سه شنبه 19 خرداد 1388   صفحه اول | درباره ما | گویا


گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

چرا به کروبی رای می‌دهم؟ عبدالله مومنی، اعتماد ملی

۲۲ خرداد روز رای‌گيری برای انتخاب ششمين رئيس‌جمهور است، به جد معتقدم نتيجه اين انتخابات تاثير جدی بر تعيين شکل گذار به دموکراسی در ايران خواهد داشت، از اين رو در بحث پيرامون انتخابات پيش رو آنچه برای هر نيروی دموکراسی خواه واجد اهميت اساسی است، تاثيرات اين انتخابات و نتيجه‌اش بر فرآيندگذار است. نگاه نگارنده نيز به اين انتخابات نمی‌تواند فارغ از دغدغه‌ گذار باشد، ورود سازمان دانش‌آموختگان ايران(ادوار تحکيم وحدت) به ميدان انتخابات و حمايت از برنامه‌های مهدی کروبی نيز تنها از منظر همين دغدغه بوده است. در اين مقاله خواهم کوشيد از زاويه‌ گذار و از زاويه تلاش نيروهای منتقد برای بهبود وضعيت کشور دلايلی که منجر به حمايت بخش عمده ای از نيروهای تحولخواه از مهدی کروبی شد را شرح دهم:



تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 


۱- دولت نفتی-رانتی مهم‌ترين عامل فساد سياسی و اقتصادی و بزرگ‌ترين مانع دموکراسی و توسعه در ايران است. دولتی که منابع اقتصادی‌اش را از زير زمين به دست‌آورد در روی زمين خود را موظف به پاسخگويی نمی‌داند. تاريخ‌گذار به دموکراسی نشان می‌دهد تنها دولت‌هايی تن به دموکراسی داده‌اند که منابع اقتصادی‌شان وابسته به ماليات شهروندان باشد. وقتی دولت همه شريان‌های اقتصادی کشور را در انحصار خود داشته باشد به راحتی جامعه را تحت تسلط خود در می‌آورد و مانع رشد جامعه مدنی می‌شود. وقتی جامعه در ضعف اقتصادی و دولت در نهايت قوت اقتصادی باشد عملا تشکيل احزاب و نهادهای مستقل و قدرتمند مدنی امری محال خواهد بود، به اين ترتيب در بطن يک اقتصاد دولتی- نفتی تنها «حزب پادگانی» توان سازماندهی و اثربخشی جدی با تکيه به درآمدهای نفتی را خواهد داشت. دولت نفتی مهم‌ترين مانع آزادسازی اقتصاد و در نتيجه تشکيل جامعه مدنی و شکل‌گيری نهادهای دموکراتيک است، از اين رو حل مشکل دولت نفتی بايد در صدر اولويت‌های همه دموکراسی‌خواهان باشد. در اين بين مهدی کروبی تنها کانديدايی است که طرح و برنامه مشخصی برای حل مشکل دولت نفتی دارد؛ تقسيم مستقيم درآمد نفت خلاف آنچه برخی نا آگاهانه يا شايد آگاهانه طرحی پوپوليستی می‌خوانندش برنامه‌ای است دقيق و علمی‌که مبانی تئوريک قدرتمندی دارد، برخی از برجسته‌ترين اقتصاددانان دنيا از هواداران اجرای چنين طرحی در کشورهای نفتی خاورميانه‌ای ،آفريقايی و آمريکای‌لاتين هستند. در ايران نيز اين برنامه پس از چند سال کار کارشناسی توسط زبده‌ترين اقتصاددانان کشور طراحی شده است. با توجه به مختصات سياسی و اقتصادی ايران تقسيم مستقيم درآمد نفت بهترين راه برای حل مشکل دولت نفتی است. اين طرح خود به خود و به مرور زمان کاهش شکاف طبقاتی، افزايش سرمايه اجتماعی، احيای حس تعلق به دولت- ملت، از ميان برداشتن احساس تبعيض و زمينه سازی برای قوت‌يابی بخش‌خصوصی، تحقق امنيت سرمايه‌گذاری و در نتيجه افزايش فرصت‌های شغلی را در پی خواهد داشت.

۲- مهدی کروبی در ميان کانديداهای موجود تنها کانديدايی است که مواضع و برنامه‌های خود را در مورد اکثر مسائل مهم اقتصادی، سياسی و اجتماعی کشور به طور شفاف و صريح بيان کرده است. برنامه‌های آقای کروبی مشخص است و در ضمن ايشان با شفاف‌سازی تيم‌کاری خودشان نشان داده‌اند که همکارانی متناسب با برنامه‌های ارائه شده را در کابينه خود جای خواهند داد. کابينه آقای کروبی مکانی برای اجتماع بوروکرات‌های فرصت سوز نخواهد بود.کروبی برای تنظيم سياست‌هايش مشاوران مختلفی در حوزه‌های تخصصی متعدد دارد. در کشوری که همه سياستمدارانش متوهمانه خود را عقل کل و ارشدترين کارشناسان می‌دانند، اين برای کروبی امتياز بزرگی است. کروبی در اين انتخابات بنيانگذار سنت استفاده واقعی از متخصصان و پايبندی به خرد جمعی در عرصه سياسی ايران بوده است.

