شنبه 21 شهریور 1388   صفحه اول | درباره ما | گویا


گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

اين همه وحشت از روز قدس چرا!؟ علی کشتگر

علی کشتگر
خامنه ای از اين که با اين همه خونريزی و وحشيگری نتوانسته اعتراضات ملت را خاموش کند چنان به وحشت افتاده که می توان از لابه لای واژه های او اين وحشت زدگی را ديد. مثلا "نبايد از تبليغات خارجی و مخالفت های داخلی متوحش شد، زيرا تمامی حکومت های جهان و از جمله جمهوری اسلامی موافقان و مخالفانی دارند..." آيا همين که فکر متوحش شدن به ذهن خامنه ای خطور می کند خود اعتراف به خيانت به آرای اکثريت مردم و ترس از عواقب آن نيست؟

تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 


علی خامنه ای در خطبه های نماز جمعه امروز يکبار ديگر به زبان تهديد و تحقير با مخالفان سخن گفت. او که به مناسبت شهادت علی ابن ابيطالب وی را سرمشق خود و ايادی خود معرفی کرد، بار ديگر بر صلابت و قاطعيت حکومت خود تاکيد نمود.
من اسلام شناس نيستم و از صفات و سجايای علی ابن ابيطالب که خامنه ای خود را پيرو او می داند چيزی نمی دانم. آيا واقعا او نيز مثل خامنه ای بوده است؟
آيا او نيز برای حفظ قدرت به دزدان جان و ناموس مردم ميدان می داده و حق طلبان را به شکنجه گران و قاتلان حواله می داده است؟
آيا او نيز اراذل و اوباش را مسلح می کرده و به آنان فرمان می داده است تا به هر شکلی که خواستند به زنان و مردانی که دست دادخواهی دراز می کرده اند، تجاوز کنند؟
آيا علی نيز به آن دسته از صاحب منصبان حکومت که به اين گونه فجايع اعتراض می کردند، به همان شيوه هايی که امروز خامنه ای با اصلاح طلبان زندانی رفتار می کند، برخورد می کرده است؟
اگر چنين است که وای به حال آنهايی که قرنهاست چنين فردی را سرمشق خود قرار داده اند. و اگر چنين نيست چرا اين همه روحانيون ريز و درشت و ريش و پشم داری که خود را متولی و مدافع مکتب علی ابن ابيطالب می دانند، شجاعت آن را ندارند که مثل مهدی کروبی، منتظری و صانعی به خامنه ای پاسخ دهند و بگويند تو اندکی با امير المومنين اصلی فرق داری؟
علی خامنه ای در خطبه های خود مدعی شد، که اکثريت قاطع مردم ايران ازاو و حکومتش حمايت می کنند. معلوم نيست اگر او اين همه حامی و پشتيبان در ميان ملت ايران دارد، چرا از گردهمايی های مردم اين قدر وحشت دارد؟چرا مراسم مذهبی شب های ۱۹ و ۲۱ ماه رمضان در کنار مقبره آيت اله خمينی را لغو کرد؟
چرا خانواده طالقانی نبايد برای سالگرد درگذشت او مراسم برگزار کند؟
چرا او و شورای امنيت ملی او تا اين حد از مراسم "روز قدس" که يکی از روزهای مرسوم جمهوری اسلامی است ترسيده است که پيشاپيش به نيروهای سرکوب فرمان می دهد که بايد امسال مواظب رفتارمردمی که قرار است در اين مراسم شرکت کنند، باشند؟ اگر اکثريت مردم با خامنه ای هستند او بايد از برگزاری مراسم روز قدس خوشحال باشد نه نگران و سراسيمه. اگر اکثريت مردم با خامنه ای و دولت دست نشانده او هستند چرا او حاضر نيست، اجازه يک گردهمايی کاملا مسالمت آميز و آرام را برای مخالفان صادر کند؟ چرا از کودتای ۲۲ خرداد تا به امروز خامنه ای و ايادی او مدام کوشيده اند به زور داغ و درفش، قتل و تجاوز و همه زشت کاريهای اهريمنی ديگر، ياس و ترس بر جامعه ايران غالب کنند؟ اگر مردم با خامنه ای هستند چرا او احيای فضای ياس آلود و ترس زده را لازمه بقای سلطنت فرعونی خود تشخيص می دهد؟ حکومتی که مردم را با خود دارد، چه نيازی به آن دارد که حجاريان ترور شده و عليل را تا حد مرگ شکنجه کند تا او به مردم بگويد که حکومت خامنه ای يک رژيم سلطانی نيست؟
خامنه ای برای ادامه بقای خود نيازمند برقراری آرامش قبرستانی در ايران است و اين خود بهترين گواه بر انزوای او و دولت دست نشانده او است.
خامنه ای برای برقراری آرامش قبرستانی به نيروهای نظامی و امنيتی و مزدوران آدم کشی که گوش به فرمان وی هستند تکيه دارد.
او برای احيای ياس و ترس و برقراری سکوت قبرستانی دست سپاهيان مسلح خود را برای هر جنايتی باز گذاشته است.
آنها نيز همه جنايات ممکن را از کودتای ۲۲ خرداد تا به امروز مرتکب شده اند. با اين همه او در ايجاد فضای ياس و ترس ناکام مانده است.
