پنجشنبه 19 آذر 1388   صفحه اول | درباره ما | گویا


گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

اعطای تنديس "تلاش‌گر حقوق بشر" کانون مدافعان حقوق بشر به آيت‌الله منتظری، ‏دفتر آيت الله منتظری

کانون مدافعان حقوق بشر ايران در روز پنج شنبه ۱۹ آذر ماه‏ ‏۱۳۸۸ مطابق با روز جهانی "حقوق بشر" با حضور در بيت آيت الله‏ ‏العظمی منتظری و طی ديدار و گفتگو، ضمن اعلام معظم له به‏ ‏عنوان برنده "تلاشگر حقوق بشر" در سال ۱۳۸۸ اين تنديس را به‏ ‏آيت الله منتظری تقديم کردند. در اين ديدار آقايان : دکتر ابراهيم‏ ‏يزدی ، دکتر حبيب الله پيمان ، دکتر عبدالفتاح سلطانی ، دکتر‏ ‏محمدعلی دادخواه ، تقی رحمانی ، عبدالرضا تاجيک ، عطاءالله‏ ‏شيرازی ، حسين نوری زاده ، امير دليرسانی و خانم نرگس محمدی‏ ‏از اعضاء کانون مدافعان حقوق بشر ايران حضور داشتند.

‏ ‏در ابتدای اين مراسم آقای دکتر عبدالفتاح سلطانی وکيل‏ ‏دادگستری گفتند:
‏ ‏"کانون مدافعان حقوق بشر هر ساله برای تقدير از کسانی که حقوق‏ ‏بشر را رعايت و در اين راستا فعاليت می‎کنند تقدير می‎کند، که‏ ‏امسال با تعطيلی کانون امکان برگزاری مراسم ويژه نبود. برای‏ ‏همين بناگذاشتيم خدمت رسيده از شما که از قديم الايام در‏ ‏راستای تحقق حقوق بشر از ديدگاه اسلام فعال بوده ايد و عملا از‏ ‏حقوق زندانيان از سال ۱۳۶۰ به بعد دفاع کرده ايد و بر کاهش فشار‏ ‏بر آنان با هر ايده ، فرقه و فکری مؤثر بوده ايد و حتی از حقوق‏ ‏کسانی که گفته می‎شود فرزند شما را به شهادت رسانده اند دفاع‏ ‏کرديد، لازم ديديم از شما تقدير و تشکر کرده و به طور مرسوم يک‏ ‏جايزه را تقديم نماييم . اميدواريم خداوند به شما عمر با عزت داده‏ ‏و ان شاء الله سايه شما بر سر ملت ايران مستدام باشد."



تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 


‏سپس در همين زمينه آقای دکتر دادخواه ادامه دادند:
‏ ‏"امروز از نظر جهانی روز حقوق بشر است ، برای همين خدمت‏ ‏شما رسيديم . همانگونه که قرآن هنگام خطاب قرار دادن ، انسان و‏ ‏آدم را مورد خطاب قرار می‎دهد، اين نمادی را هم که کانون‏ ‏مدافعان حقوق بشر خدمت شما ارائه داده اند، استوانه کوروش‏ ‏کبير است که از نظر برخی مفسران همان ذوالقرنين است . در‏ ‏ابتدای آن اصول و منشوری را اعلام کرده که بر پايه آن انسان آزاد‏ ‏باشد، کسی بر او سلطه نداشته باشد، بردگی را از ميان برداشت و‏ ‏سلطه را کلا نفی کرد مگر به انتخاب مردم که چه کسی را‏ ‏برگزينند، و اين اختيار انسانی را به او يادآور شد. ولی متأسفانه در‏ ‏کشور ما خيلی از بايدها رعايت نمی شود. اميدواريم با توجه به‏ ‏نصايح بزرگانی چون حضرتعالی که راه را از گمراهی نشان‏ ‏می‎دهند، فردايی روشن در انتظار ملت ايران باشد. و همان را‏ ‏می‎گوييم که قرآن می‎فرمايد: (أليس الصبح بقريب ) و اين نويد‏ ‏خداوند در مورد مردم محقق خواهد شد."

