دوشنبه 25 آذر 1387   صفحه اول | درباره ما | گویا


گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

حسين شريعتمداری: هيچ‌کس رابه خاطر بيان عقيده نمی‌توان زندانی کرد، ايسنا

مدير مسوول روزنامه کيهان گفت: جريانات دورو و منافق برای مشخص نشدن هويت واقعی خود، دست به هياهو و سروصدا می‌زنند.

به گزارش خبرگزاری دانشجويان ايران (ايسنا) حسين شريعتمداری در جلسه‌ای تحت عنوان " از آزادی سياسی تا بی‌بندوباری اظهاراتی" که از طرف بسيج دانشجويی دانشکده علوم اداری و اقتصادی دانشگاه فردوسی مشهد برگزار شد، اظهار کرد: يکی از مشکلاتی که هميشه وجود داشته اين است که آدم‌ها زير تابلوی خودشان حرف نمی‌زنند. به اين معنا که تابلويی را بر فراز حزب، ‌دفتر و دکه خود بر می‌افرازند که روی آن چيزی نوشته شده است، اما وقتی به شناسنامه آن‌ها رجوع می‌شود، تفاوت بسياری را بين آن‌چه در شناسنامه واقعی آن‌هاست با تابلوی برافراشته می‌بينيم.



تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 


وی با بيان اين‌که " برای ارزيابی ميزان انطباق اين دو، فرمول قابل قبول و روشنی وجود دارد" افزود: کسانی برای اين‌که کسی به دنبال اين ارزيابی نرود و هويت‌ها شناسايی نشود، دست به هياهو می‌زنند و سروصدا می‌کنند؛ چراکه بعد از مشخص شدن هويت‌ها، پاسخ مناسبی برای آن نخواهند داشت.

وی خاطرنشان کرد: منظور از سروصدا، عبارات و جملاتی نيست که با داد و بيداد مطرح می‌شود، بلکه نفس سروصدا برای مانع شدن آن‌چه که می‌تواند مطرح شود، مورد توجه است.

مدير مسوول روزنامه کيهان با بيان اين‌که " در همه جای دنيا آزادی در چارچوب قانون قرار دارد" افزود: البته خطوط قرمزی هم هست که بعضی‌ها خود را ملزم به توضيح اين خطوط قرمز نمی‌دانند، بلکه فقط خطوط قرمز را مشخص می‌کنند، اما بعضی جاها نسبت به خطوط قرمزهای اعمال شده توضيح هم داده می‌شود که چرا اين خطوط بايد اعمال شوند.

وی افزود: اصل ماجرا پيچيده نيست بلکه اين داستان است که پر ماجراست و اين دقيقا از زمانی شروع شد که ما برای اداره حکومت خود اسلام ناب محمدی را به کرسی نشانديم.

وی ادامه داد: ويژگی اصلی اسلام ناب محمدی، ظلم‌ستيزی است؛ بنابراين وقتی اين اسلام را برای حکومت بر می‌گزينيم روشن است که با مخالفت‌های زيادی روبرو می‌شود و حوادثی مثل کودتا، حادثه طبس و امروز هم ماجرای هسته‌يی از جمله اين نمونه‌هاست.

شريعتمداری تاکيد کرد: جمهوری اسلامی و نظام سلطه بين‌الملل به دليل هويت‌شان با هم درگير هستند، اگر ما روی اسلام ناب محمدی تاکيد نداشته باشيم، دشمن هم به ما کاری ندارد و در واقع خواست نهايی آن‌ها اين است که ما وارد مسائل سياسی نشويم. امروز کشف اين جريانات آسان است. در گذشته دشمن هدف، خواسته و خطوط استراتژيک خود را بيان نمی‌کرد، اما امروز دشمن زبان خواسته خود را اعلام می‌کند؛ بنابراين اگر جريانی را ديديم که با اين شعارها همخوانی و همراهی دارد، حداقل می‌توانيم شک کنيم که اين‌ها دورو هستند.

وی با بيان اين‌که " در قرآن هم ويژگی اين آدم‌ها آمده و آن همراه بودن آن‌ها در خفا با دشمن است" افزود: راهکار مقابله با اين جريانات هم مشخص است که يکی از آن‌ها ساخت جريان موازی است. بنا به فرموده امام(ره) بعد از خطر بزرگ، خطر اسلام آمريکايی است، اين جريان، موازی جريان اسلام ناب است، اما نسبت آن به اسلام مثل آب و سراب است، يعنی همه آن‌چه را که بايد دارد اما وقتی تشنه‌ای به آن رجوع می‌کند، سيراب نمی‌شود. مثلا عده‌ای می‌آيند تابلوی حمايت از شهيدان ۱۶ آذر و حمايت از افرادی که به خاطر مخالفت با نظام شاه و آمريکا شهيد شدند، بلند می‌کنند و بعد همين افراد مدعی می‌آيند و با دشمنان آن‌ها همکاری می‌کنند. اين رفتار دو دليل دارد؛ يکی اين‌که اين افراد چون می‌دانند به ناحق هستند در نتيجه زير تابلوی حق می‌ايستند و دوم آن‌که برای خود و دوستان خود ارزش قائل نيستند.

