شنبه 6 فروردین 1390   صفحه اول | درباره ما | گویا


گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

مهاجرانی، فرخ نگهدار!! باند اصلاح/ اعتدال بدنبال چیست!؟ علی مهربان

سردمداران نیرنگهای عمرو عاصی با اعلام توافق و چراغ سبز به رهبران جنبش سبز میر حسین عزیز و کروبی شجاع مبنی بر فراخوان راهپیمائی بیست و پنج بهمن( علی رغم موفقیت این راهپیمائی برای جنبش فراتر از تصور و خواست انان ) دو هدف را دنبال میکردند: 1- حبس قطعی رهبران سبز بدست خلیفه(ولی) نابکار به بهانه و در پی فراخوان راهپیمائی و سعی در استحاله و منحرف کردن جنبش در غیبت رهبران واقعی جنبش سبز2- اعلام حضور و زنده بودن جنبش به خلیفه نادان و اعمال فشار از این طریق بر او در جهت کسب امتیازات و سهم خواهی اصلاحیون و اعتدالیون از منافع قدرت در حکومت به بهانه کنترل جنبش بدست انان.

انها فکر میکردند که موسوی و کروبی عزیز از توافقات پشت پرده فرقه اصلاحیون (مصلحان حافظ حکومت) و باند اعتدالیون (عاشقان حریم قدرت) با خلیفه نابکار با خبر نبوده یا در صورت خبر به ان باور ندارند و در خوش باوری حاصل از تدبیر نقشه خیانت به مردم و جنبش بر پا ایستاده سبز به خیال خود با حبس کروبی و موسوی بدست حکومت در خلاء نبود رهبری با تدوین منشور جعلی و بیان راهکارهای فرساینده و دراز مدت اصلاحی در قالب و چهارچوب حفظ همین حکومت فاسد فعلی به استحاله ارمانهای جنبش سبز مبادرت ورزیده و بمانند قیام بیگانه ساز 57 که ملایان با فریب ملت و روشنفکرانشان به استحاله و مصادره قیام مردم مبادرت نمودند اینبار نیز مسیر اراده و خواست مردم که فروپاشی این حکومت جعلی و خلافی است را منحرف کرده در پی ان برای دستخوش و سهم خواهی به پا بوس ان ضحاک پلید خواهند رفت، غافل از انکه موسوی سیاستمداری ورزیده، دانا و با بینشی امیخته به تدبیر و اینده نگری، خاص مردان بزرگ اگاهانه و عامدانه خود را جزئی از جنبش سبز و دنباله روی مردم و جوانان غیور نامید تا حرکت مردم قائل به شخص نباشد و در روز مبادا که همین امروز است فرقه ها و باندهای منفعت طلبی چون اصلاح گران مزدور واعتدالیون مکار توان بدست گرفتن پرچم خیزش و جنبش مردم را به بهانه هدایت و راهبری نداشته، با لطایف الحیل خاص خود حرکت و خروش مردم را تعبیر به مطلوب خود نکرده جنبش را فشل ننمایند( تمامی ان مردان و زنان مصلحی که به پاس حمایت از اراده و خواست مردم رنج حصر و حبس را بر خود هموار نموده از مواضع ملت عقب ننشسته اند بخشی از جنبش سبز و مردمند).

اما درواقع اقایان کور خوانده اند، این تو بمیری از ان تو بمیریها نبوده، تعارف بردار نیست. اگر در جلسه قبل از انتخابات هفتم جواد لاریجانی با نیک براون مسئول میز ایران ( بر خلاف تصور همه و ظاهر امر ) توافق بر رئیس جمهور شدن خاتمی شد تا پروژه اصلاحی با شگردهای تبلیغی مدرن و بظاهر معطوف به خواست( حداقلی) ملت، بعنوان سوپاپ اطمینان حکومت ملایان عمل نموده شدت انفجار خواسته ها و خروش مردم را با هدایت به محفظه ساختگی و تقلبی اصلاحات تخلیه و ارام نماید، اینبار به لطف فتوای اخر ایت الله منتظری که اعتقاد به ولایت مطلقه فقیه را شرک دانست و با همت والای مهندس موسوی و دلیر مردی کروبی شجاع مبنی بر اگاه سازی اقشار مختلف مردم و مخاطبان جهانی جنبش، بازیهای پلید و سیاسی متحدان اصلاح جو و دوستان قدیمی خلیفه(ولی) بی اثر گشته، بر مردم خوب ایران تاثیری نداشته ملت ان دروغ گویان را دیگر باور نخواهد داشت.

