جمعه 20 اسفند 1389   صفحه اول | درباره ما | گویا


گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

نامه ای به فرمانده کل سپاه، علی مهربان

بنام خدا

نامه ای از سرنصيحت - از جنس هشدار
سردار سرلشکرجعفری فرمانده کل سپاه پاسداران/

افاضات و بيش از اندازه سخن گفتن چند تن از تازه سرداران نو فرمانده سبب شد که با ملاحظاتی اين نامه را خطاب به شما نگارش کنم، شايد که نهيبی باشد و روزنه ای برای باز گشت از ميانه راهی که در ان سرگردانيد.
سردار، تا حالا انديشيده ای که حرمت سپاه در ميان مردم و عزتش در قلوب بسياری از ايرانيان در سالهای جنگ از چه بود؟ از سلاح، از داشتن توپ و تانک، از قدرت و حاشيه هايش.... يا که از تواضع و فروتنی در برابر ارباب قدرت يعنی مردم و از دلاوری در راه ميهن و ايستادگی در برابر دشمن اشغالگر کشور با دستانی خالی؟ از چه بود سردار؟ چرا سپاه در ميان مردم علی رغم بسياری از اشتباهات محبوب بود و برای چه اکثريت سپاهيان در افکار مردم به قهرمانی و پهلوانی و در دلهاشان به مهر جای گرفتند؟
سپاه حرمتش را در ميان دوستان و نيز در بين دشمنان از چه طريق بدست اورد و هزينه کسب اين احترام از چه بود که امروز انرا بواسطه گزافه گوئی تازه از راه رسيده گان از جبهه فراری و ميراث خواران شهدا به پای نماينده فرقه حجتيه بر باد ميدهد. سپاه اين سرفرازی را به که مديون است جزء به شهدايش و قلوب پر مهر مردم که شهدايش هم فرزندان همان مردمند؟ سپاه بخشی از مردم، برای مردم و در مسير خدمت به مردم سازمان يافته از همراهی و همجواری با ملت و بخاطر دفاع از نواميس و مرزهای کشور معنا يافته هويت پيدا نموده است، سپاه نيروی جانبازی در راه ارمانهای ملی و سربازی مردم است، سپاه بخش عمده هويت خود را با از خود گذشتگی و در راه دفاع از ارمانهای ملت بدست اورده، حيات خود را مرهون دلاوری نهفته درهويت ايرانی و ايثار نهفته در باورهای مردان گذشته اش ميباشد، همانان که خصائل مردانه شان در تاريخ کهن اين مرز و بوم بارها به رخ کشيده شده به روشنی هويت امروزشان ادامه و دنباله دلاوری پدرانشان در ديروز اين سرزمين هميشه جاويد است.



تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 


سردار، مردان مرد اين سرزمين همت ها، باکريها و کاظمی ها با دلاوری، فداکاری و گذشتن از خود و خانواده خود امانت گرانسنگی را بدستان چون توئی سپرده اند و ان چيزی نيست جز محبوبيت ناشی از فداکاری در دلهای ملت و تقدس نام شهدا در باورهای مردم، همانان که صاحبان اصلی سپاه و مالکان واقعی کشورند. امروز جوانان ايرانی با غرور و سر بلندی از گذشته سپاه در جنگ نابرابر با عرب اشغالگر ياد ميکنند و بهنگام شنيدن يا گفتن از دلاوريهای شجاعان اين سرزمين هميشه پارسی، برق نگاهشان به زيبائی برق نگاه شهدا در شبهای عطر و خون ميدرخشد.
وظيفه شما در برابر اين ميراث گرانقدر چيست؟ کجائيد سردار؟ نکند برق درجات شما را نيز مفتون ساخته، به هپروت گم گشتگی در دنيای مادی پرتاپ و اسير موقعيت و مقام گردانده که هجويات امروز دشمنان فرقه باز و لباده پوش زمان جنگ را باور کرده ضربات و مکرهای حاصل از کينه های ديروزشان را فراموش کرده ايد، يادتان نرفته که چه کسانی بعد از اتمام جنگ پيش رهبر وقت رفته خواستار انحلال سپاه از ترس کودتا گشتند، همانان امروز با شگرد خلافت(ولايت) به بيراهه جدائی از ملت رهسپارتان نگردانند سردار!!! سپاه نيروی دفاع از وطن و مردم کشور در برابر بيگانه و سرمايه ای مليست و بايد که در پشت سر ملت، مدافع ارمانهای ايشان و مقيد به اطاعت از مردم(صاحبان اصلی کشور) باشد نه الت دست اوباشان وطن فروش دون مايه بر امده از فرقه های مذهبی مشکوک چون حجتيه، اينان و رهبرانشان با خفت خواهند رفت و جز ننگ و رسوائی از نامشان اثری نخواهد ماند و انچه ميماند ملت سبز ايران است زيرا که ملتها جاودانند و تاريخ افشاگريست بس بی رحم.
بدان که ميدانی، ان نابکاران با استفاده از سپاه در جهت سرکوب مردم با يک تير دو نشان ميزنند هم بخيال خامشان ملت ازاديخواه و دلاور ايران را سرکوب و هم هويت مردمی و محبوبيت ناشی از ايثار سپاه در ميدان جنگ را با اسلحه کشی به روی خلق خدا از بين برده نام شما را در صفحه سياه تاريخ به ننگ خيانت به ملت مدفون و در دلهای مردم ملعون ميسازند. بهوش باش و بياد ار که هويت و اقتدار سپاه از سلحشوری در راه دفاع از ايران و فداکاری در قبال مردم منتج گشته سپاه به اوباش لباده پوش بدهکار نبوده همه چيزش را مديون حمايت و دعای مردم و از جانبازی در راه ميهن و ملت بدست اورده است. ميدانيد که سران و رهبران چون اب روان می ايند و ميروند و انچه می ماند تنها ملتها و حافظه تاريخی انهاست پس با ملت باشيد تا بمانيد و در قلوب مردم جاودانه گرديد. سپاه سبز پوش و همرنگ با اراده امروزين ملت، عزتش را مديون رنگ سرخ شهدا بر زمينه سبز لباسش بوده، اين دست اورد مهم سرداران شهيد، سلحشوران بنام جبهه و امانت در دستان شماست. يادتان نرود که رهبران در اين هويت بخشی جز واگذاری ناملايمات با نام ماموريت نقشی نداشته، اينهمه مرهون فداکاری مردان دلاور اين سرزمين هميشه سربلند در برابر دشمن کشور و مردم ايران است، اما امروز سالوسان حاکم که بواسطه خصلتهای پليد نهفته در وجودشان و اميال منفعت طلبانه حاکی از ناتوانی گذشته شان در پی انند که اين هويت مردمی را برای بيش از اين ماندن و به هرز بردن ذخائر ملی و سرقت سرمايه های وطن، مذبوحانه و با هدف هزينه کنند. بهوش باش سردار که دشمنان و خائنين ديروز، امروز در لباس دوست با همان کينه کهنه زمان جنگ به فنای دست اورد شهدا همت گماشته تا عقده های ديرينه شان را التيام بخشند، کينه انان به مردان جنگ و حافظان ملک و ملت از افکارغير ملی و مشکوک متاثر از نوکری بيگانه و از ذات غير ايرانيشان سر چشمه ميگيرد، عرب تباران حاکم از جنگ هشت ساله فرزندان ملت با دشمن عراقی کينه به دل داشته عصبانی هستند، شما را در اين هنگامه سبز خواهی مردم وسيله قرار داده تا انتقام معدوم ساختن برادران عربشان را از هر دو طرف بستانند و سپاه منفور در دلهای مردم لاجرم بايد که بر کشتی خلافت(ولايت) سوار گشته مقهورعظمت طوفان دريای اراده و خواست ملت گردد. انانکه بستگانشان در دوران جنگ در زير سايه صدام به عافيت و پناه گذراندند امروز از سپاه عقده گشائی کرده انرا بعنوان ملعبه چپاول سرمايه های ملی و نابودی تدريجی ايران ميخواهند که اين همراهی برای فرزندان ملت شايسته نيست.
