پنجشنبه 17 آذر 1390   صفحه اول | درباره ما | گویا


گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

توضيحی پيرامون اعلاميه خشمگين و عتاب آلود دبيران پيشين کنفدراسيون جهانی دانشجويان، محمد برقعی

مقاله من "توده ای های جديد" سبب رنجش خاطر جمعی از نام آوران کنفدراسيون جهانی دانشجويان ايران شده است. از اين روی توضيحی چندلازم است.

اين که اين جمع قابل ملاحظه از فعالان سياسی به نام مطلب مرا خوانده بودند باعث شادی و غرور من شد. اما جای تاسف است که اين عزيزان با کج خوانی نوشته ام خاطر زود رنجشان آزرده شده واز سر بی انصافی مرا با چنين لحن تندی به شدت عتاب کرده اند همان گونه که در مقاله آمده ،برای رد نظر کسانی که امروز گرفتن کمک مالی از دول و نهاد های سياسی بيگانه را درست و لازم ميدانند، به چند مورد اشاره کرده ام و گفته ام که آنان بدون نياز به اين کمک ها قادر به مبارزات وسيع و طولانی مدت شده بودند و کنفدراسيون جهانی دانشجويان را به عنوان يک نمونه بارز اين استقلال ذکر کرده بودم .اما گويی بجای آنکه بگويم آنان اصلا و ابدا کمکی نگرفته اند اين مطلق را شکسته و گفته ام به "ندرت کمک گرفته اند." شايد نکات زير برای رفع اين کج خوانی و خشم مهار گسيخته لازم باشد



تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 


۱- چندين سازمان ويا افراد شاخص عضوکنفدراسيون بارها در رسانه هااعتراف کرده اند که از دول ديگر از جمله ليبی و آلبانی برای مبارزات خود کمک مالی گرفته اند . آز جمله آقای حسن ماسالی در مصاحبه خود با راديو ايران در لس آنجلس در نقد صادقانه از گذشته خود به اين مورد اشاره کردند که سبب شد موجی از طرفداران نظام پهلوی تلفن کرده و مغرورانه بگويند ما نگفتيم که اين دشمنان نظام شاهنشاهی ايران جيره خوار بيگانگان بودند و به تحريک آنان کارنامه ان نظام را خراب ميکردند. وچون ايشان به عنوان يک فعال به نام کنفدراسيون ودر آن رابطه مصاحبه ميکردند لذا بسياری را ،که چون من پيش از انقلاب در خارج از کشور نبودند واز نزديک به ريز سازمان بندی کنفدراسيون اشنا نبودند به اشتباه انداختند و متوجه نشدند که احتمالا ايشان از کمک گرفتن يکی از سازمان های عضو کنفدراسيون سخن می گفتند نه خود کنفدراسيون. البته مشابه اينگونه ايجاد شبهه ها را پيشتر هم از سوی چندين چهره شاخص کنفدراسيون شنيده بودم .

به ياد دارم پس از شنيدن آن مصاحبه به چند تن از فعالان به نام کنفدراسيون تلفن کردم و گفتم اين وظيفه شما است که در دفاع از کنفدراسيون و رفع اين اتهامات اقدام کنيد اما هيچ يک از آنان آن قدر اهميت ندادند که حتی مرا به عنوان يک دوست و فعال سياسی هم از اشتباه به در آورند چه رسد به آن که اعلاميه ای بدهند و روشنگری کنند.

۲- همين چند سال پيش آقای اميرعباس فخر آور سازمانی را با همين نام کنفدراسيون جهانی دانشجويان ايجاد کردند که هنوز هم به همين نام فعال است وسمينار ميگذارد و بيانه ميدهد. چند سال پيش شاعر نامدارمان آقای اسماعيل خويی به دعوت همين سازمان در کنفراسی در آلمان شرکت کردند با شناختی که از ايشا ن داشتم بسيار بعيد ميدانستم که ايشان آگاهانه دعوت کسی را به پذيرفته باشد که وابسته به راست ترين جناح سياسی نو محافظه کاران آمريکا و مدافعان سر سخت اسراييل است واين موضع خود را هم بی ريا و آشکارا اعلام ميکند. از اين روی با ايشان تماس گرفتم وهمان گونه که حدس ميزدم ايشان از هويت مدعوين خود بی اطلاع بود و گفتند اين کار بر خطايی بوده و چون درسطح عام انجام شده توضيح عمومی هم لازم دارد که طی اعلاميه ای چنين کردند.

با توجه به اين موارد آنچه که مرا به شگفت داشته و سوالی ايجاد کرده در حدی که سبب اين نوشته کنونی شده است آنستکه چگونه آين بزرگان در برابر آن همه شبهات و سوئ استفاده از نام سازمان خود برافروخته نشدند و افشاگری نکردند يا برخوردی چنين کوبنده نکردند اما در مورد مطلب من که در تجليل پاکی و استقلال آن سازمان است و در اوج خود فقط مطلق پاکی و طلای ناب ناب بودن آن را خدشه دار کرده است يکباره جمع بزرگی ازدبيران سابق کنفدراسيون بسيج شده اند .و آن هم چنان تند وخشمگين که گويی با تمام قوا به مصاف يک توطئه گر ودشمن سرسخت کنفدراسيون رفته اند و نوشته اند "ما امضاکنندگان زير، دبيران پيشين کنفدراسيون جهانی، اظهار نظر اين فعال سياسی مقيم ايالات متحده ی آمريکا را تهمتی ناروا و افترايی بزرگ عليه تاريخ مبارزات دموکراتيک کنفدراسيون جهانی ونيز توهين عظيمی به هزاران دانشجوی عضو کنفدراسيون دانسته، آن را سخت تقبيح می کنيم." وچون اين تنبيه را هنوز هم کافی ندانسته اند در پايا ن اعلاميه خود با همان شور و هيجان دوران جوانی از مردم ايران خواسته اند بر من ترحم نکنند ود رسرکوب اين مفتری بزرگ با آنان همراه شوند تا نگذارند تاريخ در مورد اين گناه بزرگ ساکت بماند واز گناه نا بخشودنی من در گذرد و با قاطعيت تمام مبازاتی نوشته اند " با توجه به اين تاريخچه، ما دستجمعی اين افترای برزگ عليه کنفدراسيون جهانی را تهمتی نابخشودنی عليه نسل های مختلف عضو در کنفدراسيون جهانی می دانيم و از همه ی ايرانيان شريف می خواهيم آن را محکوم کنند".

در همين زمينه:
[در پاسخ به يک افتــرا، اطلاعيه دبيران پيشين کنفدراسيون جهانی دانشجويان و محصلين ايرانی]


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 



















Copyright: gooya.com 2016