انروز که موسوی فهیم به اعلام ایجاد ساختار راه سبز امید و موافقت با گسترش شبکه های زنده و پویای جنبش راه سبز مبادرت ورزید ان کوته فکران عمله حکومت، ناتوان تر از ان بودند تا بفهمند که او با اعلام این موضع مهمترین راهکار نفوذ و انحراف جنبش را بر انان بست تا در نبودش نتوانند جنبش را مصادره به مطلوب کرده به بیراهه گمراهی هدایت فرمایند. تدوین و ارائه راه سبز امید و سپس استقبال از گسترش هسته های هدایت و تصمیم گیری سبز ابزار برسمیت شناختن نقش و حق مردم در راهبری این حرکت بزرگ اجتماعی توسط موسوی و کروبی و به منظور مسدود کردن راه انحراف جنبش بدست دزدان افکار و اراده مردم بوده که در زمان حضورشان پرورش یافت تا در نبودشان مکانیسمی کاربردی در تعیین و تبیین چگونگی ادامه و توسعه جنبش نقشی تعیین کننده داشته مانع و سدی در برابر نفوذ مدعیان دروغگوی ضد جنبش و دیگر ناکسان باشد. امروز با توسعه و گسترش نسبی هسته های سبز امید در بسیاری از نقاط و حوزه های اجتماعی کشور و پوشش و حضور این شبکه در افکار و دلهای مردم از طریق تلاش جوانان فهیم ایران و گستره سطح اگاهیهای ملت، بلطف خدا دغلبازان اصلاح جو و اعتدالیون دم دمی مزاج در هدایت و تصمیم گیری جنبش مردمی کمترین تاثیر و نقش را داشته، بخش بزرگی از کانونهای تصمیم گیری بر انان بسته است، چون تصمیمات به شکلی سیال و جاری در برخورد و مواجهه با تاکتیکهای خصم مردم و در راستای استراتژی جنبش (فروپاشی بنیاد ظلم، حذف ابزار حکومت فردی در قانون و تاسیس جمهوری ایرانی) بروز و در صحنه توسط مردم و یارانشان گرفته میشود. به اعتراف و بیان موسوی و کروبی مردم راهبران جنبشند و تصمیم گیرنده چگونگی ادامه و مواجهه با حکومت ظالم خود مردمند و مدعیان موظف به پیروی و دنباله روی از مردم، انهم در قفای ملت که صف جلوداری به پاس مردانگی و از خود گذشتگی در اختیار موسوی و کروبی عزیز بوده، هست و خواهد بود. این حوزه نفوذ اراده و قدرت خواست مردم است که نشان از اینده ای روشن برای این ملک و ملت دارد، انزمانکه بعضی از غافلان مدعی در قبال شعار سیاست خارجی جنبش مبنی بر نه غزه، نه لبنان، جانم فدای ایران موضع گرفته انرا کتمان کردند مهندس موسوی در برابر این اراده مردم سکوت نمود تا ان سکوت در فهم جامعه به رضایت تعبیر گردد، شعاری که امروز مردم شهر درعا در سوریه مشابه انرا بحق سر داده و بدان وسیله از حضور شبه نظامیان غیر سوری اعلام انزجار میکنند، این حق انان است و در انروز حضور اوباش لبنانی در تهران و ضرب وشتم مردم بدست انان حق مردم ما نیز بود، علی الخصوص که در این سالهای اخیر مخارج ارتزاق این اوباش لبنانی بدست خلیفه نادان از جیب ایرانیان پرداخته شده، مردم ایران نسبت به حیف و میل اموالشان سخت نگران و بسیار ناراضی اند.



تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 


نکته جالب گستره دامنه تساهل و تسامح اصلاحات پوشالی و معطوف به حفظ حکومت است که امروز از بخشی از راست سنتی تا چپ مارکسیست(چریکهای سابقا فدائی) را برای حفظ ساختار موجود در بر گرفته همه انان دست بدست هم داده، صف مقابله با اراده ملت را در خدمت خلیفه (ولی) متشکل نموده تا بخیال خام خود خیزش بحق مردم را ساکن و از این طریق ساکت گردانند و در پی ان از مراحم خلیفه بهرمند گشته سهم جدیدی در دایره قدرت و از حکومت در چپاول ثروت های ملی و غارت اموال مردم در این اخرین روزهای قبل از فروپاشی بساط ظلم مذهبی داشته باشند، انان به فرا رسیدن زمان رفتن واقفند و صدای شکستن استخوان عمود به اصطلاح خیمه ریاکارانه مذهبی را بخوبی شنیده میدانند که کار تمام است و جمهوری دروغین خلافی بظاهر ولائی و وابسته همین روزها به امید حق در صف پایان اول است و بساط خیمه شب بازی ولایت نقش بر اب. ( شاید هم که بفکر تداوم حکومت مذهبی از طریق خلق و ارائه بتی جدید و مه نشینی تازه در قالب طرح دروغین ولایت به مردمند ) زهی خیال باطل.