‏ ‏پس از آن ، بيانيه کانون مدافعان حقوق بشر توسط سرکار خانم‏ ‏نرگس محمدی قرائت شد. در بخشی از اين بيانيه آمده است :
‏ ‏"... کانون مدافعان حقوق بشر در سال ۱۳۸۸ تنديس "تلاشگر‏ ‏حقوق بشر" را به حضرت آيت الله العظمی حسينعلی منتظری‏ ‏تقديم می‎دارد. ايشان در زمينه های نظری و عملی و با ناديده‏ ‏انگاشتن مقام و قدرت دنيوی و برخورداری های ناشی از آن ، از‏ ‏حق و کرامت واقعی انسان دفاع کرده است .
‏ ‏مواضع فقهی ايشان در مورد حقوق شهروندی همه ايرانيان ، تکيه‏ ‏و تأکيد بر مشروعيت حکومت بر اساس آراء مردم و دفاع از‏ ‏حقوق مخالفان بر همگان روشن و آشکار است .
‏ ‏آنچه کانون را در تقديم اين جايزه به شخصيت برجسته و علمی‏ ‏آيت الله ترغيب نموده ، مواضع عملی ايشان است . از جمله‏ ‏مخالفت با اعدام های بی رويه در سال های ۱۳۶۰ و ۱۳۶۷،‏ ‏مخالفت با سخت گيری حکومت عليه شهروندان و دفاع همه‏ ‏جانبه ، شجاعانه و مقتدرانه ايشان از جنبش سبز مردم ايران .
‏ ‏کانون مدافعان حقوق بشر با تقدير از تلاش های اين عالم برجسته‏ ‏که سالها حصر و محروميت و تحمل مرارت را برای ايشان به‏ ‏همراه داشته است ، و با تبريک به ايشان برای نيک نامی‏ ‏جاودانه شان در نزد ملت ايران ، با آرزوی سلامتی و تداوم راه‏ ‏پرارزش دفاع از حقوق انسانها، تنديس "تلاشگر حقوق بشر" را در‏ ‏۱۹ آذر ماه ۱۳۸۸ مصادف با ۱۰ دسامبر ۲۰۰۹ و شصت و يکمين‏ ‏سالگرد اعلاميه جهانی حقوق بشر تقديم آيت الله العظمی‏ ‏حسينعلی منتظری می‎کند."
‏ ‏کانون مدافعان حقوق بشر

‏ ‏سپس آيت الله العظمی منتظری ضمن ابراز تشکر و قدردانی از‏ ‏اعضاء کانون مدافعان حقوق بشر که در راه دفاع از حقوق‏ ‏شهروندان تلاش و کوشش می‎کنند، با اشاره به حوادث پس از‏ ‏انتخابات و برخوردهای تند و خشن با مردم معترض فرمودند:
‏ ‏هيچ يک از برخوردهايی که با مردم شد شرعی و قانونی نيست و‏ ‏آمرين و عاملين ضامن و بدهکار مردم هستند. متأسفانه بين زن و‏ ‏مرد، پير و جوان هم تفاوتی قائل نشده اند; حتی زن ها و دخترها را‏ ‏بيشتر کتک زده اند. آقايان می‎گويند اين کارها را برای حفظ نظام‏ ‏انجام می‎دهند، من بارها عرض کرده ام ما مخالف حفظ نظام‏ ‏نيستيم اما حفظ نظام وجود نفسی ندارد، بلکه حفظ آن وجوب‏ ‏مقدمی دارد، يعنی نظام را ما می‎خواهيم که در سايه آن احکام‏ ‏اسلامی اجرا شود نه اين که به بهانه حفظ نظام احکام اسلامی و‏ ‏شرعی زير پا گذاشته شود و مرادتان هم از نظام شخص باشد. شما‏ ‏به چه مجوزی مردم را کتک می‎زنيد؟ برای اين که شما را قبول‏ ‏ندارند؟! خب قبول نداشته باشند. مگر شما خداييد يا پيامبريد؟‏ ‏آنچه که شما به نام اسلام و دين انجام می‎دهيد موجب بدنامی‏ ‏برای اسلام می‎شود. چرا با مردم ، تند و خشن برخورد می‎کنيد؟

