گفتوگو نباشد، یا خشونت جای آن میآید یا فریبکاری، مصطفی ملکیانما فقط با گفتوگو میتوانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مسالهای از سه راه رفع میشود، یکی گفتوگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفتوگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را میگیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]
خواندنی ها و دیدنی ها
در همين زمينه
2 آذر» تدابیر شدید امنیتی برای ممانعت از برگزاری مراسم سالگرد فروهرها، بی بی سی30 آبان» بيانيه چند تن از زندانيان سياسی بند ۳۵۰ اوين به مناسبت سالگرد قتلهای زنجيرهای 4 فروردین» مراسم چهلم محمد مختاری، بعدازظهر جمعه در بهشت زهرا برگزار میشود، کلمه 3 اسفند» انتقاد شديد شيرين عبادی از حمله به خانه کروبی: ترور شهيدان ۲۵ بهمن توسط ماموران حکومت انجام شده است، کمپين بين المللی حقوق بشر 30 بهمن» تشييع يک تابوت خالی؛ روايتی متفاوت از مراسم محمد مختاری، ندای سبز آزادی
بخوانید!
9 بهمن » جزییات بیشتری از جلسه شورایعالی امنیت ملی برای بررسی دلایل درگذشت آیتالله هاشمی
9 بهمن » چه کسی دستور پلمپ دفاتر مشاوران آیتالله هاشمی رفسنجانی را صادر کرد؟
پرخواننده ترین ها
» دلیل کینه جویی های رهبری نسبت به خاتمی چیست؟
» 'دارندگان گرین کارت هم مشمول ممنوعیت سفر به آمریکا میشوند' » فرهادی بزودی تصمیماش را برای حضور در مراسم اسکار اعلام میکند » گیتار و آواز گلشیفته فراهانی همراه با رقص بهروز وثوقی » چگونگی انفجار ساختمان پلاسکو را بهتر بشناسیم » گزارشهایی از "دیپورت" مسافران ایرانی در فرودگاههای آمریکا پس از دستور ترامپ » مشاور رفسنجانی: عکس هاشمی را دستکاری کردهاند » تصویری: مانکن های پلاسکو! » تصویری: سرمای 35 درجه زیر صفر در مسکو! سکوت هرگز! بیانیهٔ کانون نویسندگان ایران در سیزدهمین سالگرد قتل محمد مختاری و جعفر پویندهحدیث طنابِ دار و آزادی از هر زبان و هر اندازه گفته شود نامکرر است. نیاز انسان است که آزادیخواهی چندان گسترش یابد و مخالفت با آزادیستیزی به فرهنگی چنان ریشهدار بدل شود که هیچ نهاد و هیچ احدی به خود اجازه ندهد برای مخالف خویش کمترین محدودیتی ایجاد کند، چه رسد به آنکه طناب به گردناش اندازد و صدایاش را در گلو خفه سازد. یکی از هدفهای مهم و اساسیِ کانون نویسندگان ایران از گرامیداشتِ هرسالهٔ یاد و نام جانباختگان راه آزادی، محمد مختاری و جعفر پوینده، همین گسترش و تعمیق فرهنگ آزادیخواهی در جامعهٔ استبدادزدهٔ ایران است. سکوت در مورد فاجعهٔ پلشت و شنیعی چون قتلهای سیاسی-عقیدتیِ پاییز ۱۳۷۷ و پیش از آن، دور از شأن آزادیخواهانهٔ انسان است و مباد که چنین کنیم، حتی اگر اعتراض به آزادیکُشی برای ما بهایی گزاف داشته باشد، که تاکنون داشته است. منظور البته نه جنجال و هیاهو بلکه بیان حقیقت است، درست همانگونه که روی داده است. در این نکته هیچ تردیدی نیست که جعفر پوینده و محمد مختاری – اعضای فعال و خستگیناپذیر کانون نویسندگان ایران – در راه مبارزه برای آزادی بیان کشته شدند. اما همین حقیقت ساده و روشن برای آنکه به زبان در نیاید دستخوش چه تحریفها و پردهپوشیها که نشد! نخست گفتند که اینان قربانی اختلافات داخلی خودشان شدهاند. سپس گفته شد کار صهیونیستها بوده و عدهای از خارج کشور آمده و آنها را کشتهاند. بعد اعلام کردند که عدهای مأمور «خودسر» و «مسئولیتناشناس» و «کجاندیش» به گردن مختاری و پوینده طناب انداخته و پروانه اسکندری و داریوش فروهر را کاردآجین کردهاند. اما نگفتند چرا؟ قاتلانی که «خودسر» نامیده شده بودند در بازجوییها مدعی شدند که دستور را اجرا کردهاند. از این مهمتر، رئیسِ وقتِ سازمان قضایی نیروهای مسلح – که رسیدگی به پروندهٔ قتلها به او سپرده شده بود – در یکی از مصاحبههای تلویزیونیِ خود اعلام کرد که قاتلان در مورد مقتولان ادعاهایی دارند که آنها را باید بر اساس مادهٔ ۲۲۶ قانون مجازات اسلامی اثبات کنند؛ سخنی دال بر این معنای آشکار که قاتلان ادعا کردهاند جانباختگان آذرماه ۱۳۷۷ شرعاً مستحق قتل بودهاند. کانون نویسندگان ایران Copyright: gooya.com 2016
|