فضای اعتراضی جامعه ايران همچنان ظرفيت آن را دارد که به محض پيدايش فرصت، ميليونها معترض را روانه کوچه و خيابان کند. و فرصتها نيز بسياراند، دست کم هر ماه يک فرصت در ايران پيدا می شود. جمعه آينده يکی از همين فرصت ها است که مردم می توانند در گردهمايی تهران و شهرهای بزرگ کشور موج سبز آزاديخواهانه خود را به نمايش بگذارند و عظمت و توانايی آن را به جهانيان نشان دهند.
اين اعتراضات هربار که رخ می دهند، شکاف جديدی در نظام در حال فروپاشی ولايت فقيه ايجاد می کنند و چشم مردم دنيا را به نجابت، هوشمندی وآزاديخواهی ايرانيان بازتر می کنند. و همزمان شقاوت و رذالت کودتاگران را در انظار جهانيان عريان تر می سازند.
اين اعتراضات هربار که رخ دهد جهانيان و رهبران حکومتهای دموکراتيک جهان را به حمايت از مردم ايران و دوری گزيدن از رژيم خامنه ای تشويق می کند.
خامنه ای از اين که با اين همه خونريزی و وحشيگری نتوانسته اعتراضات ملت را خاموش کند چنان به وحشت افتاده که می توان از لابه لای واژه های او اين وحشت زدگی را ديد. برای نمونه او درخطبه های امروزش خطاب به نيروهای سرکوب که هرلحظه ممکن است دچار ترديد شوند چنين گفت:
" نبايد از تبليغات خارجی و مخالفت های داخلی متوحش شد، زيرا تمامی حکومت های جهان و از جمله جمهوری اسلامی موافقان و مخالفانی دارند..." اين عبارات مشت او را در مورد خيانت به آرای ملت نيز باز می کند چرا که فقط کسی که از ابعاد تقلب خود آگاه است و خوب می داند که احمدی نژاد رئيس جمهور منتخب ملت نيست و معترضان اکثريت مردم ايران هستند، درد متوحش شدن خود و نيروهای تحت فرمان خود را حس می کند و بر زبان می آورد.
خامنه ای حق دارد از اعتراضات مسالمت آميز مردم بترسد، چرا که اين اعتراضات هم عزم و اميد ملت را عليه رژيم او محکم تر می کند و هم به رهبران کشورهای غربی نشان می دهد که مصالح و منافع آنان نيز در فاصله گرفتن از رژيم خودکامه ای است که فروپاشی آن نزديک است.خامنه ای در آرزوی روزی است که فضای اعتراضی جامعه فروکش کند و مردم از امکان تغيير وضع موجود مايوس و نوميد شوند، تا آن گاه دماراز روزگار امثال کروبی و موسوی و خاتمی نيز درآورد.و استبداد را در ايران به قول فرمانده سپاه ۲۰ سال ديگر بيمه کند.
اما همه شواهد نشان می دهند که اين فضای اعتراضی ظرفيت آن را دارد که تا نابودی کامل بساط خامنه ای و حکومت او ادامه يابد. در روز قدس امسال ميليونها زن و مرد ايرانی مخالفت خود را با خامنه ای و دولت کودتا به نمايش خواهند گذاشت. کافی است هر شرکت کننده معترض يک تکه پارچه سبز را در جيب خود مخفی کند تا پس از شکل گيری گردهمايی آن را بر سر دست بگيرد. کافيست که همه جا شعار مرگ بر ديکتاتور سر داده شود. خامنه ای مردم را به پاسخ تند تهديد کرده است. پاسخی که از کودتا تا به امروز هر روز تکرار شده است. پاسخ های تند وی در کهريزک و در کشتارهای ۲۵ و ۲۹ خرداد اين مردم شجاع را از ميدان به در نکرد، اما خامنه ای و ايادی او را يک گام بزرگ به صندلی متهمان دادگاههای بررسی جنايت عليه بشريت نزديک تر ساخت.
حکومتی که برای بقای خود مجبور شود هر روز مردم را تهديد کند و شکنجه و قتل و تجاوز به جان و نواميس مردم را ضامن بقای خود سازد، حکومتی که پاسخ منقدان و مصلحان را با داغ و درفش بدهد در موضع ضعف است. خامنه ای امروز از درون و بيرون نظام حاکم منزوی شده و هرچه می گويد و می کند از موضع ضعف و رسوايی است. او ديگر هيچ گونه مقبوليت ملی و مشروعيت مذهبی ندارد. و حتی فرماندهان سپاه و بازجويان شکنجه گر نيز که ابزار او هستند ماهيت سرکرده و فرمانده خود را می شناسند و تنها بخاطرمنافع و مصالح خودشان با او همراهند.
شکاف ملت با حکومت و شکافهای عميق درون حکومت، موقعيت خامنه ای را از کودتای ۲۲ خرداد به اين سو به شدت تضعيف کرده است. او می داند که حتی يک نمايش بزرگ اعتراضی ديگر می تواند در صفوف فرماندهی نيروهای مسلح ترديد ايجاد کند و وی را از صندلی قدرت بر صندلی اتهام بنشاند. تهديدهای امروز خامنه ای از موضع ضعف و ترس بود. او ممکن است از همين موضع دست به جنايت های تازه ای بزند و يا موسوی و کروبی را روانه زندان کند. اما هيچ يک از اين اقدامات، او، رژيم کودتا را نجات نخواهد داد. جمعه آينده فرصت مناسبی است برای نمايش همبستگی ملی عليه رژيم کودتا و افشاندن هرچه بيشتر بذر اميد به پيروزی.

جمعه ۲۰ شهريورماه ۸۸
علی کشتگر
Tel : ۰۰۳۳ - ۶ ۰۹ ۲۲ ۴۳ ۳۴
Mail : [email protected]


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 



















Copyright: gooya.com 2016