شنبه 21 اسفند 1389   صفحه اول | درباره ما | گویا


گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

معاون احمدی نژاد: ام‌الفساد؛ درغگويی است، ايلنا

- همه کشورهای دنيا سعی می‌کنند با اتباع خود ارتباط داشته باشند و آنها را رها نکنند
- ضد انقلاب تعريف دارد. ضد انقلاب فردی است که به صورت مسلحانه می‌جنگد
- هر کسی که تهمت می‌زند بايد پاسخگوی خدا باشد.


ايلنا: می‌گويد که وظايف مشاوران ويژه رييس جمهور هيچ تداخلی با امور جاری در دستگاه ديپلماسی کشور و حيطه کاری وزارت امور خارجه ندارد. از انتقاداتی که نسبت به عملکرد دوست و يار ديرينه‌اش،اسفنديار رحيم مشايی مطرح می‌شود دلگير است و اظهار می‌دارد به برخی که می‌گويند، آقای مشايی با عالم غيب ارتباط دارد بايد گفت اگر مسلمان هستند بايد از خدا بترسند. اينطور نمی‌شود که تهمت‌های بی‌ربط بزنند و بگويند آقای مشايی در هند با برخی ارواح خاص در ارتباط است. اين موضوع دور از دينداری و انسان بودن است. حميد بقايی معاون رييس جمهور و مشاور احمدی نژاد در حوزه خاورميانه همچنين تاکيد می‌کند برخی بايد بدانند ام‌الفساد، دروغ‌گويی است و وقتی اين موضوع عادی ‌شود کم‌کم بی‌اعتمادی در جامعه رشد و رواج پيدا می‌کند. آقای عزيزی که تمام فکر و ذکر خود را بر مشايی متمرکز کرده‌ای که سجاده می‌اندازد و يا بشقاب غذا می‌گذارد اين انحراف است.
گفت و گوی خبرگزاری ايلنا با رييس سازمان ميراث فرهنگی و گردشگری چندی پيش صورت گرفته بود اما اسباب انتشار اين مصاحبه در روزهای پايانی سال فراهم شد که بدين شرح است:

-به عنوان نخستين سوال به ماموريت ويژه‌ای می‌پردازم که رييس جمهور برای جنابعالی و آقايان مشايی، ظهره‌وند و آخوندزاده در نظر گرفته است. ماموريتی که به عنوان مشاور ويژه رئيس جمهور در حوزه آسيا برای شما تعريف شده است شامل چه مواردی می‌شود؟



تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 


سمت مشاوران ويژه رئيس‌جمهور در گذشته نيز وجود داشته است و موضوع جديدی نيست. در دولت‌های گذشته نيز مشاوران ويژه‌ای برای بخش‌های مختلف معرفی می‌ شدند. اين افراد يک‌سری موارد خاص را که البته موردنظر رييس جمهور است دنبال می‌کنند. اينکه گفته شود اين اقدام و فعاليت‌ها موازی‌کاری با وزارت امور خارجه است به هيچ وجه صحيح نيست. مشاوران ويژه رييس جمهور وظيفه دارند اگر موضوعی در يک کشور و منطقه خاص اتفاق افتاد براساس دستور رئيس‌جمهور به آن رسيدگی کرده و آن را پيگيری کنند.
در حال حاضر روسای کميسيون‌های‌ مشترک ميان کشورها، ايفاگر اين نقش هستند. مثلاً ميان ايران و يک کشور در منطقه آسيا و يا آفريقا کمسيون‌های مشترکی تشکيل می‌شود که روسای اين کميسيون‌ها را يکی از وزرا و يا معاونان رئيس‌جمهور تشکيل می‌دهند و از جانب رييس جمهور عهده‌دار روابط دوجانبه هستند.
نهادها و دستگاه‌های ديگر اگر بخواهند در رابطه با آن موضوع جلسه‌ای برگزار کنند با وزير و يا معاون مربوطه هماهنگی موضوع می‌کنند. تقريباً می‌توان گفت ماموريتی که رييس جمهور برای مشاوران خود در نظر گرفته است برای امور خاص است، اما در رابطه با موضوع موازی‌کاری با وزارت امور خارجه که از سوی برخی از افراد مطرح می‌شود نيز بايد گفت وزارت خارجه فعاليت‌های عمومی ميان کشورها را ساماندهی می‌کند. اين وزارت خانه نقش هماهنگی و برقراری ارتباطات را برعهده دارد و در کل هماهنگ کننده و کارگردان برنامه‌ای است که به روی آنتن می‌رود.

