جمعه 22 مرداد 1389   صفحه اول | درباره ما | گویا


گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

در مسلمانی شده‌ايم عين زولبيا و باميه! پرويز فغفوری

پرويز فغفوری
کاش آدم بودن را به حدی برسانيم که عين زولبيا و باميه ماه رمضان، گير ندهيم به اين يک ماه که هيچ گناهی از ما سر نزند. کاش تمام طول سال را آدم باشيم. آدم که باشيم "مسلمان" هم هستيم

تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 


خداوکيلی ما ايرانی‌ها روش قشنگی داريم. اصلا معنای خاصی به مسلمانی داده‌ايم ما. چنان ملغمه قشنگی از دين و دنيا ساخته‌ايم که فکر می‌کنم حتی خود خدا هم کِيف می‌کند از داشتن چنين بندگانی. در کل ۳۶۵ روز سال ده روزش را مريد امام حسين می‌شويم، يکی دو روزش به خاطر ولادت و وفات حضرت محمد می‌خنديم و می‌گرييم، مبعث حضرت محمد را جشن می‌گيريم، ولادت امام رضا را همين‌طور، با امام زمان هم يک روز از صبح تا شب حال می‌کنيم عين چی! بقيه ولادت‌ها، شهادت‌ها، وفات‌ها و ...ها را هم بر حسب مقتضيات همان روز می‌گذرانيم تا «روز»ی ديگر و «روزیِ» ديگر. افتخار هم می‌کنيم مسلمانيم و حتی برتر از ديگر مسلمانان!

روز ولادت امام حسين را روز پاسدار نام گذاشته‌ايم، روز ولادت فاطمه زهرا را روز مادر، روز ولادت حضرت زينب را روز پرستار و روز ولادت امام علی را روز پدر.

داشتم می‌گفتم ده روز ياد امام حسين می‌افتيم و تمام کثافتکاری‌هايمان را کنار می‌گذاريم. می‌شويم عين يک مسلمان (البته مسلمان قرن بيست و يکم). تا اربعين امام صبر می‌کنيم می‌شود ۲۰ صفر. از ۲۰ تا ۲۸ صفر هم تحمل می‌کنيم که بشود وفات حضرت محمد و بالاخره صفر که تمام شد روز از نو و روزی از نو؛ دروغ می‌گوييم، دزدی می‌کنيم، همديگر را دور می‌زنيم، رکب می‌زنيم، رکب می‌خوريم، چشم و گوشمان به ناموس مردم بند می‌شود و هزار کار ديگر.

ماه رمضان هم که می‌رسد، عرق‌خورهايمان با الکل قطع رابطه می‌کنند تا عيد فطر، چشم‌دريده‌هايمان شروع می‌کنند به درويش کردن چشم‌هايشان روی ناموس مردم، دزدها می‌شوند پاسبان محله‌شان! نامردها لباس مردانگی به تن می‌کنند و الخ.

به کسی برخورد ولی خودمانيم، کُمِيت مسلمانی‌مان بدجور لنگ می‌زند. نه شروع ماه رمضانمان و نه خاتمه‌اش هيچ کدام با دلی قرص و مطمئن نبود و نيست. با اين همه گرانی و خم شدن کمر مردم (به خصوص اقشار پايين‌دست جامعه) زير اين همه تورم، باز هم قبل از ماه رمضان يک تشديد روی همين گرانی گذاشتيم و اصلا انگار نه انگار کسی که قرار است از ما جنس بخرد يکی مثل خود ماست و از سياره‌ای ديگر نيامده، نجس نيست، بی‌دين نيست و ... آن بنده‌خدا هم آدم است، ايرانی است، مسلمان است و ...

ماه رمضان شروع شده و يواش يواش هفته اول آن در حال اتمام است. شب‌های قدر را داريم، عيد فطر را هم پشت سر آن شب‌های مساوی با هزار شب. کاش آدم بودن را به حدی برسانيم که عين زولبيا و باميه ماه رمضان، گير ندهيم به اين يک ماه که هيچ گناهی از ما سر نزند. کاش تمام طول سال را آدم باشيم. آدم که باشيم «مسلمان» هم هستيم. اسلام، قطع به يقين چيزی غير از آدم بودن از ما نخواسته، به نظر شما خواسته؟

باتوجه به سطور بالا، به نظر شما چه چيزی از ثواب اين ماه عايد ما خواهد شد؟ قضاوت با شما.

پرويز فغفوری
عضو انجمن صنفی روزنامه‌نگاران ايران و فدراسيون بين‌المللی خبرنگاران


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 



















Copyright: gooya.com 2016