جنبش سبز سرافراز شد، علی کشتگر
امروز روزی پرمعنا، روزی نويد بخش، روزی که بوی پيروزی در فضای ايران پراکند. اين که هر يک از جوانان سبز علاوه بر فعاليت روزمره، نقش رهبر و رسانه را نيز برعهده گرفته اند، اين که جنبش ظرفيت جذب همه مخالفان کودتا را دارد و اين که برای ماندگاری و گسترش خود از سازماندهی افقی برخوردار است، به آن قدرت بی سابقه ای می دهد. قدرتی که به آسانی با دستگيری رهبران از ميان رفتنی نيست. به قول نوآم چامسکی ايرانی ها دارند به دنيای کنونی شيوه های نوينی از حق خواهی ياد می دهند
جمعه ۲۷ شهريور ماه در تاريخ جنبش آزاديخواهانه ايرانيان، يک روز ماندگار شد.روزی پرمعنا، روزی نويد بخش، روزی که بوی پيروزی درفضای ايران پراکند. سه ماه سرکوبگری، آدم کشی، شکنجه زندانيان، دادگاههای ننگين اعتراف گيری، سه ماه شب و روز دروغ بافی، و ارعاب و دست آخر تهديدهای اخيرخامنه ای و نظاميان که برای روز قدس چنگ و دندان نشان داده بودند... و چه خفتی برای رژيم کودتا و شخص خامنه ای که درپی اين همه تهديد و ارعاب و اين همه رذالت ناب و شقاوت وبيداد که برای غلبه ترس و ياس و حاکم کردن مذهب النصرمن الرعب دنبال شده بود، همه را اين نسل جوان نوخواه ظرف چند ساعت بی اثر کرد. ميليونها ايرانی، ميليونها جوان، ميليون ها زن و مرد نه فقط در تهران بلکه در ساير شهرهای سراسرکشور به ميدان آمدند تا بگويند ما هرگز به رژيم کودتا تسليم نمی شويم. می ميريم اما ذلت نمی پذيريم. وه که چه پرشکوه بود بزم و رزم توامان امروز ما.
و من، اشک شوق برديده به ايرانی بودنم می بالم و شادم از آن که نسل فرزندان من درکارستان برچيدن بساط استبدادی است، که نسل من برای او به ميراث گذاشت.
امروز نقطه عطف تاريخ جنبش آزاديخواهانه ايران است. امروزملت ثابت کرد که بر مهمترين علت های ادامه حيات استبداد دينی يعنی برترس و نوميدی و تفرقه پيروزشده است. بگذار تا خامنه ای نفهمد که چه سيل خروشانی به کاخ گلين او نزديک می شود. بگذار که او مثل فرعون فقط در لحظه های غرق شدن مرگ خود را باورکند.
از۲۲ تا ۲۹ خرداد، مردم خواستار ابطال انتخابات بودند. اما از ۲۹ خرداد به اين سو مردم علاوه بر دولت منصوب و دست نشانده خامنه ای خود او را نيز هدف قرار داده اند.و اگر نظام حاکم نتواند خامنه ای و ايادی او را برکنار کند اين کل نظام است که هدف قرار خواهد گرفت.
اين يکی از شعارهای امروز مردم بود: " ديکتاتور، ديکتاتور اين آخرين پيام است ، جنبش سبز ايران آماده قيام است ".
شايد هنوز هاشمی رفسنجانی و چهره های ميانه روی ديگر فرصت آن را داشته باشند که در صورت کنار رفتن خامنه ای و دولت دست نشانده وی جمهوری اسلامی را از نابودی مطلق نجات دهند. اما ظاهرا رژيم استعداد اين حد از نرمش هم ندارد و اين فرصت نيز به سرعت از بين می رود و چه بهتر.خامنه ای نيز مثل شاه همه پل ها را پشت سر خود خراب کرده و همه چهره هايی که می توانستند در لحظه های بحرانی ميان ملت و نظام ميانجيگری کنند را از خود رانده است.
حالا موقعيت حکومت مطلقه خامنه ای از سلطنت شاه هم بدتراست. چرا که شاه وقتی مردم می گفتند ما شاه نمی خواهيم حداقل در بالا حکومت منسجم و متحدی داشت. اما حکومت خامنه ای در بالا نيز دچار شکافهای بزرگی شده است.تيمسار اويسی و تيمسارخسروداد می پنداشتند که تا آخر می توانند به زور مسلسل و سرنيزه سلطنت مطلقه شاه را نجات دهند. تيمسار جعفری نيز برهمين خيال باطل است.نمی داند که بدنه نيروهای مسلح تافته جدا بافته از مردم نيست و در ادامه سرکوب راه خود را از فرماندهان جدا می کند و آن وقت نظام حاکم در ظرف چند لحظه فرو می پاشد.
