزار شد. با توجه به اهميت اين اجلاس مصاحبه اي با دكتر احسان نراقي انجام داديم كه مشروح آن را مي خوانيد.
عليرضا حشمتي رضوي
كارشناس فن آوري هاي اطلاعات و ارتباطات

* آقاي دكتر احسان نراقي، همانطور كه مي دانيد اجلاس جامعه اطلاعاتي در آذرماه 1382 در شهر ژنو برگزار شد و از ايران هم آقاي رئيس جمهور در رأس هيأتي در آن شركت كردند. بنظر جنابعالي چه عواملي باعث شد كه اين اجلاس با چنين اهميتي برگزار شود؟
ــ مؤسسات سازمان ملل از سالها پيش مشغول تدارك اين كنفرانس بودند. اين كنفرانس خيلي مهم بود، براي اينكه اختلاف سطح در زمينه اطلاعات ميان كشورها را نشان مي داد. ببينيد تا قبل از اين جريان ميان كشورهاي شمال و جنوب مي شد خط كشيد. يعني مثلاً اروپا و آمريكا يك طرف، كشورهاي آسيايي و آفريقايي كشورهاي توسعه نيافته طرف ديگر. اما كنفرانس ژنو نشان داد كه اين تقسيم بندي ديگر درست نيست. كشوري مثل كره از لحاظ دسترسي به تكنولوژي اطلاعات در رديف چهارم در جهان و بالاتر از آمريكا قرار دارد يا كشوري مثل سنگاپور در همين زمينه مرتبه اش بالاتر از آلمان و فرانسه است.

* در حقيقت فكر مي كنيد كه فناوري هاي اطلاعات و ارتباطات (ICI) امكان اين را دارند كه اختلاف ميان كشورهاي شمال و جنوب را از بين ببرند؟
ـ بله اين يك پديده مهم در زمان ما است. اين تحول وسايل ارتباطات و اطلاعات خصوصاً اينترنت اثراتش به مقياس جهاني نظير كشف ماشين چاپ گوتنبرگ در قرن پانزدهم ميلادي است كه موجب رشد و توسعه بيسابقه دانش بشر شد. يك مثال بزنم اكنون در خيلي از دانشگاهها درسهاي شاگردان را استاد روي اينترنت مي گذارد و شاگرد آنرا بوسيله اينترنت مي گيرد روي آن كار مي كند. بعد تحقيقاتش را براي استاد مي فرستد، او آنرا تصحيح مي كند و باز بوسيله اينترنت به او برمي گرداند. خوب اين براي كشورهاي در حال توسعه خيلي خوب است چون باعث ميشود كه كمبود استادان را جبران كند. اين چقدر مهم است در دنيايي كه مردم از مراكز علمي محروم هستند اينترنت اين فرصت را مي دهد كه علم و دانش گسترش پيدا كند. بعلاوه جلوي مهاجرت را هم مي گيرد. چرا مردم مهاجرت مي كنند؟ علم مي خواهند، كار مي خواهند، تخصص مي خواهند كه با اينترنت به آن مي رسند. در حقيقت آنچه تاكنون به علت بْعد مسافت مانع موفقيت مردم بود، از بين رفته است.
بلكه در كنفرانس ژنو هم تأكيد داشتند كه اين فن آوريها براي اولين بار در تاريخ اين امكان را دارند كه موانع سنتي مكان و زمان براي توسعه را از بين ببرند يا از اثرات آن بكاهند.

