از هشت روز پیش به اینسو کشور فرانسه شاهد شورش هایی است که در پی کشته شدن دو نوجوان در یکی از حومه های پاریس روی داد. این دو نوجوان در وحشت از دستگیری توسط پلیس به یک پایگاه توزیع برق شهری پناه بردند و در آنجا دچار برق گرفتگی شده و جان سپردند. اما این واقعه تنها بهانه ای بود برای انفجار خشم ساکنان مناطق محروم نشین پاریس و سایر شهرهای فرانسه.
شکست مدل اجتماعی سرمایه داری فرانسه
این کشور در حال حاضر نمودی است بارز از زخم هایی که سرمایه داری برای بقای خود بر پیکره ی اجتماعی جوامع اروپایی وارد می آورد. شکاف طبقاتی آنقدر وسیع شده است که برخی از مناطق فرانسه – که به عنوان چهارمین قدرت اقتصادی جهان معرفی می شود – به شهرهای فقیر نشین کشورهای جهان سوم شبیه است. جمعیت چند میلیونی دارای ریشه ی خارجی دچار مشکلات فراوان اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی است. فرانسه از ناموفق ترین کشورهای جهان در زمینه هضم و جذب خارجیان در فرهنگ بومی خود بوده است. نژاد پرستی مزمن و خارجی ستیزی ضمنی حاکم بر سیاست های دولت های مختلف فرانسه و مندرج در رفتارهای فرانسویان فضای دشواری را برای خارجیان ویا فرانسویان دارای ریشه ی خارجی فراهم کرده است.
یکی از سیاست های مسولان محلی یا دولت مرکزی فرانسه بر انباشته کردن جمعیت های خارجی در محله ها و مناطقی خاص بوده است. این جدا سازی آنها از سکونتگاه فرانسوی ها سبب شده که هیچ فضایی برای شناخت و درک متقابل برای فرانسوی ها و خارجی ها بوجود نیاید و هر یک در فضایی بیگانه از دیگری رشد کنند. مناطق دارای اکثریت خارجی که حداکثر همنشین قشرهای بسیار فقیرفرانسوی هستند دهه هاست که در حاشیه شهرهای بزرگ در فقر نسبی، انزوای اجتماعی، جدا افتادگی فرهنگی و عدم تاثیر سیاسی گرفتار هستند. شکست تحصیلی بسیار بالا، بیکاری حدود 30 تا 40 درصد و وابستگی مطلق به کمک های اجتماعی از ویژگی های نسل های دوم و سوم مهاجرین مقیم فرانسه می باشند. مهاجرینی که در دهه ها ی 50 و 60 میلادی به تشویق دولت فرانسه برای بازسازی کشور آورده شدند و بعد از دهه 70 میلادی و رکود مزمن اقتصادی به حال خود رها شدند و سپس موضوع انتقام کشی فرانسوی های قرار گرفتند.
در پاره ای از موارد فرزندان این مهاجرین با تحصیلات بالا و تخصص های آنچنانی مجبورند سال های سال بیکار بمانند. این در حالی است که یک فرانسوی الاصل با همان تخصص و یا حتی کمتر، شانس بالایی برای یافتن کار دارد. فرزندان مهاجرین که اغلب از کشورهای مغرب (مراکش، تونس و الجزایر) و یا مستعمره های سابق فرانسه در آفریقای سیاه هستند قربانی نوعی نژاد پرستی غیر رسمی در فرانسه می باشند. تعداد بیکاران مسلمان، عرب و سیاه که بخاطر رنگ، اسم و یا مذهب شان کار نمی یابند بسیار فراوان است.
دولت ها ی وابسته به سرمایه داری فرانسه با دادن بالاترین و چرب و نرم ترین باج ها به شرکت های بزرگ اقتصادی – که اغلب نیز در اختیار یهودیان فرانسوی هستند – آنچنان شکاف اجتماعی بوجود آورده اند که علاوه بر فشار توانفرسا بر طبقات محروم و خارجی ها، از چند سال پیش به این سو، طبقه ی متوسط را نیز دچار بحران های اقتصادی کرده اند. این تنها شرکت های بزرگ مالی، صنعتی و خدماتی فرانسوی هستند که در سال های اخیر با اخراج صدها هزار نفر بزرگترین سودهای تاریخ حیات خود را برده اند.