ـ جنابعالی به عنوان مشاور رئيس‌جمهور در حوزه آسيا ماموريت ويژه‌ای داريد؟
بله، رئيس جمهور نظراتی دارند و موارد خاصی را نيز مطرح کرده‌اند که بايد پيگيری شود. البته اينکه فکر کنيم مشاور رئيس‌جمهور آمده و می‌خواهد مانع کار دستگاهی شود به هيچ وجه صحت ندارد.

ـ اين شايعه مطرح است که مشاوران ويژه قرار است موازی‌کاری با دستگاه ديپلماسی کشور داشته باشند و در امور وزارت امور خارجه و ماموريت سفرای کشور در ديگر کشورها مداخله کنند. اين موضوع را چگونه ارزيابی می‌کنيد؟
نمی‌دانم ريشه اين شايعات در کجاست. همانطور که گفتم مشاوران ويژه ماموريت خاصی دارند. مثلاً ممکن است ما در حوزه آسيا يک بحث اقتصادی خاص و يا فاينانس پروژه‌ای را داشته باشيم يا مثلاً ارتباطات خاص و يا موضوع خاص مطرح شود که ما نياز به حضور مشاوران ويژه و استفاده از توانايی‌های اين افراد داشته باشيم. وزارت امور خارجه نمی‌تواند اين ماموريت را برعهده گيرد. اين وزارت خانه نقش هماهنگی کلان را برعهده دارد و در فرآيند کار دخالتی ندارد. وزارت امور خارجه اطلاعات را در اختيار ما قرار می‌دهد و در جزييات کار وارد نمی‌شود.
وزارت خارجه نمی‌تواند در مقام وزارت نفت قراردادی را امضا کند و يا در جايگاه سازمان گردشگری پروتکل‌ها و تفاهم نامه‌های گردشگری را پيگيری کند.
نگهداری سطح روابط، برقراری ارتباط عمومی از بعد سياسی وظيفه دستگاه ديپلماسی کشور است و البته بايد توجه داشت که تمام مسئوليت‌ها براساس تصميم شخص رئيس‌جمهور به افراد تعلق می‌گيرد.
نگاه من به اين موضوع سيستمی است؛ چرا که بحث مشاوران رئيس‌جمهور امری تعريف شده و مشخص است.
همه وزارت خانه‌ها درحال حاضر ارتباط کاری با کشورهای ديگر دارند که نمی‌توان آن را موازی کاری با وزارت امور خارجه قلمداد کرد. برخی مواقع ارتباطات ما در حوزه فرهنگ با کشورهای مختلف به قدری زياد است که شايد روابط سياسی ما در آن حد نباشد. به طور مثال روابط ايران با برخی از کشورهای اروپايی به دليل ملاحظات سياسی در حد نازلی است اما در حوزه فرهنگی مراودات فراوانی وجود دارد که ارگان‌های ديگری مسوول پيشبرد آن هستند و اين موضوع هم هيچ تداخلی با وظايف وزارت خارجه ندارد. رئيس‌جمهور برای برخی از موضوعات می‌خواهد پيگيری‌هايی را انجام دهد که از ديدگاه‌های مشاوران خود استفاده می‌کند.

ـ البته انتقاد ديگری هم هست که تعدد مشاغل فردی چون آقای مشايی را مورد هدف قرار داده است و می‌گويند که اين روند اجازه نمی‌دهد که مسوول دفتر رييس جمهور از عهده وظايف خود برآيد؟
اين اظهارات جز سياه‌نمايی نيست. افرادی که اين انتقادها را مطرح می‌کنند تفاوت پست سازمانی و شغل را نمی‌دانند. زمانی که فردی تفاوت ميان پست‌های سازمانی و ماموريت را تشخيص نمی‌دهد نمی‌توان توقعی از او داشت. وقتی شخصی با سمت مسئول دفتر مشغول کار می‌شود ممکن است کارهای متفاوتی به او سپرده شود و برای هر يک از اين فعاليت‌ها حکمی صادر شود اما اين موضوع به معنای آن نيست که تمامی اين مشاغل دارای حقوق و جايگاه منحصر به فردی هستند و گمان کنيم برای تمامی اين پست‌ها ماموريت جداگانه‌ای درنظر گرفته شده است.