* جناب آقاي دكتر نراقي فكر مي كنيد كه فناوريهاي اطلاعات و ارتباطات چه فرصتهايي براي توسعه در اختيار جوامع در حال توسعه قرار مي دهد؟
ـ من خيال مي كنم كه فناوري اطلاعات و ارتباطات، اختلافات را كم خواهد كرد. يعني كشورها را با هم همسطح خواهد كرد. من دو تا مثال بزنم. در ايران قبل از انقلاب يك بولتني بود به اسم اخبار غيرمنتشره كه هر روز وزارت اطلاعات آنرا تهيه مي كرد. اينها اخباري بود كه براي عموم حق استفاده از آن وجود نداشت. اين را براي شاه، نخست وزير، رييس ستاد و چند تا از شخصيتهاي مهم امنيتي كشور مي فرستادند. اين نمونه اي بود از اينكه اطلاعات مهم فقط در اختيار پانزده نفر بود و بقيه نمي توانستند از آن استفاده كنند. بعضي روزها قطر اين نشريه از پنجاه صفحه هم تجاوز ميكرد.
امروزه چنين چيزي ديگر معني ندارد يعني اطلاعاتي كه در جايي منتشر مي شود در همه نقاط دنيا قابل دسترسي است. مثال ديگر مربوط به زماني است كه در يونسكو مسئول جوانان بودم. در سال 1971 از طرف يونسكو براي مأموريتي به شوروي آن زمان رفته بودم. از كتابخانه هاي دانشگاه كه بازديد مي كردم، پي بردم به اينكه دسترسي به كتابخانه نه تنها براي تمام دانشجويان، بلكه براي همه كادر علمي هم ميسر نيست. مثلاً كتابخانه فرهنگستان علوم يك نوع مجلاتي را مشترك بود كه دانشگاه به آن دسترسي نداشت. در دانشگاه هم استادان ارشد از يك كتابخانه هايي استفاده مي كرند كه بقيه استادان سطح پايينتر، حق ورود به آنجا را نداشتند. وقتي برگشتم يكي از پيشنهادهايم به مدير كل سابق يونسكو اين بود كه بايد در زمينه عمومي كردن اطلاعات در همه كشورها اقدام كنيم. خوب الان ديگر دانشجو دانشگاه مسكو نه فقط برايش كتابخانه بسته نيست، همه كتابخانه هاي دنيا هم برايش باز است. در حقيقت طبقه بندي ميان افراد در دسترسي به اطلاعات از ميان مي رود. اين است معني دموكراسي. ذات انسان عصر ما به اين نحو است كه دموكراسي از عناصر وجودي آن شده است.

* جنابعالي چه نقشي را براي علم و دانش در توسعه جامعه اطلاعاتي قائل هستيد؟ بعلاوه فكر مي كنيد كه دانشمندان چه وظايفي در اين جامعه ي به عهده خواهند داشت؟
ـ امروز جوامعي كه به همه اطلاعات دسترسي ندارند را نمي توان جامعه پيشرفته اي نام نهاد. بنده از خانمي كه در گذشته دانشجوي من بوده است و در حال حاضر شوهرش استاد انفورماتيك در يكي از دانشگاههاي آلمان است شنيدم كه مي گفت شوهرش براي يكساعت درس دادن در دانشگاه اقلاً بيست ساعت بايد از اينترنت آخرين اطلاعات را بدست آورد والا دانشجوياني هستند كه مي توانند اين اطلاعات را كسب كنند و سر كلاس بگويند اي استاد شما آخرين كتابي را كه درآمده است نخوانده ايد و من مجبورم براي حفظ اعتبار و منزلت خودم در جريان همه اطلاعات باشم و تنها راهش اينترنت است. يعني اگر ديروز كتابي در رشته من در استراليا درآمده است من امروز بايد آن را حتماً بخوانم والا در رشته خودم عقب خواهم ماند. امروز طوري شده است كه تقريباً هيچ محققي بي نياز از اينترنت نيست. تمام محققين مخصوصاً براي جمع آوري مدارك، اسناد و منبع احتياج به اينترنت دارند. محققي كه در رشته دكترايش موضوع خاصي را تحقيق مي كند در گذشته مجبور بود يك يا دو سال از زمانش را صرف جمع آوري مدارك كند. الان اگر بينش درست داشته باشد مي توان با اينترنت ظرف دو سه هفته به تمام منابع رساله اش دسترسي پيدا كند. اكنون اشخاص بجاي رفتن به كتابخانه از روي اينترنت كتاب را مي گيرند. مثلاً كتابخانه يونسكو ديگر كاتالوگ ندارد. ليست همه كتابها روي اينترنت است.
بنابراين اساس علوم عوض شده است. احساس مسئوليتي هم كه براي دانشمندان پيدا شده، خيلي زياد است. علاوه بر اين تحولات علمي و فكري، يك تحول اخلاقي هم در دنيا پيدا شده است. اشخاص احساس مي كنند در مقابل اين درياي دانش ديگر انحصاربازي معني ندارد. منيت و غرور افراد از بين مي رود. در اين درياي اطلاعات همه غرقيم. بنده خودم يكروزي پسرم كه پاي اينترنت بود گفت بابا بيا بهت نشون بدم در اينترنت از احسان نراقي چه هست؟ ديدم يك مقدار كتاب و مجله از نوشته هاي من در اين چهل سال بود كه من خودم هم آنها را نداشتم. يك نوع تواضع و فروتني به انسان دست مي دهد. خودش را مركز عالم تصور نمي كند، مي فهمد كه در دنيا هر عالمي كه باشي از تو عالمتر هم است و شما منحصر بفرد نيستيد.

