گفتوگو نباشد، یا خشونت جای آن میآید یا فریبکاری، مصطفی ملکیانما فقط با گفتوگو میتوانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مسالهای از سه راه رفع میشود، یکی گفتوگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفتوگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را میگیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]
خواندنی ها و دیدنی ها
در همين زمينه
30 مهر» نامه پدر حسین درخشان به رئیس قوه قضائیه: شکایت ما از اعمال قانون نیست، از بلاتکلیفی و بی خبری و کم توجهی به قانون است18 مهر» جهنم روزنامهنگاران - بررسی وضعیت روزنامهنگاران داخل کشور در ماههای اخیر، نیکآهنگ کوثر، رادیو زمانه
بخوانید!
9 بهمن » جزییات بیشتری از جلسه شورایعالی امنیت ملی برای بررسی دلایل درگذشت آیتالله هاشمی
9 بهمن » چه کسی دستور پلمپ دفاتر مشاوران آیتالله هاشمی رفسنجانی را صادر کرد؟
پرخواننده ترین ها
» دلیل کینه جویی های رهبری نسبت به خاتمی چیست؟
» 'دارندگان گرین کارت هم مشمول ممنوعیت سفر به آمریکا میشوند' » فرهادی بزودی تصمیماش را برای حضور در مراسم اسکار اعلام میکند » گیتار و آواز گلشیفته فراهانی همراه با رقص بهروز وثوقی » چگونگی انفجار ساختمان پلاسکو را بهتر بشناسیم » گزارشهایی از "دیپورت" مسافران ایرانی در فرودگاههای آمریکا پس از دستور ترامپ » مشاور رفسنجانی: عکس هاشمی را دستکاری کردهاند » تصویری: مانکن های پلاسکو! » تصویری: سرمای 35 درجه زیر صفر در مسکو! بازگشت حسین درخشان به وبلاگ نویسی: پایان کما، آغازی دیگر!حسین درخشان از قدیمی ترین و جنجالی ترین وبلاگ نویسان ایرانی بعد از دو سال و اندی زندان ظاهرا آزاد شده و دوباره به وبلاگستان روی آورده است. هرچند اثبات ارتباط این وبلاگ با درخشان مشکل است ولی از ادبیات و لحن مطلب به نظر می رسد که این وبلاگ توسط او نوشته می شود. این وبلاگ البته با مشکلاتی فنی دست به گریبان است و گهگاه از دسترس خارج می شود. نخستین مطلب وی را تحت عنوان "پایان کما، آغازی دیگر" که تاریخ شنبه ۱۶ ژوئیه (۲۵ تیر) را دارد، عینا در زیر می خوانید: به نام خدا و به یاد حسین (ع) آغاز میکنم. پس از هفت، هشت سال زندگی در اروپا و آمریکای شمالی و دو سال و شش ماه کمای اجتماعی در زندان اوین بازگشتهام. کسانی که از سالهای آغازین دهه هشتاد نوشتهها و کارهای مرا دنبال کردهاند میدانند که چه مسیر پر فراز و نشیبی را در زندگی شخصی و شیوهی تفکر خود طی کردهام. در محیطی مذهبی و انقلابی تربیت شدم و همزمان با به قدرت رسیدن رفورمیستها، به سرعت تمام عادتها و عقاید پیشینم را زیر سوال بردم. در جستجوی حقیقت از ایران رفتم و زندگی در کشورهای سرمایهسالار و استعمارگر را بیواسطه تجربه کردم. آنجا بود که آرام آرام و با شروع دههی سوم زندگیام، خود و ایران و مردم و انقلاب و دنیا و دین اسلام را از نو شناختم. پس از هشت سال تصمیم گرفتم به ایران بازگردم و پلهایی را که پیشتر خراب کرده بودم، از نو بسازم. اما این روند پیچیدهتر، سختتر، و طولانیتر از آنچه میاندیشیدم طی شد و فشار زیادی را روی خودم و اطرافیان و بخصوص روی پدر و مادرم آورد. اما مهم این است که به لطف خدا و حسن نظر رهبر انقلاب، آقای خامنهای (خدایش حفظ کناد) تن و روانم سالم است و بسیاری از سوءتفاهمها رفع شده و من هم از این امتحان بسیار سخت سربلند بیرون آمدهام؛ بهرغم تمام اتفاقاتی که در این دو سال و نیم بر خودم و کشور و مردمم و دنیا رفته است. تصمیم دارم در این وبلاگ بقول میشل فوکو کمی «پایینتر از تاریخ» و کمی «عقبتر از سیاست» به دنیای بیرون نگاه کنم و تجربیات این ده سالی را که ایران نبودم مرور کنم و راه طی شدهام را (بقول سید مرتضی آوینی) برای جوانترها توضیح دهم. البته امیدوارم آقایان لطف کنند و دومین قدیمی و آرشیو وبلاگم را به من برگردانند تا زودتر به این اجارهنشینی پایان دهم و بهتر بتوانم راهی را که طی کردهام نشان دهم. البته انتظار نداشته باشید که مثل گذشته اخبار و وقایع روزمرهی سیاسی ایران و دنیا را دنبال کنم. چون نه وقتش را دارم و نه علاقهی سابق را. آدم هرچه سنش بالاتر میرود میبیند که خیلی چیزها در دنیا حالت سرگرمی دارند و از این جمله است تعقیب کردن رقابتها و منازعات سیاسی، چه در ایران و چه در دنیا. بخش بزرگی از آن به بازی میمانند و تاریخ مصرفشان حداکثر به اندازهی یک پاکت شیر بادوام است. تنها هنر است که پس از مرگ از آدم میماند و فلسفه هم وقتی که بقول ژیل دلوز خلاقانه باشد یک هنر است. میلاد صاحب زمان (عج) را تبریک میگویم و از همه میخواهم برای عاقبتبهخیری همدیگر دعا کنیم و عمرمان را صرف چیزهایی کنیم که از ما باقی میماند. Copyright: gooya.com 2016
|