وی تاکيد کرد: جريانی که اعضای اصلی آن هرچند وقت يک بار به کشورهايی مثل آمريکا و انگليس پناهنده می‌شوند بايد از خجالت آب شوند و اين نشان‌دهنده فاصله ميان تابلوها و هويت واقعی جريان‌هاست. در چنين شرايطی شما از خواب‌زده انتظار خواب رفته نداشته باشيد؛ چراکه آن کسی که خوابش برده با يک نهيب بيدار می‌شود اما کسی که خودش را به خواب زده با نهيب هم بيدار نمی‌شود و وقتی قرار باشد آدم‌ها خود را به خواب بزنند، طبيعی است که ديگر بحث به سر مسائل منطقی نيست، بلکه سياه‌نمايی است.

مدير مسوول روزنامه کيهان گفت: بسياری از انگشت‌های اتهام نسبت به دولت نهم، مثلا در رابطه با سياست خارجی اين دولت است، بعضی از آقايان می‌گويند که ما در گذشته سياست تنش‌زدايی داشتيم، در حالی که همين آقايان بودند که باعث شدند محور شرارت ناميده شويم.

وی خاطرنشان کرد: سياست تنش‌زدايی دارای دو بعد است؛ يکی آن‌که ما با کسی دعوای بيخودی نداريم و ديگر آن‌که اگر کشوری به خطوط قرمز ما تجاوز کرد، جوابش را می‌دهيم. اين در حالی است که دوستان ما يک طرف اين قضيه را نگاه می‌کنند. چه کسی گفته است که بازار ۷۰ ميليونی ما در اختيار ژاپن باشد که بعد در شورای امنيت عليه ما قطع‌نامه بدهد. من نمی‌گويم که ما در مبارزه با مفاسد اقتصادی و مبارزه با کاستی‌ها به نقطه ايده‌آل رسيده‌ايم، اما حداقل اين است که در اين مسير گام بر می‌داريم و همين نيز مهم است.

وی افزود: من به جرات می‌گويم که تاکنون در مبارزه با غرب، پيروزی با ما بوده است، حتی متفکران غربی هم اظهار می‌کنند که وقتی الگوی اسلام ناب در ايران شکل گرفت، ۸ سال در مقابل دنيای غرب ايستاد.، وقتی به لبنان رفت حزب‌الله را آفريد و همين طور در ترکيه، الجزاير و بسياری از کشورهای ديگر که اين الگو وارد شد تحولات شگرفی را آفريد.

شريعتمداری در پاسخ به سوال يکی از دانشجويان درباره مذاکره با آمريکا گفت: ما و آمريکا بر اساس مذاکره با هم اشتراک نظر نداريم؛ چراکه آن‌ها فقط می‌خواهند از مذاکره استفاده کنند و ما را پای ميز مذاکره بنشانند و بعد به بقيه کشورها که از ما الگو گرفتند بگويند اگر الگوی شما ايران بود ببينيد بعد از ۳۰ سال چاره‌ای جز مذاکره با ما را نداشت.

وی در پاسخ به سوال ديگری مبنی بر دليل تخريب دولت گذشته با توجه به توقيف تعدادی از روزنامه‌های جريان اصلاحات در مقطعی خاص گفت: نبايد به روزنامه‌نگار گفت چرا اين‌قدر نقد می‌کنی. مگر دانستن حق مردم نيست؟ به علاوه بايد اين را هم در نظر داشته باشيد که وقتی همين روزنامه‌های دوم خردادی به آقای خاتمی اهانت کردند و او را با سلطان حسين صفوی و گورباچف مقايسه کردند، تنها يک روزنامه از ايشان حمايت کرد و آن هم کيهان بود.

دانشجويی پرسيد: آيا آزادی بيان تا اين حد است که کشور ديگری را جزء خاک خود بدانيم؟

شريعتمداری پاسخ داد: اگر منظور شما کشور بحرين است، بايد بگويم که حتی خود بحرينی‌ها هم خود را جزء جدا شده ايران می‌دانند، البته اين حرف در رسانه‌ها گفته نمی‌شود، اما بسياری از آن‌ها حتی فارسی صحبت می‌کنند. اين‌که برخی می‌گويند برای جدايی بحرين رفراندوم انجام شده دروغ است. رفراندوم نبود، بلکه سوال، آن هم از چند نفر خان‌های بحرين و آن هم به اين دليل است که نه شاه و نه انگليس و آمريکا نمی‌خواستند چيزی به غير از جدايی بحرين اتفاق افتد که اسناد آن هم موجود است. بنده هم در مصاحبه‌ای با يک خارجی، گفتم که سفر آقای احمدی‌نژاد به بحرين يک سفر استانی است و بحرين جزء ايران است.

وی همچنين در پاسخ به سوال يک دانشجو در رابطه با بازداشت بعضی دانشجويان به دليل آن‌چه آن را ابراز عقيده خواند، گفت: هيچ‌کس را به خاطر بيان عقيده نمی‌توان زندانی کرد و اگر چنين اتفاقی افتاده کار ناروايی صورت گرفته و بايد ديد اصل ماجرا چه بوده است. نمونه‌های بسياری وجود دارد که تفاوت بسياری بين واقعيت و آن‌چه نمايش داده می‌شود وجود دارد و برای اين امر بايد خود موضوع و مصداق را ارزيابی کرد.

مدير مسوول روزنامه کيهان درباره کانديداتوری احمدی‌نژاد برای انتخابات رياست جمهوری گفت: وقت برای ايشان و همه کانديداهای احتمالی ديگر جهت بيان قطعی حضور يا عدم حضور در انتخابات زياد است و احمدی‌نژاد هم نگفته است که در انتخابات حضور نخواهد داشت.





















Copyright: gooya.com 2016