امروز که دلاوران جنگ در ميان مردم نيستند، ميراث خواران شهدا با خوش خدمتی به اوباش مشکوک به نوکری بيگانه و با کسب درجات بر جای انان نشسته مردم را مورد عتاب و خطاب قرار داده ايران را با شراکت مزدوران لباده پوش چپاول و سبزپوشانی که برای دفاع از ناموس ايرانی جنگيده و به افتخار ان دوران را پشت سر نهاده اند را به اسلحه کشی در برابر مردم واداشته تا ملت را بخيال خود سرکوب و سپاه را منفور ايرانی گردانند. سردار بهوش باش و بدان که اين نقشه انان تيغ دو لب و اين راه خطا و منتهی به نابودی سپاه و برای شما بازگشت ناپذير است. مردم و خوبانشان هر چند به ياد و خاطره می مانند و دشمنان ملت و اوباش وطن فروش مجبور به رفتن اند و اين وعده و تعهد خدا در دفاع از مظلومان است و انگاه شرمندگی در برابر ملتی استوار و روح شهدای ملت سهم شما و اين برای شما که سالهای دفاع از کشور را در صفوف مردم و خادم انان بوده ايد جای بسی خسران است.
در کشوری که بزرگراه پايتخت بنام سردار شهيد جبهه و جنگش ميشود و همسر همان شهيد را بواسطه دفاع از حقوق مردم در برابر عرب تباران خائن کتک زده با باطوم بر پهلويش ميکوبند بر مظلوميت ان شهيد بايد گريست و به دين ضاربان و امران اين فضاحت باور نداشت و در ان هنگامه شما و ديگر همراهان همسر او ناباورانه ساکت و نظاره گر و غيرت ايرانی و تعصب ميهنيمان بر باد!؟ ايا شما در هشت ساله دفاع از ميهن در برابر عرب متجاوز عراقی بدفاع از ناموس ايرانی ايستاده ايد تا امروز عرب مزدور لبنانی در تهران بر زنان ايرانی باطوم زند!؟ هيهات سردار که به بد راهی روانی و در مقابل سخت طوفانی سرگردان! اين طوفان خشم ملت خانمان سوز است و به نزديک بنياد ظالمان را به اتش کشيده دودمان خائنان وطن را بلطف خدا بر باد ميدهد، زنهار ازاين خشم خدائی انباشته در دل ملت و زنهار از شرمندگی در برابر شهدای وطن بواسطه عدم دفاع از امانتشان در برابر تعرض اوباش مزدور خلافت.
نوکران فرقه مصباحيه ان کاسه ليسان فرومايه در سازمان رزم کشور مدارج ترقی را به مدد ريا و تظاهر و با ياری مشکوک فرقه بازان وابسته طی کرده جايگاه شهدا را اشغال و ناباورانه بر مردم فخر فروخته افاده مينمايند، ان فرومايگان ترسوئيکه در هنگامه نبرد با دشمن خارجی در پستوی دفاتر نمايندگی و ديگر نقاط امن خزيده بزدلانه به جهاد اکبرشان مشغول و با گرفتن قرآن بر سر رزمندگان راهی نبرد رياکارانه التماس دعا داشتند و انانيکه بواقع مردانگی و جسارت حضور در خطوط مقدم نبرد با دشمن را نداشته، امروز بواسطه لودگی و خوش خدمتی به روضه خوانان فرقه دار و خائن بر مسند نشسته در برابر مردم با سلاح قدرت نمائی کرده به مردم جفا روا ميدارند، اما شب دراز است و قلندر بيدار جناب سردار. سر به دار باش تا در قلوب ملت جاودانه باشی که اين رسم مردان است ای سردار، ايستادگی و قلدری در برابر اين مردم خوب و ازار عزيزان مردم که امروز به صف اسطوره های ملی پيوسته اند خشم خدا را بر ظالمان و همراهان انان فرود خواهد اورد و اين وعده خدا و بد سرانجاميست، از غضب خدا ترسيده تکليف خود را با مردم و با تاريخ اين سرزمين دلاور خيز روشن کنيد و بدانيد ان هنگام که اه مظلومان ستم ديده به اسمان رسد، لشکريان الهی به مدد مردمان امده خانه ظلم و تباهی رياکارانه مذهبی را به اتش کين ملت خواهند سوزاند، ان هنگام دير نيست و انروز فرصت بازگشت به سوی مردم پايان پذيرفته، در چنان روزی وای بر حال دشمنان ملت و زندانبانان پليدی که خوبان مردم را به حصر و حبس برده اند.
به سرنوشت ارتش شاهنشاهی بنگريد که چگونه ان افسران ازموده و ميهن پرست به حيله مکاران در بی پناهی به فنا رفتند. نبايد گذاشت که ان سرنوشت شوم دوباره گريبان افسران رزم ديده ملت و ذخائر دفاع ملی را گرفته انانرا به ورطه نابودی کشاند.
پيش از انروز صف خود را از صفوف دشمنان مردم جدا سازيد و در قفای ملت در برابر خائنان به وطن و ارمانهای مردم بايستيد، سرباز ملت باشيد که مردان سربازان ملت و محبوب قلوب انانند و در پناه حق، که قلوب مردم عرصه مهر خداست/
سردار ملت باش که جز ان راه به تباهی می بری//

علی مهربان


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 



















Copyright: gooya.com 2016