‏ ‏خداوند خطاب به پيامبر می‎فرمايد: (فبما رحمة من الله لنت لهم‏ ‏ولوکنت فظا غليظ القلب لانفضوا من حولک فاعف عنهم‏ ‏واستغفرلهم و شاورهم فی الامر) يعنی : "ای پيامبر! چون تو نرمخو‏ ‏هستی مردم به تو گرايش دارند، و اگر تند و خشن بودی مردم از تو‏ ‏فراری می‎شدند. بعد می‎فرمايد: برای اين مردم طلب عفو کن ،‏ ‏برايشان استغفار کن و در امر حکومت با آنها مشورت کن ." شما‏ ‏آمده ايد خودی ها را هم غيرخودی می‎کنيد، در حالی که قرآن‏ ‏می‎گويد: غيرخودی ها را از خود کنيد، با آنها مشورت کنيد،‏ ‏دستور واقعی اسلام اين است نه آنچه آقايان به اسم اسلام انجام‏ ‏می‎دهند و دستور می‎دهند مردم را به قصد کشت بزنند.

‏ ‏ايشان در ادامه فرمودند:
‏ ‏ضرر را از هر کجا بگيريد به نفع است . آقايان از اول ، انتخابات را‏ ‏منحرف کردند. بعد عده ای را زدند عده ای را زندانی کردند، بعد‏ ‏گفتند پرونده انتخابات مختومه شد. اگر مختومه شد پس ادامه‏ ‏بازداشت ها برای چه بود؟ مصاحبه های تلويزيونی برای چه بود؟‏ ‏اعتراف گيری چرا؟ محاکمه بر اساس اعترافات تحت فشار برای‏ ‏چه بود؟! مگر بازداشتی ها به انتخابات مربوط نبودند؟ حالا که‏ ‏پرونده اش را بسته اعلام کردند، بازداشتی ها را آزاد می‎کردند، از‏ ‏آنها معذرت خواهی می‎شد، چه بسا اوضاع به اينجا نمی رسيد که‏ ‏هر روز ادامه پيدا کند. خودتان آمديد و ادامه اش داديد، خود شما‏ ‏تفرقه ايجاد کرديد و حالا آمده ايد از وحدت دم می‎زنيد؟! اگر به‏ ‏دنبال آرامش و وحدت هستيد برای چه بی گناهان را در بازداشت‏ ‏نگه داشته ايد و با فشار از آنها اعتراف می‎گيريد و بر اساس همان‏ ‏اعتراف ها محاکمه می‎کنيد و احکام سنگين صادر می‎کنيد؟ مگر‏ ‏روايت نداريم که اعتراف تحت فشار و شکنجه و ارعاب اثری‏ ‏ندارد؟ بدانيد اين اعتراف ها ذره ای ارزش ندارد و بر خلاف‏ ‏موازين اسلام است .

‏ ‏زمانی که ما در رژيم سابق زندان بوديم روزی ازغندی که بازجوی‏ ‏ما بود به زندان آمد و عباس اشراقی را دستش را گرفت و برد. به او‏ ‏گفتم عباس را کجا بردی ؟ گفت : آزادش کردم . چون حالت صرع‏ ‏دارد و اگر در زندان بميرد در مجامع بين المللی برايمان مشکل‏ ‏درست می‎کنند. آنها عاقلانه برخورد می‎کردند ولی اين آقايان‏ ‏آقای بهزاد نبوی را که داخل زندان نبود و برای عمل جراحی و‏ ‏معالجه چند روزی مرخصی داده بودند، در حال بيماری به زندان‏ ‏عودت داده اند. آيا اين عمل عاقلانه است ؟! يکی از هموطنان‏ ‏کردمان آقای احسان فتاحيان را دفعه اول به ۱۰ سال زندان محکوم‏ ‏کردند، پس از تحمل زندان ايشان را به اعدام محکوم کردند! در‏ ‏حالی که دادگاه تجديدنظر حق ندارد مجازات را تشديد کند. چون‏ ‏۱۰ سال زندان از حداقل مجازات کمتر نبوده است و اين حکم‏ ‏برخلاف قانون است .