* بر اساس آمار سازمان ملل، ميزان استفاده كنندگان از اينترنت در سال 2001 از هزار نفر در ايران 15.60 در مالزي 273.10 در كره جنوبي 521.10 و در سنگاپور 411.50 است. براساس همين آمار، تعداد كامپيوترهاي شخصي براساس هر 100 نفر در سال 2001 در ايران هفت عدد، در سنگاپور 50.80 و در كره جنوبي 48.10 است. جنابعالي فكر نمي كنيد كه اين اختلاف چه لطماتي مي تواند به كشور بزند؟
ـ نتيجه آنكه انسان در هر مرتبه اي از علم و هنر باشد مي فهمد كه بقول عرفاي ما قطره ايست در دريا. در عين حال قادر است جهان پرتحرك و متحول را در مقابل ديدگان خود مجسم كند. ببينيد آدمي كه به يك زبان خارجي مسلط و در خانه اش به اينترنت متصل باشد، مي تواند از آخرين منابع و مجهزترين كتابخانه هاي دنيا استفاده كند. خوب حالا يك جوان بيست ساله اي كه دسترسي به همه اين منابع دارد را شما مقايسه كنيد با جواني كه دسترسي نداشته باشد. خوب چقدر عقب مانده است؟ دور بودن از اين شبكه هاي ارتباطي، شما را از جهان علم امروز دور مي كند. در تمام زمينه ها عقب مي افتيد. در فرهنگ، سياست، اجتماع، اقتصاد و تجارت صدمه مي خوريد. در تجارت بخصوص ضربه شديدتر است. من يك مثال بزنم. يك دوستي دارم كه در كارتيه لاتن پاريس كه محله روشنفكران است كتابفروشي دارد. به من گفت كه ايشان كتابهاي كتابفروشي را روي اينترنت به مشتريهايش ارائه مي كند. در حقيقت بازار گسترده اي را به دست مي آوريد. و بدين ترتيب شما در رقابت با رقباي تجاري خود موفق هستيد. ايشان به من گفت 10 سال پيش 60 تا كتابفروش بوديم در حالي كه اكنون 15 تا بيشتر نيستيم. يعني دوست من با پيش دستي و كار مداوم به بهترين نحو كالاي خود را عرضه كرده است. براي مصرف كننده هم مزايايي دارد. شانس اينكه شما جنس را به قيمت ارزان پيدا كنيد، افزايش مي يابد. در جوامع بسته انتخاب خريدار كم است در صورتيكه با استفاده از اينترنت حق انتخاب خريدار زياد مي شود.
جهاني شدن هم از اين موضوع استفاده مي برد. شما به هر موضوعي فكر مي كنيد، ديگر امري جهاني است مثلاً كتاب، با وجود اينترنت ديگر بايد با بعد جهاني به آن نگاه كنيد. مسايل و مشكلات ديگر منطقه اي نيست. يعني در چهارچوب كشوري مسايل حل نمي شود. مثلاً در اتحاديه اروپا، چرا اين همه كشورهاي اروپاي شرقي و تركيه اصرار مي كنند اروپايي بشوند. يعني يك قدم بسوي جهاني شدن بردارند. ارتباطات هم به اين وسيله قوي مي شود. در حقيقت اينترنت وسيله مناسبي است براي متصل كردن مردم به همديگر. براي مثال گروهي از ايرانيان مقيم خارج قصد دارند باشگاهي درست كنند كه ايرانيان متخصص مقيم خارج هر كس در رشته خودش عضو آن باشگاه شود و با هم گفتگو كنند و ايرانيان داخل ايران هم مي توانند از نتايج اين گفتگو استفاده كنند و ايرانيان مي توانند به اين وسيله با متخصصان ارتباط برقرار كنند. اين نمونه ايست از اينكه انجمن هايي كه اهداف گوناگون دارند را مي توان در حالي كه اعضاي آنها در دنيا پراكنده هستند تشكيل داد.