سردرگمی سیاستمداران
حرکت اعتراضی کنونی که به یک افجار اجتماعی شبیه است طبقه ی حاکم را متحیر کرده است در حالی که هر ناظر اجتماعی شورش های اخیر را قابل فهم و انتظار می داند. نیکولا سارکوزی وزیر کشور فرانسه – که یک یهودی مجارستانی الاصل است – با دادن القابی مانند «اوباش» و «آشوبگران» نفرت خویش را به مسلمانان ساکن شهرهای حومه که بپا خاسته اند نشان داد و از این طریق به آتش برافروخته در این مناطق دامن زده است. دولت راستی کنونی فرانسه که نوکر واقعی سرمایه داران است درست چند روز قبل از آغاز قیام شهری کنونی برای چندمین بار مالیات بر ثروت های کلان را کاهش داده بود. این در حالی است که دولت فرانسه دچار یک کمبود بودجه 63 روزه است. یعنی برای پرداخت هزینه های دستگاه حکومتی باید برای بیش از دو ماه از کارکرد خود قرض بگیرد.
جامعه ی فرانسه در جریان رفراندم درباره ی قانون اساسی اروپا پیام نارضایتی خود را به حکومت فعلی داد. اما ژاک شیراک ریس جمهور این کشور، که از او به عنوان دلال معاملات کلان اقتصادی برای شرکت های فرانسوی یاد می کنند، به جای واکنش مناسب به این پیام جامعه به یک تغییر شکلی و سطحی درمهره های دولت خود اکتفا کرد. این در حالی است که شیراک در سال 1995 و در دوره ی نخست ریاست جمهوری خویش با شعار کاهش «شکاف اجتماعی» به قدرت رسیده بود. اما آنچه در طول ده سال حکمرانی بر این کشور کرده است تنها افزایش شدید این شکاف اجتماعی بوده است.
وحشت چپ قلابی فرانسه از قیام کنونی
قیام کنونی پاسخی است به ده سال دروغ و خیانت به مردم توسط دولت های پیاپی راست و حتی چپ قلابی فرانسه.
با وجود تلاش تبیلعاتی رسانه های در اختیار سرمایه داری و یا تحت تاثیر یهودیان ضد مسلمان که می خواهند قیام کنونی را حرکتی از جانب نیروهای اسلام گرای رادیکال جلوه دهند،[1] بافت اجتماعی شورشگران کنونی نشان می دهد که آنچه در فرانسه در حال روی دادن است بیشتر مبین یک نبرد طبقاتی است. نبرد فقرا، حاشیه نشین ها, منزوی ها و محرومان بر علیه نظامی مصرف گرا، نخبه گرا، نژاد پرست و ثروت سالار. نبردی که از رادیکالیزم بالایی برخوردار است و اگر تداوم و سازماندهی یابد می تواند نوید بخش تغییراتی مهم در این کشور باشد. تشکل های چپ فرانسه که اغلب خود ضامن های امنیتی نظام سرمایه داری هستند هنوز هیچ دخالتی برای جهت دادن خلقی و انقلابی برای این شورش ها نکرده اند. حزب کمونیست فرانسه که خود از پاسداران سر سخت سرمایه داری و جلوگیری از حرکت های رادیکال است این بار شورشیان – این جوانان جان به لب آمده ی حومه های فقیر نشین – را به خشونت گری متهم کرده است و سعی دارد با دلسوزی برای قربانیان ظاهری این خشونت ها آنها را مشتی ماجراجو جلوه دهد. سایر سازمان های چپ نیز تاکنون دخالت مستقیم نداشته اند. حزب کمونیست و سوسیالیست فرانسه باردیگر در جستجوی راه حلی برای بحران کنونی در درون خود حاکمیت می گردند و در وحشت از برخورد با واقعیت سیاه خیابانهای پردود و تنش، از ریس جمهور فرانسه خواسته اند که وزیر کشور را از کار برکنار کند.