‏ ‏ما به اين آقايان می‎گوييم والله اين کشور مال ما مردم است و ما به‏ ‏کشورمان علاقه داريم . کشور هم حاکميت می‎خواهد و با‏ ‏شرايطش بايد برقرار باشد. اما کشور مطابق رأی و نظر مردم بايد‏ ‏اداره شود. امام حسن (ع ) طی نامه ای به معاويه می‎نويسند: پس از‏ ‏رحلت پدرم "ولانی المسلمون الامر من بعده " يعنی : پس از‏ ‏شهادت پدرم علی (ع ) مردم مرا ولی و حاکم قرار دادند. ايشان به‏ ‏معاويه نمی گويد: من حاکم هستم چون امام معصوم هستم بلکه‏ ‏رأی و اقبال مردم را مطرح می‎کند. پس همه کاره مردم اند. بنابراين‏ ‏بايد حقوق ملت استيفا شود.

‏ ‏در قانون اساسی فصل جداگانه ای هست به عنوان حقوق ملت ،‏ ‏آقايان اين اصول را ناديده گرفته اند. در آنجا حق اجتماعات ،‏ ‏اظهارنظر و آزادی مردم آمده است . مراد، آزادی مسئولان نيست‏ ‏بلکه مراد آزادی مردم است.

‏ ‏آيت الله خمينی در پاريس درباره آزادی می‎گفتند: "حتی‏ ‏کمونيست ها هم در حکومت آينده ما حق اظهارنظر دارند." حالا‏ ‏که مسلمانها هم ، حتی آنها که برای انقلاب زحمت کشيدند و‏ ‏زندان رفته اند را از حق اظهارنظر محروم می‎کنند، آنها را بازداشت‏ ‏می‎کنند و به زور اعتراف می‎گيرند که ما ضد انقلاب و ضد نظام‏ ‏هستيم !

‏ ‏همه ما بر اساس آيات قرآن وظيفه داريم که امر به معروف و نهی از‏ ‏منکر کنيم . صرف دعا کردن کافی نيست و فايده ندارد و نبايد‏ ‏دلمان را به اين که گوشه ای بنشينيم و دعا کنيم خوش کنيم ، بلکه‏ ‏علاوه بر آن بايد در جای خودش وارد شد و به وظيفه عمل کرد.‏ ‏امر به معروف و نهی از منکر هم مربوط به امور جزئی نيست بلکه‏ ‏مربوط می‎شود به امر جامعه و حکومت.

‏ ‏من لازم است همين جا از شما و تمام کسانی که در فعاليت های‏ ‏حقوق بشری برای تمامی انسانها فارغ از قوم ، قبيله و عقيده تلاش‏ ‏می‎کنند تشکر کنم . در اين راه ملاکمان "انسان بما هو انسان " است .‏ ‏مولا اميرالمؤمنين (ع ) به مالک اشتر می‎فرمايد: با لطف و محبت با‏ ‏مردم برخورد کن چون که مردم از دو صنف خارج نيستند: "اما اخ‏ ‏لک فی الدين او نظير لک فی الخلق ": "يا برادر دينی تواند يا مثل تو‏ ‏انسان هستند." بنابراين آنها که می‎گويند اسلام را قبول نداريم هم‏ ‏بايد حقوقشان رعايت شود. در اين راه که قدم برمی داريد قطعا‏ ‏مشکلاتی پيش می‎آيد، زندانی می‎شويد، از کار بی کارتان می‎کنند‏ ‏و فشارهای ديگر، ولی نااميد نشويد، بردبار باشيد چون قرآن‏ ‏می‎فرمايد: "انما يوفی الصابرون اجرهم بغير حساب ". ان شاء الله‏ ‏موفق و مأجور باشيد و از زحمات شما تقدير و تشکر می‎کنم.

‏ ‏در پايان اين ديدار، تنديس استوانه ای منشور حقوق بشر توسط‏ ‏دکتر ابراهيم يزدی ، دکتر حبيب الله پيمان و آقای تقی رحمانی به‏ ‏معظم له اعطا شد.
‏ ‏اين تنديس بر اساس استوانه کوروش کبير و مربوط به ۵۳۹ سال‏ ‏پيش از ميلاد ساخته شده است ، استوانه کوروش کبير به عنوان‏ ‏نخستين منشور حقوق بشر ناميده شده و به تمامی زبان های‏ ‏رسمی دنيا ترجمه شده است .
‏ ‏والسلام عليکم و رحمة الله و برکاته .

‏دفتر آيت الله العظمی منتظری
‏‏۱۳۸۸/۹/۱۹‏‏


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 



















Copyright: gooya.com 2016