ـ در دولت‌های پيشين، شورای عالی ايرانيان جايگاهی در حيطه کاری وزارت امورخارجه تعريف می‌شد اما در دولت آقای احمدی نژاد اين سمت به آقای مشايی سپرده شد. علت اين اقدام چه بود؟ آيا سکانداری نهادی چون اين شورا توسط مسوول دفتر رييس جمهور با مشاغل فراوان، پست جديدی برای اين فرد محسوب نمی‌شود؟
شورای عالی ايرانيان متشکل از تعدادی از وزرا است که بايد زير نظر رئيس‌جمهور به فعاليت بپردازند. ضمن اينکه مسئوليت آقای مشايی در شورا سمتی خاص برای او محسوب نمی‌شود. براساس تعاريف قانونی، کاری که پست‌ سازمانی شده باشد شغل محسوب می‌شود. علاوه بر اين تمامی شوراهای عالی زير نظر رئيس‌جمهور مشغول فعاليت هستند. ممکن است دبير و يا دبيرخانه آن در دستگاهی چون وزارت امور خارجه بوده باشد اما رياست آن هميشه برعهده رئيس‌جمهور بوده و اين امری است که در دولت هشتم نيز مسبوق به سابقه بوده است.

ـ جنابعالی به محدود بودن توانايی افراد اذعان داريد. اينکه يک فرد نمی‌تواند ۱۲ و يا ۱۳ شغل را در آن واحد عهده‌دار شود؟
قرار نيست آقای مشايی به تنهايی اين ماموريت‌ها را انجام دهد. او فقط به عنوان راهبر در اين حيطه وارد عمل می‌شود و مديريت راهبردی را برعهده دارد. راهبری پست‌ها شغل نيست. سمت آقای مشايی در شورای عالی ايرانيان نيز جانشينی رئيس‌جمهور در اين شورا است که از سوی آقای احمدی نژاد به ايشان سپرده شده است و پست تلقی نمی‌شود. پست در قانون تعريف دارد.

ـ يعنی کشور ما تا اين اندازه با کمبود افراد زبده و توانا مواجه است که فردی با توانايی‌های مشخص بايد ۱۲ تا ۱۳ شغل و يا به قول شما پست را مديريت کند؟
اين ماموريت است و يک وظيفه کاری محسوب نمی‌ِشود. انتقادهايی که از اين موضوع مطرح می‌شود از سر نا آگاهی است. به لحاظ سيستمی و منطقی اين انتقادها به آقای مشايی وارد نيست و قانونگذار آن را نمی‌پذيرد. بنده خود در اين موضوع کارشناس هستم. بسياری از اين شوراها سازمانی نيستند و ماموريت و وظيفه‌ اجرايی ندارند چرا که جايگاهشان هماهنگ کننده است.

ـ يعنی آقای مشايی برای اين سمت‌ها حقوقی دريافت نمی‌کند؟
خير، اگر فردی مدعی اين موضوع است آن را اثبات کند. من به نمايندگی از مسوول دفتر رييس جمهور اعلام می‌کنم که در صورتی که فردی بتواند دريافت حقوق از سوی آقای مشايی را اثبات کند ما آماده دريافت مستندات او هستيم.

ـ يکی ديگر از انتقادهايی که مطرح است نسبت به حضور ميهمانانی است که از سوی شورا به همايش بزرگ ايرانيان خارج از کشور دعوت شده بودند.
نخست اينکه تمام کسانی که به اين همايش دعوت شده بودند افرادی ايرانی و هموطن ما بودند که در خارج از کشور زندگی می‌کنند و ما از اين افراد به جهت بعد اقتصادی، سياسی و فرهنگی فعاليت‌هايشان دعوت کرديم تا به ايران بيايند و سپس اينکه برگزاری همايش‌هايی اينگونه با حضور اتباع خارج از کشور موضوعی مرسوم در تمام جهان است. در همه جای دنيا اين طور عمل می‌کنند و همه کشورهای دنيا سعی می‌کنند با اتباع خود ارتباط داشته باشند و آنها را رها نکنند؛ چرا که در غير اين صورت در کشوری که سکنی گزيده‌اند حل خواهند شد.
اگر ما افراد غيرتاثيرگذار را دعوت می‌کرديم بيان اينگونه انتقادها قابل قبول بود اما اين افراد همه در کشورهايی که زندگی می‌کنند شخصيت تاثيرگذاری محسوب می‌شوند و ديگر اينکه صحيح نيست منتقدان، اصل برگزاری مراسم را هم بخواهند زير سوال ببرند.