قیام فقرای فرانسه نشان می دهد تا چه حد تشکل های چپ اروپایی آلوده به بازی های سیاسی سرمایه داری شده و جز دلقک بازی انتخاباتی راه دیگری برای کنش گری سیاسی نمی شناسند. این در حالی است که برخی از آنها حدود یکصد سال است با شعار «انقلاب نزدیک است» دکان خود را باز نگه داشته و رادیکالیزم اجتماعی فرانسه را تحت انحصار و کنترل خود دارند.
در چنین شرایطی است که یک حرکت خودجوش در میان جوانان شورشی – فقرا، بیکاران، ناراضیان، مسلمانان، سیاهان، مغربی ها، عرب زبان ها – بوجود آمده است و به تدریج در حال سازماندهی خویش می باشد. آنها از اینترنت برای سازماندهی و گسترش حرکت خود استفاده می کنند.[2] به این طریق قیام فوق در حال حاضر علاوه بر حومه های دور و نزدیک پاریس، شهرهای دیژن، مارسی، لیون و تولوز را نیز دربرگرفته است.
اینکه این قیام به یک «انقلاب فرانسه» ی جدید منجر شود نیازمند زمان و تحلیلی عمیق است، اما این بدیهی است که حکومت راستی و نوکر سرمایه داری فرانسه ازاین قیام سالم بیرون نخواهد آمد. در نبود یک راه حل بنیادی، این وقایع دیر یا زود بار دیگر به بهانه ای تازه آغاز خواهد شد. آنچه در بحران است دولت فرانسه نیست سرمایه داری فرانسه است. فعال شدن جنبش های متعدد کارگری در کشورهای مختلف اروپایی – فرانسه، بلژیک، اسپانیا و ایتالیا – و نیز بحران سیاسی، در آلمان فاقد حکومت مشخص، نشان دهنده ی مشکلات جدی سرمایه داری اروپایی است. اگر به این مجموعه وضعیت اسف بار دولت بوش، که در حال سیلی خوردن از خلق های آمریکالی لاتین در جریان سران آمریکا در منطقه ماردل پلاتا در آرژانتین است، را اضافه کنیم[3] در می یابیم که دوره ترکتازی ها و قلدری گری های سرمایه داری که از زمان فروپاشی اتحاد شوروی آغاز شده بود در حال فروکش کردن است. خلق ها در حال بیدار شدن هستند و روزهای سخت و مصیبت باری را برای سرمایه داری وحشی رو به جهانی شدن تدارک می بینند. قیام محرومان فرانسوی را باید به فال نیک گرفت. زیرا در بین شعارهای این جوانان شعارهای ضد آمریکایی، ضد صهیونیستی و ضد طبقاتی در هم آمیخته است. این خبر از آن می دهد که خلق ها در یافته اند نبرد واقعی باید با تمامیت اعضای جبهه ضد انسانی – امپریالیسم، صهیونیسم، سرمایه داری و ارتجاع – صورت گیرد.
جا دارد که مبارزین ایرانی در داخل و خارج از کشور با بهره گیری از این موج نوین مبارزاتی توده ها در اروپا و آمریکای لاتین، جبهه ی مبارزه با ارتجاع حاکم بر ایران را با امیدی تازه و شوری نوین فعال کنند. رادیکالیزم قیام گران فرانسوی در حال حاضر نشان می دهد که حتی در کشورهای به اصطلاح دمکراتیک نیز جز با مبارزه ی قهرآمیز و کنش گرا کاری از پیش نخواهد رفت. بنابراین در کشورهایی مثل ایران نیز چاره ی کار جز برخورد مسلحانه و رادیکال با تمامیت رژیم نخواهد بود. روشنگران سیاسی باید این پیام قیام گران فرانسوی را به توده های محروم جامعه ی ایران برسانند که آزادی شان در گرو شجاعت و عمل گرایی خودشان است و بس.
* *
www.korosherfani.com
04/11/2005
--------------------------------------------------------------------------------
[1] http://www.bbc.co.uk/persian/news/story/2005/11/051102_mv-french-muslims.shtml
[2] http://www.radiofarda.com/world_archive/e1224f88-0c78-44f9-b9c8-b442cca5d26d.html#e1224f88-0c78-44f9-b9c8-b442cca5d26d
[3] http://web.peykeiran.com/new/world/world_news_body.aspx?ID=6617