* براي رشد اين فناوريهاي اطلاعات و ارتباطات چه بايد كرد؟
ـ از مدرسه بايد شروع كرد. يك دوستي داريم به نام آقاي عدالت. دكترا در رياضيات دارد خيلي جوان با حرارت و وطن دوستي است. گفت من تصميم گرفته ام با كمك اشخاص خيـّر و علاقمند در سراسر ايران براي مدارس امكان استفاده از كامپيوتر را فراهم كنم. چند سال پيش هم ايشان به يونسكو آمد و برنامه اش را توضيح داد كه از ديگران بيشتر مورد توجه قرار گرفت. صدها كامپيوتر را توانسته بود در مدارس شهرها و دهات ايران به كار اندازد و اكنون هم اين كار را در دانشگاه شريف ادامه مي دهد. بهر حال بدون كمك دولت شروع خوبي بود.
دولتها بايد با مديريتي كه مي توانند اعمال كنند، امكان پخش اين فناوري را گسترش دهند. زيربناهاي ارتباطات خيلي مهم است. شبكه هاي تلفن بايد گسترش پيدا كند. بايد تكنولوژيهاي ارتباطات را گسترش داد. مدارس را هم بايد به كامپيوتر مجهز كرد. بچه ها همه از كودكي بايد استفاده از كامپيوتر و اينترنت را ياد بگيرند. يعني اگر امروز استاد محققي استفاده از كامپيوتر نمي داند مثل اينكه سواد ندارد. بنابراين توسعه اطلاعات و آموزش آن از دبستان شروع مي شود اين بود كه در كنفرانس ژنو به اين مساله تأكيد مفصل كردند. براي اولين بار چشم و گوش همه را باز كردند. عده اي از كشورهاي جهان سوم از اين مساله غافل بودند. مديريت كشور بايد هوشيار باشد. بقول يك خانمي كه در سازمان جهاني بهداشت كار مي كند مي گفت كه فردي از وزارت بهداشت ايران آمده بود و درخواست ماهواره اي براي مسائل پزشكي داشت. گفتم شما خودتان مي خواهيد؟ شما بايد اين را از وزارت پست و تلگراف و تلفن بخواهيد كه براي همه است. گفت ما با آنها ميانه اي نداريم. خودمان مي خواهيم اينكار را بكنيم. خوب اين مديريت غلط است. يعني چه ما ميانه نداريم. بايد داشته باشيد. اينها متعلق به كشور است. متعلق به همه است. مقامات مسئول بايد بفهمند كه دنياي، دنيايي است كه همه چيز براي همه است. نه امتيازات مثل سابق، نه علم و دانش مثل سابق است. نه چيزي را مي شود منحصر به خود دانست. دموكراسي هم از اين فناوري بهره زيادي خواهد برد. يعني جامعه خودبخود بسوي جامعه دموكراتيك پيش خواهد رفت. يعني ديگر اخبار غيرمنتشره معني ندارد. اينترنت رابطه مخاطب و رسانه را تبديل به يك رابطه آزاد، فعال و متقابل مي كند. اين برتري اينترنت نسبت به ساير رسانه هاست. سانسور هم ديگر معني ندارد چون تكنولوژي را اگر امروز سانسور كنيد دير يا زود خود تكنولوژي راه مبارزه با آن را نشان خواهد داد. بنابراين قدرت ديكتاتوري كه هميشه متكي به جهل و ديد محدود ملت و بي اطلاعي مردم بود، از اين به بعد روز بروز فروكش مي كند. اين ديدي است كه همه مسئولان بايد داشته باشند بخصوص اساتيد، معلمان و فرهنگيان به بچه ها منتقل كنند. اگر غير از اين باشد بچه هاي زرنگ مي آيند ياد مي گيرند و به ريش استاد و وزير و وكيل مي خندند. يعني از آنها جلو مي افتند شب تا صبح جلوي اينترنت مي نشينند، اطلاعات را بدست مي آورند و آنوقت به بقيه مي گويند اين است دنيا.
پاريس 22 آوريل 2004

منابع:
1) انديس دسترسي به فناوريهاي ديجيتال در سال 2002 بر اساس آمار ITU منتشر شده در Rapport sur le Développement des Télécommunications dans le monde 2003 بر اساس اين انديس كره جنوبي با 82% در مقام چهارم جهاني، سنگاپور با 75% چهاردهم، سوئد با 85% مقام اول، آمريكا با 78% مقام يازدهم و فرانسه با 72% مقام بيست و سوم را دارد. در همين جدول مالزي با 57% مقام چهل و پنجم، روسيه با 50% مقام شصت و دوم و ايران با 43% هشتاد و ششم است.
2) UNDP, Rapport mondial sur le développement humain 2003





















Copyright: gooya.com 2016