ـ گفته می‌شود برخی مدعوين وابستگی به ضد انقلاب دارند؟
ما بايد هر مطلبی را مستند بيان کنيم و نبايد کلی‌گويی کنيم.

ـ دلايل منتقدان، خبری در رابطه با حضور آقای اميراحمدی در اين مراسم بود؟
او که نيامد.

- اما گفته می‌شود او در ايران بود و براساس دعوت شخص آقای مشايی به کشور آمده بود؟
اين‌طور نيست. اينکه می‌گويند مدعوين اين همايش از ضد انقلابيون بوده‌اند، به هيچ وجه نمی‌پذيرم. ضد انقلاب تعريف دارد. ضد انقلاب فردی است که به صورت مسلحانه می‌جنگد. ضد انقلاب کسی است که قصد براندازی دارد. شخصی که از سيستم راضی نيست ناراضی محسوب می‌شود و ضد انقلاب نيست. اين دو با هم متفاوت است.

ـ پس در ميان مدعوين همايش ايرانيان خارج از کشورافراد ناراضی بوده‌اند؟
همين حالا هم ناراضی از سيستم داريم که منتقد برخی رويه‌ها هستند. اين افراد ناراضی هستند اما ضد انقلاب نيستند. ضد انقلاب در امور قضايی و اطلاعاتی تعريف مشخص دارد: فردی که نيت او براندازی يک کشور است. حال می‌خواهد از سيستم جاسوسی وارد شود يا اقدام مسلحانه.
نارضايتی از اختلاف سليقه می‌آيد. بيشتر اوقات بازی با الفاظ است که مردم را گمراه می‌کند.

ـ ديدگاه خود شما چيست. گمان می‌کنيد اين انتقادها بر چه اساسی بيان شده باشد؟
نمی‌دانم اما اين صحيح نيست که جاده يک‌طرفه‌ای باشد که برخی بخواهند فقط انتقاد کنند.

ـ بازگرديم به موضوع موازی کاری که در انتقاد به سمت‌های شما و برخی از مسوولان ديگر مطرح می‌شود. مشاهده می‌کنيم که در تعدادی از سايت‌ها، ديدگاه‌های رهبر انقلاب در مورد عملکرد وزارت امور خارجه انعکاس پيدا کرده است و به گونه‌ای نشان داده شده که گويی معظم له انتقاد خود را نسبت به پست مشاوران رئيس‌جمهور مطرح کرده‌اند؟
برخی به دنبال گل آلود کردن فضا هستند. با وجود آنکه مقام معظم رهبری تا اين اندازه بر لزوم وحدت تاکيد می‌کند معلوم نيست چرا برخی هنوز به دنبال فرافکنی هستند.

ـ گمان می‌کنيد اين موضوعات از سوی چه کسانی پيگيری و رهبری می‌شود؟
نمی‌دانم و مانده‌ام که اگر ما معتقد به منافع ملی هستيم چرا تا اين اندازه به فرافکنی می‌پردازيم. مبانی دينی هميشه ما را از اينگونه اعمال برحذر داشته‌اند. اگر فردی ادعايی در مورد اعتقاد به دين نداشته باشد نمی‌توان انتقاد چندانی به وی وارد دانست؛ چرا که اعتقادی ندارد. اما زمانی که فردی ادعای مسلمانی می‌کند بايد از او پرسيد چرا بدين گونه عمل می‌کند. در احکام شرعی ما مسلمانان از غيبت، تهمت و دروغ برحذر شده‌اند. اينکه سيدالشهدا می‌گويد اگر دين نداريد آزاده باشيد برهمين اساس بيان شده است. فردی که خود را ايرانی می‌داند بايد بداند اين انتقادات بی‌پايه و اساس علاوه بر ابعاد خارجی، مشکلاتی هم در داخل کشور به همراه دارد و دود آن تنها به چشم مردم می‌رود.