۳- مهدی کروبی اگرچه نه همه اما سطح وسيعی از مطالبات دموکراتيک نيروهای تحولخواه را نمايندگی می‌کند. او حتی در اين راه از بسياری خط قرمزهای غير رسمی‌نيز گذشته است، برای اولين بار جامعه از زبان مهدی کروبی و آن هم در صدا و سيما سخنانی را شنيد که پيش از اين طرح آنها غيرممکن به نظر می‌رسيد، طرح مباحثی نظير لزوم اصلاح قانون اساسی،پذيرش برابری حقوق زن و مرد، دفاع از حريم خصوصی مردم و به رسميت شناختن سبک‌های مختلف زندگی، نقد صريح، بی‌پرده و شجاعانه سياست‌های دولت نهم و شعارها و ادعاهای متناقض با کردار و عمل شخص رئيس‌جمهور که جامعه تشنه شنيدن آن بود و افکارعمومی‌و حتی رقبای اصلاح‌طلب در انتظار بيان آنها از زبان رئيس سابق مجلس اصلاحات که در تنگناها به مثابه ياريگری برای اصلاح‌طلبان امروزی ايفای نقش می‌کند، داشتند و بهتر از هر شخصی همتای انتخاباتی‌اش را می‌تواند به هماوردی بطلبد. چنين مقاومت عملی و شجاعت مدنی است که آقای کروبی را در بين کانديداهای موجود در موقعيت ويژه‌ای قرار داده است، از همين روست که می‌توان گفت اين ويژگی به تنهايی می‌تواند پايه تحليل محکمی‌ برای مدافعان و حاميان انتخاباتی کروبی در مواجهه با اصلاح‌طلبانی باشد که همواره بنای انتخاب را در انتخابات‌ها بر پايه ترجيح بد بر بدتر گذاشته‌اند. اعتراض صريح به نقض حقوق بشر به طور شفاف و مصداقی از جمله مواردی است که کروبی را درميان اين کانديدا به گزينه‌ای منحصر به فرد تبديل می‌کند.

۴- نيروهای تحول‌خواه و جنبش‌های اجتماعی برای بازسازی خود پس از اين فشار ۴ ساله محتاج فضا و مجالی برای بازسازی خود هستند، آشکارا مشخص است که در ميان گزينه‌های موجود بيشترين فضا و امکان را برای فعاليت کانديداها فراهم می‌کند. ما برای بازسازی خود و حرکت به سمت انسجام و سامان دادن حرکتی گسترده‌تر و عميق‌تر محتاج چنين فضايی هستيم. کروبی در طول فعاليت خودش نشان داده که به تحزب و نهادهای مدنی معتقد است و ميل دارد که اين جامعه توده‌ای به سوی جامعه‌ای مدنی و سازمان يافته برود.

۵- کروبی از عملگرايی و قدرت چانه‌زنی لازم برای پيگيری خواسته‌هايش بهره‌مند است. او سياستمداری است که سياست‌هايش معطوف به نتيجه است؛ نه مبتنی بر حفظ وجهه و ژست‌های فيلسوفانه و روشنفکرانه، آنچه امروز ما برای رسيدن به اهداف دموکراتيک در سياست به آن نياز داريم پراگماتيسم معطوف به نتيجه است. کروبی نماد چنين رويکردی به سياست در شرايط ايران امروز است. کروبی خواسته‌های مشخص و صريحی را مطرح کرده و در عين حال از شجاعت و عملگرايی لازم برای تحرک بخشيدن به اين خواست‌ها بهره‌مند است.

۶- کروبی در سال‌هايی که ديگران در گوشه سکوت و انزوای - خود خواسته - در همه فراز و فرودهای سياسی ايران حاضر بوده است و در مجموع و به رغم انتقادات موجود کارنامه نسبتا قابل قبولی در دفاع از حقوق شهروندی، کمک به زندانيان سياسی و دانشجويان محروم از تحصيل داشته است. او خلاف ديگران همواره پذيرای گروه‌های دگرانديش و مدافع حقوق آنها بوده است.

اين بخشی از دلايلی است که منجر می‌شود من روز ۲۲ خرداد رای خود را عليه محمود احمدی‌نژاد و به نفع مهدی کروبی به صندوق رای آرا بيندازم.





















Copyright: gooya.com 2016