باری مبنا مردمند و انانند که بواسطه حضور در متن جنبش ازادیخواهی سبز و خط شکنی در خطوط اول کارزار با ظالمان و اشغالگران وطن باید نوع و میزان شدت شعارها و برخوردها را تعیین کرده اراده خود را از ان طریق با فریاد در خیابانها رسما اعلام و به حاکمان دیکته کنند. بیان شعار مرگ بر دیکتاتور اعلام رسمی مواضع مردمی جنبش مبنی بر بیزاری از ظلم و فساد رایج در حکومت دینی موجود بوده، نشان از اراده مردم مبنی بر به زیر کشیدن خلیفه نادان و دار و دسته فاسدش از اریکه قدرت در ایران عزیز دارد. این اصالتا عرب خائن که در دزدی اموال ملت، جنایت پیشگی و خیانت به مردم و میهن حائض یکی از رتبه های ممتاز و ریاکاری مفلوک و ذلیل است که باید برای پاسخگوئی به خیانتها و جنایاتش به زیر کشیده شده و در محکمه عدل به مردم پاسخگو گردد، پس دوستان عافیت طلب، دم دمی مزاج و راحت نشین لطف کرده از تعیین تکلیف برای ملت دلاور ایران خوداری ورزیده در این مقوله ساکت باشند، این انها نیستند که در خط اول نبرد با مزدوران ایران ستیز درگیر بوده و هزینه ها را پرداخت میکنند، پس بدین واسطه حق تعیین تکلیف و تعیین شعار و ارائه شیوه مبارزه برای مردم را نداشته اجازه تدوین راهکار و تعیین میزان شدت برخورد با خصم ملت را ندارند.

مردم به دنبال تغییرات اساسی اند و مدتهاست که از اجرای بی تنازل ان قانون عبور کرده به بیشتر از ان می اندیشند، انچه رهبران حقیقی و دلسوز ملت ( موسوی و کروبی) نیز در پی مردم به ان رسیده، باور و اعتقاد به ضرورت این تغییر راه انها را در این اخرین روزها از مدعیان تو خالی اصلاح جدا ساخته، به دلیل همین جدائی راه و اعتقاد به اراده و خواست مردم اینک در معرض حبس و حصر خلیفه نادان و جفای بظاهر دوستان قرار گرفته اند. مردم بدنبال پاکسازی قانون اساسی از اصل خلافت فقیه(ولایت) و ویرایش مجدد ان قانون بر اساس اراده و خواست ملی هستند، تغییراتی که منجر به نوسازی و بازسازی ساختارهای اداره کشور و تاسیس جمهوری ایرانی معطوف به اراده و رای مردم گردد و در ان رهبرانی ایرانی تبار در مدتی معلوم و محدود به خدمت و گماشتگی ملت و از طرف انان منصوب گشته به ارباب قدرت یعنی مردم پاسخگو باشند، حکومتی که در ان قدرت تفویض اراده ملت به حاکمان معنا شده، ایران، منافع ملی و مردم در الویت باشند و ارکان دمکراسی در ان پاسدار منافع ملت باشند که این همه فقط از طریق تداوم حضور سبز و پر رنگ مردم در خیابانها و پایداری بر خواسته ها پدید امده عبور از این راه سخت را بر ملت اسان خواهد نمود که اگر این نبود روبهان کوته فکر به این شدت به دست وپا نمی افتاده احساس خطر فروپاشی ساختار ظلم مذهبی نگرانشان نمی ساخت، خود میدانند که وقت رفتن است و راه رفتنی را باید رفت.

باشند تا دمیدن صبح دولت ملت که خائنان بلطف خدا در انروز جایگاهی در بین مردم ندارند

ایران پاینده- ایرانی سرفراز


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 



















Copyright: gooya.com 2016