ـ انتقاداتی از آقای مشايی مطرح می‌کنند؛ مثلا اينکه ايشان با عالم غيب در ارتباط است. فکر می‌کنيد دليل طرح اين مباحث چيست؟
اينها همه جوسازی و تهمت است. آقای مشايی را من سالهاست که می‌شناسم. هم خود و هم خانواده‌اش را. ارتباطات خانوادگی داريم. اگر آقای مشايی چند دوست صميمی داشته باشد يکی از آنها من هستم. ممکن است برخی آقای مشايی را به لحاظ مذهبی باز بدانند و ارتباطات من را با ايشان نپذيرند اما می‌گويم در طی اين سال‌ها يکبار از اين فرد دروغ نشنيده‌ام. اخلاقی که من از آقای مشايی ديده‌ام همان موضوعی است که در دين به آن سفارش شده است. فردی که اين گونه عمل می‌کند طمانينه پيدا می‌کند و آرامش روحی و روانی دارد.آقای مشايی وارد هر مجموعه‌ای ‌شود انرژی مثبت با خود به همراه می‌برد چرا که ادبيات او مثبت است. نيت او جنگ و بر هم زدن و اختلاف افکنی نيست و حق طلب است. هر کسی که اين تهمت‌ها را می‌زند بايد پاسخگوی خدا باشد.

ـ اين را که می‌گويند تصميمات رئيس‌جمهور تحت تاثير آقای مشايی است، قبول داريد؟
آقای مشايی طرف مشورت رئيس‌جمهور قرار می‌گيرد اما به برخی که می‌گويندآقای مشايی با عالم غيب ارتباط دارد بايد گفت اگر مسلمان هستند بايد از خدا بترسند. اين‌طور نمی‌شود که تهمت‌های بی‌ربط بزنند و بگويند آقای مشايی در هند با برخی ارواح خاص در ارتباط است. اين موضوع دور از دينداری و انسان بودن است. از اينگونه تهمت‌ها در طول تاريخ زياد بوده است. در زمان حضرت رسول هم می‌گفتند که ايشان جادوگر است. بنده قصد مقايسه کردن حضرت رسول با آقای مشايی را ندارم اما می‌خواهم بگويم که اين اتفاقات در طول تاريخ تکرار شده است.
از اين‌گونه تهمت‌ها در طول تاريخ بوده است حتی برای حضرت امام(ره) نيز در اول انقلاب می‌گفتند که عکس حضرت امام در ماه ديده می‌شود که حضرت امام سريع واکنش نشان دادند. هر فردی که با آقای مشايی صحبت می‌کند از گفته‌های او قانع می‌شود. اگر راست می‌گويند زمانی را به آقای مشايی اختصاص دهند تا در تلويزيون بيايد و از خود دفاع کند.

ـ درخواستی برای اينکه زمانی به آقای مشايی در رسانه ملی داده شود مطرح شده است؟ خواسته‌ايد صداو سيما برای طرح ديدگاهای آقای مشايی وقتی را به ايشان اختصاص دهد؟
اطلاعی ندارم اما پيشنهاد می‌کنم که اين اتفاق صورت گيرد. از زمانی که آقای مشايی سمت‌هايش را عهده‌دار شده است ما شاهد بهترين انعکاس خبری از سوی دستگاه‌های زيرمجموعه‌اش بوده‌ايم.

-در رابطه با ميهمانان همايش بزرگ ايرانيان که گفتيد هر يک دارای تخصص ويژه‌ای هستند آيا از تخصص اين ميهمانان در دستگاه خاصی استفاده می‌شود؟
بله و حداقل فايده اين موضوع برقراری پيوند ايرانيان خارج از کشور با وطنشان است.