خامنه ای و حلقه نظاميان و امنيتی های همدم او در اين سه ماه برای نابود کردن جنبش سبز هرچه در چنته داشته اند به کار گرفتند.
آنها برای ترساندن و نوميد کردن جوانان به جناياتی دست زدند که در تاريخ بی سابقه است، اما جنبش سبز ايران درهنگامه بيداد سرکوب و شکنجه آن چنان شجاعت، ايثارگری و خلاقيت هايی را از خود بروز داد که در تاريخ ايران بی سابقه است. اين جنبش با هوشياری، تمامی ترفندهای رژيم کودتا را برای پاشيدن گرد ترس و نوميدی و تفرقه برجامعه يکی پس از ديگری در اين سه ماهه خنثی کرده است. در برابر هر زهری که رژيم کودتا ريخته پادزهری ارائه کرده است. با تعادل و هوشمندی غريبی که ثمره صدسال مبارزات آزاديخواهانه مردم است، از هرکس به اندازه توانش چه در بالا و چه در پائين بهره گرفته است. توانسته است راديکال ترين و محافظه کار ترين مخالفان کودتا را در دايره بزرگ خود جای دهد و همه را در برابر کودتا هم راه کند. حالا رژيم کودتا و ايادی آن لحظه به لحظه بيچاره تر، نوميد تر و وحشت زده تر می شوند، اما جنبش سبز روز به روز پرانرژی تر، اميدوارتروشکست ناپذيرتر می شود.
اين که هريک از جوانان سبز علاوه بر فعاليت روزمره، نقش رهبر و رسانه را نيز برعهده گرفته اند، اين که جنبش ظرفيت جذب همه مخالفان کودتا را دارد و اين که برای ماندگاری و گسترش خود از سازماندهی افقی برخوردار است، به آن قدرت بی سابقه ای می دهد. قدرتی که به آسانی با دستگيری رهبران از ميان رفتنی نيست. به قول نوآم چامسکی ايرانيها دارند به دنيای کنونی شيوه های نوينی ازحق خواهی ياد می دهند.
نقش مهدی کروبی و ميرحسين موسوی و محمد خاتمی که از تهديدها نهراسيدند و بر ميثاق خود با مردم وفادار ماندند را هم فراموش نکنيم.
آنها تا به امروز با جنبش سبز مردم همراه بوده اند. امروز اگر رژيم اين سه را سربه نيست کند و يا به زندان افکند بازهم نخواهد توانست جنبش سبز را از حرکت بازدارد. و چه بسا که مردم با دستگيری اين چهره ها که بخاطر وفاداری به مردم تنبيه می شوند درعزم و اراده خود قاطع تر شوند. کما اينکه دستگيری خيل وسيع اصلاح طلبان پرسابقه و نمايش های اعتراف گيری و تجاوزهای وقيحانه نتيجه ای جز رسوايی بيشتر برای رژيم کودتا و عزم جزم تر برای جنبش سبز به همراه نداشته است.امروز جنبش سبز ثابت کرد که درهر فرصتی در صحنه مبارزه عليه رژيم کودتا حاضر است. ثابت کرد که تيغ تيز سرکوب برپيکر روئين تن آن کارگر نيست و اين بهترين نويد به همه آزاديخواهان و ميهن پرستان است . ادامه سرکوب بجز عميق تر کردن شکافهای بالا، انزوای بيشتر سرکوبگران و جداشدن بدنه نيروهای نظامی از فرماندهان جنايتکار نتيجه ديگری برای سرکوبگران نخواهد داشت. احمدی نژاد امروز حتی نتوانست با سيمای بی اعتبارجمهوری اسلامی چند دقيقه راحت مصاحبه کند. چرا که در کنار چهره و صدای رنگ باخته او، شعار مردم که می گفتند " دروغگو، دروغگو شصت وسه درصدت کو؟؟؟ " به ناچار از تلويزيون پخش می شد. به همين دليل گردانندگان صداوسيما مجبور شدند از پوشش خبری بخش اعظم مراسم صرفنظر کنند.رژيم کودتا رفتنی است.
۲۷ شهريورماه ۸۸
علی کشتگرTel : ۰۰۳۳ - ۰۶ ۰۹ ۲۲ ۴۳ ۳۴
Mail : ali.keshtgar@yahoo.fr