-در کشورهايی چون چين و هند، چينی‌ها و هندی‌های مقيم ديگر کشورها سرمايه‌هايشان را در وطن خود سرمايه‌گذاری می‌کنند. در مورد اتباع ايرانی نيز اين موضوع صدق می‌کند؟
ما بايد انگيزه ايجاد کنيم تا فردی که مثلاً در کشور آمريکا زندگی می‌کند به کشور بيايد و تمايل به سرمايه‌گذاری در وطن خود داشته باشد. اما در مورد جوسازی‌هايی که از برخی فعاليت‌های ما صورت می‌گيرد نيز می‌گويم مردم زندگی‌شان را می‌کنند و برايشان اين جو‌سازی‌ها مهم نيست. پس نبايد با اين‌گونه اظهارات سعی در متشنج کردن فضا داشته باشيم. مردم دنبال زندگی‌شان هستند. خواهان امنيت و اشتغال هستند.
برخی بايد بدانند ام‌الفساد، دروغ‌گويی است و وقتی اين موضوع عادی ‌شود کم‌کم بی‌اعتمادی در جامعه رشد و رواج پيدا می‌کند.
آقای عزيزی که تمام فکر و ذکر خود را بر مشايی متمرکز کرده‌ای که سجاده می‌اندازد و يا بشقاب غذا می‌گذارد اين انحراف است. ما آمديم موجی در کشور درست کرديم تا غرامت جنگی بگيريم، سريع موضع‌گيری کردند که می‌خواهد پول بگيرد که اصلا اين‌طور نيست.
شروع کردند به جو‌سازی که البته بنده معتقدم تمام اين کارها فعاليت صهيونيستی است؛ چون می‌خواهد هميشه خود را به‌عنوان مظلوم جنگ دوم جهانی مطرح کند. ما بايد اين تابو را بشکنيم و سوال کنيم شما چه مظلوميتی داشتيد.
سوالی را آقای احمدی نژاد با عنوان هولوکاست مطرح کرد که سريع برای آن موضع‌گيری کردند. من اعتقاد دارم نخستين و بزرگترين مخالف دريافت غرامت ايران، صهيونيست‌ها هستند.
ما بايد عرق ملی ايجاد کنيم و در مقابل آمريکا و انگليس بايستيم. مبارزه ما با آمريکا فقط محدود به اين ۳۰ سال نيست. ما هر وقت بحث غرامت از آمريکا را مطرح می‌کنيم متاسفانه اذهان عمومی سريع متوجه هواپيمای ايرانی و تحريم‌ها و يا واقعه طبس می‌شود در حالی که اين موضوع عقبه دارد.
اعتقاد دارم هر که اين تهمت‌ها را به آقای مشايی زده است بايد برود حلاليت بطلبد تا خدا به فريادش برسد چرا که فردای قيامت بايد برود پاسخگو باشد، البته اگر به فردايی اعتقاد دارد.

-با توجه به اينکه حيطه مسووليت شما کشورهای آسيايی است برنامه‌های شما در اين بخش چيست؟ مثلاًبرای کشوری مانند چين که با وجود روابط خوب با ايران در زمان صدور قطعنامه ۱۹۲۹ با اروپا و آمريکا همراه شد و يا کشوری مانند ژاپن که برای اجرای تحريم‌های يک جانبه از خواسته غرب حمايت کرده است چه سياستی را در دستور کار داريد؟
اين طور نيست که ابرقدرتی مانند آمريکا دستور بدهد و کشورهای ديگر آن را اجرا کنند. هم دولت‌ها و هم ملت‌ها براساس منافع خودشان رفتار می‌کنند، اما در هر صورت اگر ما تعاملاتمان را بيشتر کنيم می‌توانيم از حوزه‌ای چون فرهنگ به نزديکی سياسی هم برسيم.

- در رابطه با ادعاهای ارضی اعراب نسبت به ايران چطور. نسبت به اين گونه اظهارات هم برنامه‌ای داريد؟
اين ادعاهای ارضی در تمام جهان وجود دارد. برزيل و آرژانتين و يا حتی آمريکا و کانادا نيز از اين‌گونه مشکلات دارند.

ـ يعنی نبايد اهميت داد؟
چرا، اما اگر آن را تهديد تلقی کنيم بايد به سرعت واکنش نشان داد. اين امر طبيعی و بديهی است.
ما مستندات تاريخی بسيار محکمی داريم که اين منطقه خليج فارس است. به جای آنکه دعوا و کشمکش داشته باشيم بايد با ادله و مستندات قانونی آن را اثبات کنيم.
گفت و گو از سيده آمنه موسوی


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 



















Copyright: gooya.com 2016